سرمایهگذاری مخفی عربستانیها در ایران
«توپ برقراری دوباره روابط اقتصادی دو کشور در زمین عربستان است». اینکه چرا اسدالله عسگراولادی، نایب رییس اتاق بازرگانی مشترک ایران و عربستان چنین دیدگاهی دارد، به شم بالای او در تحلیل مسایل اقتصادی و البته سیاسی برمی گردد که وی اذعان می کند در حوزه سیاست تاکنون نه ورود پیدا کرده است و نه تخصصی دارد.
برای این فعال اقتصادی یک مساله کاملا شفاف و روشن است؛ در دوره ای که قرار داریم می توان درهای قفل شده مناسبات اقتصادی ایران و عربستان را باز کرد. اینکه چگونه این قفل باز می شود، مقدماتش را آقای عسگراولادی در رفت و آمد مقامات دو کشور می داند و البته گام اول را نیز باید طرف عربستانی بردارد.
روابط اقتصادی و بازرگانی ایران و عربستان به همان اندازه که در دولت های آقایان هاشمی و خاتمی رونق گرفت، در دولت های نهم و دهم رو به سردی گذاشت و حال در دولت آقای روحانی نشانه هایی از بهبود روابط اقتصادی میان دو کشور دیده می شود. این همه فرازونشیب در مناسبات اقتصادی ایران و عربستان را چگونه ارزیابی می کنید؟
روابط ایران با کشور عربستان همواره استراتژیک بوده است. پس از انقلاب اسلامی، عربستان اولین کشوری بود که دولت وقت در ایران اسلامی سعی در برقراری روابط با آن را داشت. مشکلات عدیده ای هم طی سال های پس از انقلاب بر روابط دوکشور اثرگذار بوده است. از جمله آنکه در مورد مساله حج و زوار ایرانی در این کشور پیشامدهایی اتفاق افتاد. پس از انقلاب اسلامی، اعزام زوار ایرانی به عربستان از 50هزارنفر در سال شروع شد و در حال حاضر به 90هزارنفر حاجی در سال رسیده است. بین 200هزارنفر تا 600هزارنفر نیز عمره به این کشور می فرستیم.
از این رو ارتباط توریستی- مذهبی وسیعی با این کشور داریم. در زمینه برقراری روابط اقتصادی و بازرگانی میان دو کشور نیز پس از انقلاب، کشور عربستان اولین هیات تجاری را به تهران اعزام کرد که رییس اتاق بازرگانی و صنعت جده،آقای شیخ اسماعیل ابو داوود ریاست آن هیات را برعهده داشت. وی ریاست اتاق بازرگانی اسلامی را نیز در دست داشت و تا همین چندسال پیش که وی درگذشت این سمت در اختیار او بود. به دنبال آمدن این هیات اقتصادی از عربستان به تهران، ایران نیز هیاتی 80نفره از تجار و بازرگانان خود را راهی ریاض کرد. به این ترتیب طی 10سال به طور مستمر هیات های تجاری دو کشور عربستان و ایران در رفت وآمد بودند.
بنابراین اساس روابط اقتصادی دو کشور برپایه مبادله هیات های تجاری و ایجاد بستری برای مذاکرات رودررو قرار گرفت و همچنین میان اتاق های بازرگانی ایران و ریاض پروتکل های مختلفی به امضا رسید. این در حالی بود که نمایندگان بخش خصوصی ایران به طور مستمر در نشست های سالانه اتاق بازرگانی اسلامی حضور پیدا می کردند. از این رو در مناسبات اقتصادی ایران و عربستان اتفاقات متنوع زیاد به چشم می خورد.
از میان کشورهای عربی، امارات متحده عربی و عراق بخش عمده ای از سهم تجارت ایران با کشورهای عرب نشین را از آن خود کرده اند. جایگاه عربستان در تعاملات اقتصادی ایران با کشورهای عربی چگونه است؟
کشور عربستان در میان کشورهای عربی سومین شریک تجاری ایران است اما در منطقه جزو پنجمین کشور شریک اقتصادی ایران محسوب می شود. کشورهای عراق و امارات متحده عربی نخستین شرکای تجاری ایران در میان کشورهای عربی هستند.
اما روابط اقتصادی ایران با کشورهای منطقه خلیج فارس همواره تحت تاثیر روابطمان با دوکشور این حوزه یعنی عراق و امارات متحده عربی بوده است. این دوکشور همیشه در صدر روابط اقتصادی و بازرگانی ایران بوده اند. در مورد کشور امارات متحده عربی، در 35سال اخیر همواره یکی از ستون های ارتباطی ایران در خلیج فارس، امارت نشین دوبی بوده است. ایرانی ها فعالیت های وسیعی در این امارت نشین داشته اند و کماکان نیز دارند. سرمایه گذاری های عظیم غیرمنقول ایرانی ها در دوبی به میلیاردهادلار می رسد.
بسیاری از برج هایی که در دوبی ساخته شده با کمک سرمایه گذاران ایرانی بوده است، با این حال بحران اقتصادی سال 2008میلادی که در اروپا رخ داد، خیلی طول نکشید که دامان اقتصاد دوبی را نیز گرفت و با سقوط قیمت املاک در این امیرنشین خلیج فارس وضعیت اقتصادی بسیاری از سرمایه گذاران ایرانی در این کشور نیز دچار بحران شد. حتی خیلی از ایرانی های سرمایه گذار در امارات دچار ورشکستگی شدند.
بنابراین روابط تجاری ایران در منطقه در درجه اول با کشور امارات متحده عربی است پس از این کشور عراق دومین کشوری است که حجم مبادلات ما در منطقه با این کشور بالاست. عراق همه نوع کالا از ایران می خرد در عین حال همه نوع کالایی نیز به ایران می فروشد. اگرچه این کشور تولیداتی برای فروش به ایران ندارد، اما کالاهای سایر کشورها را به ایران صادر می کند.
اما در حال حاضر، مشکلات پیش آمده از سوی داعش، بر حجم مناسبات بازرگانی دوکشور تاثیر منفی گذاشته است. در منطقه، پس از عراق، کشورهای افغانستان، چین و ترکیه بزرگ ترین شرکای تجاری ایران محسوب می شوند.
در ابتدای سخنان تان به «اتاق اسلامی» اشاره کردید. تاکنون ایران در این اتاق نقش محوری داشته است؟
در سال جاری نیز مسوولان ما در اجلاس اتاق اسلامی شرکت کردند. ریاست اتاق بازرگانی اسلامی نیز همواره در اختیار کشور عربستان بوده است. در زمان ریاست آقای علینقی خاموشی در اتاق بازرگانی ایران، سه مرتبه نایب رییسی اتاق اسلامی به ایران رسید. در زمان ریاست آقای نهاوندیان کرسی نایب رییسی اتاق اسلامی را به ایران ندادند. دلیل این اتفاق هم مسایل سیاسی بود و در این شرایط بود که رفته رفته روابط اقتصادی ایران و عربستان تحت تاثیر مناسبات سیاسی دوکشور روبه سردی گرایید به طوری که طی سه سال اخیر روابط ایران و عربستان در سردی کامل به سر برد. این سردی در روابط نیز به این دلیل بود که آقای احمدی نژاد سخنانی را در مجامع خارجی بیان می کرد که منجر به قهر مقامات عربستانی می شد.
در دوران سایر روسای جمهور ایران، این سردی در روابط با عربستان مشهود بود؟
رییس جمهور سابق ایران نتوانست حکام عربستانی را راضی نگه دارد برعکس آقای هاشمی رفسنجانی و آقای خاتمی که در طول دوران ریاست جمهوری خود روابط با عربستان را گرم نگه داشته بودند.
آقای هاشمی و پسران وی بارها به عربستان سفر کردند و اجازه ندادند مناسبات سیاسی و اقتصادی دوکشور تزلزل بیابد. در طول آن دوران، چندین مرتبه من به همراه وزیر بازرگانی دولت آقای هاشمی رفسنجانی در راس هیات اقتصادی به عربستان سفر کردیم. بالاترین مقامات این کشور نیز به میزبانی هیات های تجاری ایران می آمدند از این رو، سطح روابط سیاسی و اقتصادی دوکشور در بهترین شرایط خود قرار داشت. آقای هاشمی از احترام خاصی در میان مقامات کشور عربستان برخوردار بودند و حتی امروز نیز این جایگاه را حفظ کرده اند. در زمان ریاست جمهوری ایشان، در سفری که به عربستان داشتند، در مراسم نمازجمعه مدینه شرکت کرد. خطیب آن نمازجمعه پشت تریبون علیه ایران سخنانی ایراد کرد و به دنبال آن آقای هاشمی و تیم همراهشان جلسه را ترک کردند و در گوشه ای از محوطه نمازجمعه شروع به ادای فریضه کردند.
این اتفاق به گوش فهد پادشاه فقید عربستان رسید و باعث شد وی خطیب نمازجمعه مدینه را به مدت چندسال تبعید کند. اما روابط ایران و عربستان در دور دوم ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد قطع شد. در دور اول ریاست جمهوری وی روابط دو کشور در سطح خوبی برقرار بود اما در دور دوم که مصادف شد با پادشاهی ملک عبدالله که در زمان ریاست جمهوری آقایان هاشمی و خاتمی ولیعهد عربستان بود و روابط گرمی نیز با ایران داشت به دلیل عدم مدیریت صحیح آقای احمدی نژاد روابط دو کشور رو به سردی گذاشت.
نوع مراودات کالایی میان دوکشور شامل چه کالاهایی می شود؟
در حال حاضر تنها مواد غذایی و فرش از ایران به عربستان صادرات می شود و هیچ کالای دیگری به این کشور نمی رود. تجارت محصولات پتروشیمی ایران و عربستان نیز قطع شده است اگرچه ممکن است از طریق واسطه هایی مانند امارات، چین و هنگ کنگ این محصولات به عربستان صادر شود اما به طور مستقیم صادراتی نداریم.
عربستان یک واحد بزرگ پتروشیمی دارد که مثل پتروشیمی ما در ایران است. در منطقه دو واحد پتروشیمی مهم داریم؛ پتروشیمی ایران و پتروشیمی عربستان. روابط این دو واحد پتروشیمی مکمل هم بوده است. هرآنچه که عربستان در این واحد کمبود داشته است از طریق پتروشیمی ایران خریداری شده و بالعکس. با این حال، روابط اقتصادی دو کشور همواره بر پایه مواد غذایی، فرش و محصولات پتروشیمی قرار داشته است. در دوره ای، روابط بازرگانی دو کشور تا مرز دومیلیارددلار در سال نیز رسیده بود و حتی در یک سال این میزان با کمک پتروشیمی به سه میلیارددلار هم رسید. در حال حاضر این حجم از مناسبات به زیر یک میلیارددلار رسیده است و باید گفت که روابط اقتصادی دو کشور به طور کامل سرد است.
بسیاری از ایرانی ها در زمان دولت های آقایان هاشمی و خاتمی توانستند که اقامت عربستان را بگیرند. اما دولت این کشور تمام مجوزهای اقامت ایرانیان را باطل کرد و در حال حاضر به ایرانیان اقامت نمی دهند. حتی به ایرانی ها ویزای تجاری نمی دهند و تنها ویزای عمره داده می شود.
آیا ایرانی ها موفق شده اند در عربستان سرمایه گذاری کرده و کسب وکار به راه اندازند؟
ایرانی ها در عربستان سرمایه گذاری سبک کرده بودند و نه سنگین، مثلا چند کارگاه بسته بندی مواد غذایی در این کشور از سوی سرمایه گذاران ایرانی راه اندازی شده بود، چندین فرش فروشی بزرگ نیز در شهرهای مهم عربستان احداث شده بود. اتاق بازرگانی ایران نیز با احداث ساختمانی به عنوان مرکز تجاری ایران اقدام به سرمایه گذاری در این کشور کرده بود. این مرکز تجاری به مدت 12سال از سوی اتاق بازرگانی ایران اداره می شد اما در دولت آقای احمدی نژاد که مناسبات دو کشور تنزل کرد اداره این مرکز تجاری نیز با مشکلاتی مواجه شد. این در حالی بود که با رفتن آقای خاموشی از اتاق ایران، آقای نهاوندیان تمایلی به تداوم فعالیت این مرکز اقتصادی نداشت و به ناچار مرکز تجاری ایران در ریاض را واگذار کردیم.
روابط اقتصادی ایران با عربستان در دولت آقای هاشمی پایه گذاری شد، در اواخر دولت ایشان رشد پیدا کرد و تداوم رشد آن در زمان دولت آقای خاتمی نیز ادامه داشت و در زمان آقای احمدی نژاد به کمترین میزان خود رسید.
در نقطه مقابل، سرمایه گذاری عربستانی ها در ایران چگونه بوده است؟
سرمایه گذاران کشور عربستان تاکنون در ایران نیز حضور داشته اند اما حضور آنها به طور محرمانه بوده است. به این دلیل که از سوی حکومت عربستان مورد بازخواست قرار نگیرند بنابراین ترجیح می دهند که به صورت مخفیانه در ایران سرمایه گذاری کنند. عمده سرمایه گذاری عربستان در ایران نیز احداث مراکز تجاری، پاساژ و بخش مسکن بوده است. در همین زمینه می توان به «کارفور» اشاره کرد که سرمایه گذاری عمده این مرکز تجاری متعلق به عربستان است منتهی به نام شرکای ایرانی اقدام به سرمایه گذاری در ایران شد. در بخش معدن نیز عربستانی ها با مشارکت سرمایه گذارانی از کشور قطر در سطحی محدود در ایران سرمایه گذاری کرده اند که به دلیل محدودیت های حکومت این کشور، این بخش از سرمایه گذاری به نام شرکای ایرانی صورت گرفته است.
در حال حاضر و در دولت یازدهم این امیدواری حاکم است که سطح روابط اقتصادی ایران و عربستان بهبود یافته و شاهد بازگشت رونق به مناسبات تجاری دو کشور باشیم. شما تا چه اندازه نسبت به عادی شدن مناسبات و گرم شدن روابط اقتصادی دو طرف خوش بین هستید؟
در دولت یازدهم، مقامات دو کشور چراغ سبز بهبود روابط را برای یکدیگر روشن کرده اند. در این مدت، وزیرخارجه ایران ملاقاتی با مقامات کشور عربستان در جایی به غیر از دو کشور کرده بود و چندی پیش نیز مقامات این کشور آقای ظریف را برای دیدار دیگری دعوت کردند که وزیرخارجه ایران به دلیل تداخل با سفرهای دیگر دعوت عربستانی ها را نپذیرفت ولی چراغ سبزها برای برقراری روابط روشن شده است.
در این شرایط یک نکته وجود دارد؛ اینکه به لحاظ مناسبات دیپلماتیک، ابتدا باید مقامات کشور عربستان به ایران بیایند سپس از ایران به این کشور دعوت صورت بگیرد. تاکنون طی دو مرتبه مقامات دولت ایران به کشور عربستان رفته و ملاقات هایی با مقامات این کشور داشته اند ولی طرف های سعودی هنوز پاسخ بازدید مقامات دولت ایران را نداده اند.
چندی پیش ظاهرا از طرف کشور عربستان تقاضای سفر رییس جمهور ایران به این کشور شده بود.
طی چندماه اخیر، آقای روحانی از سوی مقامات کشور عربستان سعودی برای سفر به این کشور دعوت شده و ایشان هم قبول کرده اند اما وی این سفر را موکول به بعد کرده اند.
می دانید به چه دلیل این سفر تاکنون صورت نگرفته است؟
به همان دلیلی که درخصوص مناسبات دیپلماتیک عرض کردم و اینکه ابتدا مقامات کشور عربستان باید پاسخ چند سفر گذشته مقامات ایران را بدهند، سپس رییس جمهور ایران به این کشور سفر کند. به نظر من، آقای روحانی می تواند با دعوت از پادشاه عربستان به تهران قدم بزرگی در بازگشایی مناسبات دو کشور بردارد.
به هرحال، روابط ایران و عربستان در آستانه تغییر و تحول است و دولت یازدهم نیز علاقه مند به این گشایش است. بخش خصوصی ایران نیز موافق با گشایش در روابط اقتصادی دو کشور است. ما باید با عربستان به سمت تفاهمات بیشتر برویم.
طرف عربستان هم باید اشتیاقی به برقراری دوباره روابط اقتصادی با ایران داشته باشد. آیا این انگیزه وجود دارد؟
ایران و عربستان دو قدرت بزرگ در منطقه هستند. عربستان، کشوری است که بخشی از لوله های نفتی این کشور از منطقه خلیج فارس عبور می کند و برای حفاظت این مسیر، در منطقه خود را صاحب قدرت می داند.
نفتی که از منطقه خلیج فارس به سایر نقاط جهان می رود از هفت کشور منطقه عبور می کند؛ ایران، عربستان، عراق، کویت، قطر، بحرین و امارات متحده عربی. بنابراین منطقه خلیج فارس از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.
حال آنکه در منطقه خلیج فارس، ایران از عربستان دارای قدرت بیشتری است. ما بیش از دوهزارکیلومتر مرز مشترک در منطقه خلیج فارس داریم در حالی که کشور عربستان فقط 200 تا 300 کیلومتر دارای مرز مشترک در این منطقه است. پس ما باید روابطمان را اصلاح کنیم و دولت یازدهم هم درصدد آن است.
در سفر اخیر رییس جمهور ایران به «نیویورک» و حضور در اجلاس «سازمان ملل»، این گمانه زنی قوت داشت که در حاشیه این نشست ملاقاتی میان آقای روحانی و پادشاه عربستان صورت بگیرد. به نظر شما چه زمانی ممکن است این ملاقات انجام شود؟
ممکن است در یک کنفرانس بین المللی میان رییس جمهور ایران و پادشاه عربستان ملاقاتی صورت بگیرد که می تواند آغازی بر نقطه تفاهم میان دو کشور باشد. در سطح وزرای خارجی باب ملاقات و گفت وگو باز شده است و آقای ظریف و وزیرخارجه عربستان تاکنون دو تا سه مرتبه با یکدیگر ملاقات کرده اند. به اعتقاد من این ملاقات ها باید در جده و ریاض و تهران هم شکل بگیرد و منجر به استحکام روابط دو کشور شود.
همان طور که اشاره کردم، از زمان برسرکارآمدن دولت یازدهم در ایران، سیگنال های بهبود روابط از سوی عربستان ارسال شده است از جمله، افزایش ظرفیت حجاج ایرانی که 70هزارنفر در سال بود، امسال از سوی دولت عربستان به 90هزارنفر افزایش یافت و به این ترتیب، مقامات عربستان تا 20هزارنفر حجاج به ایران امتیاز داده اند. این در حالی است که ایران برای سال آینده درخواست افزایش اعزام حجاج به صدهزارنفر را داده است.
اینها چراغ سبزهایی است که دو طرف میان خود ردوبدل می کنند اما اساس برقراری مناسبات اقتصادی، توسعه روابط سیاسی است که تا به اینجا دو کشور در حوزه سیاسی برای بهبود روابط اعلام آمادگی کرده اند.
به نظر شما در صورت بهبود مناسبات سیاسی و در سایه آن روابط اقتصادی دو کشور، حجم تجارت دو طرف به چه میزان خواهد رسید؟
قطعا اگر روابط سیاسی دو کشور تسهیل شود حجم مناسبات تجاری دو طرف به دومیلیارددلار خواهد رسید.
برای شروع مجدد روابط اقتصادی، رقم اندکی نیست؟
چرا؛ اما عمده دادوستد ما با این کشور مواد غذایی و خوراکی است. عربستان کالاهای ساخته شده صنعتی را از چین خریداری می کند و به دلیل قیمت ارزان آن، ما نمی توانیم با چینی ها در بازار عربستان رقابت کنیم. در حال حاضر سطح مبادلات ایران و چین 44میلیارددلار است و میزان مراودات عربستان و چین به حدود 40میلیارددلار می رسد.
چالشی که ممکن است وجود داشته باشد، نگاه عربستان به عنوان بزرگ ترین کشور اهل تسنن به مصرف کالاهای بزرگ ترین کشور شیعی مذهب یعنی ایران است. آیا در عربستان روی مصرف کالاهای ایران حساس نیستند؟
خیر آنها کالاهای مصرفی ما به خصوص مواد غذایی ایران را می خواهند. حتی اهل تسنن عربستان بیشتر از شیعیان این کشور خواهان کالاهای ایرانی هستند. عربستانی ها هندوانه ایران را به هر محصول مشابه دیگری از کشورهای دیگر ترجیح می دهند. حتی محصولات شوینده ایرانی در اکثر فروشگاه های ریاض و جده فروخته می شود و مشتریان پروپاقرصی هم دارد.
از این نظر در میان مصرف کنندگان عربستان کالاهای ایرانی خریدار زیادی دارد. در مورد فرش ایران هم محال است آنها به سراغ فرش های ساخت ترکیه و هند و چین بروند. در خانه هر ثروتمند عربستانی حتما فرش ایرانی وجود دارد.
آیا مفتی های عربستانی در مساجد این کشور تاکنون فتوا داده اند که مردم این کشور کالای ایرانی مصرف نکنند؟
فتوا برای مزاحمت شیعیان و ایرانی ها بسیار داده اند اما در مورد تحریم کالاهای ایرانی خیر، چراکه می دانند مصرف کنندگان عربستانی به فتواهای آنان در این زمینه گوش نمی دهند.
سطح مناسبات تجاری برخی کشورهای همسایه ایران با عربستان بسیار فراتر از حجم روابط ایران با این کشور است. مثلا امارات و عراق تجارتی بیش از 15میلیارددلار با عربستان سعودی دارند. این کشورها ممکن است که در مسیر بهبود مناسبات اقتصادی ایران و عربستان سنگ اندازی کنند؟
اینطور نیست. عربستان در حال حاضر خریدار کالاهای ایرانی است اما نه به طور مستقیم، عمده مواد و کالاهای ساخت ایران را از طریق کشور امارات وارد می کند. میوه تازه، میوه خشک، پسته، بادام، کشمش، زعفران، فرش، کالاهای بهداشتی و عسل عمده ترین کالاهایی است که از ایران به عربستان صادرات می شود.
در عربستان نقل وانتقال پول با ایران از طریق دوبی صورت می گیرد. من هرماه یک کانتینر پسته به عربستان می فرستم که پول آن را از طریق کانال های دیگر به ایران برمی گردانم.
بزرگ ترین صادرکننده پسته به عربستان پس شما هستید؟
نه افراد دیگری هم هستند که یکی از آنها تاجر ایرانی مقیم امارات است.
برای این فعال اقتصادی یک مساله کاملا شفاف و روشن است؛ در دوره ای که قرار داریم می توان درهای قفل شده مناسبات اقتصادی ایران و عربستان را باز کرد. اینکه چگونه این قفل باز می شود، مقدماتش را آقای عسگراولادی در رفت و آمد مقامات دو کشور می داند و البته گام اول را نیز باید طرف عربستانی بردارد.
روابط اقتصادی و بازرگانی ایران و عربستان به همان اندازه که در دولت های آقایان هاشمی و خاتمی رونق گرفت، در دولت های نهم و دهم رو به سردی گذاشت و حال در دولت آقای روحانی نشانه هایی از بهبود روابط اقتصادی میان دو کشور دیده می شود. این همه فرازونشیب در مناسبات اقتصادی ایران و عربستان را چگونه ارزیابی می کنید؟
روابط ایران با کشور عربستان همواره استراتژیک بوده است. پس از انقلاب اسلامی، عربستان اولین کشوری بود که دولت وقت در ایران اسلامی سعی در برقراری روابط با آن را داشت. مشکلات عدیده ای هم طی سال های پس از انقلاب بر روابط دوکشور اثرگذار بوده است. از جمله آنکه در مورد مساله حج و زوار ایرانی در این کشور پیشامدهایی اتفاق افتاد. پس از انقلاب اسلامی، اعزام زوار ایرانی به عربستان از 50هزارنفر در سال شروع شد و در حال حاضر به 90هزارنفر حاجی در سال رسیده است. بین 200هزارنفر تا 600هزارنفر نیز عمره به این کشور می فرستیم.
از این رو ارتباط توریستی- مذهبی وسیعی با این کشور داریم. در زمینه برقراری روابط اقتصادی و بازرگانی میان دو کشور نیز پس از انقلاب، کشور عربستان اولین هیات تجاری را به تهران اعزام کرد که رییس اتاق بازرگانی و صنعت جده،آقای شیخ اسماعیل ابو داوود ریاست آن هیات را برعهده داشت. وی ریاست اتاق بازرگانی اسلامی را نیز در دست داشت و تا همین چندسال پیش که وی درگذشت این سمت در اختیار او بود. به دنبال آمدن این هیات اقتصادی از عربستان به تهران، ایران نیز هیاتی 80نفره از تجار و بازرگانان خود را راهی ریاض کرد. به این ترتیب طی 10سال به طور مستمر هیات های تجاری دو کشور عربستان و ایران در رفت وآمد بودند.
بنابراین اساس روابط اقتصادی دو کشور برپایه مبادله هیات های تجاری و ایجاد بستری برای مذاکرات رودررو قرار گرفت و همچنین میان اتاق های بازرگانی ایران و ریاض پروتکل های مختلفی به امضا رسید. این در حالی بود که نمایندگان بخش خصوصی ایران به طور مستمر در نشست های سالانه اتاق بازرگانی اسلامی حضور پیدا می کردند. از این رو در مناسبات اقتصادی ایران و عربستان اتفاقات متنوع زیاد به چشم می خورد.
از میان کشورهای عربی، امارات متحده عربی و عراق بخش عمده ای از سهم تجارت ایران با کشورهای عرب نشین را از آن خود کرده اند. جایگاه عربستان در تعاملات اقتصادی ایران با کشورهای عربی چگونه است؟
کشور عربستان در میان کشورهای عربی سومین شریک تجاری ایران است اما در منطقه جزو پنجمین کشور شریک اقتصادی ایران محسوب می شود. کشورهای عراق و امارات متحده عربی نخستین شرکای تجاری ایران در میان کشورهای عربی هستند.
اما روابط اقتصادی ایران با کشورهای منطقه خلیج فارس همواره تحت تاثیر روابطمان با دوکشور این حوزه یعنی عراق و امارات متحده عربی بوده است. این دوکشور همیشه در صدر روابط اقتصادی و بازرگانی ایران بوده اند. در مورد کشور امارات متحده عربی، در 35سال اخیر همواره یکی از ستون های ارتباطی ایران در خلیج فارس، امارت نشین دوبی بوده است. ایرانی ها فعالیت های وسیعی در این امارت نشین داشته اند و کماکان نیز دارند. سرمایه گذاری های عظیم غیرمنقول ایرانی ها در دوبی به میلیاردهادلار می رسد.
بسیاری از برج هایی که در دوبی ساخته شده با کمک سرمایه گذاران ایرانی بوده است، با این حال بحران اقتصادی سال 2008میلادی که در اروپا رخ داد، خیلی طول نکشید که دامان اقتصاد دوبی را نیز گرفت و با سقوط قیمت املاک در این امیرنشین خلیج فارس وضعیت اقتصادی بسیاری از سرمایه گذاران ایرانی در این کشور نیز دچار بحران شد. حتی خیلی از ایرانی های سرمایه گذار در امارات دچار ورشکستگی شدند.
بنابراین روابط تجاری ایران در منطقه در درجه اول با کشور امارات متحده عربی است پس از این کشور عراق دومین کشوری است که حجم مبادلات ما در منطقه با این کشور بالاست. عراق همه نوع کالا از ایران می خرد در عین حال همه نوع کالایی نیز به ایران می فروشد. اگرچه این کشور تولیداتی برای فروش به ایران ندارد، اما کالاهای سایر کشورها را به ایران صادر می کند.
اما در حال حاضر، مشکلات پیش آمده از سوی داعش، بر حجم مناسبات بازرگانی دوکشور تاثیر منفی گذاشته است. در منطقه، پس از عراق، کشورهای افغانستان، چین و ترکیه بزرگ ترین شرکای تجاری ایران محسوب می شوند.
در ابتدای سخنان تان به «اتاق اسلامی» اشاره کردید. تاکنون ایران در این اتاق نقش محوری داشته است؟
در سال جاری نیز مسوولان ما در اجلاس اتاق اسلامی شرکت کردند. ریاست اتاق بازرگانی اسلامی نیز همواره در اختیار کشور عربستان بوده است. در زمان ریاست آقای علینقی خاموشی در اتاق بازرگانی ایران، سه مرتبه نایب رییسی اتاق اسلامی به ایران رسید. در زمان ریاست آقای نهاوندیان کرسی نایب رییسی اتاق اسلامی را به ایران ندادند. دلیل این اتفاق هم مسایل سیاسی بود و در این شرایط بود که رفته رفته روابط اقتصادی ایران و عربستان تحت تاثیر مناسبات سیاسی دوکشور روبه سردی گرایید به طوری که طی سه سال اخیر روابط ایران و عربستان در سردی کامل به سر برد. این سردی در روابط نیز به این دلیل بود که آقای احمدی نژاد سخنانی را در مجامع خارجی بیان می کرد که منجر به قهر مقامات عربستانی می شد.
در دوران سایر روسای جمهور ایران، این سردی در روابط با عربستان مشهود بود؟
رییس جمهور سابق ایران نتوانست حکام عربستانی را راضی نگه دارد برعکس آقای هاشمی رفسنجانی و آقای خاتمی که در طول دوران ریاست جمهوری خود روابط با عربستان را گرم نگه داشته بودند.
آقای هاشمی و پسران وی بارها به عربستان سفر کردند و اجازه ندادند مناسبات سیاسی و اقتصادی دوکشور تزلزل بیابد. در طول آن دوران، چندین مرتبه من به همراه وزیر بازرگانی دولت آقای هاشمی رفسنجانی در راس هیات اقتصادی به عربستان سفر کردیم. بالاترین مقامات این کشور نیز به میزبانی هیات های تجاری ایران می آمدند از این رو، سطح روابط سیاسی و اقتصادی دوکشور در بهترین شرایط خود قرار داشت. آقای هاشمی از احترام خاصی در میان مقامات کشور عربستان برخوردار بودند و حتی امروز نیز این جایگاه را حفظ کرده اند. در زمان ریاست جمهوری ایشان، در سفری که به عربستان داشتند، در مراسم نمازجمعه مدینه شرکت کرد. خطیب آن نمازجمعه پشت تریبون علیه ایران سخنانی ایراد کرد و به دنبال آن آقای هاشمی و تیم همراهشان جلسه را ترک کردند و در گوشه ای از محوطه نمازجمعه شروع به ادای فریضه کردند.
این اتفاق به گوش فهد پادشاه فقید عربستان رسید و باعث شد وی خطیب نمازجمعه مدینه را به مدت چندسال تبعید کند. اما روابط ایران و عربستان در دور دوم ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد قطع شد. در دور اول ریاست جمهوری وی روابط دو کشور در سطح خوبی برقرار بود اما در دور دوم که مصادف شد با پادشاهی ملک عبدالله که در زمان ریاست جمهوری آقایان هاشمی و خاتمی ولیعهد عربستان بود و روابط گرمی نیز با ایران داشت به دلیل عدم مدیریت صحیح آقای احمدی نژاد روابط دو کشور رو به سردی گذاشت.
نوع مراودات کالایی میان دوکشور شامل چه کالاهایی می شود؟
در حال حاضر تنها مواد غذایی و فرش از ایران به عربستان صادرات می شود و هیچ کالای دیگری به این کشور نمی رود. تجارت محصولات پتروشیمی ایران و عربستان نیز قطع شده است اگرچه ممکن است از طریق واسطه هایی مانند امارات، چین و هنگ کنگ این محصولات به عربستان صادر شود اما به طور مستقیم صادراتی نداریم.
عربستان یک واحد بزرگ پتروشیمی دارد که مثل پتروشیمی ما در ایران است. در منطقه دو واحد پتروشیمی مهم داریم؛ پتروشیمی ایران و پتروشیمی عربستان. روابط این دو واحد پتروشیمی مکمل هم بوده است. هرآنچه که عربستان در این واحد کمبود داشته است از طریق پتروشیمی ایران خریداری شده و بالعکس. با این حال، روابط اقتصادی دو کشور همواره بر پایه مواد غذایی، فرش و محصولات پتروشیمی قرار داشته است. در دوره ای، روابط بازرگانی دو کشور تا مرز دومیلیارددلار در سال نیز رسیده بود و حتی در یک سال این میزان با کمک پتروشیمی به سه میلیارددلار هم رسید. در حال حاضر این حجم از مناسبات به زیر یک میلیارددلار رسیده است و باید گفت که روابط اقتصادی دو کشور به طور کامل سرد است.
بسیاری از ایرانی ها در زمان دولت های آقایان هاشمی و خاتمی توانستند که اقامت عربستان را بگیرند. اما دولت این کشور تمام مجوزهای اقامت ایرانیان را باطل کرد و در حال حاضر به ایرانیان اقامت نمی دهند. حتی به ایرانی ها ویزای تجاری نمی دهند و تنها ویزای عمره داده می شود.
آیا ایرانی ها موفق شده اند در عربستان سرمایه گذاری کرده و کسب وکار به راه اندازند؟
ایرانی ها در عربستان سرمایه گذاری سبک کرده بودند و نه سنگین، مثلا چند کارگاه بسته بندی مواد غذایی در این کشور از سوی سرمایه گذاران ایرانی راه اندازی شده بود، چندین فرش فروشی بزرگ نیز در شهرهای مهم عربستان احداث شده بود. اتاق بازرگانی ایران نیز با احداث ساختمانی به عنوان مرکز تجاری ایران اقدام به سرمایه گذاری در این کشور کرده بود. این مرکز تجاری به مدت 12سال از سوی اتاق بازرگانی ایران اداره می شد اما در دولت آقای احمدی نژاد که مناسبات دو کشور تنزل کرد اداره این مرکز تجاری نیز با مشکلاتی مواجه شد. این در حالی بود که با رفتن آقای خاموشی از اتاق ایران، آقای نهاوندیان تمایلی به تداوم فعالیت این مرکز اقتصادی نداشت و به ناچار مرکز تجاری ایران در ریاض را واگذار کردیم.
روابط اقتصادی ایران با عربستان در دولت آقای هاشمی پایه گذاری شد، در اواخر دولت ایشان رشد پیدا کرد و تداوم رشد آن در زمان دولت آقای خاتمی نیز ادامه داشت و در زمان آقای احمدی نژاد به کمترین میزان خود رسید.
در نقطه مقابل، سرمایه گذاری عربستانی ها در ایران چگونه بوده است؟
سرمایه گذاران کشور عربستان تاکنون در ایران نیز حضور داشته اند اما حضور آنها به طور محرمانه بوده است. به این دلیل که از سوی حکومت عربستان مورد بازخواست قرار نگیرند بنابراین ترجیح می دهند که به صورت مخفیانه در ایران سرمایه گذاری کنند. عمده سرمایه گذاری عربستان در ایران نیز احداث مراکز تجاری، پاساژ و بخش مسکن بوده است. در همین زمینه می توان به «کارفور» اشاره کرد که سرمایه گذاری عمده این مرکز تجاری متعلق به عربستان است منتهی به نام شرکای ایرانی اقدام به سرمایه گذاری در ایران شد. در بخش معدن نیز عربستانی ها با مشارکت سرمایه گذارانی از کشور قطر در سطحی محدود در ایران سرمایه گذاری کرده اند که به دلیل محدودیت های حکومت این کشور، این بخش از سرمایه گذاری به نام شرکای ایرانی صورت گرفته است.
در حال حاضر و در دولت یازدهم این امیدواری حاکم است که سطح روابط اقتصادی ایران و عربستان بهبود یافته و شاهد بازگشت رونق به مناسبات تجاری دو کشور باشیم. شما تا چه اندازه نسبت به عادی شدن مناسبات و گرم شدن روابط اقتصادی دو طرف خوش بین هستید؟
در دولت یازدهم، مقامات دو کشور چراغ سبز بهبود روابط را برای یکدیگر روشن کرده اند. در این مدت، وزیرخارجه ایران ملاقاتی با مقامات کشور عربستان در جایی به غیر از دو کشور کرده بود و چندی پیش نیز مقامات این کشور آقای ظریف را برای دیدار دیگری دعوت کردند که وزیرخارجه ایران به دلیل تداخل با سفرهای دیگر دعوت عربستانی ها را نپذیرفت ولی چراغ سبزها برای برقراری روابط روشن شده است.
در این شرایط یک نکته وجود دارد؛ اینکه به لحاظ مناسبات دیپلماتیک، ابتدا باید مقامات کشور عربستان به ایران بیایند سپس از ایران به این کشور دعوت صورت بگیرد. تاکنون طی دو مرتبه مقامات دولت ایران به کشور عربستان رفته و ملاقات هایی با مقامات این کشور داشته اند ولی طرف های سعودی هنوز پاسخ بازدید مقامات دولت ایران را نداده اند.
چندی پیش ظاهرا از طرف کشور عربستان تقاضای سفر رییس جمهور ایران به این کشور شده بود.
طی چندماه اخیر، آقای روحانی از سوی مقامات کشور عربستان سعودی برای سفر به این کشور دعوت شده و ایشان هم قبول کرده اند اما وی این سفر را موکول به بعد کرده اند.
می دانید به چه دلیل این سفر تاکنون صورت نگرفته است؟
به همان دلیلی که درخصوص مناسبات دیپلماتیک عرض کردم و اینکه ابتدا مقامات کشور عربستان باید پاسخ چند سفر گذشته مقامات ایران را بدهند، سپس رییس جمهور ایران به این کشور سفر کند. به نظر من، آقای روحانی می تواند با دعوت از پادشاه عربستان به تهران قدم بزرگی در بازگشایی مناسبات دو کشور بردارد.
به هرحال، روابط ایران و عربستان در آستانه تغییر و تحول است و دولت یازدهم نیز علاقه مند به این گشایش است. بخش خصوصی ایران نیز موافق با گشایش در روابط اقتصادی دو کشور است. ما باید با عربستان به سمت تفاهمات بیشتر برویم.
طرف عربستان هم باید اشتیاقی به برقراری دوباره روابط اقتصادی با ایران داشته باشد. آیا این انگیزه وجود دارد؟
ایران و عربستان دو قدرت بزرگ در منطقه هستند. عربستان، کشوری است که بخشی از لوله های نفتی این کشور از منطقه خلیج فارس عبور می کند و برای حفاظت این مسیر، در منطقه خود را صاحب قدرت می داند.
نفتی که از منطقه خلیج فارس به سایر نقاط جهان می رود از هفت کشور منطقه عبور می کند؛ ایران، عربستان، عراق، کویت، قطر، بحرین و امارات متحده عربی. بنابراین منطقه خلیج فارس از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.
حال آنکه در منطقه خلیج فارس، ایران از عربستان دارای قدرت بیشتری است. ما بیش از دوهزارکیلومتر مرز مشترک در منطقه خلیج فارس داریم در حالی که کشور عربستان فقط 200 تا 300 کیلومتر دارای مرز مشترک در این منطقه است. پس ما باید روابطمان را اصلاح کنیم و دولت یازدهم هم درصدد آن است.
در سفر اخیر رییس جمهور ایران به «نیویورک» و حضور در اجلاس «سازمان ملل»، این گمانه زنی قوت داشت که در حاشیه این نشست ملاقاتی میان آقای روحانی و پادشاه عربستان صورت بگیرد. به نظر شما چه زمانی ممکن است این ملاقات انجام شود؟
ممکن است در یک کنفرانس بین المللی میان رییس جمهور ایران و پادشاه عربستان ملاقاتی صورت بگیرد که می تواند آغازی بر نقطه تفاهم میان دو کشور باشد. در سطح وزرای خارجی باب ملاقات و گفت وگو باز شده است و آقای ظریف و وزیرخارجه عربستان تاکنون دو تا سه مرتبه با یکدیگر ملاقات کرده اند. به اعتقاد من این ملاقات ها باید در جده و ریاض و تهران هم شکل بگیرد و منجر به استحکام روابط دو کشور شود.
همان طور که اشاره کردم، از زمان برسرکارآمدن دولت یازدهم در ایران، سیگنال های بهبود روابط از سوی عربستان ارسال شده است از جمله، افزایش ظرفیت حجاج ایرانی که 70هزارنفر در سال بود، امسال از سوی دولت عربستان به 90هزارنفر افزایش یافت و به این ترتیب، مقامات عربستان تا 20هزارنفر حجاج به ایران امتیاز داده اند. این در حالی است که ایران برای سال آینده درخواست افزایش اعزام حجاج به صدهزارنفر را داده است.
اینها چراغ سبزهایی است که دو طرف میان خود ردوبدل می کنند اما اساس برقراری مناسبات اقتصادی، توسعه روابط سیاسی است که تا به اینجا دو کشور در حوزه سیاسی برای بهبود روابط اعلام آمادگی کرده اند.
به نظر شما در صورت بهبود مناسبات سیاسی و در سایه آن روابط اقتصادی دو کشور، حجم تجارت دو طرف به چه میزان خواهد رسید؟
قطعا اگر روابط سیاسی دو کشور تسهیل شود حجم مناسبات تجاری دو طرف به دومیلیارددلار خواهد رسید.
برای شروع مجدد روابط اقتصادی، رقم اندکی نیست؟
چرا؛ اما عمده دادوستد ما با این کشور مواد غذایی و خوراکی است. عربستان کالاهای ساخته شده صنعتی را از چین خریداری می کند و به دلیل قیمت ارزان آن، ما نمی توانیم با چینی ها در بازار عربستان رقابت کنیم. در حال حاضر سطح مبادلات ایران و چین 44میلیارددلار است و میزان مراودات عربستان و چین به حدود 40میلیارددلار می رسد.
چالشی که ممکن است وجود داشته باشد، نگاه عربستان به عنوان بزرگ ترین کشور اهل تسنن به مصرف کالاهای بزرگ ترین کشور شیعی مذهب یعنی ایران است. آیا در عربستان روی مصرف کالاهای ایران حساس نیستند؟
خیر آنها کالاهای مصرفی ما به خصوص مواد غذایی ایران را می خواهند. حتی اهل تسنن عربستان بیشتر از شیعیان این کشور خواهان کالاهای ایرانی هستند. عربستانی ها هندوانه ایران را به هر محصول مشابه دیگری از کشورهای دیگر ترجیح می دهند. حتی محصولات شوینده ایرانی در اکثر فروشگاه های ریاض و جده فروخته می شود و مشتریان پروپاقرصی هم دارد.
از این نظر در میان مصرف کنندگان عربستان کالاهای ایرانی خریدار زیادی دارد. در مورد فرش ایران هم محال است آنها به سراغ فرش های ساخت ترکیه و هند و چین بروند. در خانه هر ثروتمند عربستانی حتما فرش ایرانی وجود دارد.
آیا مفتی های عربستانی در مساجد این کشور تاکنون فتوا داده اند که مردم این کشور کالای ایرانی مصرف نکنند؟
فتوا برای مزاحمت شیعیان و ایرانی ها بسیار داده اند اما در مورد تحریم کالاهای ایرانی خیر، چراکه می دانند مصرف کنندگان عربستانی به فتواهای آنان در این زمینه گوش نمی دهند.
سطح مناسبات تجاری برخی کشورهای همسایه ایران با عربستان بسیار فراتر از حجم روابط ایران با این کشور است. مثلا امارات و عراق تجارتی بیش از 15میلیارددلار با عربستان سعودی دارند. این کشورها ممکن است که در مسیر بهبود مناسبات اقتصادی ایران و عربستان سنگ اندازی کنند؟
اینطور نیست. عربستان در حال حاضر خریدار کالاهای ایرانی است اما نه به طور مستقیم، عمده مواد و کالاهای ساخت ایران را از طریق کشور امارات وارد می کند. میوه تازه، میوه خشک، پسته، بادام، کشمش، زعفران، فرش، کالاهای بهداشتی و عسل عمده ترین کالاهایی است که از ایران به عربستان صادرات می شود.
در عربستان نقل وانتقال پول با ایران از طریق دوبی صورت می گیرد. من هرماه یک کانتینر پسته به عربستان می فرستم که پول آن را از طریق کانال های دیگر به ایران برمی گردانم.
بزرگ ترین صادرکننده پسته به عربستان پس شما هستید؟
نه افراد دیگری هم هستند که یکی از آنها تاجر ایرانی مقیم امارات است.
منبع: روزنامه شرق
نظر شما :