اروپا به دوران پسا برجام فکر کند
اتحادیۀ اروپا باید دست به تعدیل استراتژی خود به نفع برجام بزند
الدار ممدوف
دیپلماسی ایرانی: با نزدیک شدن موعد 12 مه که رئیس جمهور آمریکا، دونالد ترامپ برای تثبیت مذاکرات هسته ای ایران (برجام) معین کرده بود، وزرای امور خارجۀ اتحادیۀ اروپا موفق نشدند در نشست خود در لوگزامبورگ در روز دوشنبه مورخ 16 آوریل 2018 درمورد تحریم های جدید علیه ایران به توافق برس. طرحی که از قرار معلوم توسط کشورهای موسوم به EU3– فرانسه،آلمان و بریتانیا– پرورانده شد، عبارت بود از اعمال تحری مهای جدید علیه ایران به خاطر «بی ثبات کردن سیاست های منطقه ای» ازجمله حمایتش از بشار اسد در سوریه.
هدف از تحریم های پیشنهادی ارسال این پیام از سوی اروپایی های علاقه مند به حراست از برجام به ترامپ بود که نگرانی های او را در خصوص ایران جدی می گیرند. با این حال، سایر کشورهای عضو اتحادیۀ اروپا، نظیر ایتالیا و اتریش، قائل به این نظر عاقلانه بودند که تنبیه ایران به دلیل مسائل غیربرجامی تأثیری در کاهش شدت مخالف و ضدیت ترامپ با این توافق ندارد. زمان بندی تحریم ها نیز به این سوءظن های تهران مهر تایید زده است که اتحادیۀ اروپا در فرونشاندن خشم ترامپ حتی به بهای تنبیه ایران علی رغم، پایبندی این کشور به تعهداتش در برجام مستأصل مانده است. ازاین رو، اتحادیۀ اروپا تن به این خطر داده است که خود را در بدترین موضع در سراسر جهان قرار دهد: یعنی در جلب رضایت آمریکا ناکام مانده و اعتمادی را که در روابط خود با ایران به سختی ایجاد کرده بود تضعیف کرده است.
فدریکا موگرینی، رئیس سیاست خارجۀ اتحادیۀ اروپا، در کنفرانس مطبوعاتیِ پس از نشست وزرای امور خارجه این موضع اتحادیۀ اروپا را تکرار کرد که به فعالیت های منطقه ای ایران اهمیت می دهد و برنامۀ هسته ای ایران باید در خارج از چارچوب برجام مورد رسیدگی قرار بگیرد. او همچنین تصریح کرد که اتحادیۀ اروپا از پیش تحریم هایی را تدارک دیده که این اقدامات و فعالیت ها را تحت پوشش قرار می دهد و در صورت توافق اعضای اتحادیه حتی اقدامات بیشتری هم می تواند اتخاذ شود. با این حال، او صراحتاً بیان کرد که این رویه هیچ ربطی به موعد 12 مهِ ترامپ ندارد.
با وجود این حقیقت آشکار، از سه ابر قدرت اروپایی توقع می رود که با نزدیک تر شدن موعد 12 مه بر فشارش بر بقیۀ شرکای اروپایی خود بیفزاید. با این حال، فرانسه، بریتانیا و آلمان و به طور کلی اتحادیۀ اروپا باید، به جای تقویت مضاعف رویکردی که نه تنها انتظارات حداقلی واشنگتن را برآورده نمی کند بلکه با ریسک تضعیف موضع یکپارچۀ اتحادیۀ اروپا نیز همراه است، استراتژی جایگزین و به مراتب قدرتمندتری را برای حراست از برجام برگزیند.
کلیات و اصول چنین استراتژی ای در جلسۀ مورخ 12 آوریل پارلمان اروپا توسط علی گرانمایه از شورای روابط خارجۀ اتحادیۀ اروپا (ECFR) و کورنلیوس ادبار از مؤسسۀ تحقیقاتی شورای روابط خارجۀ آلمان (DGAP)، دو تن از اندیشکده های مهم اروپا، به طرح گذاشته شد.
گرانمایه متذکر شد که انتصاب های اخیر مایک پومپئو و جان بولتون، دو تن از مخالفان تندروی برجام، به مناصبی عالی رتبه در کابینۀ ترامپ اقدامی تعدیل کننده از جانب اروپا را اقتضا می کند. لذا EU3 بر سر این فرض که آیا واشنگتن درواقع می خواهد صرفاً توافق را تثبیت کند و این مسئله که آیا در صورت یافتن شیوه های تثبیت مناسب باز آمریکا به برجام متعهد خواهد ماند یا خیر، به مذاکره با وزارت امور خارجۀ تحت رهبری تیلرسون پرداخت. اقدام به متعهد ماندن به برجام همواره یک جهش اعتقادی بود زیرا کابینۀ ترامپ هیچ گاه پیامی دال بر تصمیمی برای احترام گذاشتن به برجام به منظور بهره مند شدن از مزایای اقتصادی اش ارسال نکرده است. انتصابات بولتون و پومپئو تنها یک حقیقت ناگوار را برجسته می سازد و آن عبارت است از این که پیام های اولیۀ اتحادیۀ اروپا مبنی بر پذیرش برجام کابینۀ ترامپ را ترغیب به آن کرد که مانع را افراشته تر کند تا حدی که تنها راهکار قابل قبول از نظر واشنگتن پیوستن اتحادیۀ اروپا به آمریکا برای نقض توافق خواهد بود. اتحادیۀ اروپا از این رو باید گام ها و اقدامات خود را دقیق تر و تنها بر اساس تعهدات متقابل مشخص آمریکا ترتیب دهد.
همچنین حال وقت آن رسیده است که در صورتی که آمریکا تصمیم به کناره گیری از برجام بگیرد برنامه ریزی اقتضایی جدی تدارک دیده شود. احیای مقررات بلوکه سازی که مانع از آن می شود که شرکت های اتحادیۀ اروپا از تحریم های فرعی آمریکا تبعیت کنند یک گزینه است. گزینۀ دیگر ایجاد مکانیسم های غالب غیردلاری به منظور اقدام شرکت های اروپایی به تجارت در ایران و احتمالاً استفاده از بانک سرمایه گذاری اروپا به عنوان یکی از این سازوکارهاست. اهتمام جدی اتحادیۀ اروپا به اقدامات اقضایی نسبت به تلاشهای EU3 برای تعدیل اقدامات ترامپ تأثیر بیشتری در مذاکرات با آمریکا خواهد گذاشت.
گرانمایه همچنین به نیاز اتحادیۀ اروپا به ایجاد ائتلافی جهانی برای حراست از برجام اشاره کرد. چنین ائتلافی نه تنها مستلزم امضاهای دو طرف دیگر توافق، یعنی روسیه و چین، بلکه مستلزم امضاهای اقتصادهای بزرگ آسیا همچون ژاپن، کرۀ جنوبی و هند نیز است. همۀ این بازیگران نگران خطراتی که خروج از برجام میتواند برای رژیم منع گسترش سلاح های اتمی ایجاد کند و همچنین نگران تأثیر تحریم های ثانویۀ آمریکا هستند.
همچنین، گرانمایه هشدار داد که اتحادیۀ اروپا باید به دقت راجع به اینکه برای تضمین تعهد ایران به برجام پس از 12 مه چه نوع بسته ای را می توان به آن پیشنهاد کرد تأمل کند. اگرچه ایرانی ها تا بدین جا حدی از تحمل استراتژیک از خود نشان داده اند، نشانه هایی از افزایش مخالفت از سوی تهران به چشم م یخورد. علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، گفته است که در صورت خروج آمریکا از برجام، ایران به راحتی می تواند اقدام به غنی سازی اورانیوم تا 20 درصد کند. در هر صورت، از آن جا که ایرانی ها مصرند که برنامۀ هسته ای آنها همواره ماهیتی غیرنظامی داشته است، برجام را توافقی داوطلبانه تلقی می کنند که هرگاه تشخیص دهند دیگر نفع ملی ای برایشان ندارد می توانند از آن خارج شوند.
موگرینی خود در رابطه با اقدامات ایران در خاورمیانه، اظهار داشت که تحریم تنها ابزاری نیست که اتحادیۀ اروپا در اختیار دارد. مذاکره نیز به همان اندازه مهم است. در این خصوص شایسته است به این توصیۀ کورنلیوس ادبار توجه داشت که اتحادیه اروپا بایستی پیشنهادهایی را که وزیر امور خارجۀ ایران، جواد ظریف، در کنفرانس امنیت مونیخ در خصوص امنیت منطقه ای در خلیج فارس و خاورمیانه مطرح کرد جدی بگیرد. ایجاد درک منطقه ای چیزی است که اتحادیۀ اروپا در انعکاس تجربۀ تاریخی خود تبحر دارد. همان طور که ادبار گفته است، در واقع این عربستان سعودی است که از ورود به نوعی مذاکره دربارۀ امنیت منطقه ای اکراه دارد، نه ایران. سه کشور اروپایی باید به جای تمرکز محدود بر اقدامات بی ثبات کنندۀ ایران، به عربستان و متحدانش به نوعی توافق با ایران را ترغیب کند. اگر عربستان را بتوان به انجام مذاکراتی با ایران کشاند به مراتب تأثیرگذارتر از اعمال تحریم های بیشتر بر تهران در منطقۀ خاورمیانه خواهد بود.
رهبران اتحادیۀ اروپا باید به توصیۀ کارشناسانی مانند گرانمایه و ادبار عمل کرده و از اقداماتی که برای راضی کردن کابینۀ ترامپ انجام می دهند دست بردارند. آنها بایستی از موضع خود در تضمین بقای توافقی که خود سهمی به سزا در آن داشته اند عقب ننشینند. عدم این کار نه تنها به معنای خروج از یک توافق اثربخش در منع گسترش سلاح های اتمی است بلکه سنت خطرناکی را باب می کند که در نتیجۀ آن اتحادیۀ اروپا تحت فشار ترامپ فرومی پاشد.
منبع : لوبلاگ / ترجمه دیپلماسی ایرانی / 33
نظر شما :