دیپلماسی خط دو به کمک رفع اختلافات میآید
مدیریت رقابت ایران و عربستان؛ جام زرین حل بحرانهای خاورمیانه
نویسنده: کیم غطاس
دیپلماسی ایرانی: متقاعد کردن وزرای خارجه دو کشوری که در ظاهر با یکدیگر در جنگ نیستند، برای حضور بر سر یک میز مذاکره و حل مشکلات بین المللی به نظر کار دشواری نمی رسد. با این حال وقتی صحبت از ایران و عربستان باشد، شرایط به گونه دیگری پیش می رود. ایران و عربستان به عنوان دو بازیگر مهم منطقه ای در جبهه های مختلف با یکدیگر درگیر جنگ نیابتی هستند. پس از تماس تلفنی اوباما با پادشاه عربستان و سفر جان کری به ریاض، سرانجام عادل الجبیر وزیر امور خارجه عربستان موافقت کرد که در نخستین نشست وین برای حل بحران سوریه در ۳۰ اکتبر شرکت کند.
نشست سران عالی رتبه عربستان و ایران یکی از اتفاقات نادر در عرصه دیپلماسی خاورمیانه است. از این رو می توان حضور همزمان این دو در نشست وین را به تنهایی دستاوردی مهم تلقی کرد، اگرچه حفظ ایران و عربستان بر سر میز مذاکره تا پایان این مذاکرات همچنان محل مناقشه است.
رقابت ایران و عربستان در خاورمیانه ناشی از دینامیک های موجود در منطقه است، اما حوادثی که اخیرا در منطقه شکل گرفته این رقابت را برای همگان عیان کرده است. دو کشور از مدیترانه تا خلیج فارس درگیر جنگ ها و منازعات نیابتی با یکدیگر هستند. در سوریه، دو کشور از طرف های مخالف یکدیگر حمایت می کنند. در یمن، عربستان بیش از هشت ماه است که به بمباران حوثی ها می پردازد. عربستان ایران را متهم به حمایت نظامی از حوثی ها می کند. در بحرین- کشوری با ترکیب جمعیتی عمدتا شیعه- مقامات مدعی خنثی کردن حملاتی شده اند که نیروهای وابسته به ایران آن را تدارک دیده بودند- در لبنان، درگیری میان گروه شبه نظامیان شیعی، حزب الله و احزاب سیاسی وابسته به عربستان منجر به شکل گیری یک بن بست سیاسی شده است.
هزینه مواجهه برای هر دو کشور در حال افزایش است. ایران، جنگ در سوریه را در پیوند با منافع حیاتی خود می بیند و آن را برای دسترسی به گروه های شیعی در لبنان و عراق و برخورداری از جای پا در مدیترانه ضروری می بیند. با این حال حفظ بشار اسد در سوریه به قیمت کشته شدن برخی از سران نظامی ایران تمام شده است. به گفته یکی از مقامات ایرانی، ایران به دنبال راهی است که بتواند ضمن حفظ نسبی منافع خود در سوریه از میزان هزینه هایی که در صحنه درگیری های این کشور می پردازد، کم کند.
در عین حال عربستان با ارسال اسلحه به سوریه، به نیروهای معارض کمک می کند تا بتواند از پیشروی آنها، به عنوان اهرمی بر سر میز مذاکرات استفاده کند.
اگرچه دیپلماسی مستقیم بین ایران و عربستان بی سابقه نبوده، اما بسیار کم سابقه بوده است. به طور مثال در سال 2014 سعود الفیصل وزیر خارجه وقت عربستان در حاشیه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران دیدار کرد. این دیدار می توانست باعث بهبود روابط دو طرف شود، اما با حصول توافق هسته ای و ناخشنودی عربستان از امتیازات ایران در این توافق و بروز حادثه منا که منجر به کشته شدن نزدیک به 400 تن از شهروندان ایرانی شد، روابط دوجانبه وخیم تر از پیش شد.
وضعیت حاکم بر روابط دو کشور به خوبی در فضای دور اول مذاکرات وین نیز مشهود بود. ظریف این نکته را یادآوری کرد که بیش از 15 تن از شهروندان عربستانی بخشی از پروژه حوادث تروریستی 11 سپتامبر بودند. عادل الجبیر هم ادعای تلاش ایران برای ترور وی در سال 2011 در واشنگتن را تکرار کرد.
با این وجود، کشورهای غربی تلاش می کنند تا مذاکرات را وارد روندی جدید کنند که در آن ریاض و تهران بتوانند با مسامحه بیشتری در کنار یکدیگر قرار گیرند. این روند که از آن با عنوان دیپلماسی خط دو یاد می شود به هیچ عنوان جایگزین دیپلماسی مستقیم نخواهد شد، بلکه تلاش می شود که گفتگوهایی میان کارشناسان و شخصیت های وابسته به مقامات رسمی طرفین برقرار کنند تا بدین طریق بتوان حوزه های ممکن برای مصالحه را، به دور از موضع گیری های رسمی مقامات پیدا کرد.
این روند نخستین بار توسط «رندا اسلیم» در موسسه خاورمیانه واشنگتن در سال2012 شکل گرفت. به گفته اسلیم بسیاری از اصولی که در این گفتگوها مورد توافق طرفین قرار گرفت، راه خود را به مذاکرات وین باز کرده اند.
انتخاب و دعوت از افراد و کارشناسان هر یک از دو کشور برای شکل دادن به این گفتگوهای دوجانبه بسیار مهم و حساس است. یکی از عمده ترین مشکلات به این واقعیت باز می گردد که تعداد تصمیم گیرندگان ارشد عربستان اندک است و دسترسی به نیروهای سپاه پاسداران ایران هم که نقش قابل توجهی در صحنه های رقابت دارند، غیرممکن است.
جلساتی که رندا اسلیم ترتیب داده بود توانست به حیات خود ادامه بدهد، چون برخلاف سایر جلسات دیپلماسی خط دو- که صرفا شامل کارشناسان و مقامات سابق می شد- شامل مشاوران و دستیاران مقامات فعلی هم می شود. هم طرف های سعودی و هم ایرانی در تمامی این جلسات شرکت کرده اند و در ماه آتی هم در هشتمین دور از این جلسات شرکت خواهند کرد.
نیازی به گفتن ندارد که نمایندگان دو طرف در این جلسات شرکت می کنند چرا که ارزش این گفتگوها را درک می کنند. طرز تفکر شرکت کنندگان در این دور از نشست ها لزوما منطبق با نگاه غالب در کشور خود نیست.
عربستان و ایران هر دو به خوبی درک می کنند که رقبای یکدیگر هستند، اما همزمان هر دو تلاش می کنند که این رقابت وجهه دشمنی به خود نگیرد. بنابران به گفته اسلیم سوالی که در اینجا وجود دارد این است که چگونه می توان به سوی یک رقابت مدیریت شده پیش رفت؟
ایران و عربستان پیش از این و در جریان جنگ خلیج فارس هم توانسته بودند رقابت های خود را مدیریت کنند، بنابراین امکان مدیریت بحران فعلی هم وجود دارد.
روابط دو کشور در دوران پیش از انقلاب اسلامی ایران به گونه ای دیگر بود. اگرچه در آن زمان نیز رقابت میان دو کشور وجود داشت، اما ایران و عربستان در آن زمان دو ستون دکترین نیکسون برای مقابله با کمونیسم بودند. در آن زمان دو کشور با رژیم بعث عراق و پان عربیسم جمال عبدالناصر در مصر دشمن بودند.
با بروز انقلاب و تغییر حکومت ایران از سکولار به حکومتی مذهبی، روابط دو کشور متحول شد و شکل رقابتی به خود گرفت. از این دوران بود که تنش ها میان دو کشور افزایش یافت. اما با این وجود در دوران پس از انقلاب نیز تلاش های جدی برای حل مشکلات با عربستان انجام شد. در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، سید حسین موسویان، سفیر سابق ایران در آلمان به جده سفر کرد تا با ولیعهد سابق گفتگو کند. نتیجه این گفتگوها یک توافق امنیتی دوجانبه بود.
موسویان که هم اکنون استاد دانشگاه پرینستون است معتقد است که در شرایط حاضر هم می توان راهی برای حل مشکلات و مدیریت شرایط میان ایران و عربستان پیدا کرد.
به گفته اسلیم، با پیوند مسائل یمن، لبنان، سوریه و عراق به یکدیگر می توان به یک راه حل نهایی رسید که مصالحه و بده و بستان در آن ممکن می شود.
در حال حاضر دو طرف همچنان بر خواسته های حداکثری خود اصرار دارند. اما دستیابی به راه حل نهایی میان عربستان و ایران می توان جام زرینی برای حل مشکلات خاورمیانه باشد.
منبع: فارن پالیسی/ ترجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی/۲۵
نظر شما :