7 دلیل که ترامپ شکست را ترجیح میدهد
زمانی برای اولین باختن
نویسنده: هوارد شوایتزر
هر روز و هر روز این ایده که ترامپ و کمپین انتخاباتی اش شانس او را برای ورود به کاخ سفید به عمد نابود می کنند بیشتر قوت می گیرد. هرچقدر هم در ظاهر عجیب وغریب و محال به نظر برسد اما دلایل خوبی برای درست بودن این فکر وجود دارد. آیا او باید برای پیروزی تلاش کند تا 1460 روز بعدی اش را با بیزاری سپری کند؟
به عنوان کسی که هرگز در واشنگتن کار نکرده، هرگز گواهی های تضمین امنیتی نگرفته، هرگز نشست های درس های اخلاقی را نگذرانده و هرگز با تیمی از مشاوران با تجربه سیاسی سرنکرده است، دونالد ترامپ شوکه خواهد شد وقتی که پی ببرد 20 ژانویه 2017 چقدر سخت تر و متفاوت تر از چیزی خواهد بود که او فکر می کرد. پیش بردن دولت بسیار متفاوت تر از یک تجارت خصوصی است. دونالد ترامپ کاندیدای حزب جمهوریخواه از ریاست جمهوری متنفر خواهد شد، او حتی اگر کلید کاخ سفید را هم ببرد به شدت وسوسه می شود که کارش را حتی قبل از اتمام دوره اش ترک کند. این ها هفت دلیل برای این مدعا است:
1- تو اخراجی: احتمالا ترامپ فکر می کند که اداره دولت مانند آن چیزی است که در تجارت خود روی کارآموزان اجرا می کند. «به مردم می گوییم آنها به درد این کار نمی خورند پس اخراجند.» این ممکن است برای کمپین ترامپ جواب بدهد، کارکنان و مدیرانش را بترساند و به آنها انگیزه تلاش بیشتری بدهد. اما بروکراسی فدرال هیچ شباهتی به سازمان ترامپ ندارد. سازمان هایی که مجری دستورات او خواهند بود، برای اجرای دستور به کمک هزاران کارمند دولت نیاز دارند؛ مردمی که با قوانین اتحادیه کارکنان فدرال محافظت می شوند، مقرراتی که هیچ اجباری برای پاسخگویی به دولت ندارند. تاریخ ریاست جمهورهای آمریکا مشکلات فراوان افرادی را نشان می دهد که بدون آمادگی لازم برای دست وپنجه نرم کردن و مدیریت این بروکراسی به صحنه آمدند و ترامپ هیچ فرقی با آنها ندارد؛ فقط به مراتب بیشتر از دیگران ناامید خواهد شد. خیلی ساده باید گفت ترامپ نمی تواند هیچ بروکراتی را اخراج کند حتی اگر او کاملا بی کفایتی اش را نشان دهد. فرآیند اخراج یک کارمند خدمات دولتی به دستور دولت با ثبت طولانی ترین و وقت گیرترین شکایتی که فکرش را بکنید ممکن می شود.
استخدام افراد هم به همین اندازه دشوار است. تمامی انتصابات ریاست جمهوری به گذراندن الزامات اخلاقی فدرال، چک شدن کامل زندگی افراد توسط اف بی آی و اخذ تمام گواهی های تضمین امنیتی نیاز دارد. این فرآیند می تواند ماه ها و حتی سال ها طول بکشد که برای مدیر بی تابی همچون ترامپ کابوسی واقعی است. مدیران سطح بالای او همچون وزیر امور خارجه و وزیر خزانه داری نیاز به تایید سنای آمریکا دارند؛ ارگانی که به راحتی چنین لطفی به رئیس جمهور ترامپ نخواهد کرد.
2- کنگره او را دیوانه خواهد کرد: در مبارزات انتخاباتی، ترامپ وعده های بزرگی مانند تصویب طرح کاهش قابل توجه مالیات، جایگزینی طرح درمانی اوباما و پاره کردن معاملات حال حاضر آمریکا را داده است حتی اگر نخواهیم به ساختن دیواری به دور کشور برای جلوگیری از ورود مهاجران اشاره کنیم، هر کدام از این وعده ها لقمه ای بزرگتر از دهان هستند. او درک کمی از نحوه کارکرد قوه مقننه در کنترل دستورکار رئیس جمهور دارد. این کنگره است که اجازه تصویب قوانینی مانند کاهش مالیات را می دهد نه ترامپ. حتی بزرگترین تصمیم هایی که رئیس جمهور با آنها مواجه است، موضوع امیال دیگرانی همچون کنگره، بروکراسی، رسانه ها و قوه قضائیه است.
کنگره با سرعت دلخواه خود عمل می کند، آرام ترین سرعتی که فکرش را بکنید. از آنجایی که تصمیم سریع، قضاوت ناگهانی، اظهارات جسورانه و عمل فی الفور مورد علاقه ترامپ است، روشی که کنگره کار می کند ترامپ را به مرز جنون خواهد رساند. ترامپ باید خود را برای همه سوالات عجیب وغریبی که در عمرش نشنیده است آماده کند. همان طور که هری رید، رهبر پیشین سنا و از دموکرات های جلودار، از هم اکنون سوالات «سلامت عقلی کافی» ترامپ برای قبول پست ریاست جمهوری را آغاز کرده است. سخت است که باور کنیم شروع کار ترامپ با کنگره آغازی فرخنده باشد.
3- بررسی شدن تا سرحد مرگ: به عنوان یک تاجر خصوصی، ترامپ از بررسی دقیق ثروت، کسب وکار و درگیری های تجاری اش سرباز زده است. او تا به حال تفتیش ها و حسابرسی هایی بسیار کلی را پشت سر گذاشته که به گفته خودش هر ساله توسط اداره مالیات داخلی انجام می گرفته است. اما فقط برای دوران ریاست جمهوری او صبر کنید. آقای ترامپ باید منتظر تحقیقات کنگره درباره کسب وکارش، روابط او با رهبران خارجی و هر چیز دیگری باشد که کنگره تشخیص می دهد به منافع عمومی مربوط است. به محض این که اولین شایعات آغاز شود، وزارت دادگستری تحقیقات مستقل خود را شروع خواهد کرد. اگر کاندیداتوری ترامپ به تصاحب کاخ سفید یا مجلس توسط دموکرات ها منجر شود، جلسات مخفی جمهوریخواهان در دفترهای بیضی شکل پایان روزگار خوش ترامپ خواهد بود.
4- زیر سوال رفتن مداوم تصمیمات اجرایی: رئیس جمهور صدها دستور اجرایی را صادر می کند اما ناامیدی بن بست های دولتی و عدم همکاری کنگره را نیز باید تحمل کند. انتظار صدور مداوم تصمیمات اجرایی از ترامپ می رود اما تمایل او به اجرای بی وقفه و بدون فوت وقت دستوراتش بدون توجه به تنگناهای حقوقی با توجه به شعارش «آنها من را رد نخواهند کرد، من را باورکن» فشاری مضاعف بر قدرت اجرایی اش خواهد بود. یقینا در زمان زمامداری ترامپ دیوان عالی کشور با دادخواهی های زیادی روبرو خواهد شد. دوباره یکی دیگر از شعارهای ترامپ را مرور کنید «یا راه من یا بزرگراه» رویکردی که می گوید چیزی که او می خواهد یقین است و خواسته دیگران حقیر. به نظر بزرگراهی که ترامپ از آن حرف می زند خیلی شلوغ و پرترافیک خواهد شد.
5- عامل خستگی: هرکسی که با سخنرانی های درهم و برهم ترامپ آشنایی داشته باشد متوجه می شود که او دامنه توجه بسیار کوتاهی دارد و خیلی زود خسته شده و از موضوع پرت می شود. برای ترامپ مساله خوشایندی نیست، که بخشی از مسئولیت رئیس جمهور کارهای پیش پا افتاده (برگزاری مداوم مراسم تشریفات)، محرمانه(ملاقات با سران کشورهای کوچک) و فوری است که هر روز اتفاق می افتد و در تقویم روزانه یک رئیس جمهور گنجانده می شود. چیزی به نام انتخاب کارهای جذاب و سرگرم کننده به عنوان یک رئیس جمهور وجود ندارد. توجه به شعار «ساختن دوباره آمریکای بزرگ» مستلزم انجام هزاران کار کوچک و بیهوده است که ترامپ را خسته می کند. ترامپ باید با هزاران کار ساده و پیش پاافتاده که اهمیتی برایش ندارند کنار بیاید. او نمی تواند تصمیم بگیرد که دو هفته را در اسکاتلند و در زمین گلفش، بدون سرویس مخفی، رسانه ها، بحران های کوچک و بزرگ داخلی و خارجی سپری کند. اولین ملاقات او با مقامات وزارت کشاورزی و بحث درباره شرایط خشکسالی در سرزمین های مرکزی آمریکا می تواند او را به درخواست تعطیلات دائمی در جزیره مارالاگو وادار کند.
6- موجودات خاموش نشدنی اطراف: ترامپ در برابر انتقادات واکنشی افتضاح دارد. تابت شده که کنفرانس های مطبوعاتی او موثر نیست. او بیش از حد رفتاری غیرمسئولانه از خود نشان می دهد، بی پروا است و استاد خرابکاری در فصاحت و بلاغت. رسانه ها که ترامپ آشکارا و بدون خجالت از آنها بیزار است، در سالن پایینی کاخ سفید اتاقی مخصوص دارند و مانند نوزادی هر جا که او برود دنبالش خواهند کرد. برای چهار سال متوالی و بدون هیچ تعطیلی، رسانه ها بی امان او را بررسی خواهند کرد. درز اطلاعات داخلی، ضبط صوت هایی که همه جا روشن است، شایعات اینترنتی که 24 ساعت شبانه روز مخابره می شوند، هیچ سوراخ موشی برای قایم شدن ترامپ باقی نمی گذارند. ترامپ نمی تواند هر چه دلش می خواهد بگوید، حتی نمی تواند آزادنه توییت کند، مطبوعات همه چیز را حفاری می کنند، فعالیت های او و خانواده اش زیر ذره بین است، ازدواج، زندگی خصوصی کودکان و حتی صدای جیرجیز صندلی های کاخ سفید هم به اطلاع عموم خواهد رسید.
7- درخواست معجزه و شفا: رئیس جمهور شخصی است که در زمان های فاجعه های بزرگ داخلی و بین المللی به نام یک انسان دوست، معجزه گر و شفا دهنده پیش می آید، قلب ها را بار دیگر به هم نزدیک می کند و امید را به جامعه باز می گرداند. تصویر بیل کلینتون بعد از بمب گذاری اوکلاماها سیتی، جرج بوش بعد از 11سپتامبر و باراک اوباما بعد از فاجعه دالاس، از تصاویر امیددهنده و ماندگار تاریخ معاصر آمریکا است. ترامپ اما شخصی به کلی متفاوت است. ترامپ بعد از حادثه دالاس بهره برداری سیاسی مناسبی از ماجرا کرد اما همدلی؟ هیچ اثری از همدلی و دلداری دادن به مردم در صدا و تصویر او وجود نداشت. او باید به عنوان یک رئیس جمهور برای مردمش متقاعدکننده تر رفتار کند، به آنها نشان دهد که برایشان اهمیت قائل است. او قرار است کسی باشد که غیرممکن ها را ممکن می کند.
ترامپ چند ماه پیش به وضوح از رقابت انتخاباتی، پیشی گرفتن از رقبا، سخنرانی هایش در میان مردم و پیروزی هایش لذت می برد. اما حالا به نظر می رسد که جاذبه و سنگینی موقعیت را تشخیص داده است. جوک ها دیگر قدیمی و دوران شوخی تمام شده است. حالا همه چیز جدی است و هر انتخابی به نظر نامطلوب: اگر او ببازد خوب او یک بازنده است، چیزی که هرگز در عمرش نبوده است. اما اگر پیروز شود، او در حکومت کردن گیر می کند با تمام ویژگی های خسته کننده، بیزارکننده و پیچیده اش. او با مسئولیت واقعی مواجه شده و فهمیده است که باید نه تنها در برابر یک ملت بلکه در برابر جهان پاسخگو باشد؛ ملت و جهانی که روی او حساب باز می کنند. در اعماق وجودش، او احتمالا می داند که چنین فردی نیست. برای اولین بار در زندگی اش دونالد ترامپ واقعا ممکن است به شکست خوردن امیدوار باشد.
منبع: پولتیکو
نظر شما :