سرنوشت محکوم به َشکست ناتوی عربی
ترامپ کشورهای عربی را به جنگ علیه هم ترغیب می کند
دوگ باندو
دیپلماسی ایرانی: دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده که علاقه ای به پیمان آتلانتیک شمالی، سازمانی که اروپایی ها از طریق آن به شدت وابسته به آمریکا شده اند، ندارد، اینک می خواهد ناتوی عربی را بنا کند، سازمانی که نام پیشین اش اتحاد استراتژیک خاورمیانه بود. عضو کلیدی این سازمان عربستان سعودی خواهد بود، دیگر کشوری که به دلیل بهره بری از ایالات متحده مورد انتقاد ترامپ قرار دارد.
مایک پومپئو، وزیر امور خارجه در جریان نشست اخیر مجمع عمومی سازمان ملل با سران این کشورها جلسه داشت و تیم لندرکینگ ، معاون دستیار وزیر خارجه در امور خلیج فارس از این ایده حمایت کرد. اگر همه چیز خوب پیش رود در ماه ژانویه نخستین نشست به رهبری ایالات متحده برگزار خواهد شد.
ناتو در اروپا دست کم اهداف مفیدی داشته است. اما ناتوی عربی که آن را مسا (ام ای اس اِی) یا هر چیز دیگری می خوانند ضعف های ناتوی اصلی را چند برابر خواهد داشت. اول از همه، بندهای پیشنهاد شده خود این سازمان، اعضای خود آن را نشانه خواهد رفت. یک عضو شورای امنیت ملی اعلام کرده است که این اتحاد با تهاجم ایران، تروریسم، افراط گرایی مقابله خواهد کرد و ثبات را به خاورمیانه می آورد.
هرچند؛ عملا همه کشورهای حاشیه خلیج فارس سال ها است که کمک مالی به تروریست ها را تسهیل می کنند. اغلب تروریست های حادثه 11 سپتامبر اهل عربستان سعودی بودند و این کشور در دهه های اخیر 100 میلیارد دلار برای تبلیغ اندیشه تند و تیز وهابیت هزینه کرده، اندیشه ای که پیشگام تروریسم است. ریاض و ابوظبی به طور فعال یمن، لیبی، سوریه و لبنان را بی ثبات کرده اند. برخلاف مواضع واشینگتن؛ قطر، عمان و کویت تمام روابط مدنی خود با تهران را حفظ کرده اند. به معنای واقعی کلمه دولت ترامپ، اعضای مسا را به جنگ علیه یکدیگر فراخوانده است.
دوم اینکه، توافق اندکی میان کشورهایی که واشنگتن از آنها می خواهند عضو این سازمان شوند برای ملحق شدن به آن وجود دارد. پادشاهی سعودی و امارات متحده عربی می خواهند بر همسایگان خود حکمرانی کنند، و مصمم هستند اگر لازم بود برنامه های خود را از طریق جنگ عملی کنند. آنها تهاجمی سرشار از آدمکشی در یمن به راه انداختند، همسایگان خود را برای منزوی کردن دوحه تحت فشار قرار دادند، و حتی برنامه داشتند قطر را هم اشغال کنند اما با مداخله نظامی ترکیه و مخالفت ایالات متحده راهشان را مسدود کرد.
کویت و عمان به طور سنتی به عنوان میانجی میان همسایگان اصلی خود عمل کرده اند. اردن که با چالش های اقتصادی و سیاسی داخلی مواجه است نگاه به داخل دارد. در بحرین، خاندان اهل سنت پادشاهی بر روی سرکوب اکثریت شیعه متمرکز است. مصر تقریبا جیره خور است، به دلیل فقر، ریاض و ابوظبی میلیاردها دلار هزینه کرده اند تا دیکتاتوری السیسی را سرپا نگه دارند. خط مشی مستقلی که قطر در پی داشت، حکام مستبد در عربستان سعودی و امارات متحده را خشمگین کرد، به ویژه پوشش خبری که رسانه های قطری در خصوص جنایت های آنها منتشر کرد و احترامی که برای مخالفان سیاسی این دو کشور قائل بود. حتی لیندرکینگ هم این وضعیت بدیهی را پذیرفت که مناقشات درونی کشورهای خلیج فارس مانعی طولانی مدت بر سر راه مسا خواهد بود.
همچنین اعضای فرضی این اتحاد روی تهدید فرضی از سوی ایران، که دولت ترامپ مسا را می خواهد به مرکزیت آن بنا کند توافق ندارند. لیندرکینگ تاکید کرده که تهران "تهدید شماره یک" برای مقابله است. هرچند ریاض و ابوظبی آرزوی پشتیبانی ایالات متحده علیه ایران را دارند، الویت آنها سلطه منقطه ای است و نه دفاع ملی.
پادشاهی جنایتکار بحرین از تهران به دلیل حمایت از اکثریت شیعه علیه خاندان آل خلیفه عصبانی است و نه به این دلیل که تهران این کشور را تهدید به حمله کرده است. آنچنان که در بالا گفته شد، کویت، قطر و عمان هم که رفتار متوازنی با ایران دارند: قطر میدان مشترک گازی با ایران دارد. مصر از ایران هراسی ندارد اما بر اساس پولی که از عربستان می گیرد موضع گیری می کند. اردن هم بیشتر نگران مسائل داخلی اش است تا ایران.
منبع: نشنال اینترست / ترجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی / 33
نظر شما :