اروپا بدون قدرت نظامی توانایی پیشبرد اولویت هایش را نخواهد داشت
بحران خلیج فارس، آزمونی برای رهبران جدید اروپایی
نویسنده: فیصل الیافعی
دیپلماسی ایرانی: بحران در آب های خلیج فارس موج هایی را در سراسر قاره اروپا ایجاد کرده است. وقوع حملات علیه تانکرها در خلیج فارس و اقدام ایران به توقیف یک فروند کشتی دارای پرچم بریتانیا در نزدیکی ساحل خود، مباحثاتی را درباره بهترین راه برای مقابله با بحران در پی داشته است. رویکرد دولت آمریکا به این تحولات، افزایش حضور نظامی و تحمیل کمپین «اعمال فشار حداکثری» بوده است؛ اما در اروپا، بین حمایت از یک رویکرد نظامی یا رویکردی دیپلماتیک اختلاف نظر وجود دارد.
با این حال، تنها مساله موجود به تاکتیک برخورد با بحرانی خاص مربوط نمی شود. بحران در خلیج فارس بحث بسیار گسترده تری را درباره دفاع در میان کشورهای اروپایی در پی داشته است. در حالی که اروپا برای تغییر در رهبری آماده می شود، نسل جدید مقاماتی که روی کار می آیند با یک بحران ناگهانی در حمل و نقل دریایی دست و پنجه نرم خواهند کرد و این مساله می تواند بر وضعیت آتی نظامی کشورها و شاید حتی کل اتحادیه اروپا تاثیر بگذارد.
اختلافات بر سر آنچه باید در ارتباط با خلیج فارس انجام شود هم در میان و هم در داخل کشورهای اروپایی مشهود است. این جرمی هانت، وزیر امور خارجه سابق بریتانیا، بود که چندی پیش پیشنهاد یک ماموریت دریایی جداگانه اروپایی در خلیج فارس را مطرح کرد. نگرانی اروپایی ها و به ویژه آلمان این بود که یک رویکردی با رهبری نظامی آمریکا کشورهای اروپایی را به سمت جنگ سوق دهد. اما دامنیک راب، جانشین هانت، یک رویکرد جداگانه اروپایی را رد کرده و آن را «غیر عملی» خوانده است. این تغییر عقیده به اختلافات گسترده تر در بریتانیا بر سر برگزیت بر می گردد؛ هانت سعی داشت اروپا یک شریک نزدیک بریتانیا بماند، اما راب اتحادیه اروپا را رها خواهد کرد و به ایالات متحده خواهد پیوست. در داخل آلمان هم اختلاف نظرهای زیادی بر سر این مساله وجود دارد. ایالات متحده به طور رسمی از آلمان خواسته به ماموریت دریایی آن بپیوندند و تصمیم گیری در این زمینه بر عهده آنگرت کرامپ کرانباور، وزیر دفاع جدید و جانشین آنگلا مرکل به عنوان رهبر حزب اتحادیه دموکرات مسیحی؛ خواهد بود. کرانباور چنین احتمالی را رد نکرده، اما حزب سوسیال دموکرات که شریک ائتلافی دموکرات مسیحی هاست، با بی اعتنایی به این پیشنهاد گفته که آلمان خود را درگیر سیاست «اعمال فشار حداکثری ایالات متحده» نخواهد کرد.
این اختلافات از آن جهت اهمیت دارند که اروپا در حال آماده سازی برای تغییر در رهبری است و پارلمان جدید خیلی زود کار خود را آغاز خواهد کرد. در همین حال، بریتانیا برای خروج از اتحادیه آماده می شود و مرکل که سیاستمدار مطرح اروپا در بیش از یک دهه گذشته به شمار می رفته، در حال رها کردن موضع سیاسی خود است. راب و کرامپ-کارنباور به تازگی در سمت های خود مشغول به کار شده اند، اما اقدامات هر دو در همین مدت کوتاه نشان دهنده مسیری است که در آینده پیش خواهند گرفت.
رهبران اروپایی به یک رویکرد جدید در رابطه با خلیج فارس نیاز دارند که به طور قطع با دیدگاه راب و کارنباور متفاوت است چرا که دیدگاه آنها به معنای استفاده از دارایی های نظامی اروپا به عنوان بخشی از تاکتیک های آمریکاست و به خاورمیانه هم کمکی نخواهد کرد. رویکرد اعمال فشار حداکثری آمریکا اگر با ابزار دیپلماتیک حمایت نشود، نه تنها به پایان این بن بست کمکی نمی کند، بلکه به بی ثباتی در کشورهای عربی به ویژه عراق خواهد انجامید، چرا که ایران از اهرم فشار خود در این کشورها برای مقابله با آمریکا و متحدانش استفاده خواهد کرد. اروپا می تواند برای مواجهه با تهدیدها در خلیج فارس به آبهای شمالی خود نگاهی بیندازد. آلمان در نگرانی از تهدید روسیه در دریای بالتیک شروع به تقویت حضور نظامی خود در منطقه اط طریق برگزاری رزمایش ها و ایجاد یک دفتر مرکزی دائمی در شهر بندری روستاک کرد. بردر ماه مه ، بریتانیا هم در ماه مه یک سازمان دفاعی جدید به نام «نیروی مشترک اعزامی» متشکل از 8 کشور اروپایی را برای گشت زنی در منطقه ایجاد کرد. اقدامی مشابه در خلیج فارس هم جواب می دهد. یک نیروی دریایی که ایالات متحده را تکمیل کند، اما تحت رهبری اروپا باشد می تواند موثر واقع شود. اساس این سیاست باید تقسیم فشارهای نظامی و سیاسی باشد. نیروهای دریایی جداگانه اروپایی و آمریکایی در خلیج فارس فشار نظامی بر ایران وارد خواهند آورد، اما یک شرایط سیاسی هم ایجاد می کند و آن بازداری از خرابکاری های ایالات متحده در منطقه است. چنین سیاستی می تواند در لندن و در برلین طرفدار داشته باشد: کرمپ کارنباور به دنبال تعریف یک نقش جدید برای ارتش آلمان است و حزب محافظه کار بریتانیا هم از استقلال نظامی حمایت خواهد کرد. چنین سیاستی در بروکسل هم احتمالا طرفدارانی خواهد داشت.
تصمیم گیری درباره چگونگی مقابله با بحران خلیج فارس فرصتی برای رهبران جدید اروپاست تا نشان دهند که چه نقش نظامی برای این قاره متصور می شوند. روانه شدن پشت سر ایالات متحده اشتباه سهمگینی خواهد بود. اگر اروپا می خواهد که اولویت ها و سیاست های خود را دنبال کند، باید توانایی ترسیم مسیر نظامی خود را داشته باشد.
منبع: آسیا تایمز / مترجم: طلا تسلیمی
نظر شما :