ابرها بر فراز نشست کمپ دیوید
آمریکا تعهد جدیدی به اعراب خلیج فارس نمیدهد
نویسنده: ری تکیه
دیپلماسی ایرانی: باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا روز 14 ماه مه در کمپ دیوید میزبان سران کشورهای عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی، قطر، عمان و بحرین خواهد بود. این اجلاس اقدامی برای دلگرمی دادن به متحدانی محسوب می شود که در مورد تعهد آمریکا به منطقه خلیج فارس و مصمم بودن این کشور به جلوگیری از دستیابی ایران به بمب هسته ای، نگرانی هایی دارند. آمریکا و کشورهای حاشیه خلیج فارس هیچگاه به اندازه اکنون اهداف متفاوتی را دنبال نمی کرده اند.
پادشاهی های عرب می خواهند آمریکا، ایران را خلع تسلیحاتی کند، توازن قدرت در درگیری داخلی سوریه را علیه بشار اسد رئیس جمهور این کشور تغییر دهد و درگیری میان اسرائیل و فلسطین را حل کند. واشنگتن ترجیح می دهد روی آسیا متمرکز شود و سیاست گذاری های باتلاق خاورمیانه را پشت سر بگذارد. پیش بینی اینکه نشست نمادین در کمپ دیوید تا چه اندازه می تواند در از بین رفتن این شکاف موثر باشد، دشوار است.
اختلاف نظرها میان دو طرف با مجموعه ای از اختلاف نظرها در داخل و در میان کشورهای عربی، تشدید می شود. مالکوم کِر تاریخ شناس منطقه خاورمیانه در سال 1965 کتابی را تحت عنوان «جنگ سرد اعراب» منتشر کرد و در این کتاب به دو قطبی شدن خاورمیانه در میان جمهوری خواهان افراطی و سلطنت های محافظه کار، پرداخت. نیروهای نظامی به رهبری جمال عبدالناصر مصری سلطنت های منطقه را به چالش می کشیدند. این جنگ سرد منطقه ای جهان عرب را به شدت دچار چند دستگی کرد. این درگیری بود که از طریق نیروهای نیابتی، جاسوسان و در مورد یمن توسط نیروهای مصری آغاز شد که از دولت یمن و نیروهای قبایلی از عربستان سعودی حمایت می کردند. آمریکا که از کشورهایی با نظام سلطنتی حمایت می کرد و کشورهایی با نظام جمهوری را تحت فشار می گذاشت، در جنگ سرد اعراب نقشی فعالانه داشت.
جنگ سرد اعراب در نهایت در سال 1967 و زمانی پایان یافت که اسرائیل ارتش مشترک مصر و سوریه را شکست داد. جمهوری های افراطی عرب پس از اینکه ارتش آنها توسط اسرائیل شکست خورد، به مبارزات خود علیه سلطنت های منطقه پایان دادند. آنها دیگر به دنبال تغییر نظام در این کشورها نبودند و در مقابل، برای دریافت کمک به سمت این کشورها رفتند؛ کمکی که به بهای پایان دادن به درگیری پرداخت شد.
خاورمیانه امروز نیز به همان اندازه آشفته است. این مرتبه اختلاف نظرها به جای درگیری های ایدئولوژیک، از هویت های فرقه ای ناشی می شود. کشورهای سنی به دنبال مقابله با ایران و دیگر متحدان شیعه این کشور هستند. این درگیری ها اکنون در لبنان، یمن، عراق، بحرین و شدیدتر از همه در سوریه قابل مشاهده است.
جنگ سرد جدید با نمونه قدیمی آن یک تفاوت عمده دارد: این مرتبه جنگ بر سر مذهب و نه سیاست است و نمی توان به سادگی پایان آن را پیش بینی کرد. ورای همه این مسائل نیز توافقنامه احتمالی کنترل تسلیحات میان آمریکا و ایران قرار می گیرد که کشورهای عربی نگران هستند مسیر ایران را به سمت دستیابی به بمب اتم هموار سازد.
اولویت های ناهمگون
امروز اولویت های آمریکا در خاورمیانه با اولویت های کشورهای حاشیه خلیج فارس بسیار متفاوت است. اولین هدف کاخ سفید کسب اطمینان از دستیابی به توافقنامه کنترل تسلیحات هسته ای با جمهوری اسلامی ایران است. از دیدگاه واشنگتن، توافقنامه ای عالی وجود ندارد. دولت اوباما توافقنامه ای را که بتواند بر برنامه (هسته ای) ایران محدودیت اعمال و روندی مناسب برای بازرسی فراهم کند به ادامه سیاست تحریم ها و استفاده از نیروهای نظامی، ارجح می داند.
کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس بر این باورند که طبق توافقنامه ای که به دست می آید، ایران می تواند سطح بالایی از قابلیت غنی سازی اورانیوم را حفظ کند. این کشورها به ویژه نگران غروب توافق هسته ای (پایان دوره اجرای توافق) هستند که محدودیت ها بر برنامه غنی سازی از بین می رود. به علاوه، کشورهای حاشیه خلیج فارس از این مسئله نگران هستند که توافق هسته ای به مصالحه میان واشنگتن و تهران منجر و این مسئله به ضرر آنها تمام شود؛ در نهایت اگر آمریکا و ایران بتوانند بحران هسته ای را حل کنند، چرا در زمینه های دیگر با یکدیگر همکاری نکنند؟ بر مبنای چنین طرز فکری، آمریکا احتمالا در زمان تعیین راهبردهای خود، به ایران توجه بیشتری خواهد کرد.
دو طرفی که در کمپ دیوید دیدار می کنند، دیدگاه های متفاوتی به مسائل منطقه دارند. کشورهای عربی یک سری درگیری می بینند که آمریکا باید برای حل آنها اقدام کند. آمریکا یک سری کشورهای رو به زوال می بیند که می بایست قدرت خود را از نو به دست آورند. آمریکا همچنان به جنگ علیه تروریسم در منطقه با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین ادامه می دهد. آمریکا به دنبال کاهش قدرت داعش و بازداشتن این گروه از اشغال شهرهای راهبردی در عراق است.
ورای این مسئله، آمریکا سیاست قابل توجه دیگری در خاورمیانه ندارد. پس از سرمایه گذاری های بسیار، دولت آمریکا تمایل خود را به از سرگیری تلاش ها برای دستیابی به صلح میان اسرائیل و فلسطین از دست داده است. با توجه به نبود روابط حسنه میان باراک اوباما و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل، از سرگیری روند صلح اکنون دشوارتر شده است. در مورد ایران نیز آمریکا ممکن است روابط خود را با این کشور از سر نگیرد، اما به طور قطع از بهبود روابط و همکاری های تاکتیکی در مناطقی همچون عراق و در مورد مسائلی همچون جنگ با داعش، استقبال می کند.
نشست نمادین
با توجه به اختلاف نظرهای موجود، اکنون چه انتظاری می توان از نشست کمپ دیوید داشت؟ احتمالا بیشتر زمان گفتگو به اظهار نظر در مورد اهمیت و سابقه اتحاد میان شرکت کنندگان خواهد گذشت. دوستی ای که توسط فرانکلین دی. روزولت پایه ریزی و توسط همه روسای جمهور پس از وی حفظ شد. احتمالا به کشورهای حاشیه خلیج فارس وعده تسلیحات بیشتر داده خواهد شد و شمار نیروهای دریایی اعزامی آمریکا به منطقه افزایش خواهد یافت. بر همکاری های اطلاعاتی و تدابیر مقابله با تروریسم نیز تاکید می شود. همه شرکت کنندگان بر سابقه این اتحاد تاکید و از پرداختن به آینده پر فراز و نشیب این اتحاد خودداری خواهند کرد.
با این حال، پنهان کردن اختلاف نظرها دشوار خواهد بود. دولت اوباما هیچ تعهدی در مورد خلع سلاح ایران به کشورهای حاشیه خلیج فارس نخواهد داد. مفاد توافقی که آمریکا به دنبال دستیابی به آن است همچون محدودیت در غنی سازی و دوره اجرای توافق، سلاطین کشورهای حاشیه خلیج فارس را راضی نمی کند. دولت اوباما همچنین از سر گیری دیپلماسی ایجاد صلح میان اسرائیل و فلسطین را دشوار خواهد یافت. اکنون کشورهای حاشیه خلیج فارس با آمریکایی مواجه خواهند شد که برای مداخله به شیوه ای قابل توجه در درگیری داخلی در سوریه آماده خواهد بود. در عراق نیز آمریکا به عملیات مقابله با تروریسم ادامه خواهد داد، در حالی که ایران نفوذ خود را بر سیاست های داخلی در این کشور خفظ خواهد کرد. کشورهایی همچون لیبی و یمن نیز بدون مداخله آمریکا به سقوط خود ادامه خواهند داد.
خاورمیانه اکنون انتقال قدرتی خشونت آمیز و آسیب پذیر را تجربه می کند و تفاوت در این است که این مرتبه، آمریکا دخالتی در این روند نخواهد داشت. پس از سال ها جنگ و نومیدی، آمریکا اکنون به دنبال منطقه جدیدی است که منافعی برای این کشور داشته باشد. هنوز مشخص نیست که قرن 21 می تواند قرن تمرکز بر آسیا باشد یا خیر؟ اما به طور قطع آمریکا بر تعهدات خود در خاورمیانه نخواهد افزود و منابع خود را برای ایجاد ثباتی بی اثر در این منطقه هدر نخواهد داد.
منبع: شورای روابط خارجی / مترجم: طلا تسلیمی
نظر شما :