سردرگمی ترامپ در پرونده ایران
هنگامی که شما خواب بودید، تهران تنشها را در خلیج فارس افزایش داد
نویسندگان: دنیل بنجامین (Daniel Benjamin) و استیون سایمون (Steven Simon)
دیپلماسی ایرانی: درحالی که توجه واشنگتن به مسائلی مانند استیضاح دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا جلب شده، اقدامات ایران به ویژه گام اخیر این کشور در کاهش تعهدات برجام از احتمال رویاوریی نظامی در منطقه خبر میدهد. ایران از حواسپرتی شدید دوران ریاستجمهوری ترامپ برای گسترش تنشها در خلیج فارس استفاده کرده و تصمیم هستهای اخیر این کشور برای گسترش سانتریفیوژها و افزایش درصد غنیسازی اورانیوم حاکی از وقوع زنجیرهای دیگر از کنش و واکنش هاست. آمریکا به محکمتر کردن پیچ تحریمها ادامه داده و ایران نیز برای نشان دادن قاطعیت خود در دگرش شرایط کنونی از زور استفاده خواهد کرد.
روشن است که ایران برای فرستادن سیگنالهای قوی، اقدامات خود را مورد بازسنجی قرار داده اما هیچ چیزی تاکنون نتوانسته است کاخ سفید را تکان دهد و ترامپ همچنان در برابر فشارها برای پاسخ نظامی ایستادگی میکند. پرسش این است که با توجه به گام هستهای اخیر ایران آیا تهران دوباره یورشی خواهد داشت و اگر پاسخ مثبت است هدف یورش کجا بوده و پاسخ به آن چه خواهد بود؟
پاسخ قطعی به این پرسشها ممکن نیست اما الگویی در این زمینه وجود دارد که با توجه به تحریمهای تازه دولت ترامپ علیه تهران پس از اعلام گام هسته ای آخر نشان میدهد که باید منتظر یورشی ناخواسته در منطقه باشیم. بنابراین شاهدیم که سیاست دولت ترامپ نتیجه وارونه به همراه دارد. ایران هیچ نشانهای از تسلیم شدن بروز نمیدهد و امتناع آمریکا از پاسخ نظامی به مجموعهای از یورشهای تهران باعث جسورتر شدن این کشور شده است. این در حالی است که همپیمانان ما از جمله عربستان و امارات در حال کنارهگیری از آمریکا و زمینه سازی سازش با ایران هستند.
این به هیچ عنوان برای آمریکا موفقیت به شمار نمیرود و با نگاه به تاریخ روابط ایران و آمریکا میتوان فهمید که چنین راهبردی نتیجه خوشایندی نخواهد داشت. دولت بیل کلینتون هم سیاست فشار حداکثری خود علیه ایران را داشت و همپیمانان منطقهایاش را به تحریمهای ثانویه در صورت تجارت با ایران تهدید می کرد. ایران که نمیتوانست انزوای خود از همسایگانش را تاب بیاورد در پاسخ، بمبگذاری برج های خُبَر (Khobar Towers)، پایگاه نظامی نیروهای آمریکایی در عربستان، را طراحی کرد. عربستان حتی از ترس وقوع جنگ بین آمریکا و ایران از مساعدت با افبیآی در تحقیق پیرامون شناسایی عوامل این یورش خودداری کرد.
روشن است سیاستگذاران ایرانی باور دارند که نباید در برابر زور تسلیم شوند، بلکه باید یورش ببرند. سیاستگذاران آمریکا معمولا در این شرایط با دشمنی که رفتارهای تحریکآمیزش بیپاسخ مانده وارد گفت وگو نمیشوند. اما با توجه به اینکه پاسخ تلافیجویانه به اشتباهات ایران به تنشی گستردهتر میانجامد و با توجه به این که ایالات متحده هنوز به خاطر تحریمها اهرمی در اختیار دارد دولت آمریکا باید به میز گفت وگوها بیاید. چه بسا ایرانیها پیشنویس توافق تازه را هم آماده کرده باشند اما تا زمانی که تحریمها پابرجاست گفت وگو نخواهند کرد. ایالات متحده باید ایرانی ها را در این زمینه بیازماید. ترامپ بارها از آمادگی برای برداشتن تحریمها سخن گفته است بنابراین میتواند از این طریق به مشارکت و گفت وگو نزدیک شود و پس از بهروز رسانی برجام اعلام پیروزی کند و فرصت پایان یافتن تنشهای منطقهای را فراهم آورد.
با اینحال هرگونه نشانهای از انعطافپذیری، خشم قانونگذاران راستگرا را به دنبال دارد که خواهان بهزانو درآمدن ایران هستند و ترامپ نمیخواهد در زمان استیضاح هیئت منصفه را خشمگین کند. بنابراین ما تنها باید امیدوار باشیم که ایرانیها با بدسنجی، یورشی دیگر را علیه عربستان یا حمل و نقل دریایی انجام ندهد، یورشی که میتواند تقاضا برای پاسخ تلافیجویانه را به همراه داشته باشد و ترامپ را متقاعد کند که اکنون زمان یورش متقابل به ایران فرا رسیده است.
ترامپ تاکنون از این اقدام خودداری کرده است اما با توجه به روند استیضاح آیا او همچنان خویشتندار خواهد بود؟ چه بسا ترامپ که از خلق و خوی ثابتی برخوردار نیست، تصمیم بگیرد در هدفش دگرشی اساسی بدهد. اگر ترامپ علیه ایران اقدام نظامی کند، اشتباه مهلکی خواهد بود. در این صورت پاسخ ایران شامل فراخوان شبهنظامیان حزبالله علیه اسرائیل و تحریک یورشهای تروریستی در سراسر جهان خواهد بود. حتی یورش هوایی علیه تهران نیز قمار بزرگی است. زمانی که خشونت پاسخی قابل پیشبینی به یک کارزار فشار نادرست است و راهکارهای جایگزین وجود دارد، عاقلانه است که به جای دامن زدن به آتش تنشها، شعله این آتش را پایین بکشیم.
منبع: پولیتیکو / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :