مصر آینده، مصر گذشته؟

۰۴ دی ۱۳۹۲ | ۱۵:۴۹ کد : ۱۹۲۶۵۱۹ سرخط اخبار
یادداشتی از حسین جابر انصاری، سفیر سابق، تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی که در روزنامه ایران منتشر شده است.

تحولاتی که منجر به برکناری محمد مرسی، نخستین رئیس جمهور منتخب مصر گردید، در ایران و جهان به گونه های مختلف تحلیل شده است. در این تحلیل ها بیش از همه بر سر این موضوع جدال شده است که این رویداد کودتا بوده یا انقلابی به تعبیر حامیان، عزل مرسی «بزرگ تر از انقلاب اول؟» اما مهم تر از بحث و جدل بر سر نامگذاری رویداد منجر به عزل مرسی به عنوان کودتا یا انقلاب، تبعات این تحول و پیش بینی سمت و سوی آینده مصر در زمینه سیاست داخلی و سیاست خارجی است در صورتی که به درستی مشخص شود، می تواند نام واقعی این تحول را نیز به ما نشان دهد. یادداشت حاضر با طرح مهم ترین پیش بینی های ارائه شده از سمت و سوی تحولات مصر و مقایسه آن با رویدادهای جاری این کشور، گمانه زنی هایی اجمالی در این خصوص ارائه خواهد نمود.
برخی تحلیلگران از سمت و سوی استقلال طلبانه رویداد اخیر مصر سخن گفته و بر این باور بوده اند که ناسیونالیست های مستقل دوباره در مصر جای پایی برای خود باز کرده اند. توزیع گسترده عکس های سرهنگ جمال عبدالناصر، رهبر پیشین مصر و نماد جریان ناسیونالیسم عربی در کنار عکس های ژنرال السیسی وزیر دفاع و عامل برکناری مرسی، در تظاهرات مخالفان مرسی و حمایت گروه های ناسیونالیست مانند جریان ناصری به رهبری حمدین صباحی و ناسیونالیست های مشهوری چون محمد حسنین هیکل از السیسی به این گمانه زنی دامن زده و دیدار اخیر وزرای خارجه و دفاع روسیه و استقبال گرم از آنان در قاهره نیز بر آتش تحلیل هایی از این دست دمیده و حتی به گمانه زنی پیرامون احتمال خروج تدریجی مصر از بیت الطاعه امریکا و غرب، منجر شده است. از سوی دیگر برخی تحلیلگران بر سمت و سوی آزادیخواهانه رویداد اخیر مصر تکیه کرده و از به اصطلاح «انقلاب مردم مصر» به پیشتازی «جوانان و روشنفکران آزادیخواه» علیه «اسلامگرایان بنیادگرا و مخالف آزادی» سخن گفته اند. حضور و حمایت گروه هایی از جوانان انقلابی و بخش مهمی از نیروهای تحولخواه سکولار و غیراسلامی در تحولات منجر به عزل مرسی توسط ارتش، به این گمانه زنی دامن زده است.
اما آیا واقعیت های جاری صحنه سیاست مصر با این گمانه زنی ها همخواناست؟ برای پاسخ به این سؤال نگاهی کوتاه و فهرست وار به رویدادهای مهم فقط دو هفته اخیر مصر راهگشا بوده و می تواند به ناظران برای تحلیل وضعیت جدید مصر و رمزگشایی از سمت و سوی آینده آن کمک کند. دادستانی مصر در لایحه اتهام 600 صفحه ای صادره علیه مرسی و رهبران اخوان المسلمین، در کنار توجیه اتهامات متعدد؛ اتهام کلیدی جاسوسی برای جهات بیگانه را نیز متوجه آنان نموده است. شاید ناظران تحولات مصر بلافاصله پس از شنیدن اتهام جاسوسی با جهات بیگانه،این امر را نتیجه به اصطلاح ارتباط پنهان مرسی و رهبران اخوان با اسرائیل بدانند چرا که کیست که نداند بیگانه تر از اسرائیل برای مصر و مصریان وجود ندارد. اما با نگاه به محتوای کیفرخواست، متوجه می شویم مرسی و رهبران اخوان متهم به جاسوسی برای ایران، جنبش مقاومت اسلامی لبنان (حزب الله)، جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) و شبکه بین المللی اخوان (اخوان بین الملل) شده اند.
با دانستن چنین اتهامی، نخستین سؤال که به طور طبیعی به ذهن خطور می کند، این است که قرار گرفتن ایران و سه گروه و تشکیلات سیاسی- اجتماعی دیگر در کنار یکدیگر و توجیه اتهام جاسوسی به رئیس جمهور برکنار شده و همکارانش به علت ارتباط با آنها تنها یک اتفاق است یا می تواند نشان دهنده جهت گیری های حاکم بر سیاست خارجی مصر در دوره پس از مرسی باشد؟ برای پاسخ به این سؤال باید بدانیم نقطه اشتراک اصلی این سه مجموعه نهضتی و مقاومتی با جمهوری اسلامی ایران چیست؟ پاسخ هر چه باشد بدون تردید، تعلق داشتن به نحله اسلام سیاسی و مقاوم و رویارویی با اسرائیل و موجودیت مبتنی بر اشغال، نژادپرستی و توسعه طلبی آن در قلب این نقاط اشتراک قرار می گیرد.
همزمان با صدور لایحه اتهام علیه مرسی و رهبران اخوان، دو دادگاه دیگر نیز به صدور احکامی بر له یا علیه متهمان خود اقدام نموده اند: نخست دادگاهی که ژنرال احمد شفیق، آخرین نخست وزیر دوران دیکتاتوری مبارک و دو فرزند پسر دیکتاتور سابق را از یک پرونده فساد و زمین خواری تبرئه نموده است. جانشین شفیق در رهبری حزب متعلق به وی نیز بلافاصله پس از صدور این حکم اعلام نموده است وی بزودی به کشور بازگشته و درصورت عدم نامزدی ژنرال السیسی، برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد خواهد شد. فراموش نکنیم که شفیق پیش از این در نخستین انتخابات آزاد و رقابتی تاریخ مصر از مرسی شکست خورده و با توجه به پرونده های متعدد مربوط به فساد در دوران طولانی مسئولیت های بالای کشوری و لشکری، ترجیح داده بود مصر را به مقصد امارات ترک و به تبعیدی خودخواسته تن دهد.
دادگاه دوم اما احمد ماهر و دو جوان دیگر را به اتهام شرکت در تظاهرات غیرقانونی و اقدام علیه نظام حاکم به چند سال زندان محکوم نموده است. احمد ماهر از جوانان تحولخواه و سکولار مصری و رهبر جنبش جوانان ششم آوریل است که به عنوان یک گروه فیس بوکی مصری در آوریل 2008 و در حمایت از اعتراض و اعتصاب جمعی از کارگران مصری شکل گرفت و بعدها در انقلاب علیه مبارک نیز در جمع متحد جوانان انقلابی مشارکت داشت و سپس در مخالفت با مرسی و اخوان به جنبش تمرد پیوست و از اقدام ارتش در برکناری رئیس جمهور منتخب حمایت نمود. زندانی نمودن وی به عنوان نمادی از جوانان آزادیخواه مصری به گونه ای دیگر یادآور سرنوشت محمد البرادعی، چهره برجسته لیبرال مصری است که در اقدام علیه اخوان و مرسی به جمع «حامیان آزادیخواه ارتش» پیوست و نخست به سمت معاونت بین الملل رئیس جمهور موقت منصوب شد اما بزودی با اعلام این که «متأسفانه دانستم ادعای مرسی مبنی بر بازگشت دولت پنهان به قدرت درست است» از مسئولیت خود استعفا و به خارج از کشور بازگشت.
اینک البرادعی در تبعید خودخواسته، احمد ماهر در زندان و رئیس جمهور منتخب و رهبران اخوان با اتهاماتی سنگین مواجهند که در صورت تأیید می تواند به چند بار اعدام برای هر یک از آنان منجر شود، اما در سوی دیگر صحنه سیاست مصر، ژنرال شفیق از اتهامات فساد تبرئه شده و در حال آماده شدن برای بازگشت به کشور و نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری است و کیست که باور کند همه این رویدادها اتفاقی بیش نیست طرفه این که یکی از متهمان به جاسوسی، محمد فتحی رفاعه الطهطاوی رئیس نهاد ریاست جمهوری است که مطابق کیفرخواست صادره، اطلاعات محرمانه کشور را به دستور مرسی در اختیار این جهات چهارگانه قرار می داده است.
اهمیت نمادین وجود الطهطاوی در رأس فهرست متهمان این است که وی از قضای روزگار، نواده رفاعه رافع الطهطاوی (1290-1216) از نخستین و مشهورترین تجددخواهان مصری است که پس از سفر به فرانسه کتاب «تخلیص الابریز الی تلخیص باریز» را درباره شکل حکومت در فرانسه نوشت. وی نخستین اندیشمند عرب است که بر ضرورت پیروی حکومت از قانون و نظارت کامل بر رعایت حقوق مردم تأکید و با برشمردن حقوق مردم، قاطعانه از لزوم آگاهی آنان از حقوق خود سخن گفته است. الطهطاوی در مصر و جهان عرب به عنوان نماد تجددخواهانی تلقی می شود که مخالف با سلطه استعماری قدرت های اروپایی بوده و در عین حال که مسلمانان را به مبارزه با استعمار فرا می خواندند؛ تنها راه رفع ناکامی های کشورهای اسلامی را پیروی از شیوه حکومت های غربی می دانستند. شاید اتهام محمد الطهطاوی نواده الطهطاوی بزرگ که خود از جمله نیکنام ترین دیپلمات های مصری است، نمادی از مرثیه مصر معاصر باشد که یک سده پس از بروز و قوت گیری جنبش های استقلال خواهی و آزادیخواهی، همچنان در پیچ و خم یک کوچه گرفتار آمده است: استبداد و وابستگی.

کلید واژه ها: مصر مرسی شفیق


نظر شما :