نگاهی به جدال عبدالله عبدالله با احمدزی در افغانستان
انتخاباتی که جرقه بحران داخلی شد
دیپلماسی ایرانی: نگرانی در مورد روند برگزاری انتخابات در افغانستان پیش از برگزاری به وجود آمد. آن زمان که نامزدهای انتخاباتی خواستار حضور نهادهای بین المللی و تشکیل کمیسیون مستقل انتخابات به منظور نظارت بر آرا بودند. تجربه دور دوم ریاست جمهوری حامد کرزی که به گفته عبدالله عبدالله نشان از تقلب گسترده داشت، حاکی از این بود که عملکرد دولت و شخص کرزی به منظور حفظ قدرت با وجود حضور یکی از نزدیکان در منصب ریاست جمهوری، فرایند را به سمت تقلب گسترده پیش خواهد برد. اتفاقی که پس از کشیده شدن انتخابات به دور دوم با اعلام عبدالله عبدالله و اسنادی که او در خصوص بروز تقلب منتشر کرد، رنگ و بوی واقعی به خود گرفت. پافشاری عبدالله عبدالله بر وجود تقلب گسترده در انتخابات سرانجام کمیسیون انتخابات را بر آن داشت که مهر تایید بر آن بزند. این اتفاق در حالی روی می دهد که ماه آینده دوره چهارساله حامد کرزی به پایان خواهد رسید و باید قدرت به شخص دیگری واگذار شود. اکنون افغانستان بر دوراهی تعیین نامزد نهایی است. شاید زمان برای برگزاری انتخابات مجدد فراهم نباشد که این امر زمینه ماندن حامد کرزی در قدرت تا زمان تعیین راهی به منظور تعیین رییس جمهور جدید را مهیا می کند. راه حل تعامل سیاسی گزینه دیگر پیش روی افغانستان است. اما نکته اینجاست که در صورت برون آمدن نام هر یک از نامزدهای انتخاباتی از گردونه تعامل سیاسی، با واکنش و عدم پذیرش نامزد دیگر رو به رو شود. اگر هم فرد دیگری مشخص شود، شاید هیچ یک از نامزدهای انتخاباتی آن را نپذیرند. چالش پیش آمده می تواند پیامدهایی برای امنیت و ثبات افغانستان در پی داشته باشد. از سویی طالبان که پیش از برگزاری انتخابات نسبت به برگزاری آن هشدار داده، سعی خواهد کرد در روند انتخاب رییس جمهور اخلال ایجاد کند تا از این فرصت به نفع خود بهره ببرد.برای بررسی اوضاع کنونی افغانستان، گفت وگویی با محمدرضا فرقانی سفیر سابق ایران در ترکمنستان و کارشناس مسایل آسیای میانه داشتیم که متن آن به شرح زیر است :
شواهد نشان می دهد که انتخابات ریاست جمهوری افغانستان براساس تعامل قانونی به انجام نخواهد رسید. چون تلاش برای حل تنش های انتخاباتی براساس تعامل سیاسی در حال جریان است. چرا در انتخابات سال 2009 میلادی در افغانستان و همچنین انتخابات سال جاری ما شاهد بروز چنین مشکلی در افغانستان بودیم؟
متاسفانه به دلیل وجود شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خاص حاکم بر افغانستان، زمینه لازم برای برگزاری انتخابات آزاد و شفاف وجود ندارد. تمامی کارشناسان و آگاهان به مسایل افغانستان به این موضوع اذعان دارند. اما اقدامی که در سومین دور از انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان صورت گرفت، فراتر از عدم شفافیت های طبیعی و مرسوم در جامعه افغانستان بود. تقلب های بسیار گسترده و سازماندهی شده توسط عوامل کمیسیون انتخابات و هچنین عوامل خارج از این کمیسیون صورت گرفت که منجر به اعتراض های شدید آقای عبدالله عبدالله نسبت به این روند و پافشاری نسبت به ابطال آرا شد. در نهایت کمیسیون انتخابات نیز تقلب را پذیرفت. تا به الان انتخابات افغانستان راه حل قانونی خود را از دست داده است و تنها راه باقی مانده، راه حل سیاسی است. بر اساس قوانین افغانستان در صورت بروز تقلب گسترده و تایید آن، باید آرا باطل و انتخابات جدید برگزار شود اما با توجه به اینکه دوره ریاست جمهوری آقای حامد کرزی در ماه آینده به پایان می رسد و حتما باید تفویض قدرت صورت گیرد، و از طرفی چون زمان کافی برای برگزاری انتخابات جدید نیست، بنابراین تمایل به حل موضوع از طریق سیاسی بیشتر است.
تاثیر برگزاری انتخابات با شائبه تقلب و ترس از روی کار آمدن دولتی که شاید مشروع نباشد چه تاثیری بر افکار عمومی مردمی خواهد گذاشت که با وجود تهدیدهای طالبان در پای صندوق های رای حاضر شدند.
بحران بی اعتمادی بین گروه های سیاسی، اقوام و قبال مختلف افغانستان ریشه ای بس عمیق و طولانی داشته و در طول تاریخ این کشور همواره بوده است. اما در مقاطعی، به صورت آتش زیر خاکستر و در مقاطعی هم مانند این دوره سرباز زده و به اوج خود رسیده است. متاسفانه بر خلاف آنچه تصور می شد انتخابات نتوانست همبستگی ملی را بین اقوام کشور به منظور عبور افغانستان از بحران ایجاد کند، اما عملکرد بخشی از سیاستمداران و بزرگان برخی اقوام متاسفانه گلوله ای را به انبار باروت بحران و بی اعتمادی شلیک کرد. به نظر می رسد هنوز جامعه افغانستان شرایط لازم برای برقراری اعتماد ملی و ایجاد ثبات گسترده و آرامش لازم را پیدا نکرده است. به همین دلیل به نظرم دولت افغانستان و آقای کرزی پایه اصلی قضیه و نقش آنان بسیار بارز و شاخص است. چناچه موضوع ریاست جمهوری افغانستان از طریق انتخابات حل نشود، پروسه سیاسی مدت زمانی را در بر خواهد گرفت و به مداخله های بیشتر قدرت های منطقه ای و بین المللی در امور داخلی خواهد انجامید و یک دوره بی ثباتی و عدم اجرای قانون را به دنبال خواهد داشت. این امر موجب می شود که آقای کرزی و طرفدرانش بهانه لازم برای ماندن در قدرت به صورت غیرقانونی را داشته باشند. این فرصتی است که آقای کرزی و طرفدارانشان برای ماندن در قدرت ایجاد می کنند.
کمیسیون مستقل انتخابات موضوع تقلب در انتخابات را که از سوی عبدالله عبدالله مطرح شده بود، تایید کرد. تا چه حد مساله دخالت کرزی در روند برگزاری انتخابات و شمارش آرا قابل تایید است؟
نمی توان به صورت مشخص اذعان کرد که شخص آقای کرزی نقش و دخالتی داشته باشد. روندی که دولت افغانستان از ابتدای برگزاری انتخابات در پیش گرفته بود و همچنین حمایت های آقای حامد کرزی و زلمی رسول از عبدالله عبدالله بسیار مشکوک بود. زیرا آقای کرزی یک پشتون بوده و حمایت از عبدلله به عنوان یک نامزد غیرپشتون برای کارشناسان جای تعجب داشت. به نظر می رسد آنها روندی را مدیریت کردند که در سایه آن علاوه بر غیرشفاف برگزار شدن انتخابات، شائبه تقلب از طرف دولت را نیز برطرف کنند. در حالی که عوامل دولت و شخص کرزی عملا از اشرف غنی احمد زی حمایت می کردند اما در ظاهر و تبلیغات اینگونه نبود. تناقض در رفتار شائبه نقش آفرینی کرزی و دولتش را تقویت می کند. از این رو با توجه به حضور عواملی از دولت در کمیسیون انتخابات و همچنین بازی سیاسی فریبکارانه که انجام دادند، نقش آقای کرزی در عدم شفافیت و تقلب وسیع قابل طرح و بررسی است.
سناتور جان مک کین و لینزی گراهام، برای کمک به حل بحران انتخابات افغانستان به کابل سفر کرده و با دکتر عبدالله عبدالله و اشرف غنی احمدزی دیدار و گفتگو کرده اند. چرا با وجود حضور مقام هایی از سازمان ملل ، آمریکایی ها با اعزام سناتورهای خود وارد بازی شده اند؟
آمریکا نه تنها در این مرحله بلکه پیش از برگزاری انتخابات نیز به وسیله عوامل خود به مداخله مستقیم در امور انتخابات و مهندسی آن می پرداخت. به عنوان مثال آقای زلمی خلیل زاد، سفیر سابق آمریکا و نماینده ویژه در امور افغانستان که یک افغانی و از قوم پشتون است، از مدت ها قبل وارد افغانستان شده و حضور مستمری در این کشور به منظور اجرای سیاست های آمریکا در امور انتخابات داشت. همینطور آقای علی احمد جلالی وزیر کشور پیشین با توجه به سمپاتی و تمایل شدیدی که به آمریکا دارد، در کنار زلمی خلیل زاد در مهندسی کردن انتخابات و اجرای طرح های آمریکایی در انتخابات افغانستان نقش داشته است.
حضور سناتورهای آمریکا که به تازگی با سفر به این کشور سفر کرده یا با اظهارنظرهای مستقیم در امور انتخابات افغانستان مطالبی را مطرح کرده اند، نیز دال بر گسترده شدن حضور آمریکایی ها در امر انتخابات است. بررسی پیشینه فعالیت های عوامل آمریکایی در انتخابات افغانستان نشان می دهد که آنها به دنبال حاکم کردن یا روی کار آمدن یک رییس جمهور از قوم پشتون هستند؛ زیرا تمامی عوامل یا پشتون بوده یا آمریکایی ها توسط پشتون ها تغذیه فکری و اطلاعاتی می شدند. به همین دلیل از به قدرت رسیدن آقای عبدالله به عنوان رییس جمهور قانونی جلوگیری می کنند. چون عبدالله عبدالله یک فرد مستقل و ملی و دارای دیدگاهی متفاوت برای اداره کشور است. از طرفی عبدالله عبدالله وابسته به قوم تاجیک است و در رقابت های قومی هرگز به ریاست جمهوری رسیدن یک تاجیک برای پشتون ها مورد پذیرش نیست. تمامی عوامل داخلی با حمایت های سیاستمداران آمریکایی دست به دست هم دادند تا صحنه به گونه ای پیش برود که در نهایت عبدالله عبدالله به قدرت نرسد و یک پشتون سرکار بیاید. همین روند را در دور دوم ریاست جمهوری حامد کرزی شاهد بودیم که در آن مرحله تقلب گسترده ای صورت گرفت اما عبدالله عبدالله به دلیل که نمی خواست بحران افغانستان در شرایطی که جامعه این کشور در مرحله گذار از بحران است،تشدید شود از خود گذشتگی و از دور دوم کناره گیری کرد. این بار همان سناریو تکرار شد اما با این تفاوت که دیگر عبدلله عبدالله حاضر نبود که تقلب وسیع در انتخابات را بپذیرد.
برخورد احتمالی طالبان با رویدادهای پیش آمده چه خواهد بود؟ این درحالی است که طالبان از پیش از انتخابات نسبت به عدم برگزاری و دخالت در روند برگزاری هشدار داده بود. اگر آنها رخنه های امنیتی را کشف کرده یا از شیوه های امنیتی آگاه شده باشند، می توانند تاثیرات بیشتری بر روند انتخابات بگذارند؟
طالبان یک نیروی سیاسی و نظامی پشتون ها در افغانستان بوده، هستند و خواهند بود. طالبان چه آن زمان که کار خود را شروع کرده و از پاکستان به افغانستان آمدند و چه آن زمان که زمام امور را به دست گرفتند و در نهایت توسط آمریکایی ها و نیروهای بین المللی نیز سرنگون شدند، به عنوان یک نیروی قوم گرای پشتون عمل کردند. طالبان همواره پیش از برگزاری انتخابات به گونه ای عمل می کرد تا یک پشتون بر سر کار بیاید. اشرف غنی احمد زی رابطه نزدیکی با طالبان دارد. با وجود اینکه یک فرد سکولار، روشنفکر و وابسته به دیدگاه های لیبرالیسم غربی و از نزدیکان آمریکا به شمار می آید اما شدیدا با طالبان در ارتباط است. او در مقاطعی از طالبان حمایت کرده و واسط ارتباط طالبان با آمریکا نیز بوده است. بنابراین اگر روند به نحوی پیش برود که عبدالله رییس جمهور شود، به طور حتم طالبان به عنوان یک نیروی قوم پشتون، با اتحاد و ائتلاف با اشرف غنی احمد زی و دیگر سران قوم پشتون، نا امنی گسترده ای را ایجاد و به بحران نظامی دامن خواهد زد. این مساله ای است که نگرانی همه محافل منطقه ای و بین المللی و حتی داخل افغانستان را تشدید می کند.
عدم مشروعیت کافی دولتی که بعد از کرزی بر سرکار می آید و با توجه به اینکه افغانستان با مشکلات امنیتی و تروریسم و مسایل اقتصادی و همچنین خروج نیروهای نظامی آمریکا مواجه است چه پیامدهای منفی می تواند برای آینده افغانستان داشته باشد؟
به نظر می رسد اگر نتیجه تصمیم گیری در این دوره چه بر اساس پروسه سیاسی یا قانونی باشد، بحران افغانستان را تشدید خواهد کرد. زیرا وضعیتی پیش آمده که به طور حتم هر یک از دو نامزد حضور دیگری در سمت ریاست جمهوری را نخواهد پذیرفت. اشرف غنی احمد زی خود را پیروز انتخابات بر اساس اعلام کمیسیون انتخابات و آمارهای اولیه می داند. در مقابل عبدالله عبدالله نیز تقلب در انتخابات را اعلام کرده که مورد پذیرش قرار گرفته است. به همین دلیل عبدالله نمی تواند بپذیرد که احمد زی رییس جمهور شود. اگر پروسه سیاسی بخواهد کسی غیر از این دو نامزد را انتخاب کند، در این صورت شاید مورد پذیرش هیچ یک از طرفین نباشد. بر این اساس پیش بینی می شود پروسه سیاسی طبق مکانیزم لویی جرگه خواهد بود که به صورت سنتی شخص اول کشور را تعیین می کند. در طول تاریخ نیز لویی جرگه همواره از بین قوم پشتون یک نفر را به عنوان رییس کشور تعیین کرده است. بنابراین این هم نمی تواند مورد پذیرش بسیاری از اقوام و قبایل افغانستان باشد.
آیا اعلام نتیجه و عدم رضایت یک طرف می تواند به بروز جنگ داخلی در افغانستان منتهی شود؟
پیش بینی می شود هر نتیجه ای که اعلام شود، جز دامن زدن به بحران نا امنی و عدم ثبات پس از دوران حامد کرزی چیز دیگری نخواهد بود. متاسفانه روند اوضاع به گونه ای ترسیم و پیش برده شده که چیزی به جز آتش جنگ داخلی در افغانستان که سال هاست مردم این کشور درگیر آن هستند، نخواهد بود. همینطور زمینه برای مداخلات خارجی ها به ویژه قدرت های فرامنطقه ای به بهانه کنترل اوضاع و بحران افغانستان تشدید خواهد شد. شاید وضعیتی را شاهد باشیم که یک بار دیگر نیروهای غربی و آمریکایی به صورت گسترده در افغانستان حضور مجدد پیدا کنند.
فضایی در داخل افغانستان وجود دارد مبنی بر حمایت ایران از آقای عبدالله و با توجه بحران سیاست داخلی پیش آمده و اینکه یک طرف مساله هم عبدالله است آیا ایران میانجیگری در این زمینه داشته است؟
جمهوری اسلامی ایران در طول برگزاری انتخابات نسبت به کشورهای منطقه ای و بین المللی کمترین دخالت را در اوضاع انتخابات داشته است. اتهام حمایت از آقای عبدالله که به ایران نسبت داده می شود، چیزی جز سابقه نگاه به گذشته نیست. چرا که در گذشته آقای عبدالله به عنوان یکی از مقامات مسئول و رده بالای مقاومت افغانستان در برابر طالبان ، مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران بوده و در ایران به منظور کارهای سیاسی و روابط خارجی مقاومت حضور داشته و پیگیر امور بوده است. هرچند که عبدالله مدت ها در ایران حضور داشته به عنوان یکی از شخصیت های مقاومت در برابر طالبان مورد حمایت ایران بود، اما ایران در این انتخابات سیاست کاملا بی طرفی را داشت و از هیچ یک از طرفین انتخابات حمایت سیاسی یا غیرسیاسی نداشت. فکر می کنم هدف از برجسته سازی اتهام حمایت ایران از عبدالله ایجاد نگرانی در آمریکا و غرب است.
با توجه به اینکه آقای احمدزی تمایل بیشتری به عربستان داشته و روی خوش به ایران نشان نداده، در صورت پیروزی او تبعات این انتخاب برای ایران چه خواهد بود؟
سیاست جمهوری اسلامی ایران در افغانستان طی سه دهه گذشته بیانگر سیاست کاملا درست و مثبت بوده که قابل دفاع است. حتی به گونه ای غربی ها و آمریکایی هم سیاست های حمایتی ایران از جبهه مقاومت در برابر طالبان را بعدها ستودند. در حال حاضر هم اگر کسی یا کسانی مانند اشرف غنی احمد زی که شدیدا مورد حمایت آمریکا، عربستان، پاکستان و غربی ها است، رییس جمهور شود، به طور حتم ایران با در نظر گرفتن سیاست منطقی، ضمن اینکه موضوع را نخواهد پذیرفت اما با آن به صورت منطقی و واقع بینانه برخورد خواهد کرد.
انتشار اولیه : یکشنبه 15 تیر 1393/ باز انتشار : شنبه 21 تیر 1393
نظر شما :