بررسی اهداف سفر وزیر امور خارجه به بیروت
سفر ظریف به لبنان اقدام پیش دستانه برای خنثی کردن توطئه ها علیه ایران است
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی - محمد جواد ظریف، وزیر خارجه کشور عصر دیروز (یکشنبه) در صدر هیأتی به منظور دیدار و گفتوگو با مقامات لبنانی به بیروت سفر کرد. این نخستین سفر ظریف پس از تشکیل کابینه دولت لبنان به ریاست سعد حریری، نخست وزیر این کشور است. دولت جدید لبنان سرانجام پس از حدود 9 ماه رایزنی گروه های سیاسی، 11 بهمن به ریاست سعد حریری تشکیل شد. دیپلماسی ایرانی برای بررسی اهداف سفر وزیر امور خارجه کشور به لبنان و نیز آینده بیروت در سایه تشکیل دولت، گفت و گویی را با حسن هانی زاده کارشناس مسائل خاورمیانه تبدیل داده است که در ادامه میخوانید:
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشور عصر دیروز (یکشنبه) تهران را به مقصد بیروت برای گفت وگو مذاکره با مقامات و شخصیتهای لبنانی ترک کرد. از نگاه شما اهمیت این سفر وزیر امور خارجه به لبنان در این شرایط چیست؟
پس از ۹ ماه کشمکش و اختلافات داخلی جریان های سیاسی که با سنگ اندازی جریان ۱۴ مارس و محوریت خود آقای سعد حریری، رهبر حزب المستقبل صورت می گرفت، سرانجام طیف ها و گروه های مخالف جریان مقاومت ناچار شدند واقعیات میدانی لبنان را بپذیرند و دولت را علی رغم میل باطنی خود تشکیل دهند. در این راستا یقیناً سفر آقای ظریف وزیر امور خارجه به لبنان می تواند حاوی پیام ها و نکات مختلفی باشد. از یک سو این سفر برای تقویت و افزایش مناسبات میان تهران و بیروت بسیار حائز اهمیت است و از سوی دیگر حضور آقای ظریق در لبنان وتبریک برای تشکیل دولت نشان دهنده حمایت همه جانبه ایران از دولت بیروت است، دولتی که با هر نگاه و سلیقه ای اکنون سکان امور در لبنان را به دست گرفته است و این سفر و این پیام تبریک می تواند با پالسهای مثبت لبنانی ها و به خصوص دولت نیز روبه رو شود. مضافا این که سفر آقای ظریف میتواند برنامه ها، نقشه و توطئه برخی از جریان های سیاسی داخلی لبنان که با حمایت کشورهای عربی منطقه روبه رو هستند را در خصوص ایران هراسی و یا کم رنگ کردن نقش ایران در لبنان به عنوان یکی از کشورهای محور مقاومت خنثی کند. لذا در مجموع دیدارها و گفت وگوهای ظریف با آقای میشل عون، رئیس جمهور لبنان و دیگر شخصیت ها و گروه های در این راستا میتواند کارآمد باشد.
به کشورهای عربی منطقه اشاره داشتید در این راستا بسیاری از این بازیگران منطقه ای از ساختار و نقشه سیاسی دولت و سهمی که به جریان 8 مارس داده شده است ابراز نگرانی کردند چرا که آنها معتقدند این دولت با سهمی که برای 8 مارس قائل شده است بستر را برای نفوذ بیشتر حزب الله و به تبع آن ایران در دولت لبنان افزایش میدهند. ارزیابی شما در خصوص این مسئله چیست؛ از سوی دیگر آیا امکان دارد که کشورهای عربی برای خنثی کردن این مسئله برنامه ای را در دستور کار داشته باشند؟
همان گونه که اشاره شد در طول این ۹ ماهه جریانهای سیاسی به خصوص جریان ۱۴ مارس به شدت مخالف حضور پررنگ جریان مقاومت و به خصوص حزب الله در دولت لبنان بودند و در این راستا سعی داشتند که از واگذاری برخی از پست ها و وزارتخانه های مهم و کلیدی به جریانهای مقاومت خودداری کنند. اما با توجه به این که اکثر کرسیهای پارلمانی لبنان در دست جریان ۸ مارس قرار داشت، تشکیل دولت با ساختار و صبغه محور مقاومت امری اجتناب ناپذیر بود و سعد حریری هم علی رغم تلاش هایش نمی توانست این واقعیت را کتمان کند.
به موازات این مسئله مشکلاتی که برای عربستان سعودی و امارات متحده عربی در طول ۹ ماه به وجود آمد، سبب شد تا قدرت و نفوذ ابوظبی و ریاض در بیروت کاهش پیدا کند، چرا که تبعات سنگین دستور قتل جمال خاشقجی از سوی محمد بن سلمان و نیز فشارهای جامعه جهانی به عربستان و امارات به واسطه تجاوز و جنایت های غیر قابل انکار در یمن روزبهروز دایره نفوذ این دو کشور را در تحولات لبنان کاهش داد و به تبع آن دایره نفوذ و قدرت محور مقاومت را افزایش داد. لذا در مجموع باید گفت که اکنون لبنان در حال پوست اندازی و گرایش به سمت مقاومت است. این مسئله واقعیتی است که به مذاق بسیاری از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به خصوص عربستان سعودی و امارات متحده عربی خوش نیامده است. لذا به صورت آشکار و پنهان مواضعی را برای ابراز نارضایتی در خصوص تشکیل این دولت و سمهی پررنگی که برای جریان مقاومت و حزب الله در لبنان قائل شده ند، اعلام داشتند. اما در خصوص برنامه و یا نقشه این بازیگران برای ناکارآمد کردن دولت و یا فروپاشی احتمالی آن نیز باید عنوان کرد که با وجود افزایش قدرت محور مقاومت نمی توان این تهدید را از نظر دور داشت. به هر حال این کشورها از هر گونه برنامه، نقشه و سرمایه گذاری در خصوص به شکست کشاندن موفقیت های محور مقاومت و به خصوص ایران در منطقه دریغ نمیکنند و از هر طریقی امکان دارد که این دولت تازه تاسیس لبنان را در آینده با ناکامی های بسیاری مواجه کنند. لذا انتظار میرود که هوشیاری محور مقاومت به خصوص در تقابل با توطئه های این کشورها بیش از پیش در دستور کار باشد. اکنون با توجه به این که پرونده سوریه نیز به نفع محور مقاومت در حال به پایان رسیدن است و به موازاتش دولت کنونی لبنان از 30 وزیر خود نزدیک به 20 وزیر نزدیک به محور مقاومت را در ساختار خود دارد، نگرانی های جدی برای عربستان سعودی و امارات متحده شکل داده است و همین نگرانی ها میزان فعالیت و توطئه چینی برای کاهش نفوذ ایران در این کشورها را افزایش خواهد داد. از این رو اتفاقا سفر آقای ظریف به لبنان به منظور خنثی کردن کردن این توطئه ها میتواند یک فعالیت دیپلماتیک هوشمند پیشدستانه تلقی شود.
یعنی شما معتقدید که امکان دارد این دولت در آینده سقوط کند؟
مسئله فروپاشی، سقوط و یا استعفای دولت ها چیز جدیدی در ساختار سیاسی لبنان نیست، اما اکنون به واسطه اقتضائات امنیتی منطقه و نیز سایه سنگین حمله احتمالی رژیم صهیونیستی به لبنان باید دولت لبنان با انعطاف و هوشیاری بیشتری به کار خود ادامه دهد. اما به هر حال نمی توان فعالیت های ایالات متحده آمریکا، برخی کشورهای اروپایی به همراه عربستان سعودی و امارات متحده عربی و از همه مهمتر رژیم صهیونیستی برای ناکارآمد کردن و سقوط دولت لبنان را نادیده گرفت و امکان دارد که این دولت به واسطه برخی توطئه چینی ها سقوط کند. اما اکنون شرایط و نگرانی های شخصیت ها و مقامات سیاسی لبنانی سبب شده تا اولویت به امنیت لبنان و پیگیری مسائل و مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم این کشور داده شود تا سهم خواهی و رقابت جریانهای سیاسی؛ با این وصف میتوان امیدوار بود که این دولت فعلا به کار خود ادامه دهد.
در سایه برخی شانتاژ خبری برایتحت الشعاع قرار دادن اهداف و دستاوردهای این سفر بسیاری از رسانهها عنوان داشتند که سفر آقای ظریف و مواضع وزیر امور خارجه کشورمان در لبنان در راستای حمایت نظامی و امنیتی از بیروت و محور مقاومت در برابر حمله احتمالی اسرائیل به لبنان است. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
در حال حاضر علاوه بر توطئه چینیهای برخی کشورهای عربی مانند عربستان و امارات متحده عربی نمیتوان از شرایط واقتضائاتی که اکنون در سرزمینهای اشغالی نیز می گذرد چشمپوشی کرد. در این رابطه به واسطه شکست دولت بنیامین نتانیاهو در جنگ دو روز غزه و فروپاشی دولت اسرائیل انتخابات زودهنگامی در سرزمین های اشغال شکل گرفته است، اما چون که وضعیت نخست وزیر کنونی برای انتخاب چند در مساعد نیست، لذا نتانیاهو سعی میکند با انحراف در افکار عمومی و نیز پروپاگاندای سیاسی، شرایط برای پیروزی خود و حزب لیکود دوباره شکل دهد و تحقق این مهم این تنها در سایه حمله احتمالی به لبنان وجود دارد. در این راستا اکنون ما شاهد تجاوزات گاه و بیگاه زمینی و هوایی رژیم صهیونیستی به لبنان هستیم و به موازاتش هجمه سیاسی و رسانه گسترده ای را برای مسئله تونلهای حزبالله نیز از طرف رژیم صهیونیستی شاهد هستیم. لذا در مجموع این شرایط امکان دارد که بستر برای یک حمله کوتاه و مقطعی از طرف صهیونیست ها به لبنان شکل گیرد. اما نکته مهم اینجاست که یقیناً نمیتوان امنیت لبنان و محور مقاومت را از امنیت ایران جدا دانست و این مسئله یکی از نقاط حساس و خط قرمز های ایران به شمار می رود. با این وصف حتی اگر سفر آقای ظریف با همین قصد و نیت هم صورت گرفته باشد جای اشکال ندارد و اتفاقاً باید به صورت جدی این مسئله مورد پیگیری قرار گیرد. در این راستا بارها تهران پیشنهاد حمایت نظامی از ارتش لبنان را مطرح کرده است تا بیروت بتواند زیرساختهای دفاعی ارتش خود را تقویت کند و در کنار محور مقاومت یک نیروی نظامی قدرتمند و در عین حال بازدارنده برای جولان فعالیتهای رژیم صهیونیستی و تجاوزات مکرر این رژیم غاصب به مرزهای هوایی، زمینی و دریایی لبنان باشد.
نظر شما :