تشتت مواضع برلین، پاریس و لندن در خصوص فعال شدن مکانیسم ماشه ناشی از چیست؟
اروپا به دنبال تعلل در ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت تا انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلستان به عنوان اعضای اروپایی حاضر در برجام طی یک بیانیه مشترک از فعال کردن سازوکار حل اختلافات بر جامی سخن گفتند. اما به نظر می رسد که اکنون مواضع واحد و یک دستی در خصوص دلایل و اهداف این اقدام اروپاییها از جانب سران و مقامات لندن، پاریس و برلین شنیده نمی شود. اما دلیل یا دلایل این مواضع متعدد، متفاوت و گاه متضاد سران و مقامات اروپایی چیست؟ به واقع آلمان، فرانسه و انگلستان به دنبال ارجاع پرونده فعالیتهای هستهای ایران به شورای امنیت و فعال کردن مکانیسم ماشه هستند؟ واکنش ایران در مقابل این اقدام اروپا باید چگونه باشد؛ آیا تهران باید انعطاف دیپلماتیک را برای مذاکره با اروپایی ها برگزیند و یا ذیل تهدیدات اخیر رئیس مجلس، رئیسجمهور و وزیر امور خارجه به دنبال عقب نشینی اروپا از مواضع خود خواهد بود؟ پاسخ به این سوالات، محور گفتوگوی دیپلماسی ایرانی با عبدالرضا فرجی راد، سفیر اسبق ایران در نروژ، استاد ژئوپلیتیک و کارشناس مسائل بین الملل است که در ادامه می خوانید:
اگر چه سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلستان به عنوان اعضای حاضر در برجام طی یک بیانیه مشترک از فعال کردن ساز و کار اختلافات برجامی سخن گفته اند، اما در روزهای بعد از آن به نظر میرسد که تشتت، تعدد و حتی تضاد مواضع سران و مقامات اروپایی در خصوص ارجاع پرونده فعالیتهای هستهای ایران به شورای امنیت و فعال شدن مکانیسم ماشه به شدت پر رنگ است، به گونه ای که علاوه بر تعدد مواضع وزرای امور خارجه و سران برلین، پاریس و لندن در این خصوص، حتی مواضع آنها با جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز در تضاد است. از نگاه شما این تعدد و تشتت مواضع اروپایی ها ناشی از چیست؟
واقعیت این است که اکنون وضعیت اتحادیه اروپا چه از نظر سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی، امنیتی و غیره به شدت متزلزل است. همین وضعیت باعث شده است که مواضع سران و مقامات اروپایی در خصوص همه پروندههای جاری به یک تضاد و سردرگمی برسد. از یک سو بوریس جانسون که به دنبال جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا است، سیاست های نزدیک به دونالد ترامپ و کاخ سفید اتخاذ میکند و خواهان افزایش فشار بر جمهوری اسلامی ایران و مذاکره در خصوص دیگر ابعاد پرونده ایران در زمینه موشکی و نفوذ منطقه ای است. از طرف دیگر امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه که وضعیت چندان مناسبی در داخل ندارد، سعی می کند حداقل برای ثبات بیشتر در حوزه سیاست خارجی پاریس مواضعی را اتخاذ کند که مابین مواضع بوریس جانسون و جوزف بورل در حمایت از برجام باشد. از آن طرف وضعیت و موضع ضعیف خانم مرکل، صدراعظم آلمان نیز در حمایت از برجام گویای این شرایط است که اکنون برلین، لندن و پاریس دچار یک اختلاف و تضاد اساسی در همه مسائل به خصوص برجام هستند. چون مواضع خانم مرکل در حمایت از برجام به نوعی گفتهها و مواضع بوریس جانسون و امانوئل مکرون را رد کرد. چراکه خانم مرکل به مانند دموکرات ها در ایالات متحده آمریکا معتقدند که باید تلاش جدی برای حفظ و تداوم همین برجام داشت. در مجموع و با توجه به جمیع نکات به نظر نمی رسد که اروپایی ها در شرایط حساس کنونی بخواهند پرونده فعالیتهای هستهای ایران را به شورای امنیت ارجاع داده و در نهایت مکانیسم ماشه را فعال کنند. چون یقینا در آن سو تهدیدات ایران مبنی بر کاهش همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و خروج احتمالی از انپیتی محقق خواهد شد و در آن شرایط دیگر تبعات منفی امنیتی و سیاسی رادیکال شدن فضا بیش از آمریکا متوجه اروپا خواهد بود و این به هیچ وجه مورد علاقه اروپایی ها نیست.
با این وصف سوال اینجاست که اساساً اروپایی با چه هدفی دست به فعال کردن سازوکار حل اختلافات برجامی زدند؟
همانگونه که در نکات پیشین به آن اشاره کردم و همچنین در مصاحبه های گذشته با دیپلماسی ایرانی بر آن تأکید داشته ام، اروپا اکنون به دنبال مدیریت وضعیت و شرایط بعد از خروج دونالد ترامپ از برجام است. لذا به نظر من آلمان، فرانسه و انگلستان با فعال کردن سازوکار اختلافات برجامی بیشتر یک بلوف دیپلماتیک را در قالب تهدید ایران مطرح کردند تا تهران بیش از گام های کنونی دست به گسترش توان هسته ای خود نزند. خصوصا آنکه اخیراً لندن، پاریس و برلین در یک عقبنشینی از مواضع خود عنوان کردند که در قالب فعال کردن سازوکار اختلافات برجامی فقط به دنبال مذاکره با ایران هستند تا ببینند ذیل این گفتوگوها و مذاکرات میتوانند به چه راهکار و دستاوردی برای تعدیل شرایط و کنترل و مدیریت وضعیت دست پیدا کنند. هر چند که من باز هم تکرار میکنم به دلیل فشارها و تحریم های ایالات متحده آمریکا یقیناً کشورهای اروپایی نمیتوانند امتیازات مدنظر جمهوری اسلامی ایران در برجام را به ویژه در حوزه فروش نفت و مراودات بانکی به تهران اعطا کنند، اما اروپا با اشراف بر این وضعیت صرفاً از تهران انتظار دارد که فعالیتهای هستهای ایران در قالب گام های کاهش تعهدات برجامی در همین گام پنجم توقف پیدا کند و حداقل تا تعیین تکلیف انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ ایالات متحده آمریکا اقدامی در خصوص توسعه فعالیت های هسته ای از جانی ایران صورت نگیرد. از این رو اروپاییها تا زمان روشن شدن نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تعلل و بازی سیاسی را برای عدم ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت در دستور کار دارند. ضمن اینکه اروپا گوشه چشمی هم به نتایج استیضاح دونالد ترامپ در مجلس سنا دارد. چون اگر چه نتایج این استیضاح از پیش مشخص است و نمیتواند باعث برکناری دونالد ترامپ شود، اما می تواند با تضعیف موضع ترامپ تا انتخابات فضای بیشتری را در اختیار اروپا قرار دهد. لذا اروپایی ها سعی می کنند در همین پروسه مشخص حقوقی که در قالب مذاکرات سیاسی میان اعضای حاضر در توافق هستهای در چارچوب کمیسیون مشترک برجام وجود دارد چانه زنی خود را داشته باشند تا ببیند چه امتیازی می توانند به ایران بدهند و چه امتیازی از ایران بگیرند؟!
ذیل گفته شما آیا در نهایت این سازوکار حل اختلافات در برجام می تواند به یک راه حل مشترک برای تحقق منافع سه کشور اروپایی حاضر در توافق هسته ای بینجامد؛ چرا که اگر چه جمهوری اسلامی ایران عنوان کرده تمامی گام های کاهش تعهدات برجامی برگشت پذیر است، اما بازگشت از اقدامات انجام شده در خصوص گام های کاهش تعهدات برجامی را منوط به اجرای یازده شرط اروپایی ها بعد از خروج دونالد ترامپ از برجام کرده که در صدر آنها مسئله فروش نفت و انجام فعالیت های بانکی کرده است، در صورتی که این دو پیش شرط مد نظر جمهوری اسلامی ایران از مهمترین تحریمهای ایالات متحده آمریکا به شمار می روند. لذا اروپا بارها به صراحت، هم در مواضع خود و هم در عمل ثابت کرده است که توان محقق کردن این شروط جمهوری اسلامی ایران را ندارد. این در حالی است که اروپاییها، نه تنها به هیچ کدام از تعهداتشان عمل نکرده اند و به نظر نمی رسد که بتوانند حتی سازوکار مالی مدنظر خود موسوم به اینستکس را بدون چراغ سبز ایالات متحده آمریکا فعال کنند، چه رسد به عملیاتی کردن آن دو پیش شرط ایران، حتی خواهان آن هستند که تهران بدون هیچ پیش شرطی از گام های کاهش تعهدات برجامی خود باز گردد. آیا در سایه چنین گسل بزرگی که به نظر نمی رسد قابل حل و فصل باشد در نهایت مکانیسم ماشه فعال نخواهد شد که به مرگ برجام خواهد انجامید؟
متاسفانه باید اذعان کرد که در این شرایط اساساً باید قید رسیدن به یک توافق برای گرفتن امتیازات اقتصادی و حصول توافق تجاری میان ایران و اروپا در چارچوب برجام را زد. چون اروپا در شرایطی نیست که 11 شرط و تعهد خود را در خصوص برجام عملیاتی کند. حتی اکنون اروپاییها توان عملیاتی کردن اینستکس را هم ندارند. به خصوص بعد از تهدیداتی که از طرف ایالات متحده آمریکا در خصوص کشورهای اروپایی مطرح شده است که نمونه متاخر آن به تعرفه گمرکی ۲۵ درصد آمریکا بر روی خودروهای وارداتی اروپا باز می گردد. اتفاقاً همین تهدید ترامپ باعث شد که اروپایی ها به سمت فعال کردن سازوکار حل اختلافات برجامی بروند.
پس در این صورت کانون و محور رایزنیهای ایران و اروپا میتواند چه روی چه مسئله ای باشد؟
همان گونه که قبلا هم اشاره کردم اکنون اروپا به دنبال مدیریت نسبی شرایط است تا از وخیم تر و بغرنج تر شدن وضعیت جلوگیری کند. در این راستا اروپایی ها سعی میکنند برنامه توسعه فعالیت های صلح امیز هسته ای جمهوری اسلامی ایران بیش از گام های کنونی، حداقل تا روشن شدن زمان نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ ایالات متحده آمریکا به تأخیر بیفتد. چرا که پنج گام برداشته شده ایران در خصوص راهبرد کاهش تعهدات برجامی اکنون یک نگرانی و حساسیتی را در میان اعضای اروپایی برجام ایجاد کرده است که ایران به سمت غنیسازی ۲۰ درصد گام بردارد. این نگرانی و حساسیت زمانی پررنگ تر می شود که سران و مقامات جمهوری اسلامی ایران بعد از اقدام اروپا درخصوص فعال کردن ساز و کار اختلاف برجامی سخن از خروج ایران از ان پی تی و کاهش همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را در صورت فعال شدن ماکنیسم ماشه مطرح کردهاند و این میتواند دایره نگرانی اروپایی ها را بیشتر کند. بنابراین اروپا میخواهد که پروسه فعالیت هسته ای جمهوری اسلامی ایران در همین وضعیت فریز شود. یعنی اکنون اروپاییها میخواهند ایران در همین ۵ گام کاهش تعهدات برجامی متوقف شود. با این اوصاف احتمالاً ذیل پروسه تعریف شده در ساز و کار حل اختلافات برجامی چند دور مذاکرات میان نمایندگان ایران و اروپا و دیگر اعضای حاضر در برجام صورت گیرد. اگر چه که مواضع جمهوری اسلامی ایران در شرایط کنونی به حق و درست است و نمی توان انتظار داشت که ایران به صورت یکجانبه تمام بار برجام را به دوش بکشد، اما لازم است که تهران با انعطاف و هوشمندی سیاسی و دیپلماتیک مانع از ایجاد گسل بیشتر در مواضع اروپا با خود شود. در این صورت اروپا در جبهه آمریکا، عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی قرار نخواهد گرفت.
اگر چه ذیل گفته و تحلیل شما اروپاییها با فعال کردن ساز و کار حل اختلافات برجامی خواهان آن هستند که با مدیریت تنش و تشنج حاکم، پرونده فعالیت هستهای ایران به شورای امنیت و فعال شدن مکانیسم ماشه کشیده نشود، اما آیا در بستر واقعیات این امکان وجود دارد که برخی از کشورها مشخصا ایالات متحده، عربستان سعودی و اسرائیل عنان کار را از دست اروپایی ها خارج کنند. خصوصاً که در راستا گفته های شما اساساً درخواست سه کشور اروپایی برای فعال کردن سازوکار حل اختلافات برجامی به واسطه تهدید دونالد ترامپ در خصوص افزایش تعرفه های گمرکی بر خودروهای اروپایی تا سقف ۲۵ درصد بوده است؛ چنان که محمد جواد ظریف نیز در توئیتی این مسئله را به طور ضمنی پیش کشید. با توجه به این واقعیت چه تضمینی وجود دارد که در آینده بازیگری و بازیگردانی مخرب واشنگتن، تل آویو و ریاض شرایط را به جایی نرساند که کنترل وضعیت از دست اروپا خارج شود و پرونده از فاز حقوقی وارد فاز امنیتی و سیاسی و ارجاع به شواری امنیت شود؟
من هم معتقدم که این تهدیدی که شما به درستی به آن اشاره کردید، وجود دارد که هر چه در پروسه حل اختلافات برجامی پیش رویم دایره نفوذ و بازی مخرب سیاسی و دیپلماتیک ایالات متحده آمریکا بیشتر و پررنگ تر شود. اما در این میان اروپایی ها این توان را دارند که وضعیت را به نحوی مدیریت کنند و یک نوع بازی دیپلماتیک را با ایالات متحده آمریکا داشته باشند که ارجاع پرونده فعالیتهای هستهای ایران به شورای امنیت و فعال شدن مکانیسم ماشه حداقل تا زمان روشن شدن نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ آمریکا به تاخیر بیفتد. یعنی سه کشور اروپایی با توجه به وضعیت نابه سامان اقتصادی و تجاریشان به گونهای بازی خود را پیش می برند که از یک سو مانع از آن شوند که دونالد ترامپ تهدید خود را در خصوص تعرفه های گمرکی محقق کند و از طرف دیگر کاخ سفید را تا زمان انتخابات ۲۰۲۰ سرگرم کنند و مانع از ارجاع پرونده به شورای امنیت شود. چون اکنون اروپا در زمینه های متعددی با چالش های امنیتی، سیاسی و دیپلماتیک روبه روست. یعنی نگرانی و حساسیت اروپا تنها محدود به ایران و خاورمیانه نمیشود. اروپایی حتی در خصوص جنگ لیبی نیز نگران هستند. بنابراین آلمان، فرانسه و انگلستان نمی خواهند با ارجاع پرونده فعالیتهای هستهای ایران به شورای امنیت با دست خود یک چالش امنیتی با بتهر بگوییم یک ابر چالش جدی و پررنگ را برای خود درست کنند. به خصوص که اگر تهدید ایران مبنی بر کاهش همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و خروج از انپیتی در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه محقق شود.
البته من معتقدم حتی اگر در آینده ترامپ مسئله اعمال تعرفه های گمرکی را مطرح کند، اروپا این تعرفه های گمرکی را قبول خواهد کرد. چون اگر پرونده فعالیت هسته ای ایران به شورای امنیت کشیده شد و در نهایت مکانیسم ماشه فعال شود؛ اولاً برجام از بین میرود و به تبع آن با کاهش همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و خروج احتمالی از ان پی تی، برنامه فعالیتهای هستهای ایران به طور نگران کننده ای در کانون حساسیتهای اروپا قرار می گیرد و از طرف دیگر دایره ناامنی و آشوب در منطقه میتواند به اروپا نیز تعمیم پیدا کند. بنابراین اروپا حتی المقدور سعی دارد با بازی سیاسی و دیپلماتیکش، آمریکا را سرگرم کند تا مانع از بازی مخرب دونالد ترامپ در این خصوص شود.
نظر شما :