همسویی بیشتر کره جنوبی و ژاپن با آمریکا در تحریم ایران
جنگ تجاری پکن - واشنگتن بر ادامه همکاری چین با ایران تاثیر خواهد داشت
عبدالرحمن فتح الهی – بی شک در طی سال های اخیر مهمترین و بیشترین سطح همکاری های تجاری ایران با کشور چین انجام گرفته است. علاوه بر آن وجود بازارهایی نظیر ژاپن و کره جنوبی هم منطقه آسیای جنوب شرقی را بر ترانزیت نفتی و کالایی ایران به یک منطقه حیاتی بدل کرده است. اما بازگشت تحریم ها تداوم همکاری تجاری ایران با این منطقه را در هاله ای از ابهام فرو برده است. از این رو دیپلماسی ایرانی برای تحلیل آینده این منطقه حیاتی تجاری برای ایران در سایه بازگشت تحریم ها و نیز بررسی تاثیرات این تحریم ها بر بازار نفتی ایران در آسیای جنوب شرقی، گفت وگویی را با اسماعیل بشری، کارشناس مسائل آسیای جنوب شرقی انجام داده است که در ادامه می خوانید:
با توجه به این که مهم ترین شریک تجاری ایران کشور چین است و در سایه این نکته که پکن هم بزرگ ترین وارد کننده نفت در جهان است، این کشور تا چه اندازه می تواند در مقابل تحریم ها به خصوص تحریم نفتی ایران مقابله کند؟
اکنون شرایط پیچیدگی خاصی پیدا کرده است. از یک طرف تاریخ نشان داده که پکن از واشنگتن تبعیت کرده است. در این راستا اگر چه چین قدرت بزرگ اقتصادی در دنیا است، اما سعی کرده که تحریم های آمریکا علیه ایران را دور نزند. در همین آخرین دور تحریم ها چین خرید نفت خود از ایران را در راستای سیاست های امریکا به شدت کاهش داده بود و در ادامه هم از پرداخت پول خرید نفت به کشور هم امتناع می کرد و در ازای آن کالا به ایران می داد. لذا نمی توان به آینده چندان همکاری نفتی با چین امید داشت. اما نکته ای که بر پیچیدگی موضوع تحریم ایران افزوده، جنگ تجاری آمریکا و چین است. از این رو باید دید تا چه اندازه این جنگ می تواند به گسل روابط پکن –واشنگتن بینجامد. اگر شرایط به گونه ای پیش رود که دامنه اختلافات افزایش یابد می توان تا اندازه ای، تاکید دارم تا اندازه ای، به همراهی پکن امید داشت، که میزان این همکاری ها بسته به تحولات آتی خواهد بود.
همواره شما بر نگاه فرصت طلبانه چین در طول سال های بعد از جنگ جهانی دوم تاکید داشته اید. در سایه این نکته می توان به همراهی چین علی رغم جنگ تجاری با آمریکا امید داشت؟
چنان که گفتید چین نگاه کاسب کارانه خود را هنوز هم دارد. اگر چه سیستم سیاسی این کشور کمونیستی است. اما نگاه تجاری آن به شدت به بازار آزاد تکیه دارد. این مساله نشان از نگاه کاسب کارانه این کشور دارد. لذا اگر چین ببیند که حفظ روابط تجاری با ایران می تواند ضربه و تهدیدی برای مناسبات تجاریش با آمریکا داشته باشد، یقینا نمی توان به همکاری پکن امید داشت.
از نکات مطرح شده شما می توان چنین برداشت کرد که سطح روابط تجاری به خصوص در حوزه نفتی بسیار کاهش خواهد یافت. آیا می توان آن را در حد صفر دید؟
خیر. چین بزرگ ترین وارد کننده نفت است. لذا به بازار نفت ایران هم نگاه دارد. لذا حتی اگر تحریم های ثانویه هم باز گردد، پکن به دنبال راه حلی است تا بتواند بخشی از نیاز خود را از ایران تامین کند. چنان که گفتم اکنون شکاف پکن – واشنگتن می تواند فرصتی برای ایران قلمداد شود. اما باید منتظر ماند و دید که شرایط چه سمت وسویی را پیدا خواهد کرد. زمانی که نزدیک به 4 میلیارد دلار کالای چینی مشمول 25 درصد تعرفه گمرکی آمریکا شده است می توان انتظار داشت که اقدام متقابل پکن این شکاف را افزایش دهد. اکنون هم اروپا و هم چین از تعرفه های تجاری ترامپ به شدت ناخرسند هستند. این وضعیت احتمال دارد روز به روز وخیم تر هم بشود. در این صورت وضعیتی که ایران در سال های پایانی سال های 91 و 92 شمسی تجربه کرد، پیش نخواهد آمد.
مساله قطع سوئیفت ارزی و دیگر سیستم های گردش مالی و بانکی تا چه اندازه می تواند به گردش مالی دو کشور ضربه وارد کند؛ از سوی دیگر اروپا و ایران به دنبال استفاده از بانک های کوچک و متوسطی هستند که روابط مالی با آمریکا ندارند تا از این طریق بتوانند روابط بانکی خود با ایران را حفظ کنند. آیا می توان مشابه این رفتار را از پکن هم انتظار داشت؟
در خصوص بخش اول سوال شما باید گفت که یقنا قطع سیستم گردش پولی و بانکی به مناسبات تجاری ایران و چین ضربات جدی خود را خواهد زد. به خصوص که چین هم از مهم ترین بازیگران بازار آزاد در جهان است و بانک های بزرگ خصوصی چین ذیل همین سیستم های مالی به گردش پولی دست می زنند. اما تخمین میزان خسارت و تاثیرات سوء این مساله را باید در بستر بازگشت و شدت تحریم ها دید. در خصوص بخش دیگر سوالتان هم باید گفت که اتفاقا روسیه و چین پیش و بیش از اتحادیه اروپا به دنبال حفظ و تداوم برجام بوده اند. لذا اگر اقدامی از جانب اتحادیه اروپا به عنوان راه حل حفظ همکاری با ایران مورد استفاد قرار بگیرد، یقینا چین هم می تواند از آن استفاده کند. از این رو امکان استفاده از بانک های کوچک و متوسط چینی هم برای عدم قطع مراودات بانکی و پولی با ایران وجود دارد.
در کنار بازار مهمی نظیر پکن ما در آسیای جنوب شرقی بازارهای دیگری نظیر توکیو و سئول را هم داریم. با توجه به این که کره جنوبی و ژاپن نسبت به چین همسویی بیشتری با آمریکا دارند؛ آیا می توان انتظار داشت که مناسبات ایران به خصوص در حوزه نفتی با این دو کشور قطع شود؟
چنان که اشاره داشتید کره جنوبی و ژاپن رابطه ویژه ای با آمریکا دارند. همین شرایط بستر را برای ادامه همکاری دو کشور با ایران را در خصوص مناسبات تجاری با اما واگرهای جدی روبه رو می کند. علاوه بر همسویی بیشتر این دو کشور با سیاست های آمریکا مساله دیگر به عدم توانایی کافی ژاپن و کره جنوبی در عدم همراهی با آمریکا باز می گردد. اگر چه چین در طول این سال ها به دنبال پیگیری سیاست احترام متقابل و کاهش تنش بوده است، اما به هر حال پکن در یک رقابت جدی با آمریکا قرار دارد. توان نظامی و اقتصادی چین اجازه این رقابت را به پکن می دهد. اما توکیو و سئول چنین توانی را ندارند. پس نبود قدرت اجازه مانور عمل را از این دو کشور گرفته است.
اما تاثیر پرونده پیونگ بانگ بر همکاری های تجاری تهران با توکیو و سئول را چگونه ارزیابی می کنید؟
در مذاکرات صورت گرفته میان اون و ترامپ برخی از تعهدات آمریکا سبب نگرانی دو کشور کره جنوبی و ژاپن شده است. زمانی که آمریکا متعهد شده که رزمایش های نظامی خود با ژاپن و وکره جنوبی را کاهش دهد، از آن سو سبب شده است تا نگرانی دو کشور افزایش پیدا کند. مضافا این که زمانی که کاخ سفید به دنبال مذاکرات متعهد شده بخشی از نیروهای نظامی اش را از آسیای جنوب شرقی خارج کند به تبعش دایره نگرانی های دو کشور ژاپن و کره جنوبی به مراتب تشدید خواهد یافت. لذا دو کشور کره جنوبی و ژاپن برای همکاری بیشتر و جلب توجه آمریکا هم که شده در خصوص قطع مناسبات تجاری و عدم خرید نفت از ایران کمال همکاری با کاخ سفید را خواهند داشت تا از آن سو حمایت های واشنگتن را از خود در مقابل تهدیدات پیونگ یانگ داشته باشند. حال در این شرایط می توان به پتانسیل دیپلماسی کشور هم نگاه داشت که تا اندازه ای بتواند موفق شود دو کشور را مجاب کند که روابط تجاری خود را با ایران حتی به صورت کم رنگ هم که شده ادامه دهند. هر چند که دو کشور ژاپن و کره جنوبی هم امکان دارد در یک چانه زنی با آمریکا تضمین هایی را برای خرید نفت به منظور تامین حداقل بخشی از نیاز خود بگیرند. اما وقوع و عدم وقوع همه این ها مسائل به تحولات آتی و اقتضائات جنگ تجاری چین و آمریکا بستگی دارد.
با توجه به این که منطقه آسیای شرقی و جنوب شرقی یک منطقه هدف برای بازار تجاری ایران محسوب می شود، آیا فارغ از مساله خرید و یا عدم خرید نفت ایران می توان این باراز را روی دیگر مناسبات تجاری ایران هم بسته دانست. آیا امکان دارد محدویت علیه ایران به جایی برسد که منتظر تکرار سناریوی سیاست نفت در برابر کالای ایران باشیم؟
به هرحال چین، کره جنوبی، ژاپن و حتی هند در زمان برجام به دنبال روبط گسترده تجاری و نفتی با ایران بودند. اما با بازگشت تحریم ها خوب رفتارهایی از جانب این کشورها مشاهده شده که مبین این نکته است که سطح مناسبات تجاری خود با ایران را اگر به صفر نرسانند، تا حد بسیار زیادی این مناسبات را کاهش خواهند داد. لذا اگرچه تهران روی بازارهای هدفی مانند چین و هند حساب باز کرده است، اما از آن سو دهلی نو و پکن روی خوشی به سیاست های تحریمی ترامپ نشان داده اند، این مساله نشانه خوبی برای ایران نیست. اما باز تاکید دارم که باید به پتانسیل دیپلماسی کشور چشم داشت تا از قطع کامل مناسبات این کشورها جلوگیری کند. البته حتی اگر هم چنین شود این کشورها یقینا برای ادامه همکاری با ایران سوء استفاده های خود را خواهند داشت و به دنبال امتیازگیری از ایران و گرفتن تخفیفات ویژه خواهند بود. پس در بستر این نکات اگر شرایط به جاهای تنگ و حساس کشیده شود امکان تکرار سناریوی نفت در برابر کالا از سوی این کشورها در خصوص ایران وجود دارد.
اما تاثیرات سوء این شرایط چه اقتضائاتی را برای همکاری های تهران – پکن در حوزه دیپلماتیک و سیاسی خواهد داشت؟
اگر چه بازگشت تحریم ها می تواند در مناسبات تجاری چین و ایران اثرات سوء خود را به صورت جدی داشته باشد، اما نمی تواند به کم رنگ شدن همکاری های سیاسی و دیپلماتیک دو کشور بینجامد. به هر حال دو کشور سابقه روابط عمیق و همکاری های گسترده ای را در تحولات منطقه ای به خصوص در سال های اخیر داشته اند. سطح همکاری های دو کشور در حل مسائل مختلف سبب شده است تا همسویی پررنگی در سیاست خارجی دو کشور مشاهده شود. افزون بر این مساله اکنون به دلیل این که ایران با کشورهای اروپایی سیاست کج دار و مریزی را در پیش گرفته و قاره سبز هم به دنبال برخی خواسته های فرا برجامی است که به عنوان خط قرمز مذاکراتی ایران قلمداد می شود، موجی شده تا سیاست نگاه به شرق در دیپلماسی کشور پررنگ تر شود. این نکته هم بر عدم کاهش مناسبات سیاسی و دیپلماتیک ایران و چین در دوران تحریم کمک خواهد کرد.
نظر شما :