دگردیسی القاعده
نویسنده:نصرت الله تاجیک*
اعتماد: داعش آغاز و پایان دگردیسی القاعده نیست ولی نسخه جدید و شکل گیری موجود ناقص الخلقه یی است که در رحم تحولات و دگرگونی های منطقه یی موجودیت یافته است. این موجود که در هیچ یک از اندام های زیستی اش تناسبی وجود ندارد توسط تحولات سوریه خلق و به وسیله سیاست های غرب مخصوصا امریکا، انگلیس و فرانسه سزارین شده و در دستگاه آنکوباتور سعودی، ترکیه و قطر به عنوان رقیب های سیاست های منطقه یی ایران نگهداری و تغذیه می شود. اگرچه این موجود نارس هنوز مراحل اولیه شکل گیری خود را می گذراند ولی حرکات و اعمالش اثرات ژئوپولتیکی شگرفی دارد. این امر نیازمند توجه و طراحی سیاست های رویارویی مناسب با این پدیده از سوی دستگاه سیاست خارجی کشور است. در طول این دو هفته که از حمله این گروه به موصل و سقوط این شهر گذشته و به تدریج تاکنون به چهار شهر رسیده است، آنچه در رسانه ها انعکاس یافته فقط حرکات کلامی و انذاری را از سوی سیاستمداران، نویسندگان و دستگاه های درگیر با سیاست خارجی شاهد بوده ایم. در این روند جدید باید دقت کرد که القاعده ترکیبی چندملیتی از مبارزانی بود که زمین نداشت و هویت خود را در آزاد سازی افغانستان جست وجو می کرد . تا از آنجا حرکت جهانی خود را علیه غرب آغاز کند. اما داعش اصلاح شده ژن القاعده است که اوضاع منطقه به عنوان رحم آماده برای رشد این موجود است. در این روند ابتدا توسط سه کشور ترکیه، قطر و سعودی و با کمک انگلیس، فرانسه و امریکا در سوریه صاحب زمین شد و آن را نیز به عراق گسترش داد تا پایگاه منطقه یی خود را علیه شیعیان بنا کند.
با این دیدگاه تحولات کنونی در عراق گذرا نیست بلکه مستمر، دارای تاثیرات منطقه یی و جهانی و برای ایران راهبردی است. این تحولات را نمی توان صرفا با نگاه به پوسته بیرونی تحولات که وقایع صحنه عملیاتی است تجزیه و تحلیل کرد و برای طراحی راهبرد ایران در قبال این تحولات باید به زیر پوسته تحولات ژئوپولتیک منطقه و به هم زدن توازن منطقه یی به ضرر ایران نیز سرک کشید. این تحولات علاوه بر به هم زدن قدرت تاثیر گذاری هر یک از اطراف قضیه خاورمیانه میزان برخورد آنها با یکدیگر را تند و تیز تر کرده و روال منطقی شکل گیری روند جدید سیاست و حکومت در خاورمیانه را دچار دگرگونی خواهد کرد. تحولات میدانی کنونی ریشه های متعددی دارد و با معادلات خطی قابل حل و تفسیر نیست. بی شک کشیده شدن ماجرای سوریه به عراق می تواند تا حدی پارامترها و عوامل موثر تر را جلوی چشم ما بیاورد و اگر این جریان به لبنان بکشد به صورت خیلی شفاف تری می توان به تبیین روند کنونی سیاست های منطقه یی و فرامنطقه یی علیه ایران واقف شد.
اگرچه تمامی اطراف موثر در این تحولات و کسانی که مدیریت آن را به عهده دارند صحبت از راه حل سیاسی می کنند ولی هم راه حل سیاسی مورد نظر غرب یعنی تغییر ساختار به گونه یی است که امتیاز و میزان قدرت بیشتری به گروه های دیگر داده شود که معلوم نیست این امتیاز از جیب چه کسی باید داده شود؟ و هم نسخه پیشنهادی هر یک متفاوت است. به طور مثال نگاهی می اندازیم به موضع امریکا نسبت به این تحولات و دیدگاه یا خواسته اش از ایران در این زمینه. احتمال همکاری ایران و امریکا در مورد داعش و تحولات عراق این روزها به دغدغه اصلی تمامی کشورهای منطقه از یک سو و عناصر تاثیرگذار در سیاست خارجی امریکا و مخصوصا کنگره امریکا از سوی دیگر تبدیل شده است. در پرتوی این نگرانی ها اگر چه وزیر امور خارجه امریکا طی سفرش به عراق صحبتی از نقش ایران در حل مشکلات این کشور به میان نیاورده است ولی قبل از سفر در گفت وگویی با شبکه خبری ان بی سی امریکا گفته که دو کشور ایران و امریکا می توانند در مورد داعش با یکدیگر همکاری کنند. او با بیان تمایل کشورش برای مذاکره با ایران گفته است که ما به دنبال گفت وگو، مذاکره و مشورت با ایران هستیم نه همکاری عملی. زیرا ایرانیان می دانند ما به چه فکر می کنیم و ما نیز می دانیم آنها در فکر چه چیزی هستند ولی در اینجا تنها به اشتراک گذاشتن اطلاعات مدنظر است و اوباما در این زمینه نیز در سخنانی گفته است که نقش ایران می تواند سازنده باشد و همچون امریکا در قبال بحران عراق موضع بی طرفانه و با در نظر گرفتن منافع همه گروه های عراقی داشته باشد.
یعنی امریکا به طور مستقیم و غیرمستقیم کمک کرده و جریانی در عراق راه انداخته که توانسته واقعیت های زمینی عراق را به هم بزند و الان برای میزان و نحوه دخالت ایران برای حل مساله شرط تعیین می کند و این درخواست امریکا یعنی خالی کردن پشت شیعه در عراق. این یعنی چشم پوشی از اهرم های قدرت راهبردی ایران در منطقه و این یعنی عراق را دودستی تقدیم عربستان و ترکیه کردن ولی از آنجا که این لقمه ممکن است گلوگیر باشد ایران باید رعایت حال همسایگان خود را بکند! در مورد ترکیه باید اذعان داشت که به دلیل عدم شناخت پیچیدگی های منطقه به نظر می رسد در ماجرای سوریه و عراق مورد سوءاستفاده غرب و بعضی کشورهای منطقه قرار گرفته و اگر بتوان ثابت کرد که طمع مالی و جاه طلبی در میان نبوده باشد محتمل ترین فرضیه این است که آنکارا پیش بینی نکرده بود که در حمله یی تا این اندازه گسترده شرکت خواهد داشت و این موضوع را در بین راه کشف کرد و پی برد که طرح واشنگتن ایجاد کردستان مستقل است. لذا کردهای عراق راضی ترین طرف قضیه هستند و هم تا حدی زمینه ساز این تحولات به گونه یی که برای تکمیل این روند و نزدیک شدن به تجزیه و تولد سه کشور به دنبال تحقق به ظاهر اقلیم سنی نیز راه افتاده اند.
*سفیر پیشین ایران در اردن
نظر شما :