آدرس اشتباهی که دنبالش می گردند
آمریکا به دنبال خوان گایدوی ایران؟
داوود حشمتی
دیپلماسی ایرانی: مایک پنس، معاون ترامپ و کسی که در صورت خروج ترامپ از کاخ سفید تا انتخابات ۲۰۲۰ جای او خواهد نشست در یک سخنرانی ایرانیها را به «تظاهرات خیابانی» و همزمان پیش بردن سناریوی «به رسمیت شناختن مخالفان همانند ونزوئلا» دعوت کرده است.
پنس در سخنرانی خود گفته است: «جهان دفعه قبل در جریان جنبش سبز فرصت رویارویی با رژیم ایران را از دست داد اما این بار نه. این بار همه ما باید محکم بایستیم. در حالی که اقتصاد ایران همچنان در حال سقوط است و مردم ایران به خیابانها میآیند، ملتهای دوستدار آزادی باید برای پاسخگو کردن رژیم ایران برای شر و خشونتی که بر مردم خود، بر منطقه و بر جهان وارد کرده است، در کنار هم قرار گیرند.»
این موضوع را باید از دو زاویه بررسی کرد: اول: تفاوتهای امروز و سال ۸۸ در چیست؟ دوم: خوانگوایدوی ایران کیست؟
1- پنس میگوید ملتهای دوستدار آزادی باید در کنار یکدیگر قرار بگیرند و علیه نظام ایران وارد عمل شوند. او شرایط امروز را با جنبش سبز مقایسه میکند که معتقد است در آن سال اشتباه کردند.
این تحلیل در نگاه ترامپ هم وجود دارد. ترامپ هم معتقد بود اوباما در سال ۸۸ در طرف حاکمیت ایران ایستاد و با نوشتن نامههای محرمانه اعلام کرد قصد براندازی در ایران را ندارند. اما نکتهای که آنها به آن توجه نمیکنند این است که اعتراضات امروز در ایران اگرچه از سوی همه جریانهای سیاسی مورد تایید قرار میگیرند اما حمایت نخواهد شد. به این معنا که هیچ گروه سیاسی حاضر نیست امروز خودش را به اعتراضات پیوند بزند.
یکی از مهمترین توصیههایی که بارها از سوی اصلاحطلبان تکرار شده این است که مردم و سلیقههای گوناگون را هرچقدر که میتوان در قدرت سهیم کرد. این درست برعکس تفکری است که روز به روز با ابزارهای متفاوت خواستار پیاده کردن مردم از قطار نظام و انقلاب است. به عبارت دیگر هر چقدر که مردم بر این قطار سوار و در اداره اوضاع این قطار سهیم باشند، طبیعتا خواستار ادامه مسیر قطار و حیات آن هستند.
امروز اصولگرایان با وجود آنکه در هیچ پست انتخابی حضور ندارند، اما سهم زیادی از قدرت دارند. اصلاحطلبان نیز با وجود آن که نتوانستند نفرات اصلی خود را به مجلس و دولت بفرستند، طبیعتا از خروجی صندوقی که برایش تلاش کردند، حفظ و حراست میکنند.
از همین روست که اعتراضات در ایران به صورت متناوب کلید میخورد اما تداوم پیدا نمیکند. دست کم از دی ماه سال گذشته تا امروز در سه مقطع شاهد اعتراضاتی بودیم که مهمترین آن همان اعتراضات دی ماه ۹۶ بود.
علت تداوم آن را هم باید در حمایت گسترده جریان اصولگرا و اساسا راهاندازی آن از کانونهایی خاص در مشهد جستجو کرد. اگرچه این جریان با گستردهتر شدن دامنه اعتراض، متوجه شدند قادر نیستند به لیدر این جریان اعتراضی تبدیل شوند. از این رو شرایط امروز مواجهه جامعه سیاسی ایران با اعتراضات کاملا متفاوت با سال ۸۸ است.
2- خوان گوایدوی ایران کیست؟
از میان جریانهای سیاسی موجود تاکنون تنها تیم احمدینژاد است که تلاش میکند اعتراضات را به کف خیابان کشیده و از رئیس دولت نهم و دهم «خوانگوایدوی ایرانی» بسازد. او در آخرین سخنرانیاش در رامهرمز صراحتا از دولت خواست وقتی مردم او را نمیخواهند کنار برود. رفتار او درست مانند رهبر مخالفان مادوروست. از همین روست که میبینیم مواجهه جریان احمدینژاد با اعتراضات در ونزوئلا رفتاری دوگانه و حمایتی است.
احمدینژاد تمایل شدیدی دارد تا با سرریز کردن همه معترضان به دولت، به لیدر و رهبر آنها تبدیل شود. درخواستهای مکرر او برای اخذ مجوز حضور در خیابان به وزارت کشور را باید در همین چارچوب ارزیابی کرد. اما همین جا هم با مشکل اساسی روبه روست. نه اپوزیسیون ضدنظام، نه اصولگرایان و نه اصلاحطلبان او را شایسته رهبری جریان اعتراضی در ایران نمیبینند. حتی میتوان گفت بخش مهمی از آنها، وضعیت موجود را نتیجه عملکرد دولت او ارزیابی میکنند. از همین روست که او نتوانسته تاکنون نقش «ناجی» را برای سیاست ایران بازی کند. اگرچه همچنان به تلاش خود ادامه میدهد.
با این تفاسیر است که میتوان گفت سیاستمداران جنگطلب نشسته در کاخسفید نه وضعیت سیاسی امروز را میشناسند که با سال ۸۸ هیچ شباهتی ندارد و نه شرایط ونزوئلایی بر سیاست ایران حاکم است که بتوانند بر موج آن سوار شوند./ مطالعات آمریکا
نظر شما :