قصه روسی که از دست داعش فرار کرد

دیپلماسی ایرانی: یوری بالاکشین، شهروند روس توانست بعد از فرار از جمع شبکه داعش در سوریه به روسیه بازگردد. وی در گفت وگو با روسیا الیوم به تجربه خود در آن جا و چگونگی فرارش از دست داعش پرداخته است.

یوری بالاکشین در روستای ماروینو در استان ساراتوف به دنیا آمده است. پانزده ساله بود که به همراه خانواده اش به شهر ساراتوف در کرانه رود ولگا، 800 کیلومتری جنوب شرق مسکو نقل مکان کردند و در آن جا ساکن شدند.

بعد از این که در دانشکده نظامی تحصیلات خود را به اتمام رساند و دوره خدمت در ارتش را سپری کرد، در بحران اقتصادی 1998 نتوانست جز کارگری بنائی کاری برای خود دست و پا کند.

بالاکشین وقتی به 20 سالگی رسید مبتلا به سر درد شدید شد اما پزشک ها نتوانستند دلیل آن را بفهمند. او برای درمان به پزشکی سنتی رو آورد و حتی به کلیسا رفت اما همه تلاش هایش به شکست انجامیدند.

یک روز به یک مسجد محلی می رود که با اسلام آشنا می شود. این مساله با درمان سردردش هم زمان می شود، تا این که به اسلام می گرود و به مصر می رود تا دروس دینی را در آن جا بگذارند. بعد از یک سال اقامتش در مصر یوری بالاکشین به روسیه باز می گردد و با یک دختر مسلمان از اهالی شمال قفقاز ازدواج می کند.

با آغاز حوادث سوریه، بالاکشین به شدت جذب موضوع سوریه می شود، با شرکت در نشست ها و گردهمایی ها و بحث و جدل هایی که درباره سوریه می شد و همچنین از طریق شبکه های اجتماعی در اینترنت تحولات سوریه را دنبال می کند. تصمیم گرفت بار دیگر به مصر برود، از ترکیه با کسی تماس گرفت و آن فرد او را راضی کرد که به سوریه برود. بعد از این که آن فرد گفت که امکان بازگشت در هر لحظه در صورتی که از چیزی خوشش نیامد، دارد، بالاکشین پذیرفت که به سوریه برود.

به کمک این فرد که از اتباع آسیای میانه بود و به روسی صحبت می کرد، بالاکشین به ترکیه رفت و با گذشتن از مرزهای سوریه با مجموعه ای از افراد دیگر که مثل خود او بودند وارد سوریه شد. در سوریه افراد مسلحی که به زبان روسی صحبت می کردند اما روس نبودند از آنها استقبال کردند.

بالاکشین می گوید اولین شوک زمانی به او وارد شد که آن افراد از او مدارک و تلفن همراهش را گرفتند. بعد از مدتی سلاحی به او دادند و او را مامورد کردند که از یکی از انبارهای تسلیحات در اطراف یکی از شهرهای تحت کنترل داعش در سوریه نگهبانی کند.

وی می گوید هیچ کدام از امور آن طوری نبود که انتظارشان را داشت، اما نمی توانست آن جا را ترک کند، هر کس که تلاش می کرد فرار کند یا اعدام می شد یا به زندان می افتاد.

در یکی از بمباران ها که به محلی که در آن جا حضور داشت، انجام شد، یکی از پاهایش را از دست داد، او را در یکی از بیمارستان های داعش عمل جراحی کردند. به این ترتیب چند ماه را در بیمارستان گذراند.

بعد از این که داعشی ها تلاش کردند که او را قانع کنند یک عملیات انتحاری را انجام دهد، بالاشکین تصمیم گرفت که فرار کند. توانست یک نفر را راضی کند که در مقابل پرداخت دو هزار دلار به او کمک کند تا فرار کند. به این ترتیب بالاکشین توانست به اراضی تحت کنترل ارتش آزاد فرار کند و سپس از آن جا به ترکیه برود.  

بعد از این که به روسیه بازگشت، بالاکشین خودش را به سازمان امنیت فدرال روسیه تسلیم کرد. سه ماه را در زندان در بازداشت گذراند، اما تحت پیگرد جنائی قرار نگرفت، به این ترتیب خود را تسلیم کرد و با بازجوها همکاری کرد و در عملیات مبارزه در صفوف داعش مشارکت نکرد.

بالاکشین می گوید که آن چه در سوریه دید درسی برای او شد، آن چه در آن جا روی می داد به هیچ وجه مطابق دستورات دین اسلام نبود، و کسانی که مردم را راضی می کنند که به داعش بپیوندند همگی، آنها را فریب می دهند.  

منبع: المرده / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11

انتشار اولیه: یکشنبه 29 بهمن 1396 / انتشار مجدد: دوشنبه 14 اسفند 1396