نشانههای رقص شمشیر ترامپ با سلمان آشکار شد
کالبدشکافی تنش در روابط عربستان و قطر
نویسنده: سید احمد حسینی، کارشناس و تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی و بین المللی
دیپلماسی ایرانی: تحولات در منطقه خاورمیانه بیش از گذشته سرعت گرفته است. شگفتی رویدادها در آن است که به یکباره حتی شرکای نزدیک را روبروی هم قرار می دهد و این حکایت تقابل رخ داده در مناسبات دو کشور عربستان سعودی و کشور قطر است که حتی از نظر ایدئولوژی نیز در یک طیف یعنی تفکر وهابی هستند. در مورد دلائل و چرائی این آخرین اتفاق اما سوالات بسیار است. گفته می شود که این بار نیز صف کشی دو طرف از جنس کشمکش های درون خاندانی است و تفاوتی با گذشته ندارد اما بنظر اتفاقاتی رخ داده است که این وضع را متفاوت از گذشته ساخته است.
نظر به اهمیت موضوع، در این نوشته تلاش می گردد ابعادی چند از چرائی موضوع و سپس ملاحظات و ابعادی که در این زمینه وجوددارد مورد بررسی و کنکاش قرار گیرد:
الف- هر چند اختلافات ریاض و دوحه مسبوق به سابقه است اما مواردی چون جاه طلبی های نسل جدید در عربستان که با نگاه هژمون به محیط پیرامونی و سازه عربی و جهان اسلام می نگرد موجب نگرانی و حتی هراس کشورهای پیرامونی شده و این زنگ خطری برای شرکای عربستان بخصوص کشورهای عربی ثروتمند پیرامون عربستان است. واقعیت این است که ریاض به این کشورها نه بعنوان کشور مستقل بلکه استانی از حوزه قلمرو خود می نگرد و تنها انتظار اطاعت و حرف شنوی از آنها دارد.
ب- روی کار آمدن ترامپ در آمریکا و سفر هدفمند و ابزاری وی به عربستان و چک سفیدی که از نظر سیاسی، اقدام در قبال همسایگان و در اختیار قرار دادن سیل عظیمی از سلاح ها، اقدامات مداخله گرایانه و تروریستی و بسیاری مسائل دیگر باعث نگرانی بسیار کشورهای منطقه از جمله کشورهای حلقه اول در حوزه خلیج فارس گردیده و قطر با پشتوانه ای که برای خود در منطقه و فراتر از آن تعریف نموده بصورت ضمنی نمایندگی دولت های معترض به رفتار سعودی را در پیش گرفته است.
ج-نحوه رفتار عربستان و قطر در روزهای گذشته حکایت از آن دارد که به همان میزان که دولت سعودی با عصبانیت و شدت و با هدف مرعوب کردن قطری ها وارد شده، طرف قطری با اقداماتی همچون نظم و نظام دادن فعالیت های اقتصادی و مدیریت پروازهای بین المللی و مسائلی از این قبیل، پیش بینی قبلی داشته و بنظر می رسد بنا دارد تا حد امکان بر مواضع خود ایستادگی نماید.
د- هر چند کدورت های نظام سعودی از قطر موارد زیادی را شامل می شود اما یکی از مهمترین گناه قطری ها از نظر آنها، پنبه کردن رشته و مجموعه اقداماتی است که ریاض طی ماه های گذشته تدارک دیده و با دلگرمی به شخصیتی مانند ترامپ کشورها را حول موضوعی به نام ایران بسیج نموده بود. هر چند این نمایش سعودی ها با نارضایتی کشورهای قابل توجهی روبرو بود اما اقدام قطر ضربه ای اساسی به این سناریوی سعودی ها وارد کرده و مشروعیت اقدام آنها در درون خانه را با چالش مواجه ساخته است.
ه-همزمانی تحولات جاری در قطر با اقدامات تروریستی در تهران از نشانه های رقص شمشیر دونالد ترامپ با ملک سلمان و شاهزاده های جوان و سرمست از قدرت اتکاء به آمریکاست. این از حکایت ها و شوخی های بزرگ زمانه است که عربستان امتیاز در اختیار داشتن مرکز مبارزه با تروریسم در منطقه را بر عهده گرفته است. اگر دقت نمائیم اقدامات تروریستی در تهران ترجمان سخنان جانشین ولیعهد عربستان است که چندی پیش گفته بود: ما در عربستان منتظر جنگ نمی مانیم بلکه به گونه ای کار خواهیم کرد که جنگ به داخل ایران کشیده شود.
و- جمهوری اسلامی ایران در این بین وظیفه ای بسیار مهم و تاثیرگذار بر عهده دارد. همانگونه که برخی تحلیلگران اشاره نموده اند در حال حاضر ائتلافی بین خطرناک ترین آدم ها یعنی دونالد ترامپ، محمدبن سلمان و بنیامین نتانیاهو صورت گرفته و این سه امکانات گسترده نظامی، سیاسی، رسانه ای و بسیاری ابزارهای دیگر را در اختیار دارند و فاقد هر گونه حس مسئولیت و خیرخواهی برای کشورها و ملت های منطقه و کل عالم هستند.
از نظر آنها منطق پول عنصر اصلی در مناسبات فیمابین است و این خطری بزرگ است. باید که دستگاه دیپلماسی اجتماعی از کشورها و انسانهای واقع بین و خیرخواه را بسیج و روشنگری آشکاری در مورد تهدیداتی که منطقه را در بر گرفته است انجام دهد.
ایران باید مخاطبین خود در حوزه همسایگان، کشورهای اسلامی اصیل و واقع بین، کشورهای عربی متفاوت از نگرش وهابی و سعودی، کشورهای اثرگذار در منطقه، کشورهای اروپائی، چین و روسیه و نهادهای فکری، تحقیقاتی، مشورتی و تصمیم ساز در این حوزه ها را متوجه عمق این تهدیدات ساخته و آنها را برای چاره جوئی در مقابل نیروهای افراطی و خطرآفرین به تعمق وادارد.
نظر شما :