از فرصت نزدیکی به ریاض و آنکارا تا مزاحمتهای مسکو
استراتژی اسرائیل در برابر حضور روسیه در سوریه چیست؟
دیپلماسی ایرانی: تا کنون هیچ موضعی رسمی از سوی اسرائیل درباره دخالت نظامی روسیه در سوریه اعلام نشده است. اکنون رفته رفته روشن می شود که اسرائیل هیچ دلیل روشنی برای این که بتواند در این باره موضع گیری کند، ندارد. یعنی نمی تواند با توجه به گزارش های میدانی توصیفی از اوضاع ارائه دهد و ارزیابی صحیحی از تحولات داشته باشد و به موجب آن موضعی روشن اتخاذ کند. این صحیح است که اسرائیلی ها از دخالت مستقیم نظامی روسیه در سوریه انتقاد کرده اند اما این دخالت را در چارچوب تامین منافع روسیه می بینند و فعلا چیزی فراتر از آن نتوانسته اند بیان کنند.
به تازگی مرکز مطالعات امنیت ملی اسرائیل در تلاویو گزارشی ارائه داده که در آن تلاش کرده واقعیت های جاری در سوریه و عواقب دخالت نظامی روسیه در آن را ارزیابی کند. در این گزارش سعی شده سناریوهای مختلف بررسی شوند و مواضع اسرائیل در قبال هر کدام از آنها بیان شود. تهیه کنندگان این گزارش همچنین توصیه کرده اند که تلاویو باید با طرف های منطقه ای و بین المللی همکاری کند تا حکومت بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه سرنگون شود و هم زمان به «محور رادیکال» که تهدید اصلی و استراتژیک برای اسرائیل است ضربه وارد آید. منظور از محور رادیکال همان محور مقاومت است که در این گزارش با این عنوان از آن نام برده شده است.
اهمیت این گزارش در این است که تلاش کرده سوء تفاهم و سوء برداشت از موضوع «هماهنگی میان تلاویو و مسکو» درباره سلامت حریم هوایی و امنیت جنگنده ها در آسمان سوریه را نیز مورد بررسی قرار دهد. در این گزارش تاکید شده که بهتر است وانمود شود مشارکتی اسرائیلی – روسی در عملیات جنگی و حمله هوایی به افراد مسلح در شمال سوریه به عمل آید تا آن جا که این گونه برداشت شود که محور مقاومت و اسرائیل با یکدیگر هماهنگ عمل می کنند، در این صورت می توان افکار عمومی را مشوش کرد، نادانی محض را بر طرف های ذی نفوذ در امور سوریه مستولی کرد و اذهان را منحرف ساخت.
این گزارش را عاموس یدلین، رئیس فعلی مرکز مطالعات امنیت ملی که در گذشته رئیس شاخه امنیت نظامی در ارتش اسرائیل بوده تهیه کرده است. مهمترین نکانی که در گزارشش آورده به شرح زیر است:
ورود روسیه به عرصه بازی سوریه تحولی دینامیکی در اوضاع به شدت پیچیده سوریه و خاورمیانه محسوب می شود. این تحول الزاما به معنای رویارویی روسیه با داعش نیست، اما این دخالت می تواند آثار و عواقب مهمی را بر سرنوشت سوریه، منطقه و اسرائیل بگذارد.
از نگاه دولت اسرائیل، مهمترین خطر در عرصه سوریه از جانب حزب الله و ایران است، در حالی که چنین تهدیدی از سوی حکومت بشار اسد و شبکه داعش کمتر احساس می شود. با این حال، باید تهدید اسد را نیز به همان اندازه سابق تهدیدی برای اسرائیل قلمداد کرد. چرا که حکومت اسد اجازه می دهد حزب الله و ایران در سوریه رشد کنند و قدرت بگیرند، برای همین سرنگونی او از قدرت می تواند باعث تضعیف این محور شود.
منطق این که چه هدف یا اهدافی را روس ها در سوریه دنبال می کنند و استراتژی آنها دقیقا چیست، برای ما روشن نیست، اما حضور روسیه در سوریه واقعیتی است که اسرائیل باید بازتاب آن را به دقت بررسی کند و در شیوه رویارویی با تهدیدها بعد از ورود مستقیم نظامی روسیه به سوریه بازنگری کند. همچنین باید فرصت ها را به دقت زیر نظر بگیرد.
در این میان چهار سناریو قابل پیش بینی است:
- سوریه بسیار کوچک: این سوریه حکومت اسد را بر «کشور علوی» در غرب سوریه تضمین می کند، حداقل حفظ منافع روسیه را نیز در سواحل مدیترانه تامین می کند. حجم قدرت روسیه در سرزمین سوریه نشان می دهد که روس ها می توانند فراتر از این عمل کنند.
- سوریه کوچک: حکومت اسد بتواند علاوه بر دمشق بر حمص و حلب و حماه نیز کنترل داشته باشد و همه تلاش خود را بر نابودی نیروهای مخالف در شمال و شرق و سوریه بگذارد. گزارش ها حاکی از آن است که نیروی هوایی روسیه و نیروهای ویژه این سناریو را ترجیح می دهند.
- سوریه سال 2011: حکومت اسد بتواند بر کل جغرافیای سوریه در سال 2011 تسلط داشته باشد. به این معنا که بتواند پیروزی قاطعی بر مخالفان داشته باشد و شبکه داعش را شکست نظامی دهد و هیچ امکانی برای بقای شبه نظامیان مخالف اسد باقی نگذارد. برای رسیدن به این هدف باید روسیه نیروهای بیشتری را به سوریه بفرستد از جمله ارسال نیروهای زمینی که بتوانند در سطحی بالا شراکت بالایی با نیروهای ارتش سوریه داشته باشند.
- سوریه بدون اسد: علی رغم این که اسد برای حفظ حکومت اسد بر اساس سه سناریوی بالا تلاش می کند اما بعید نیست در صورتی که منافعش تامین شود سوریه بدون اسد را بپذیرد.
اسرائیل از ابتدا از ورود به جنگ سوریه خودداری کرد. تمرکز خود را فقط بر جلوگیری از انتقال سلاح های پیشرفته به حزب الله گذاشت. این سیاست اشکالاتی در خود داشت، از لحاظ امنیتی بقای اسد باعث تقویت وجود حزب الله و ایران در سوریه به ویژه در جولان شد. اگر در گذشته تصور می شد که با تداوم جنگ سوریه حکومت اسد بدون دخالت اسرائیل سرنگون می شود اکنون دخالت روسیه و ایستادن آن در کنار اسد این تصور را از بین برده است.
از لحاظ تحلیل محتوای تهدیدها شبکه داعش در مرحله فعلی از مرزها دور است و توانایی نظامی محدودی دارد. در عین حال تهدید استراتژیکی نیز محسوب نمی شود. در مقابل حزب الله، توانایی های بسیار بالایی دارد، از جمله موشک های پیشرفته دوربردی در اختیار دارد که می تواند هر نقطه از اسرائیل را هدف قرار دهد، می تواند از امکانات نظامی روسیه در سوریه استفاده کند و حتی خود را در این رابطه قدرتمندتر کند.
در مورد ایران و اسد، دخالت روسیه را باید از بعد دیگری بررسی کرد. اکنون ایران با دخالت روسیه دیگر تنها بازیگر در سوریه نیست. محوری که ایران هدایت می کند شامل سوریه و حزب الله است. حداقل در این مرحله انتظار می رود که روسیه این محور را تقویت کند.
اگر پیش بینی ها بر این منوال پیش رود و حمایت روسیه و ایران از او همچنان ادامه یابد حکومت اسد فعلا باقی خواهد ماند و اسرائیل خود را در وضعیت جدیدی خواهد دید که باید فکری به حال آن کند.
مگر این که اسرائیل از فرصت ها استفاده کند. دخالت روسیه این فرصت را به وجود آورده که اسرائیل همکاری خود را با کشورهای سنی مذهب در منطقه، در راس آنها عربستان و ترکیه با مشارکت و رهبری امریکا تقویت کند. اکنون خشم این کشورها از اسرائیل از بین رفته و به اسرائیل به چشم ثروتی استراتژیک می نگرند. اگر ائتلاف غربی نتواند اسد و داعش را از بین ببرد اسرائیل باید سناریوی سوریه بدون اسد را پیش ببرد، این بار با توافق و مشارکت روسیه.
در هر صورت اسرائیل باید برای سرنگونی نظام اسد تلاش کند تا به دنبال آن محور استراتژیک ایران و حزب الله تضعیف شود و به حداقل توانایی هایش برسد.
منبع: الاخبار / ترجمه: سید علی موسوی خلخالی
نظر شما :