نشست ورشو، کانون توجه طرفهای ضدایرانی شده است
ایران و اروپا؛ حرکت روی یخهای نازک
دیپلماسی ایرانی: همه هواداران رویکرد منزوی ساختن دوباره ایران در جامعه بینالمللی، کانون توجه خود را متمرکز بر کنفرانس «صلح و امنیت در خاورمیانه» کردهاند.
این کنفرانس قرار است 13 و 14 فوریه (24 و 25 بهمن) در ورشو برگزار شود. کنفرانس ورشو که به ابتکار «دونالد ترامپ» و با دعوت از سران کشورهای جهان قرار است با تمرکز بر موضوع ایران برگزار شود، اکنون به مثابه تیغی تبلیغ شده که به واسطه آن یا نظامسیاسی ایران مجبور به تغییر در سیاستهایش شود و یا به ایجاد اجماع جهانی دوباره علیه این کشور منجر خواهد شد. اما آیا این سناریو مطابق با خواستهای مخالفان ایران تحقق مییابد؟
گزارش اخیر «گروه بینالمللی بحران» که در ایالات متحده منتشر شده، بر ناکامی واشنگتن در واداشتن ایران به خروج از برجام ،انزوای دوباره این کشور و نیز عدم تغییر در رفتار ایران تأکید کرده است. این وضع سبب شده تا ناظران تأکید کنند که دولت ترامپ برای تحقق اهدافش به همراهی اروپا به شدت محتاج است. در اینحال تلاش اروپا بهرغم همه اختلافاتش با ایران، ترغیب این کشور به ماندن در توافق هستهای (برجام) است. خبرها حکایت از آماده سازی طرح اقدام مالی اروپا(spv) در روزهای آینده دارد. همچنین گفته شده بسیاری از رهبران اصلیترین کشورهای اروپا یعنی فرانسه، آلمان و بریتانیا نه تنها با سیاستهای واشنگتن در برجام و بالتبع آن ایران موافق نیستند، بلکه ممکن است بسیاری از رهبران کشورهای اروپایی و دیگر نقاط جهان نیز در ورشو حضور نیابند. رهبران اتحادیه اروپا علاوه بر موضوع ایران، برداشت خصمانهای از انتخاب ورشو به عنوان میزبان اجلاس یاد شده دارند. در نظر اروپائیان، واشنگتن در صدد ایجاد و تعمیق شکاف میان شرق و غرب اروپاست و به این ترتیب میخواهد کیان اتحادیه اروپا را به چالش بکشد. اما این وجه امیدوار کننده برای ایران در مقابله با سیاستهای واشنگتن است. وجه دیگر به روابط کنونی ایران و اروپا مربوط است که مانند حرکت روی یخهای نازک است. روابط این دو، درحالحاضر بسیار متفاوت از اردیبهشت سال جاری (مه 1918)است که ترامپ خروج دولتش از برجام را اعلام کرد.
اتحادیه اروپا بهویژه تروئیکای اروپایی ( فرانسه، آلمان و بریتانیا) به همراه اکثریت اعضای این اتحادیه، اصلیترین معترضان خروج امریکا از برجام بوده و هستند. آنان اقدام واشنگتن را به مثابه تجدیدنظرطلبی در رفتار ابرقدرتی تفسیر کردند که به تعهدات بینالمللی خود پایبند نبوده و جامعه جهانی را با خطر بیثباتی روبرو میکند. به عبارت دیگر، اروپائیان مشروعیت اخلاقی اقدام دولت امریکا را زیر سؤال برده و برلزوم اتخاذ راهکارهای لازم و مستقل از اراده بیثبات کننده واشنگتن تأکید کردند. اگرچه از پیش معلوم بود که اروپائیان در اجرای سیاستهای مقابله جویانه با رویکرد واشنگتن دچار محدودیت هستند ولی همین مخالفت موجب شد که واشنگتن نه تنها در منزوی کردن دوباره ایران در جامعه جهانی ناکام شود بلکه به اهداف خود در ایجاد بیثباتی در جامعه ایران نیز دست نیابد. از اینرو شاهد چند تغییر تاکتیکی در سیاستهای اجرایی دولت ترامپ بودهایم که عبارتند از تغییر لحن واشنگتن از تشدید تحریمها تا تهدید به انتخاب گزینه نظامی، اعزام ناوهای جنگی به منطقه، سفرهای دورهای مقامهای دولت ترامپ به منطقه و دیگر کشورهای تأثیرگذار در جامعه جهانی و سرانجام تلاش برای تشدید اختلافات میان ایران و اتحادیه اروپا به منظور همراه شدن اروپائیان در مخالفت با برجام و بالتبع آن ایران.
همراهی لهستان، مجارستان، آلبانی با سیاستهای دولت ترامپ البته قابل توجیه است ولی تلاش برای تأثیرگذاری بر روابط ایران با هلند، دانمارک و اتریش هشدار دهنده بوده و این تصور را تقویت میکند که حرکت روی یخهای نازک، بسیار هشدار دهندهتر از گذشته شده است. تا برپایی اجلاس ورشو زمان زیادی باقی نمانده است. واشنگتن میکوشد از گسلهای ایجاد شده در روابط ایران و اروپا به عنوان فرصتی موقعیتساز بهرهبرداری کند. ایران اما با ایجاد یکدستی در پیامهای بیرونی خود، میتواند و لازم است با بر فرایندی که به اجماع علیه این کشور نظر دارد، تأثیر گذاشته و همچنان سیاستهای واشنگتن را در بحران مشروعیت نگه دارد.
نظر شما :