دفاع تمام قد مذاکره‌کنندگان هسته‌ای از برجام

ظریف، صالحی، عراقچی و تخت‌روانچی در نشست دیپلماسی ایرانی چه گفتند؟
دفاع تمام قد مذاکره‌کنندگان هسته‌ای از برجام

دیپلماسی ایرانی: سالن آمفی تئاتر روزنامه اطلاعات روز یکشنبه 18 مرداد 94 میزبان هیات مذاکره کننده هسته ای ایران بود که برای اولین بار پس از توافق وین در نشستی عمومی به همت سایت دیپلماسی ایرانی به تشریح دستاوردها و مزایای برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) پرداختند. دکتر محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه و دکتر سید عباس عراقچی و دکتر مجید تخت روانچی معاونانش و نیز دکتر علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران در این نشست که به مدیریت دکتر سید محمدصادق خرازی، سفیر اسبق ایران در سازمان ملل و فرانسه و مدیر سایت دیپلماسی ایرانی برگزار شد، تمام قد از برجام دفاع کردند؛ دکتر ظریف گفت «بزرگترین خیانت به مردم این است که بگویند شکست خورده اید» و دکتر عراقچی تاکید کرد «باید به خاطر این توافق جشن بگیریم.» ماحصل آنچه در این نشست 90 دقیقه ای با حضور گسترده رسانه های داخلی و خارجی، کارشناسان وزارت خارجه و اساتید دانشگاه و نیز نمایندگانی از سفارتخانه های خارجی گذشت، از این قرار است:

دکتر خرازی: برجام گشایش های جهانی برای توسعه اقتصادی ایران ایجاد می کند

مذاکرات هسته ای واقعه بزرگی در تاریخ تحول سیاست خارجی ایران به حساب می آید و بالطبع تاثیرات آن روی سیاست داخلی ملموس بوده و توسعه همه جانبه را به همراه داشت. بیش از ١٢ سال از نقطه عطفی که مذاکرات آغاز شد، با سه کشور اروپایی می گذرد که نهایتا به برجام ختم شد. داستان بلندی که در تاریخ مناسبات خارجی ایران بدون شک بی نظیر قلمداد خواهد شد. من امروز به نمایندگی از موسسه دیپلماسی ایرانی که آقای دکتر ظریف و دکتر روانچی از موسسان آن بوده اند، از همت و تلاش آنها تقدیر می کنم. در برجام موضوعات مهمی وجود دارد که به نظرم بخشی از آنها مورد غفلت قرار گرفته و آن مسائل مرتبط با فرامتن برجام است و متاسفانه عده ای از تحلیلگران و صاحبنظران به تاثیرات مهم آن در ایران و حوزه پیرامونی ایران، چه در مسائل ژئو پولتیک و ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک است، کمتر توجه می کنند و شاید نیاز باشد این مذاکرات و چارچوب هایی که مورد تاکید مسوولان است و امروز به شکل توافق برجام و قطعنامه درآمده است، مورد بررسی قرار گیرد. ما می توانیم در بررسی برجام بگوییم که ایران را از یک نگاه امنیتی و از روی میز امنیتی جهان خارج کرد؛ یعنی غیرامنیتی کردن جمهوری اسلامی در سطح معادلات و مناسبات منطقه ای و بین المللی و تلاشی که نظام سلطه در یک دهه گذشته با امنیتی کردن سیاست خارجی ایران، توان ایران را محدود کرد. با چنین حرکتی و برخورداری از ویژگی هایی که در برجام است، می توانیم بگوییم که اقبال جهانی نسبت به ایران و تعامل در صحنه بین المللی با کشورمان از سوی کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای به وجود آمده، نقطه پایان شکست نگاه امنیتی و نگاه نظامی بر جمهوری اسلامی ایران است.

نکته دوم، انزوای رژیم صهیونیستی و تلاشی که اسراییل برای شکست مذاکرات کرد. همگان اذعان دارند که در پرتو توافق برجام، دولتمردان رژیم صهیونیستی یکی از منزوی ترین دوران سیاست خارجی خود را در نظام بین الملل تجربه می کنند و همین مخالفت خوانی ها و رجزخوانی ها حاکی از این است که رژیم اسراییل خشمگین از موفقیت بسیار جمهوری اسلامی ایران است. مساله سوم، تعمیق شکاف ها میان رژیم صهیونیستی با کشورهای جهان و حتی حامیان غربی اش است. از زمان تاسیس رژیم صهیونیستی تاکنون ما نمی توانیم مقوله و مولفه ای را ببینیم که تا این اندازه تاثیر و شکافی بین اسراییل و جهان غرب به وجود آورد و هدف استراتژیک ما این است که تا می توانیم این فاصله را بیشتر بکنیم، یعنی این فاصله را براساس منافع ملی خودمان و منافع جهان اسلام بیشتر کنیم. مساله چهارم، تغییر موازنه منطقه ای به نفع ایران است. در برجام، آزاد شدن توان ایران به غایت می رسد و قدرت مانوری که سیاست خارجی در حل و فصل پرونده های مهم منطقه ای و بین المللی داشته بیشتر می شود. قبلا نیز این مساله را در یک دوره یعنی در دولت اصلاحات در جمهوری اسلامی تجربه کردیم و دیدیم که جمهوری اسلامی توانسته از توان خود در منطقه بهره برداری کند.

نکته پنجم، جمهوری اسلامی ایران به مثابه قدرت منحصر به فرد، یک قدرت امنیت ساز است. برجام نشان می دهد که در آینده ایران از قدرت و توان امنیت سازی بالایی در این زمینه برخوردار است و بی تردید این نقش را هیچ کشوری در خاورمیانه نمی تواند داشته باشد و این ویژگی امنیت سازی در خاورمیانه، نه ترکیه و نه عربستان سعودی و نه اسراییل و نه حتی مصر قادر به این نیستند که یک نقش آشکارا در امنیت سازی ایفا کنند و ترسیم کمربند امنیتی منطقه بدون نقش و بدون رهبری ایران امری دشوار غیرممکن به نظر می رسد. دیپلماسی ایرانی به مثابه قدرت نرم است. ما در جهانی زندگی می کنیم که قدرت اذهان قدرت برتر در عرصه سیاست خارجی است و به همین دلیل، مذاکره کنندگان ما به ویژه وزیر خارجه به عنوان رییس هیات مذاکره کننده با برخورداری از یک ذهن منظم و منسجم، توانستند در جنگ قدرت ها غالب شوند و رقیب را مهار کنند. همان طور که مقام معظم رهبری گفته اند باید گره هسته ای باز شود. دستگاه سیاست خارجی با توافق برجام نشان داد می تواند ضمن گره گشایی از معضل هسته ای گام های بزرگی برای گشایش در امور کشور و بهره برداری از مانور قدرت نرم در برنامه های استراتژیک به صورت بلندمدت و میان مدت کشور بردارد، و حتی پس از قطعنامه ٥٩٨، هیچ وقت دیپلماسی ایران تا این حد قدرت ساز در حوزه قدرت نرم نبوده است. مساله آخر، چشم انداز قدرت جمهوری اسلامی با عنوان قدرت نوظهور اقتصادی است و توافق برجام، گشایش های جهانی و ویژگی های بزرگی برای توسعه اقتصادی ایران ایجاد می کند. یادمان باشد روزگاری ایران، قدرت نخست غرب آسیا محسوب می شد و توانمندی های ایران در حوزه های بالادستی و پایین دستی بسیار بالاست.

دکتر ظریف: بزرگترین خیانت به مردم این است که بگویند شکست خورده اید

همان طور که آقای دکتر صادق خرازی بیان کردند دستاوردهای حاصل از این توافق قابل توجه است. این سخنان به این دلیل نیست که به خواهیم خودمان را تحویل بگیریم بلکه به این خاطر است که فرصت ها مانند ابر می گذرند. فرصتی به لطف خدا و به یمن حضور مردم در انتخابات فراهم شد که منجر به به ثمر رسیدن مذاکرات و توازن شد. ما درباره حضور مردم در انتخابات، گاهی شعاری برخورد می کنیم و گاهی تحلیلی. اینکه من می گویم حضور مردم در انتخابات این مذاکرات را به ثمر رساند و آن توازنی که دکتر خرازی بیان کرد، ایجاد شد در واقع شعار نیست. اگر شما به همه متون علمی که درباره تحریم نوشته شده اند، نگاه کنید می بینید که هدف تحریم ها را هیچ کس فشار اقتصادی بیان نمی کند. هدف تحریم تغییر سیاست است. چگونه هدف تحریم می خواهد تغییر باشد؟ از این طریق که بر مردم فشار ایجاد کند و مردم را از حاکمیت جدا کند و حاکمیت ناگزیر بشود که به خواسته وضع کنندگان تحریم گردن بنهد و برای همین است تحریم هایی که از سوی شورای امنیت وضع شده اند تماما به جنگ یا تغییر نظام منجر شده است چون هدف آنها جدا کردن مردم از حاکمیت است و به همین دلیل است که مردم با حضورشان در انتخابات نشان دادند تحریم ها اثر ندارد و مردم با وجود فشارها پای صندوق رای رفتند و نشان دادند که می خواهند به نحوی با دولت خودشان از طریق صندوق آرا تعامل کنند و همین باعث شد طرف مقابل از اینکه بتواند از طریق تحریم، اراده اش را تحمیل کند، ناامید شد و به مذاکرات روی آورد. این مذاکرات در یک ظرف ١٢ سال واقعی شکل گرفته و در خلأ نبوده است که شکل بگیرد. در این سال ها آنها داده هایی داشتند و داده هایی را هم، ما داشتیم. داده های طرف مقابل، موفقیت نسبی در پروژه امنیتی سازی ایران بود که تبلور آن در شش قطعنامه شورای امنیت تحت فصل هفتم است. ابتدا قطعنامه هایشان را طبق ماده ٤٠ صادر کردند و سپس به ٤١ رسیدند. ما چه داده هایی داشتیم؟ ما توانی را با اتکا به توان علمی و فنی و با تلاش بسیار ذخیره کرده بودیم و مهم تر از آن، اینکه با فشار نمی توان دیدگاه های طرف مقابل را تحمیل کرد. البته اینها با یک تلاش بسیار به دست آمد. لازم است در همین جا هم از بزرگواری و هم از تخصص آقای دکتر صالحی و همکاران شان تشکر کنم و همین طور از آقایان عراقچی و روانچی که به عنوان نماینده تیم مذاکره کننده در این همایش حضور دارند که طی دو سال گذشته، واقعا شب و روز نداشتند.

متن نهایی، متنی متوازن است. این متن این گونه نیست که ما تمامی خواسته های مان را به طرف مقابل تحمیل کرده باشیم چراکه چنین چیزی اسمش توافق نیست بلکه سند تسلیم است. طرف مقابل نه این کار را کرد و نه توانست که این کار را بکند. شاید برای نخستین بار در تاریخ شورای امنیت، شش قطعنامه شورای امنیت بدون اینکه اجرا شود، لغو شد. سابقه ندارد که برای نخستین بار در تاریخ شورای امنیت قطعنامه ای با موضوع مذاکره صادر شود. خود اینها اگر نگاه کنیم به اندازه فرامتن برابری می کند و اگر داخل متن نیز برویم، می بینیم که در داخل متن هم یک توازن قابل توجهی وجود دارد حتی تناظر زمانی اقداماتی که صورت می گیرد. خب این مساله، یک مرحله ای را طی می کند و در یک فاصله ای پرونده ایران در شورای امنیت را کاملا مختومه می کند که این فاصله ١٠ ساله و قطعی است. البته در حوزه هایی برخی محدودیت ها روی ایران است اما باید توجه کنیم که براساس قطعنامه جدید، تحریمی نداریم بلکه محدودیت دارد. شاید یکی بگوید که در برنامه های قبلی کلمه تحریم نیامده است اما آنها ممنوعیت بود یعنی آنها مجاز نبودند که با ایران معامله بکنند. کشورها مجاز نبودند که در پرونده هسته ای همکاری بکنند ولی الان کشورها برای همکاری با ایران تشویق شده اند. در اینجا ممنوعیت به اجازه تبدیل شده است. در برخی از موارد، تحریم های شدید موشکی که در قطعنامه ١٩٢٩ حتی استفاده از اقدامات قهرآمیز را برای جلوگیری و دسترسی ایران از فناوری موشکی تعیین کرده بود، الان به محدودیت هایی و با زمان مشخص تبدیل شده است. این توازنی است که در قطعنامه وجود دارد که به صورت نسبی وجود دارد و بعد از یک محدوده زمانی ١٠ ساله در شورای امنیت مختومه می شود بلکه از دستور کار شورا نیز حذف خواهد شد.

از روز پایان مذاکرات، برخورد دنیا با ایران در موضوع هسته ای براساس متن برجام و متن قطعنامه تغییر کرده است. اگر قطعنامه را نگاه کنید در مقدمه آمده در روز دستیابی به برجام و جمع بندی مذاکرات تغییر بنیادین ایجاد شده تا از این طریق پرونده ایران عادی شود چراکه الان پرونده ایران استثنایی است. در سپتامبر ٢٠٠٣ که بنده سفیر ایران در سازمان ملل بودم، شورای حکام وضعیت ایران را استثنایی اعلام کرد، یعنی پرونده ایران را با عنوان یک موضوع فوری و ضروری برشمرد که این عنوان فوری و ضروری همانند عنوان تهدید علیه صلح و امنیت جهانی در شورای امنیت است. ما در وضعیت استثنایی قرار داریم که ١٢ سال است ادامه دارد اما وضعیت دیگری داشتیم که با نخستین قطعنامه شورای امنیت یعنی 1696 شورای امنیت پرونده ایران در ذیل فصل هفت قرار دارد و با روندی خطرناک به ١٩٢٩ رسید. همه اینها در بندهای آخر ١٩٢٩ آمده که با توجه به ابعاد اشاعه ای پرونده هسته ای ایران و تاثیری که بر صلح و امنیت جهانی می گذارد ولی در قطعنامه ٢٢٣١، شما می بینید که آمده از روزی که توافق منعقد شده یعنی ١٤ جولای یک تغییر اساسی در برخورد جامعه بین المللی با ایران و پرونده هسته ای ایران ایجاد شده است و از روز اول برنامه هسته ای ایران دیگر پرونده ای علیه صلح و امنیت بین المللی نیست.

در قطعنامه ۱۹۲9 ممنوعیت ساخت هر گونه موشک بالستیک در ذیل فصل هفت منشور سازمان ملل آمده بود و هر گونه فعالیت موشکی که قابلیت حمل کلاهک هسته ای را داشته باشد، ممنوع بود و کشورها نیز موظف بودند هر اقدامی در حوزه اقتدار حاکمیتی شان برای جلوگیری از این اقدام ایران انجام دهند. این ممنوعیت موشکی در قطعنامه هفتم به محدودیت هشت ساله تبدیل شده و ایران به مدت هشت سال در طراحی موشک هایی که قابلیت حمل کلاهک هسته ای را دارند، محدود شده است و از سوی دیگر این خواسته نیز غیرالزام آور است. نقض برجام تبعات دارد و نه نقض قطعنامه، در برجام نیز هیچ نوع محدودیت موشکی و هسته ای برای ایران نیامده است، بر این اساس توان موشکی ایران بدون محدودیت ادامه خواهد یافت. محدودیت موشکی در برجام نیست و ما همواره اعلام کردیم توان دفاعی ما بدون محدودیت ادامه خواهد داشت و تلاش برای مبارزه با تروریسم و افراطی گری در منطقه ادامه دارد و بارها به صراحت اعلام کردیم که اگر ایران در منطقه مردانه ایستادگی نمی کرد خیلی از پایتخت ها در اختیار داعش قرار داشت.

آن زمانی که قطعنامه 1929 تصویب شد و آن همه خطر علیه کشور ایجاد کرد این صحبت ها مطرح نبود و حالا برخی دوستان در داخل کشور فریاد وااسلاما سر می دهند؟ از سخنان آقای عراقچی این طور برمی آید که دل پری دارد که گفت روی این توافق می ایستم و این را حق ایشان می دانم. اگرچه هیچ موشکی توسط کشور برای کلاهک هسته ای طراحی نشده است و بین برجام و قطعنامه اختلافی که وجود دارد این است که نفی مفاد برجام تبعات دارد اما قطعنامه تبعاتی ندارد. قطعنامه 1929 از بدترین قطعنامه های شورای امنیت است این نظر من است که من تمام عمر خود را در این کار گذاشتم و کاری به غیر از این موضوعات بلد نیستم، در عوض قطعنامه 2231 در نوع خود عجیب ترین قطعنامه شورای امنیت خواهد بود. بعد از صدور این قطعنامه، شرایط کشور از نظر حقوقی زیر و رو شده است و خود هیات آمریکایی اعتراف کرده است که ما نمی دانیم این قطعنامه چه معجونی بود و چگونه به این شکل درآمد. توافق هسته ای یک دستاورد بزرگ برای ملت ایران است و بزرگترین خیانت است که به مردم بگویند شما شکست خورده اید.

دولت معتقد است مهم ترین تضمین اجرای برجام در هم تنیدن مسایل اقتصادی با کشورها است که باعث می شود هیچ کشوری زیر برجام نزند و به تعهدات خود عمل کند. با این طرح نوعی روابط سیاسی، فرهنگی، اقتصادی حتی در زمینه مبارزه با تروریسم ایجاد خواهد شد که برای کسی که بهانه جویی برای برهم زدن برجام داشته باشد به صرفه نباشد و در دولت و سطح وزارتخانه ها این طراحی صورت گرفته است. بنابراین مهمترین تضمین اجرای برجام در هم تنیدن روابط اقتصادی با دیگر کشورهاست. باید بتوانیم روابط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را در سطح منطقه و جهان به نوعی تنظیم کنیم که برای کسی صرف نداشته باشد زیر قطعنامه بزند.

علاوه بر قدرت اقتصادی، قدرت معنایی نیز یکی از مولفه های قدرت محسوب می شود و ما هزینه دادیم و فشار تحمل کردیم تا قدرت معنایی مان را افزایش دهیم و اینکه بگوییم انرژی هسته ای چند کیلووات برایمان درآمده است، نباید قدرت معنایی را فراموش کنیم. آن چه هزینه کردیم هزینه سانتریفیوژ نبود بلکه به دنیا گفتیم که شما نمی توانید حرفی را به ما تحمیل کنید، این هزینه اقتدار ملی است. امروز معادله قدرت چند وجهی شده و قدرت اقتصادی، نظامی و سیاسی دیگر مبنای قدرت نیست، بنابراین قدرت معنایی ما باعث شد تا با تحمل فشار به این دستاورد برسیم و ممکن است در این موضوع بسیاری از افراد هزینه و فایده کنند که آیا مذاکره کنندگان خوب عمل کردند یا نه اما این که بگوییم دستاورد مذاکرات کیلوواتی چند درآمده است، عامل قدرت که همان ایستادگی بود را فراموش کرده ایم.

وقتی به تاریخ روابط بین الملل می نگریم باید ببینیم که چند بحران بین المللی بدون جنگ حل شده است؟  این توافق ثابت کرد که پارادایم حذف یا محروم کردن، ناکارآمد است. بازی با حاصل جمع صفر، مبنای پارادایم حذف است و این بازی به جنگ می انجامد و اگر می خواستیم مبنای برخورد خود را به حاصل جمع صفر برسانیم، حتماً این مساله به جنگ می انجامید. گفتگوی تمدن ها که به جامعه جهانی ارائه شد نیز برای این بود که بازی برد – باخت را کنار بگذاریم که این بازی برای هیچ کس منفعت ندارد و حتی برای بزرگترین قدرت جهان به 11 سپتامبر ختم شد. در این توافق و در این معادله ای که صورت گرفت، همه طرف ها و کشورها که دنبال صلح بودند، پیروز شدند و جنگ طلبان و آنها که به دنبال جنگ و درگیری بودند، شکست خوردند.

دکتر صالحی: در چارچوب خطوط قرمز تصمیم گیری کرده ایم

فعالیت های هسته ای کشور ما از دهه٤٠ شروع می شود و بیش از ٤٥ سال است که فعالیت های هسته ای ما آغاز شد و حتی ما در آن زمان نیز در منطقه پیشتاز بودیم و نسبتا فعالیت های گسترده ای نسبت به زمان خود هم داشتیم. ما جزو نخستین کشورهایی بودیم که رآکتور تحقیقاتی داشتیم که در سازمان انرژی قرار دارد و در آن زمان متعلق به دانشگاه تهران بود. در اواخر رژیم گذشته یعنی در سال ٥٣ تصمیم به ایجاد تشکیل سازمان انرژی اتمی شد و بر مبنای توصیه ای که در آن زمان از سوی کشورهای غربی به ایران کردند و درآمدهایی که از بالا رفتن درآمدهای نفتی در کشور حاصل شد؛ برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور برنامه ریزی شد و در یک افق ٢٠ ساله پیش بینی شده بود تا ایران ٢٠ هزار مگاوات برق هسته ای در سبد برقی اش داشته باشد. پس از انجام این برنامه ریزی ها، انقلاب شد و پس از آن با جنگ تحمیلی روبه رو شدیم که این مسائل موجب شد تا برنامه هسته ای ایران از اولویت خارج شود و از طرفی کشورهایی که مورد همکاری ایران بودند یعنی آلمان و فرانسه دست به قطع همکاری زدند. هدف فعالیت هسته ای ایران از همان موقع، تولید برق بوده است یعنی حتی در رژیم گذشته هم تولید برق از طریق منابع هسته ای دنبال می شد. پس از انقلاب و جنگ تحمیلی نیز هنگامی که نظام و دولت تصمیم می گیرد بازگشتی به فعالیت های هسته ای داشته باشد و در اولویت قرار بدهد. یعنی مجددا به فکر راه اندازی نیروگاه بوشهر افتادیم و تصمیم گرفتیم نیروگاه های هسته ای بیشتری هم بسازیم و مجلس شورای اسلامی نیز به ٢٠ هزار مگاوات برق هسته ای توصیه موکد کرده و مقام معظم رهبری نیز به آن اشاره کرده اند. پس الان نیز هدف ما هدفی صلح آمیز برای تولید برق است. به اضافه استفاده از سرریز این صنعت در حوزه های سلامت، صنعت و کشاورزی و... می توان هدف صلح آمیز ایران را به چند دوره تقسیم کرد؛ نخستین دوره قبل از انقلاب است. دومین دوره بعد از انقلاب و به خصوص جنگ تحمیلی است و سومین دوره پس از دستیابی به برنامه جامع اقدام مشترک در وین است. من فعالیت پس از انقلاب را تشریح کردم ولی ما پس از جنگ به این رسیدیم که برنامه خودمان را ادامه بدهیم ولی در این مقطع با درسی مجددا وارد عرصه هسته ای شدیم و آن اینکه ما باید خوداتکا باشیم. یعنی اگر نیروگاه هسته ای بوشهر خواستیم بسازیم که ساخت یک نیروگاه شش میلیارد دلار هزینه دارد، یقینا عقلانیت حکم می کند که برای این سرمایه گذاری بزرگ تضمینی برای تامین سوخت آن هم داشته باشیم، چراکه اگر قرار باشد شش میلیارد دلار سرمایه گذاری کنیم اما کسی به شما سوخت ندهد این سرمایه گذاری امری ناصواب است. با این حساب، ایران تصمیم گرفت وارد چرخه سوخت بشود یعنی جمهوری اسلامی به گونه ای عمل کند که نشان بدهد توانایی تامین سوخت را دارد، نه الزاما بخواهد کل سوخت نیروگاه هایی که می خواهد در آینده داشته باشد را تامین کند. همانقدر که نشان دهد توانمندی تامین سوخت، ظرفیت غنی سازی و ساخت مجتمع های سوخت را دارد، این موجب می شد تا طرف مقابل تمکین کند و دیگر کشورها شما را تحریم نکنند. زمانی که جمهوری اسلامی تصمیم گرفت که وارد تامین چرخه سوخت شود، از تمامی آستانه های علمی و عملی آن عبور کرده ایم و به دست آورده ایم.

در رابطه با پس از وین نیز باید بگویم چشم اندازی که برای فعالیت های هسته ای ترسیم کرده ایم براساس مبنای تجاری سازی است چون قبل از دستیابی به توافق، تحریم بودیم و به هیچ وجه با ما همکاری نمی کردند. البته توانستیم به دستاوردهایی هم دست یابیم که به همت فرزندان غیور ملت بزرگوار و بدون هیچ گونه کمکی از خارج صورت گرفت. البته ما از علم استفاده کردیم و بسیاری از همکاران ما در کشورهای دیگر آموزش دیده بودند، کمک کردند و از کتب و مقالات استفاده شد ولی از کارشناس خارجی نتوانستیم استفاده کنیم ولی از الان به بعد، برنامه های مان را برای تجاری سازی برنامه ریزی کرده ایم. پس از وین صحبت هایی می شود مبنی بر اینکه بر اثر توافق، فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران یا در قسمت هایی متوقف شده است یا حداقل کند می شود. من چند بار این مساله را عرض کردم و به وضوح گفته ام و با صدای رسا هم گفتم. به عنوان کسی که مسوول فنی این حوزه است عرض می کنم که ملت بزرگوار مطمئن باشد در چارچوب خطوط قرمزی که تعیین شده و آن هم براساس ملاحظات و مشورت هایی که بوده در کمیته های مختلف تصمیم گیری کرده ایم. اینگونه نبوده است که نظر یک فرد بخواهد اعمال شود. ما به گونه ای عمل کردیم که ظاهرا محدودیت داریم اما عملا در ادامه راه فعالیت های صلح آمیز هسته ای خودمان محدودیتی نداریم. آنها {طرف مقابل} از منظر خودشان می گفتند ایران باید نسبت به انحراف در فعالیت های غیرصلح آمیز خود محدود شود. البته من با آقای دکتر ظریف هم نظر هستم که این تحریم اساسش چیز دیگری بود و هدف و خواسته اصلی آنها حداقل تغییر پارادایم سیاسی ما بود ولی بحث ظاهری آنها این بود که نسبت به برخی از جنبه های فعالیت های هسته ای ما نگرانی هایی دارند و می گفتند می خواهیم این نگرانی ها را رفع کنیم و جلوی این فعالیت های نگران کننده را بگیریم. ما از ابتدا گفته ایم که به دنبال فعالیت های غیرصلح آمیز هسته ای نیستیم. هر چقدر می خواهید جلوی این فعالیت ها را بگیرید، حتی ما به شما کمک می کنیم که جلوی این راه ها را بگیرید. ما باید از حالا به بعد نسبت به استحکام ان پی تی بیشتر تلاش کنیم. خوشبختانه در برجام آمده است ولی باید بگویم که این راه دیگر بسته شد. این جای تبریک دارد که جمهوری اسلامی ایران به عنوان تنها کشور در حال توسعه بالاخره با مقاومت و استقامتش توانست حقش را بگیرد و آن را تثبیت بکند. من بعید می دانم کشور دیگری حداقل در میان کشورهای در حال توسعه بتواند به چنین جایگاهی برسد، پس آنها اگر می خواهند جلوی نگرانی های شان را بگیرند، بگیرند. یکی از راه هایی که گفتند باید جلوی آن را بگیریم، این بود که باید جلوی تولید فلز اورانیوم غنی شده یا فلز پلوتونیوم کار نکنند. خب این یک محدودیت است اما مگر ما فلز پلوتونیوم داریم که روی آن کار نکنیم. آیا داریم؟ نداریم. تا کی نداریم؟ تا پایه افق ١٠ الی ١٥ سال آینده نخواهیم داشت. اگر می گویند سوخت بوشهر است طبق قرارداد باید سوخت بوشهر را به روسیه بازگردانیم. اگر می گویند سوخت رآکتور تهران است که آن بسیار ناچیز است که ارزشی ندارد. اگر می گویند سوخت آینده رآکتور اراک است که اراک وقتی بخواهد راه بیفتد، پنج شش سال طول خواهد کشید و تا سوخت آن را دربیاوریم و آن سوخت سرد شود، چند سال طول می کشد. ١٠تا ١٢ سال طول می کشد. تا ما پلوتونیوم آنها را به فلز تبدیل کنیم. ما اورانیوم غنی شده ٩٠ درصد نداریم که آن را تبدیل به فلز کنیم. از طرفی ما قصد غنی سازی در حد ٩٠ درصد را فعلا نداشته و نداریم چون ما به دنبال موارد غیرصلح آمیز که نیستیم.

محدودیت دیگر نیز از همین قسم محدودیت هاست. در خصوص راستی آزمایی باید بگویم که ما دو گونه راستی آزمایی داریم. در قسم اول به عنوان عضو آژانس و NPT در فعالیت صلح آمیز هسته ای مان لاجرم براساس قرارداد پادمان باید بازرسی شود که سی و اندی سال است که این مساله انجام می شود و ابدی هم است. تا زمانی که نظم جهانی این گونه است، تا زمانی که فعالیت های هسته ای داریم این مساله انجام می شود و بازرسی هایش هم برای همه کشورهاست. بازرسی دیگر این است که اگر از آن به عنوان راستی آزمایی نام برده شود و آن، اینکه بعد از وین باید برخی اقدامات انجام بدهیم یعنی تعداد سانتریفیوژهای مان را کم بکنیم، ذخیره مان را به ٣٠٠ کیلو کاهش دهیم و میزان غنی سازی مان را محدود کنیم. اینجا باید بازرسان آژانس بیایند و راستی آزمانی کنند. به عبارتی، آنها چک لیستی دارند و ارزیابی محتوایی و شخصی نیست. در این راستی آزمایی برای مدتی است ما برای خرید یکسری از تجهیزات برخی محدودیت های علی الظاهر را نیز پذیرفته ایم. مجموعه ای به نام ان اس جی وجود دارد که لیستی از تجهیزات را تهیه کرده است که می گویند این تجهیزات دومنظوره است. این نه فقط برای ما که برای خودشان هم است که بخواهند این تجهیزات را بفروشند. ان اس جی باید تصمیم گیری کند. ما محدودیتی مانند ان اس جی را پذیرفته ایم اگر می خواهیم تجهیزاتی بخریم در کمیته ای که کالاهای دومنظوره را لیست کرده آنها را به بررسی می گذاریم. هم اینک به چه شکلی است؟ ما الان آنها را می خریم ولی با هزاران دردسر یعنی هم گران تر و هم در زمان طولانی تر و البته خرابکاری های صنعتی را نیز در برخی موارد داشته ایم اما با توجه به همین خرابکاری های صنعتی بوده است که سازمان انرژی اتمی آزمایشگاهی را برای تشخیص این خرابکاری ها ایجاد کرد و نمایشگاهی را نیز در این خصوص ترتیب داد و این مساله علم ما را بالا برد و ضریب خطا و خرابکاری را پایین آورد. اکنون اگر بخواهیم این کالاها را بخریم در کمیته مذکور به بحث گذاشته می شود و از شرکت مذکور خریداری می شود و چنانچه خرابکاری یا اشکالی در آن باشد اعاده دعوی می کنیم و این یک حسن برای ما است. ضمن اینکه ما امروز برای تجهیزات تولید رادیو ایزوتوپ پایدار یا طراحی رآکتور اراک، راستی آزمایی آژانس و مشارکت کشورهای دیگر را پذیرفته ایم و این هم بسیار برای ما به لحاظ علمی و تکنولوژیک حایز اهمیت است.

پیش از برجام تامین تجهیزات با دردسرهای فراوانی انجام می شد و احتمال خرابکاری هم در آن می رفت. در حال حاضر بعد از مذاکرات وین ما به طرق رسمی تجهیزات خود را خریداری می کنیم و اگر خرابکاری صنعتی رخ دهد به طور رسمی اعلام دعوا خواهیم کرد که این یک حسن است ضمن این که وقتی می خواهیم کالایی برای ایزوتوپ های پایدار و طراحی رآکتور صنعتی آب سنگین اراک خریداری کنیم یا بسازیم، کاملا روشن خواهد بود.

اگر برای فعالیت های هسته ای هزینه کردیم خدا شاهد است که بردیم. شما عزت را در آینده مشاهده خواهید کرد و خوشا به حال نسل های آینده که خواهند دید که کشور به چه سمت و سویی خواهد رفت و چه روزگار نیکویی خواهد داشت. اینکه چرا چنین توافقی 12 سال پیش صورت نگرفت و آیا هزینه این اقدام بررسی شده است؟ باید گفت آیا باید همانند کشور لیبی عمل می کردیم که همه صنعت هسته ای خود را واگذار کرد و بعد هم حکومت را، یعنی آش را با جایش بردند؟ یا باید مانند کره شمالی می ایستادیم؟ ما از ان. پی. تی خارج نشده ایم و نمی خواهیم مانند لیبی و کره شمالی باشیم. جمهوری اسلامی ایران دارای تاریخ سه هزار ساله و مدیریت حکیمانه است و ضمن حفظ و تثبیت حقوق، با دنیا از در مذاکره در می آییم .ما هزینه زیادی برای حفظ استقلال سیاسی می پردازیم و اگر به خواسته های آن ها تن می دادیم، همچون ژاپن هزاران دلار سرمایه وارد کشور می شد. ما می خواستیم 20 هزار مگاوات برق تولید کنیم که برای آن 2.5 میلیارد دلار هزینه پرداخت شد. این که گفته می شود ما نیروگاه هسته ای نمی خواهیم، این باید توسط متخصصین بررسی شود و پاسخ دهند و این حق ما و نسل آینده ما است. باید به آینده مملکت نگاه کنیم و اگر همچنان انرژی را از منابع نفتی تامین کنیم، در این صورت آیندگان خواهند گفت که گذشتگان نفت را فروختند و خوردند و به فکر آسایش خود بودند و در نهایت ما را نفرین خواهند کرد.

برای راه اندازی نیروگاه بوشهر به دنبال اسپانیایی ها، آمریکایی ها و حتی آلمانی ها که در ابتدا پول دریافته کرده بودند رفتیم اما نیامدند، در مذاکره 1+5 تمکین کردند و هرچه می خواستیم گرفتیم. اگر چنین فرصتی برای کشور به وجود نمی آمد چنین دستاوردی حاصل نمی شد، بنابراین کنگره آمریکا حق دارد که بگوید کشور را به ایران صنعتی تبدیل کرده اند .سه الی چهار سال مدام گفتند که ما به دنبال غنی سازی 50 الی 70 درصدی هستیم و هر چه می گفتیم که این تجهیزات آلوده از خارج آمده قبول نمی کردند اما با مقاومت و ایستادگی ملت متوجه شدند که حق با ما است .حال این که نیروگاهی را با مقاومت ملت برای تولید یک هزار مگاوات ساختیم، گفتیم که سوخت آن را هم باید خودمان تضمین کنیم، آیا این ادعای بدی است؟ نیروگاه هایی که در کشورهای امارات و مانند آن ها ساخته می شود تنها یک باتری است که طی یک قرارداد با کره جنوبی ساخته می شود و آن را راهبری می کنند و در نهایت با خود می برند، آیا ما می خواهیم باتری بسازیم؟ امروز فرزندان این مملکت درباره گداخت که 50 سال آینده به بازار خواهد آمد، فعالیت می کنند. بنابراین باید آماده باشیم و الفبای علم را یاد بگیریم تا بتوانیم کتاب علم را بخوانیم.

این که نفت را بفروشیم و بخوریم درست نیست. 1+5 می داند ما چه قدرتی داریم و به دنبال سلاح هسته ای نیستیم اما برخی داخلی ها این را نمی دانند.برای اولین بار یک کشور در حال توسعه در عرصه دیپلماسی در جایگاه کشورهای توسعه یافته قرار گرفته است و در حال حاضر در اذهان عمومی جهان ایران به قدرتی بزرگ تبدیل شده است که افتخاری برای کشورهای اسلامی و در حال توسعه به حساب می آید.شهید علی محمدی و شهریاری شاگردان من بودند، من توفیق معلمی آنها را داشتم و زمانی که آن ها را از دست دادم نمی توانستم روی پای خود بایستم و این در حالی بود که برای از دست دادن پدرم چنین احساسی نداشتم. این را گفتم که بگویم اهل شعار نیستم، وقتی به عکس شهدا می نگرم می گویم همه چیز شما هستید .ملت با استواری و شهامت در مقابل جهان استکبار ایستاد و حق خود را گرفت. آن ها مجانی چیزی به کسی نمی دهند بنابراین بدانید که می خواهیم ژاپن علمی باشیم نه ژاپن سیاسی.

تخت روانچی: رئیس جمهور بعدی آمریکا نمی تواند توافق را لغو کند

ما از ابتدای مذاکرات و تنظیم متن توافق متفق القول بر این باور بودیم که این توافق به اشخاص در کشورها وابسته نباشد. دولت ایران در حال مذاکره با شش دولت و نماینده اتحادیه اروپا بود و در نهایت هم به توافقی رسید که باید از سوی این کشورها تحت هر دولتی اجرا شود. این احتمال وجود دارد که هر توافقی در مرحله اجرا با مشکلاتی روبه رو شود. برای حل این مساله کمیسیون مشترکی در نظر گرفته شده که از هر هفت کشور به اضافه عضوی از اتحادیه اروپایی در این کمیسیون نماینده حاضر است. این کمیسیون مشترک به مشکلات احتمالی رسیدگی خواهد کرد. برای جلوگیری از مشکلات پس از دوران اوباما در متن برجام راه حل دیده شده است. بر اساس برجام، برداشته شدن تحریم ها به شکل مستمر خواهد بود. این طور نیست که در یک دولت که دولت فعلی است تحریم ها برداشته شود و نفر بعدی آنها را دیگر اجرا نکند. قطعنامه ٢٢٣١ که به تصویب شورای امنیت رسیده است وظیفه مضاعفی را برای همه ایجاد می کند تا این توافق را در تمام دولت ها اجرایی کنند. در عمل اگر رییس جمهوری در امریکا تحریم ها را لغو نکند نقض فاحش برجام محسوب می شود و در این صورت از همان مکانیزمی که در برجام طراحی شده است، کار دنبال می شود. اما بسیار دور از ذهن است که کسی در امریکا یا در یکی از کشورهای ١+٥ بخواهد پس از مدتی این توافق را بر هم بزند. اگر کسی در هر یک از کشورهای حاضر در توافق پس از مدتی بخواهد توافق را به هم بزند در صورتی که این کار بدون بهانه و صرفا برای برهم زدن تحریم ها صورت بگیرد، اقدام او در سطح بین الملل نمایان خواهد شد و برای همه مشخص می شود که چه کسی جلوی یک روند بین المللی صلح آمیز را می گیرد و او در برابر کل کشورهای سازمان ملل وحتی کشورهایی که به امریکا نزدیک هستند، نیز قرار می گیرد. در چنین شرایطی دولت امریکا منزوی خواهد شد. امروز علاقه مندی زیادی برای ایجاد شراکت اقتصادی با ایران وجود دارد و وقتی این روند اقتصادی استحکام یابد هرگونه ایجاد خلل در راستای ادامه این روابط اقتصادی با ایران می تواند فشار سیاسی زیادی را بر امریکا وارد آورد و کسی در کاخ سفید نمی تواند تصمیمی مخالف نظر این کشورها بگیرد و اگر چنین کند دست به ریسک بسیار بالایی زده است.

مذاکره با شش کشوری که جزو قدرت های بزرگ جهان هستند و پنج عضو دایم شورای امنیت را نیز شامل می شوند، کار سختی است ضمن اینکه مذاکرات پیرامون مسائل پیچیده بسیار زمانبر است. در این بین دوستان ما در تیم مذاکره کننده و همکاران آقای صالحی و خود ایشان زحمات زیادی کشیده اند. همچنین طی یک سال و نیم گذشته دوستان ما در سازمان انرژی اتمی نیز در این مسیر ما را یاری کردند. همچنین افرادی در مورد بحث های اقتصادی و تحریم ها به ما کمک کردند و نکته قابل توجه این بود که تمام این روند بدون هیچ حاشیه ای و زیرنظر خود آقای ظریف پیش رفت. تیم مذاکره کننده، تیمی یکدست و بدون کوچکترین حرف و حدیثی بود. طرف مقابل هم حس می کرد با تیمی مذاکره می کند که نمی تواند در آن اختلاف و یا حاشیه ایجاد کند اما در هر صورت این پرونده، پرونده سنگینی بود که به لطف خدا و دعای مردم تا این مرحله به نتیجه رسید.

عراقچی: باید به خاطر این توافق جشن بگیریم

یکی از دستاوردهای این مذاکرات این است که سطح بلوغ سیاسی در ایران را بالا برده است. به یاد ندارم در موضوعی در جامعه ما در چند سال گذشته به اندازه مساله هسته ای بحث های زنده و پویا در سطوح متفاوت جامعه صورت گرفته باشد. در این بحث ها تمام زوایای مذاکرات مورد واشکافی قرار گرفت و تیم مذاکره کننده هم با وجود تمام فشارها پاسخگو بوده است. این اقدام را باید به فال نیک گرفت چرا که به تثبیت چندصدایی سیاسی در ایران کمک بسیاری کرده است.

در این خصوص که آیا نخست ما تعهدات خود را اجرایی می کنیم یا آنها تحریم ها را لغو می کنند بسیار صحبت شده است. طبیعی است که اصل در این مذاکرات بر بی اعتمادی بوده است. نه ما به آنها اعتماد داشته و داریم و نه آنها به ما اعتماد داشته و دارند. تمام متون مذاکرات هم بر این اساس تنظیم شده است. در این کار هم درجه ریسک پذیری تا مقداری وجود داشته است اما سازوکار مذاکرات بر حداقل ریسک پذیری استوار بود. اصلی که هر دوطرف بر آن تاکید داشتند همزمانی اقدام ها بوده است. مشکل فنی که وجود داشته و دارد این است که تعهدات طرفین از دوره های زمانی متفاوتی برخوردار است. کارهایی که ما باید انجام بدهیم حتی اگر سریع هم انجام شود به سه تا چهارماه زمان نیاز دارد. این در حالی است که تعهد طرف مقابل با رعایت تمام مراحل حداکثر در یک بازه زمانی یک هفته ای قابل حل و فصل است. سوال اینجاست که چگونه می توانستیم این دو را با هم همراه کنیم؟ راه حلی که به نظر ما رسید، فرمول اقدامات متناظر بود. براساس این فرمول زمانی که مرحله فعلی که تصویب برجام در داخل کشورهاست که حداکثر ٩٠ روز برای آن فرصت در نظر گرفته شده است، طی شد ما به روز توافق می رسیم. در آن روز امریکا و اروپا تحریم های مالی و اقتصادی خود را لغو می کنند یا متوقف می کنند. در آن روز تصمیم شورای وزیران اتحادیه اروپا صادر خواهد شد و تحریم های اتحادیه اروپا را لغو می کند. رییس جمهور امریکا هم با امضای دستوری، تحریم های امریکا را متوقف می کند. شورای امنیت هم که قبلا با صدور قطعنامه ای تحریم های خود را لغو کرده است. در آن روز ایران هنوز هیچ اقدامی نکرده است اما تصمیم هایی که اتحادیه اروپا و امریکا می گیرند، حکم لغو را انشا می کنند اما اجرا نمی شود تا زمانی که ایران تعهدات خود را انجام دهد. مانند قانونی است که تصویب می شود اما تاریخ اجرای آن مدتی بعد است. در این فاصله ما برخی کارهایی را که متعهد به انجام آن هستیم، انجام می دهیم و برخی کارها هم مانند پروتکل الحاقی از همان روز اجرایی شدن به بعد است. در روز اجرا، قانون آنها که قبلا صادر شده است اجرایی می شود و تحریم ها عملا لغو خواهد شد. تحریم های مالی و اقتصادی در همان روز اجرای توافق برداشته خواهد شد و سایر محدودیت های ما در فاصله ای معقول که مورد نظر مقام معظم رهبری بود، برداشته می شود. جدول زمانی که وجود دارد جدول معقولی است و امیدواریم که تمام گام ها در زمان مناسب خود برداشته شود.

این تحریم براساس قوانین اروپا تنها علیه کسانی است که نام آنها در لیست سیاه تحریم ها وجود دارد. هم اروپا، هم امریکا و هم شورای امنیت غیر از اینکه تحریم هایی را اعمال کرده اند، لیستی هم از افراد حقیقی و حقوقی ضمیمه کرده و آنها را در لیست قرار داده است به عنوان مثال به این افراد ویزای سفر داده نمی شود یا اموال آنها بلوکه می شود و سوییفت هم حق کار کردن با آنها را ندارد. سوییفت شرکت مالی خدماتی خصوصی است و در بروکسل هم مستقر است. سوییفت به دلیل اثر روانی تحریم ها و خطر اعتبارش با ایران کار نمی کرد. ٩٠ درصد تحریم سوییفت تحریم روانی بود که علیه ما وجود داشت. به دلیل تحریم های رنگارنگی که از چند کانال بر ایران اعمال شده بود، بسیاری از کمپانی ها و بانک ها با ایران داوطلبانه کار نمی کردند و منعی از نظر قوانین تحریمی نداشتند. یکی از مسائلی که فروریخته و بیشتر هم ریزش خواهد داشت فروریختن فضای روانی تحریم ها علیه ایران است. اما در حال حاضر در اثر توافق، هر کسی از لیست تحریم ها خارج شود به شکل خودکار از لیست تحریم سوییفت هم خارج می شود که در مرحله اول ۸۰۰ نفر حقیقی و حقوقی از فهرست تحریم ها خارج می شوند.

پرسیده می شود که آیا متن توافق متوازن است یا نه؟ می گویم متن توافق، متن متوازنی است. توافق هم متوازن است و هر دو طرف به خواسته های خود رسیدند. اما آیا خواسته های دو طرف هم متوازن است و یک وزن دارد؟ این به نظر من بحث دیگری است. این مساله را جدا باید بررسی کرد. طرف مقابل ما به خواسته خود در این مذاکرات رسید. تغییر رژیم بود؟ این استراتژی را طرف مقابل از مدت ها پیش کنار گذاشته است؟ تغییر رفتار سیاسی ایران بود؟ این مساله هم از مدت ها پیش به حاشیه رانده شده است. خواسته آنها این بود که ایران به سمت ساخت سلاح هسته ای نرود. البته آنها اعتراف کرده اند که اگر ایران اراده کند، مانعی نخواهد داشت چرا که تکنولوژی آن را در اختیار دارد. عامل بازدارنده ایران اراده است که بر مبنای فتوای رهبری ایران به دنبال سلاح هسته ای نیست و نخواهد بود. بنابراین خواسته اصلی آنها این بود که اگر ایران اراده کرد به سمت سلاح برود یک سال طول بکشد. باز در این خواسته هم محدودیت زمانی درنظر گرفته اند و براساس برجام خواسته آنها این است که اگر ایران در ده سال آینده اراده کرد به سمت سلاح هسته ای برود، یک سال طول بکشد. ما برای اینکه طرف مقابل به این خواسته خود برسد برخی محدودیت ها و نظارت ها را پذیرفته ایم. ما به طرف مقابل اعتماد دادیم که خواسته آنها برآورده شده است. نخستین خواسته ما خارج شدن از آن فضای امنیتی بود که ایران را به عنوان تهدید علیه صلح و امنیت بین المللی معرفی می کرد. با این توافق ما از این فضا خارج شده ایم. اینکه ٦ قطعنامه فصل هفتی برداشته شده است و قطعنامه جدیدی صادر شده است که ذیل فصل هفت نیست و تحت ماده ٢٥ است. خواسته دوم ما تثبیت و مشروعیت بخشی برنامه هسته ای ما از دید سازمان ملل و شورای امنیت بوده است. ما به دنبال تثبیت برنامه خود از جمله ادامه غنی سازی و ادامه کار آب سنگین بودیم و همچنین برخورداری برنامه هسته ای از ضمانت چشم انداز صنعتی که تمام این مسائل با این توافق به دست آمده است. در برجام به صراحت قید شده است که برنامه هسته ای ایران یک برنامه تجاری است. این برنامه در بازه زمانی ١٠ تا ١٥ ساله و پس از طی این محدودیت ها به تمام اهداف اولیه خود خواهد رسید. خواسته سوم ما این بود که تحریم ها برداشته شود که این گونه نیز خواهد بود. مهم ترین خواسته ما که منشا قدرت ایران بود این بود که در یک دعوای ۱۲ ساله حرف ما به کرسی نشست و با مجموعه غرب و شورای امنیت بر سر غنی سازی به توافق رسیدیم. مساله این نیست که غنی سازی در ١٢ سال گذشته ضرورت معیشتی ما بوده است بلکه مساله نبرد اراده ها میان ما و کشورهای غربی است. شش قطعنامه شورای امنیت خواهان متوقف شدن غنی سازی در ایران است اما یک دقیقه این قطعنامه ها اجرایی نشده است. این دعوای ١٢ ساله در پایان بدون تردید به نفع ایران تمام شده است. رمز قدرت ما هم همین است. اینکه در منطقه ما قدرت ساز هستیم و در منطقه بدون نظر ایران نمی توانند کار را پیش ببرند به این دلیل است که ایران قدرت ایستادگی و مقاومت در برابر اراده شش کشور دیگر داشته است. این مقاومت توسط همه مردم صورت گرفته است، مردمی که در برابر فشارها، تحریم ها و تهدیدهای نظامی ایستادگی کردند. مردم ما دشمن را ناامید از این کردند که با توسل به تحریم های اقتصادی و تهدیدهای نظامی بتواند به اهداف خود برسد. این دستاوردها متعلق به همه مردم ایران است. توانایی های نظامی ما دشمن را از احتمال به نتیجه رسیدن گزینه نظامی ناامید کرده است. توانایی فنی ما در حوزه هسته ای همه را متعجب کرد و طرف مقابل متوجه شد که اگر مذاکره نکند، ایران مسیر متفاوتی را در پیش خواهد گرفت. می خواهم به خودمان به خاطر این توافق تبریک بگویم. برخی می گویند باید در این زمینه منصف بود و نه جشن و نه عزا گرفت اما من می گویم باید به خاطر این توافق جشن بگیریم و من تمام قد از توافق دفاع می کنم.

کلید واژه ها: برجام توافق هسته ای ظریف صالحی مجید روانچی عراقچی


نظر شما :