هم آوایی دلار و رسانه در سمفونی ایران ستیزی ترامپ
تبلیغات رسانه ای و روانی علیه جمهوری اسلامی با روی کار آمدن رییس جمهوری تاجر مسلک آمریکا بار دیگر به استراتژی نخست کاخ سفید تبدیل شده است. دامنه هم آوایان در سمفونی ایران ستیزی از اپوزیسیون های ایرانی خارج نشین تا کشورهای حاشیه نشین خلیج فارس و پشتیبان آن دلارهای سعودی و رسانه های غربی هستند.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، ستیز زیاده خواهان با ایران طی چهل سال عمر نظام جمهوری اسلامی، در هر دهه و سالی در قالبی خاص و متفاوت روی می نمایاند. گاهی آشوب های خیابانی سال های نخست انقلاب ، گاهی موشک های کوتاه و بلند برد دیکتاتورعراق و گاهی تحریم های فلج کننده و گاهی جنگ فرهنگی است .
در هر برهه و دوره ای هم بهانه های این ستیز متفاوت است. هدایت آشوب های خیابانی در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی به این بهانه صورت می گرفت که مردم شیوه ای متفاوت با خواست آمریکا و غرب برای کشور و آینده خود برگزیدند. جنگ هم به بهانه دست اندازی بر خاک ایران و ناشی از توهم جهانی ضعف حکومت تازه تاسیس آغاز شد. تحریم ها به بهانه دور کردن ایران از حق خود در دستیابی به چرخه سوخت هسته ای انجام شد و اکنون بیش از یک دهه است که این ستیز رنگ و قالب فرهنگی و رسانه ای به خود گرفته است. میان فهرست طمع ورزان به منابع و منافع ایران، ایالات متحده آمریکا در صدر قرار دارد.
تاریخچه خصومت این کشور با ایران گرچه به سال 1332ساقط کردن دولت قانونی دکتر «محمد مصدق» می رسد اما در یک دهه گذشته فراز و فرودهایی را تجربه کرده است که دو برهه در این دهه را می توان مورد بررسی قرار داد. دوران نخست حضور«باراک اوباما» دموکرات در کاخ سفید و همزمان ریاست جمهوری «حسن روحانی» اعتدال گرا در ایران است. دورانی که نوع و شیوه تقابل با ایران متفاوت تر از گذشته پیگیری شد.
با تدبیر دولت یازدهم تندورهای آمریکایی و فرصت طلبان خارج نشین ایرانی، بهانه های تقابل و جنگ طلبی با ایران را از دست دادند. ایران هراسی های شیوخ حاشیه خلیج فارس هم چندان مورد استقبال قرار نگرفت، دوازده سال مذاکره بر سر برنامه هسته ای ایران سرانجام نتیجه داد و برجام به عنوان سند توافق بین المللی هم حق ایران برای غنی سازی را به رسمیت شناخت و هم برخی نگرانی ها درباره تلاش ایران برای دستیابی به بمب اتم را رفع کرد. نتیجه این توافق همان معادله برد- بردی بود که حجت الاسلام روحانی در تبلیغات یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به مردم ایران داد. با اجرای این توافق نزاع لفظی «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی و اوباما در نهان و آشکار شدت یافت و حتی محفلی چون آی پک (کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل) هم به حاشیه رفت.
اگرچه ایران در آن دوران هم پایانی بر زیاده خواهی های غرب متصور نبود اما نوع آن ها متفاوت بود. این ستیز اما از نوامبر 2016 و همزمان با پیروزی «دونالد ترامپ» تاجر وارد فاز تازه ای شد.
ترامپ از همان روزهای نخست تبلیغات انتخاباتی به صورت علنی تهدید علیه ایران را آغاز کرد و از پاره کردن سند توافق هسته ای سخن گفت. پیروزی غیرقابل پیش بینی او معادلات صلح طلبانه را برهم زد و امیدهای بسیاری میان تندورهای منطقه ای و مخالفان پراکنده جمهوری اسلامی در جهان به وجود آورد.
**لشگردشمنی با ایران به فرماندهی ترامپ
هیاهوی ترامپ در کاخ سفید اپوزیسیون های کوچک و بزرگ ایرانیان خارج نشین، رژیم صهیونیستی و حاشیه نشینان خلیج فارس را با وجود تمام چالش های بین خود، به یک اشتراک رساند و آن فزونی فشار بر جمهوری اسلامی با بهره گیری از زیاده خواهی های ساکن جدید کاخ سفید بود.
بسیاری از گروه های اپوزیسیون در خارج از مرزها، شریک زیاده خواهی های ترامپ و نتانیاهو شدند. استراتژی تهدید و ارعاب با اهرم تحریم و جنگ بار دیگر به صدر رویکرد واشنگتن بازگشت، جو روانی و پروپاگاندای شدید رسانه ای از سوی تندروهای آمریکا و گروه های مخالف به ره افتاد و پشتیبان این سیرک، سعودی ها شدند.
پیش بینی چنین هجمه ای با توجه به سابقه زیاده خواهی های آمریکا به ویژه منتسبان به جمهوری خواهان این کشور، چندان دشوار نبود اما هم آوایی ایرانی زادگانی که به دلیل خصومت با نظام جمهوری اسلامی، از ایران هم به راحتی عبور می کنند چندان قابل تعریف و فهم نیست. اگر برای ترامپ جغرافیایی به نام ایران حساسیتی نداشته و نخواهد داشت اما انتظار از ایرانیان اپوزیسیون این بود که به بهانه دشمنی با نظام جمهوری اسلامی، نابودی ایران را رویای خود نسازند.
گرچه ظرفیت های داخل ایران و دیپلماسی هوشمندانه دولت می تواند کشور را از اوج و فرود این سناریو و هراس افکنی بازیگران آن عبور دهد اما ضروری است در چنین مقطعی همه جریان ها و نهادها همدلانه در کنار دولت و در پی یافتن راه حل باشند.
**ابزارهای ستیز با ایران، از آیپک تا ماهواره
هزینه های میلیون دلاری آمریکا و شرکای جدید و قدیم او، طی چهل سال گذشته گرچه راه پیشرفت مردم ایران را با دشواری های بسیاری روبرو کرده است اما توقف در این مسیر خط قرمز جامعه ایران است. در دسته بندی این دشوارسازی ها نقش لابی های صهیونیست را نمی توان نادیده انگاشت. بنیان این رژیم دشمنی با جمهوری اسلامی است، از آن رو که ایران در مقطع کنونی تنها کشوری است که آشکارا و بدون لکنت علیه جنایات این رژیم موضع می گیرد. کمیته روابط عمومی آمریکا-اسراییل موسوم به آی پک با بیش از یکصد هزار عضو و سرمایه گذاری هنگفت در سیاست های دولت و مجالس آمریکا تلاش می کند تا ایران را دشمن شماره یک صلح جهانی معرفی کند.
این سرمایه گذاری اما تنها در یک حوزه نیست. رسانه دیگر ابزاری است که ایران ستیزان در خصومت ورزی علیه کشور حساب خاصی بر روی آن گشوده اند. صدها بنگاه خبری و رسانه ای با شیوه های گوناگون به زبان انگلیسی و فارسی علیه ایران فعالیت می کنند. گاهی از کاهی کوه می سازند و با تخریب دستاوردهای نظام در مسیر ناامیدسازی مردم از هیچ کوششی فروگذار نیستند. انعکاس جهت دار خبرها، سوگیری سیاسی در تحلیل ها، بزرگنمایی کاستی ها و کوچک نمایی دستاوردها اصولی کار حرفه ای تعدادی از رسانه های غربی و فارسی زبان خارج از ایران است. هدف کم و بیش مشخص این گروه، انزوای کشور در عرصه بین المللی و اختلاف افکنی در جامعه ایران از رهگذر اعتمادزدایی عمومی از حاکمیت است. این گروه به خوبی آگاه هستند که مسوولان جمهوری اسلامی با تکیه بر اقتدار مشروع حاصل از حمایت مردم حکومت می کنند و در صورت قطع چنین حمایتی، این نظام آسیب پذیرخواهد بود، از این رو برای قطع حمایت مردم از مسوولان به بهانه ها و ابزارهای مورد اشاره روی آورده است.
نظر شما :