نیل به اهداف اقتصادی، ابزار را توجیه میکند
استراتژی دولت ترامپ: کسب بالاترین پرستیژ با کمترین هزینه نظامی
سیده مسعوده میر مسعودی، سر دبیر مجله ایرانی روابط بین الملل
دیپلماسی ایرانی: در چند روز اخیر شاهد دور از انتظار حمله نظامی آمریکا به خان شیخون در سوریه بودیم که در جواب حملات شیمیایی دولت اسد به این منطقه بود که احتمالا با آگاهی روسیه انجام شد. تقریبا به فاصله چند روز شاهد حمله آمریکا با مادر بمب ها به ولسوالی چین و ولایت ننگرهار افغانستان بودیم که باز با هماهنگی دولت وقت افغانستان بود که البته حامد کرزی، رئیس جمهوری قبلی این حمله را تجاوز به حاکمیت یک کشور مستقل دانست. ژنرال جان نیکلسون، فرمانده نیروهای آمریکایی و ناتو در افغانستان گفت: "ما از سلاح مناسب برای هدف مناسب استفاده کردیم." در بعضی از تحلیل ها نیز این "ابزار حمله" را مورد کنکاش قرار دادند که یک سلاح متعارف و غیرهسته ای است و از این رو، از نظر حقوق و قوانین بین المللی منع استفاده ندارد.
در اینجا این سوال پیش می آید که دولت ترامپ که محور اصلی برنامه هایش را در کمپین انتخاباتی و در صد روز اول کاری، امور داخلی و سیاست داخلی آمریکا قرار داده بود، این حملات کم عمق و پراکنده را با چه منظوری انجام داده است؟ آیا این حملات سیگنال هایی برای گریز از مخدوش شدن پرسیتژ آمریکایی است؟ ترامپ یک فرد اقتصاد محور است و هر رفتاری را بر اساس سود و زیان اقتصادی انجام می دهد. به کار بردن این بمب مادر بیانگر آن است که با کاربرد سلاح بزرگتر سعی در نشان دادن تهدید بزرگتر دارد؛ در غیر این صورت این ابزار نیز می توانست این تونل های تروریست ها را از بین ببرد و تجاوز به کشور مستقل دیگر را این چنین بی محابا باب نکند. یا تهدید رو در روی با کره شمالی و ایجاد تنش در جنوب آسیایی شرقی که آرامش اقتصادی ببرهای آسیا را مخدوش کرده است را می توان نمونه ای از این راهبرد دانست. با این رفتار می توان پیش بینی کرد که رقیبان اقتصادی امریکا در آسیایی جنوب شرقی در فضایی پر تنش قرار گرفته و فرصت اوج گیری اقتصادی برای امریکا از نو ساخته می شود. در این تحلیل می توان گفت دولت جدید امریکا به خاطر دیدگاه اقتصاد محور ترامپ، از هر بازیگر و هر استراتژی به عنوان ابزاری برای نیل به اهداف اقتصادی بهره می برند. پرو پاگاندای حمله به سوریه و افغانستان برای ترامپ مهم تر از ریشه کنی تروریست ها است.
دولت ترامپ سعی دارد تا با حرکتی سطحی و کم عمق و کم هزینه در مسائل خارجی، از نتایج آن برای پیش برد سیاست های اجرایی و افزایش محبوبیت در داخل سود ببرد. همچنین در این راهبرد تلاش اصلی ایجاد فرصت های اقتصادی گسترده در داخل آمریکا است و به نظر می رسد تلاش اخیر ترامپ، برای مشروعیت در حوزه داخلی است که نیاز به یک پرستیژ بین المللی هم دارد .
در مجموع به نظر می رسد رهیافتی که امروزه در نظام بین الملل توسط دولت ترامپ در خاورمیانه، تاثیر بر محور ترانس پاسفیک، تعامل با روسیه با ابزار ترکیه - خاورمیانه و اتحادیه اروپا به کار می برد، مجموعه ای از تهدیدات کم عمق ،ولی کاربردی و موثر، تغییر موازنه اقتصادی با چین و آلمان (از طریق اعمال تنش در دو محور کره شمالی و بحران خاورمیانه) و وادار کردن رقبای اقتصادی خود (چین و آلمان) به توافق و وادار کردن روسیه به پذیرش شرایط در قبال معامله در خارج نزدیک است .
نتیجه گیری
با توجه به اعمال تهدید ترامپ در دو محور متباعد (خاورمیانه/کره شمالی) به نظر می رسد که استراتژی دولت اخیر آمریکا استراتژی در نظام بین الملل بوده و هر یک از اهداف به راحتی می تواند مورد معامله و گذشت قرار گیرد و هدف نهایی این استراتژی افزایش قدرت اقتصادی و سیاسی آمریکا است. در این استراتژی اعتماد در هر جبهه از اتئلاف سست است و ایران نیز باید متوجه این خصیصه در هم پیمانان خود باشد و بر اساس سود و زیان استراتژی خودرا انتخاب کند.
نظر شما :