گره مذاکرات هسته ای در پذیرش قاعده برد - برد است
چرا تمدید مذاکرات و توافق نه ؟
دیپلماسی ایرانی – سارا معصومی : در هجدهمین روز از ماه جولای دیگر بر تمام اهالی رسانه و تحلیل گران حاضر در هتل کوبرگ وین مسلم شده است که ایران و 1+5 در مسیر تمدید برنامه اقدام مشترک گام برمی دارند.ایران و شش کشوری که مقابل تهران در وین نشسته اند با استناد به بندی که در برنامه اقدام مشترک مصوب 3 آذر 1392 ، قید شده بود خود را برای ادامه ماراتن مذاکرات تا 3 آذر سال جاری یا به بیان دیگر سالروز امضای برنامه اقدام مشترک مهیا می کنند. در متن برنامه اقدام مشترک در ابتدای بند مربوط به عناصر گام اول ، آنچه که امروز در وین جاری است پیش بینی شده بود:" گام اول دارای دوره زمانی شش ماهه خواهد بود و با توافق متقابل قابل تمدید می باشد" .
ایران و 1+5 در حالی از ضرب الاجل زمانی 20 جولای عبور خواهند کرد که شش دور مذاکراتی که از 31 دی ماه سال گذشته تا به امروز در جریان است به نوعی امضای برنامه اقدام مشترک در دقیقه نود را به محتمل ترین گزینه تبدیل کرده بود. اگر تا پیش از امضای برنامه اقدام مشترک مذاکره میان ایران و امریکا در قالب دو جانبه به تابویی در حال شکستن تبدیل شده بود در این بازه زمانی شش ماه ایران و امریکا درست مانند ایران و هر عضو دیگری از اعضای گروه 1+5 مقابل هم نشسته و به بیان دیدگاه های خود بی واسطه ای از جنس اروپا یا چین و روسیه پرداخته اند. با اینهمه اکنون پرسشی که ذهن بسیاری از حاضران در وین و منتظران توافق در تهران و واشنگتن را به خود مشغول کرده این است که چرا تمدید و توافق نه ؟
زمانی که ایران و 1+5 در بامداد روز یکشنبه 3 آذر ماه 92 در دفتر سازمان ملل در ژنو مهر خود را بر پای برنامه اقدام مشترک کوبیده و مقابل دوربین خبرنگاران دوشادوش هم ایستادند همگان به این باور عمومی رسیده بودند که زمان زورگویی سیاسی یک طرف و امتیازدهی طرف مقابل به پایان رسیده است. آنچه که در بند بند برنامه اقدام مشترک لحاظ شده بود ، اقدام های گام به گام طرفین و نه یک گام از یک سو و دو گام از سوی طرف مقابل بود. بر اساس برنامه اقدام مشترک ایران در مرحله اولیه به مدت شش ماه فرصت داشت تا به جهانیان اثبات کند که به دنبال تولید و توسعه تسلیحات هسته ای نیست.از سوی دیگر طرف مقابل هم باید معادله ای برای لغو تحریم های چندجانبه و یک جانبه ای بیابد که در چند سال گذشته بر ایران به شدید ترین شکل ممکن تحمیل شده است. شاید بر اساس همین منطق بود که هدف از مذاکره میان ایران و 1+5 و صدور بیانیه های مشترک پس از چندین سال مذاکره بی ثمر به صریح ترین شکل ممکن در نخستین بند برنامه اقدام مشترک قید شد : " هدف این مذاکرات رسیدن به یک راه حل جامع مورد توافق و بلند مدت است به نحوی که تضمین کند برنامه هسته یی ایران کاملاً صلح آمیز باقی خواهد ماند. ایران اعلام می نماید تحت هیچ شرایطی به دنبال دستیابی یا گسترش سلاح هسته یی نیست. راه حل جامع مذکور مبتنی بر این اقدامات اولیه بوده و به یک گام نهایی منجر خواهد شد که دوره زمانی آن مورد توافق قرار گرفته و به رفع نگرانی ها می انجامد."
پس از انتشار متن برنامه اقدام مشترک بود که مشاجره ای بر سر داده و گرفته های هرکدام از طرفین در این برنامه بر سر زبان ها افتاد. آیا ایران از مواضعی که از سال 2003 تا 2013 بر انها تاکید کرده بود کوتاه امده است؟ آیا ایالات متحده با وعده کاهش تحریم ها در حقیقت در برابر خواسته های هسته ای ایران زانو زده است؟ آیا دولت جدید به ریاست مردی که از اعتدال در روابط بین المللی سخن می گوید می رود تا پیچیده ترین پرونده هسته ای بر روی میز آژانس بین المللی انرژی هسته ای را که درگذر سال ها رنگ و بوی سیاسی به خود گرفته است ، به آسان ترین شکل ممکن و امتیازدهی های رنگین حل و فصل کند؟ انتقادها از برنامه اقدام مشترک در داخل ایران به دعوت چندین باره از وزیر امور خارجه ایران برای حضور در کمیسیون امنیت ملی و سیاسی خارجی مجلس شورای اسلامی منتهی شد. در سوی دیگر این ماجرا هم باراک اوباما رئیس جمهور دموکراتی از ایالات متحده ایستاده بود که باید منتقدان جمهوری خواه خود را به دلایل مذاکره با ایران بر سر پرونده هسته ای قانع می کرد. هر دو طرف این دوئل سیاسی تاکید داشتند که برگ برنده در پایان بازی در اختیار انها خواهد بود اما آنچه که ادامه این روند را به نوعی منطقی تر جلوه داد و مانع از فروپاشی این مذاکرات شد این بود که هم ایران و هم اعضای 1+5 به خوبی می دانند که این قرارداد در حقیقت باید به نتیجه ای برد – برد منتهی شود و لاغیر.
محمد جواد ظریف پیش از عزیمت به وین برای حضور در محل مذاکرات در موعد 20 جولای مقدمات برای رسیدن به توافق را فراهم کرد . وی در پیام ویدیوئی که در صحن وزارت امور خارجه ایران گرفته شده بود تاکید کرد که ایران و 1+5 می توانند توافقی تاریخی را رقم بزنند. علاوه بر این وزیر امور خارجه ایران در گفتگوهای خود با رسانه های غربی به صراحت اعلام کرده است که این تحریم نبود که ایران را به پای میز مذاکره کشاند بلکه اراده جمعی در ایران بر حل و فصل پرونده ای متمرکز شده است که می تواند به بهبود رابطه میان تهران و جامعه جهانی منتهی شود. به نظر می رسد که با عبور طرفین از فضای برنامه اقدام مشترک و نزدیک شدن به ضرب الاجل زمانی 20 جولای ، بر میزان زیاده خواهی های طرف مقابل در برابر ایران هم افزوده شده است. گفته می شود که اصلی ترین گره های موجود در مذاکرات هسته ای بحث ظرفیت غنی سازی ایران و البته دوره اعتمادسازی است که با پایان آن جامعه جهانی با ایران به عنوان عضوی معمولی که معاهده منع تکثیر تسلیحات هسته ای را امضا هم کرده است برخورد خواهد کرد. وزیر امور خارجه ایران برای پایان دادن به فضاسازی های منفی در خصوص امار و ارقامی که از سوی ایران به عنوان سقف و کف مطالبه ها در مذاکرات مطرح می شود برای نخستین بار در گفتگو با نیویورک تایمز آنچه که خواست و نیاز عملی ایران است را مطرح کرد. بر اساس گام آخر که در برنامه اقدام مشترک پیش بینی شده بود آنچه که تهران در پایان راه از ان برخوردار خواهد بود کاملا شفاف و مشخص است :" گام نهایی باید متضمن یک برنامه غنی سازی باشد که توسط طرفین تعریف می گردد، برنامه ای که شاخصه های آن با موافقت طرفین و منطبق با نیازهای عملی، با محدودیت های مورد توافق در خصوص دامنه و سطح فعالیت های غنی سازی، ظرفیت غنی سازی، محل هایی که در آن غنی سازی انجام می شود و ذخایر اورانیوم غنی شده برای دوره زمانی که مورد توافق قرار می گیرد، تعیین می گردد." کلمه نیازهای عملی که در متن این برنامه قید شده است امروز به سوژه ای برای اختلاف میان ایران و طرف های مقابل تبدیل شده است.
ایران با توجه به تعداد سانتریفیوژهایی که در اختیار دارد تاکید می کند که در سال 2021 که قرارداد تامین سوخت تهران از سوی روس ها به پایان می رسد، باید قادر به تامین سوخت مورد نیاز خود برای نیروگاه های بوشهر ؛ اراک و تهران باشد . این در حالی است که طرف غربی اصرار دارد که ایران می توان به عنوان روندی اعتمادساز این سوخت را همچنان و پس از آن تاریخ هم از کشوری ثانی مانند روسیه تامین کند. ایران مذاکره با روس ها برای تامین این سوخت را آغاز کرده اما تهران با تجربه ای که در عدم پایبندی اروپایی ها به تعهدات تامین سوخت در گذشته دارد تاکید می کند که تمام تخم مرغ های خود را در سبد یک کشور اعم از روسیه یا یک کشوری اروپایی نخواهد گذاشت. علاوه بر این ایرانی ها هنوز فراموش نکرده اند که این روسیه بود که موشک های اس 300 را بنابرقرارداد منعتقد شده میان تهران و مسکو به این کشور تحویل نداد و هنوز هم بحث دریافت غرامت از این کشور هم ادامه دارد . در حالی که غربی ها اعتقاد دارند که ایران بنا بر گفته خود به 190 هزار سو غنی سازی در سال 2021 نیاز دارد ، غربی ها این تعداد را بسیار فراتر از حدی می دانند که قابل مذاکره است .ارقام در حالی به پررنگ ترین مساله مورد اختلاف میان ایران و 1+5 تبدیل شده اند که اصلی ترین سوال اینجاست که اگر قرار است پس از یک بازه زمانی اعتماد سازی ایران به عضوی معمولی از ان پی تی تبدیل شود ، چرا باید تن به محدودیت های ارقام و عددی مد نظر امریکا و اروپا بدهد ؟ علاوه بر این ایران اعتقاد دارد که برای کاهش نگرانی های غرب در خصوص زمان گزیر هسته ای راهکارهای دیگری نظیر نزدیک به صفر نگاه داشتن ذخیره اورانیوم غنی سازی شده ایران نیز وجود دارد.
محمد جواد ظریف در گفتگو با سی ان ان در پاسخ به این سوال که ایران چه راهکاری برای اثبات صلح امیز بودن برنامه خود دارد گفت:" این موضوع به خطوط قرمز خودسرانه و ارائه اعداد و ارقام دلبخواه نیازی ندارد. ما به روش هایی علمی نیاز داریم که نشان دهد برنامه هسته ای ایران بر نیازهای عملی این کشور استوار است و این چیزی است که ما آن را سر میز قرار داده ایم."
در خصوص زمان مدنظر برای دوره اعتماد سازی هم در حالی که مقام های هیچ کدام از طرفین رقم خاصی را پیشنهاد نمی کنند اما یک مقام امریکایی چندی پیش اعلام کرده بود که عدد این سال باید دو رقمی باشد. شاید بر همین اساس بود که برخی تندورهای امریکایی از بازه زمانی 20 ساله خبر می دهند . شواهد امر حاکی از این است که مطلوب ایران در این خصوص چیزی کمتر از ده سال است.
در چند ماه اخیر همواره این ادعا از سوی تندروهای امریکایی و البته لابی اسرائیلی مطرح بوده است که توافق نکردن با تهران بهتر از توافق بد است. امروز آنچه در وین جاری است به گفته محمد جواد ظریف که در گفتگو با سی ان ان مطرح شد این است که طرفین درباره توافق قابل انجام یا توافق پایدار صحبت می کنند. شاید اصلی ترین دغدغه امریکایی ها در پای میز مذاکره با ایران پاسخی است که باید به مخالفان خود در کنگره بدهند، اما سوال اینجاست که آیا منتقدان اوباما به دنبال معامله ای نیستند که در آن قاعده برد – برد زیر پا گذاشته شده باشد؟
تمدید مذاکرات هسته ای میان ایران و 1+5 بی شک بهترین سناریویی نبود که تیم هسته ای ایران پیش از عزیمت به وین برای اغاز ششمین دور از مذاکرات انتظار آن را می کشیدند. بازگشت به تهران و سخن گفتن از تمدید بی شک در راس هرم ذهنی مذاکره کنندگانی قرار نداشت که در تمام موضع گیری های خود تاکید کرده اند که ایران نه از سر اجبار و نه از سر مشکلات اقتصادی حاضر به مذاکره شده است. تهران و 1+5 از امروز تا چهار ماه دیگر تمام تلاش خود را برای زنده نگاه داشتن برنامه اقدام مشترک و پایان دادن به اختلاف ها به کار خواهند گرفت. شاید سپتامبر به ماه تاریخی تبدیل شود که امضای توافقنامه جامع در آن صورت بگیرد و شاید تکه های این پازل در واپسین هفته های منتهی به نوامبر در کنار هم قرار بگیرند اما آنچه که در هر مذاکره ای حرف نخست را می زند این است که تمایل دو طرف برای تعامل بر میل آنها برای تقابل برتری داشته باشد. محمد جواد ظریف می گوید که نشانه هایی دال بر وجود این حس مثبت در تمام طرفین دیده می شود. آنچه امروز می تواند دو طرف را به امضای توافقنامه ای تاریخی نزدیک کند پذیرش این حقیقت از سوی همگان است که مذاکره با ایده ال هایی در ذهن آغاز و با پذیرش منطقی گام هایی که عملی است به پایان می رسد.هیچ کدام از طرفین نمی توانند با آرزوی در دست داشتن برگ برنده و باخت دیگری این اتفاق تاریخی را رقم بزنند. صلح زمانی جایگزین جنگ می شود که در پایان، دست همگان به عنوان برنده بالا برده شود.
نظر شما :