از تلاش های اسرائیل برای حمله تا خودداری روسای جمهوری امریکا از جنگ با ایران
حواشی جالب سال ها مناقشه بر سر پرونده هسته ای
دیپلماسی ایرانی: پنج محقق و روزنامهنگار از نیویورک تایمز و نشریه سایت در آلمان در گزارش مفصل تازهای کل پرونده مناقشه هستهای ایران را به بررسی و تدقیق گرفتهاند و با اطلاعاتی جزئی تر و تازهتر، از نقش سازمان اطلاعات آلمان در به دستآوردن اولین و مهمترین اطلاعات از برنامه اتمی نوشتهاند، از این که چگونه جاسوس ایرانی آلمانیها به دلیل بیمبالاتی سیا لو میرود و دعوایی شدید میان دو سازمان اطلاعاتی درمیگیرد، از این که نهایتا این زن و بچه جاسوس ایرانی (موسوم به دلفین) بودند که لپ تاپ حاوی اطلاعات او را به استانبول و به سفارت آمریکا رساندند، از این که چگونه ایهود باراک در سال ۲۰۰۸ ارتش اسرائیل را برای حمله به ایران ماموریت میدهد ولی به دلیل محکمبودن سنگرهای نطنز به کمک آمریکا نیاز بوده و دولت بوش امتناع میکند. گزارش از گفتوگوی توام با مناقشه اولمرت و بوش و باراک در تلآویو در حاشیه جشنهای شصتمین سالگرد تاسیس اسرائیل میگوید که بوش با مشت روی میز میکوبد و میگوید آقای باراک نه یعنی نه!
و بعد نوبت به قدرترسیدن نتانیاهو در سال ۲۰۰۹ است؛ با سابقه خانوادگی در شوق ایجاد یک اسرائیل بزرگ و امن و به دور از خطراتی واقعی یا اغراقشده، و کم و بیش شبیه هولوکاست، با حساسیت نسبت به این که توازن قدرت در منطقه آن هم به سود حکومتی که شعار نابودی اسرائیل را میدهد و با حساسیت نسبت به حفظ انحصار هستهای اسرائیل و نیز با بدبینی به همه کشورها و حتی اطرافیان خودش سخن می گوید، به طوری که زمانی که در کابینه در باره ایران صحبت میشود نه تنها موبایلها حتی تلفن ثابت و دیگر .و سایل ارتباطی هم از کار میافتد و تلویزیونها و همه دستگاهها از برق کشیده میشوند.
در نوامبر سال ۲۰۱۰ با اصرار نتانیاهو و ایهود باراک که همچنان وزیر دفاع است، جلسه ۴۰ نفرهای از همه افراد ذیربط در موساد برای حمله به ایران تشکیل میشود ولی فرمانده ارتش (اشکنازی) و رئیس موساد (گانتس) کماکان حرفشان این است که اسرائیل به تنهایی از پس این کار برنمیآید.
از اینجا موضوع ترور دانشمندان اتمی ایران در دستور کار قرار میگیرد؛ با فهرستی از ۱۵ نفر از این دانشمندان و متخصصان. ولی اسرائیلیها همچنان دلخورند که محسن فخریزاده که مدعی هستند پدر بمب اتمی (در حال ساخت) ایران بوده است را نتوانستهاند بکشند و حتی ادعا میشود که در آزمایش هستهای کره شمالی هم حضور داشته است. ظاهرا اسرائیلیها تا نزدیک او هم رسیدهاند و حتی فایلی صوتی از او را برای جورج بوش فرستادهاند. در مورد سر به نیستکردن فخریزاده در موساد اختلاف درمیگیرد و مراقبت و تعقیب از او ترجیح داده میشود، ولی فخریزاده از رصد موساد خارج میشود تا بالاخره نتانیاهو در جریان گزارش دستبرد به اسناد اتمی ایران در تهران و در جریان نمایش این اسناد گفت: نام فخریزاده را به یاد داشته باشید.
بعد از چند ترور در تهران، اوباما وارد کاخ سفید میشود و یکی از گفتوگوهای اولیه او با رابرت گیتس، وزیر دفاعی که از کابینه بوش با او آمده، در باره نوع رفتار آمریکا در صورت حمله اسرائیل به ایران است. اوباما اظهار نظر قاطعی نمیکند و پی برنامه خودش را میگیرد که به لحاظ دیپلماتیک و با ابزاری غیر از جنگ گرم مناقشه با ایران را به طور کلی حل کند. گیتس نیز در این رابطه به گفتوگویش با جورج بوش نظر دارد که او هم نمیخواسته میان دوگانه جنگ معاونش، دیک چینی و نظر ضدجنگ گیتس باقی بماند و به دنبال راه سومی بوده است.
و این راه سوم میشود فرستادن ویروس استاکسنت به درون تاسیسات اتمی ایران. برای این کار در دیمونا، مرکز اتمی اسرائیل سانتریفیوژهای ایران و شیوه کار آنها شبیهسازی میشود. در مرکز اتمی آمریکا در تنسی هم اقدام مشابهای انجام میشود که خوب، تاسیسات اتمی لیبی هم که قذافی بار کرده و به آمریکا فرستاده بود و شبیه تاسیسات ایران بودهاند به کمک میآیند. در کاخ سفید نتیجه را برای اوباما شرح میدهند و اوباما نگران است که نکند ویروس مثلا به تاسیسات بیمارستانهای ایران هم سرایت کند و خطری فراتر از نابودی تاسیسات اتمی ایران ایجاد کند که پاسخ میشنود خطری نیست.
همزمان هم تلاش برای گفتوگوهای مخفیانه با تهران از طریق عمان به جریان میافتد و هم تلاش برای تشدید تحریمها بر مبنای قطعنامههای ۲۰۰۶ سازمان ملل. پیام مخفیانه به ایران هم این است که اگر این کشور به حل دیپلماتیک مسئله که قبول برنامه صلحآمیز هستهای ایران را هم شامل میشود تمکین نکند با حمله روبه رو خواهد شد. اسرائیل هم البته از این تلاش دولت اوباما بیخبر گذاشته میشود و در عرصه علنی هم واشینگتن دائما با نگرانیها و تهدیدات اسرائیل علیه ایران همراهی دارد. این در حالی است که نتانیاهو به شدت در تلاش است که آمریکا را برای حمله به ایران متقاعد کند. حرفش هم این است که مثل حملهای که اسرائیل به تاسیسات اتمی عراق (۱۹۸۱) و سوریه (۲۰۰۷) کرد این بار ایران هم در مقام و موقعیتی نیست که پاسخی به حمله اسرائیل بدهد، سهل است که حتی این حمله میتواند مردم ایران را علیه نظام ضربهخورده از حمله ما به خیابانها بیاورد. گیتس ولی در گوش نتانیاهو میخواند که ایرانیها را نمیتوان با عراقیها و سوریها مقایسه کرد و شبیهسازی واکنش اینها درست نیست.
آغاز سال ۲۰۱۲ ولی واشینگتن باخبر میشود که اسرائیل در تدارک حمله به ایران است. لئون پانتا، وزیر دفاع وقت امریکا با ایهود باراک، همتای اسرائیلی خود صحبت میکند و هشدار میدهد که راجع به درگیرشدن آمریکا ما هنوز تصمیمی نگرفتهایم و اندکی بعد نتانیاهو به دلیل عدم موافقت لازم کابینه امنیتیاش از حمله منصرف میشود. و چند ماه بعد در سال ۲۰۱۳ مذاکرات میان ایران و آمریکا رسمی و علنی میشود و کل برنامه حمله اسرائیل به ایران با مشکلات تازهای برای توجیه بینالمللی روبه رو میشود.
گزارش بعدتر از حضور یک جاسوس اروپایی در مذاکرات که برای ایرانیها کار میکرده و لورفتن او خبر میدهد. اسرائیلیها هم البته به شدت مشغول جاسوسیاند و حسابی هم دلخور از دولت اوباما. نتانیاهو رفتار واشینگتن با تهران را به سیاست مماشات اروپایی ها در برابر هیتلر مقایسه میکند و رسما میگوید که «اوباما بخشی از مشکل ایران است و نه بخشی از راهحل آن». به برجام هم ایراد دارند که بعد از چند سال دوباره محدودیتهای هستهای ایران برداشته میشود، ممنوعیت ساخت سلاحهای متعارف و موشکهای دوربرد در آن ملحوظ نشده و کمک به گروههای مخالف اسرائیل هم در آن منعی نیافته است.
ترامپ که سال ۲۰۱۷ به قدرت میرسد، دوباره بعد از بیست سال حرف و کلام و سیاست کاخ سفید و تلآویو بهگونهای کمسابقه مشابه میشود. صحبت از راهحلهای اساسی و جراحیگونه و حل یک بار برای همیشه معضل ایران است. اروپاییها تلاش میکنند که دولت ترامپ را از خروج از برجام بازدارند، چندین دور مذاکره، از جمله با حضور برایان هوک، مسئول امور ایران در وزارت امور خارجه آمریکا به جایی نمی رسد.
مارس ۲۰۱۸ امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه به کاخ سفید میرود و درصدد است که ترامپ هم با توافقات جدید که شامل ۵ صفحه تقاضا برای ارائه به ایران است، همراه شود. ترامپ اما در گفتوگو نشان میدهد که اطلاع دقیقی اصولا از پرونده و جزئیات ماجرا ندارد. مکرون میگوید و میگوید ولی دست آخر ترامپ حرفش این است که من میخواهم از توافق هسته ای با ایران بیرون بیایم. مکرون اعتراض میکند و میگوید که ولی توافق با هوک چیز دیگری بوده است. ترامپ میپرسد هوک کیست؟
گزارش بعدا از جزئیات اقدام اسرائیل در انتقال اسناد هستهای ایران از تهران خبر میدهد و از این که ۱۷ سپتامبر در اسرائیل انتخابات پارلمانی است و نتانیاهو بسان سابق ایران را هم به مسئله محوری بدل کرده است. و این که بعد از ۱۷ سپتامبر هم پرونده باز است: آیا فشار حداکثری دولت آمریکا علیه جمهوری اسلامی جواب خواهد داد؟ آیا تلاش جدید اروپاییها راه به جایی خواهد برد؟ آیا ترامپ در موضع ضدجنگش باقی خواهد ماند؟ آیا آن گونه که ایران میگوید قدرت این کشور است که مانع حمله آمریکا میشود؟/مطالعات آلمان
نظر شما :