رئیس سابق سازمان امنیت فرانسه:

بندر حامی خطرناک‌ترین جریان‌های تروریستی است

۱۹ آذر ۱۳۹۲ | ۲۳:۳۰ کد : ۱۹۲۵۷۹۹ اخبار اصلی خاورمیانه
امروز خوب می‌دانیم که جنوب لیبی، نزدیک شهر سبها، تبدیل به عمق استراتژیک گروه‌های جهادی شده است که در خود مبارزه‌جویان پاکستانی و مصری و یمنی را جای داده‌اند. عربستانی‌ها آنها را هم آموزش می‌دهند و هم منابع مالی مورد نیازشان را تامین می‌کنند.
بندر حامی خطرناک‌ترین جریان‌های تروریستی است

دیپلماسی ایرانی: «در لبنان همه مجموعه های جهادی که با القاعده بیعت کرده اند، در اردوگاه های فلسطینیان در نزدیکی صیدا و طرابلس متمرکز شده اند، همه آنها مورد حمایت مالی امیر بندر بن سلطان (رئیس سازمان امنیت عربستان) قرار دارند که سیاست منطقه ای فردی و مستقل از برادران و پسر عموهایش را دنبال می کند.»

این عبارتی است که برنار اسکاوارسینی، رئیس سابق اداره مرکزی سازمان امنیت داخلی فرانسه در تازه ترین کتاب خود با عنوان "سازمان امنیت فرانسه و اتفاقات جدید" که چند روز پیش منتشر شد، به آن اشاره کرده است. وی یک سال و نیم بعد از کناره گیری از این سمت سکوت خود را شکسته و اظهارات تکان دهنده ای را درباره جاسوسی هایی که در سایه سیاست های فرانسه با همکاری هم پیمانانش، قطر و عربستان در سوریه انجام می شدند، افشا می کند. وی می گوید این گزارش ها سبب شد تا الیزه از تصمیم خود برای مسلح کردن مخالفان سوری دست بکشد. اسکاورسینی می گوید: «جنگی که در گرفته جنگ همه علیه همه است. سازمان های امنیتی غربی برای دستیابی به بازارهای جدید و قراردادهای کلان با یکدیگر رقابت می کنند. اما آن چه اکنون آنها را نگران کرده پایان جنگ در سوریه و بازگشت صدها مبارز افراطی از سوریه به اروپا است که می تواند سایه رعب و وحشت را بر سراسر اروپا مستولی کند.»

به گزارش روزنامه لبنانی السفیر، وی درباره نقش عربستان سعودی و قطر در سوریه می نویسد: «بندر بن سلطان از جریان های جهادی از افغانستان گرفته تا سوریه و لبنان و مصر و شمال آفریقا حمایت می کند. قطر شریک تجاری و سیاسی بزرگ فرانسه است که متهم به حمایت و تامین نیازهای مالی و تسلیحاتی گروه های اسلامی شورشی در آفریقا علیه ارتش فرانسه است. قطر از گروه های غیر دولتی استفاده می کند تا کمک هایش مخفی باقی بماند و همچنین راحت تر بتواند حمایت های لجستیکی و آموزش گروه های جهادی را پیش ببرد.»

وی در ادامه می نویسد: «فراتر از اردوگاه های نظامی ترکیه و اردن، جبهه های جهادی در جهان استراتژی دیگری را نیز دنبال می کنند که انضباط و حماسه بیشتری برای جنگ به خصوص در سوریه برایش به وجود می آورد. امروز خوب می دانیم که جنوب لیبی، نزدیک شهر سبها، تبدیل به عمق استراتژیک گروه های جهادی شده است که در خود مبارزه جویان پاکستانی و مصری و یمنی را جای داده اند. این مکان به جایی امن برای این گروه ها برای جنگ در آفریقا، سوریه و عراق تبدیل شده است. عربستانی ها آنها را هم آموزش می دهند و هم منابع مالی مورد نیازشان را تامین می کنند. آنها برای این کار از همان شیوه قدیمی خود که در افغانستان و بوسنی بهره می بردند، استفاده می کنند.»

در 22 مارس 2013 روسای سازمان های امنیتی هلند، بریتانیا، بلژیک و فرانسه در دابلین تشکیل جلسه دادند تا زنگ هشدار را به صدا در آورند. در این نشست مشخص شد که شمار مبارزان اسلام گرا در سوریه به صدها نفر می رسد که شامل تندروترین جریان های افراطی می شوند.

رئیس سابق اداره مرکزی سازمان امنیت داخلی فرانسه در ادامه می نویسد: «در 22 مارس 2013 روسای سازمان های امنیتی هلند، بریتانیا، بلژیک و فرانسه در دابلین تشکیل جلسه دادند تا زنگ هشدار را به صدا در آورند. در این نشست مشخص شد که شمار مبارزان اسلام گرا در سوریه به صدها نفر می رسد که شامل تندروترین جریان های افراطی می شوند. در لندن و در بروکسل همین گروه ها اقدام به استفاده از گروه های جهادی افغانی و بوسنیایی و چچنی کرده اند. نگرانی سازمان های امنیتی از این است که این گروه ها بخواهند روزی به اروپا بازگردند. در این چارچوب رفتار قطر و عربستان را چگونه می توان تفسیر کرد؟ آیا آنها از تروریسم حمایت نمی کنند؟ آیا در حالی که علیه منافع فرانسه کار می کنند، می توان آنها را کشورهای دوست دانست؟»

وی در ادامه می افزاید: «ما 20 سال است که می دانیم بانک های عربستانی و مصری و کویتی جریان های اسلامی را در مصر و الجزایر کمک مالی می کنند. کیف های حاوی پول های نقد از ژنو و لوگانو و میلان و از طریق سازمان های غیر دولتی فعال در امور بشردوستانه و شرکت های تجاری قلابی به دست جریان های اسلامی افراطی می رسد. بعضی از آنها از عربستان می آیند و برخی دیگر از قطر که در این کار تلاش بسیاری می کند. قطر به یک بنگاه مالی بزرگ جهانی تبدیل شده که کار انتقال صندوق های مالی و سرمایه گذاری را انجام می دهد، همه این پول ها در آخر به دست شبکه های وابسته به گروه های مسلح رادیکال می رسد.»

اسکاوارسینی در بخش دیگری از کتاب خود به اختلاف های شدید وزارت امور خارجه فرانسه با سازمان امنیت این کشور اشاره می کند و می نویسد: «اکنون می توان توضیح داد که چرا دیپلماسی فرانسه در خلال بهار گذشته تغییر کرد. فرانسوا اولاند، رئیس جمهوری فرانسه تعهد به مسلح کردن مخالفان را داده بود، قوی ترین این تعهدات به مارس گذشته باز می گردد اما بعدا از این تصمیم خود منصرف شد، چرا که سازمان امنیت فرانسه به او فشار می آورد و نسبت به ترکیب جریان مخالفان سوری به او هشدار می داد و می گفت که گروه های جهادی بر آن مستولی شده اند و عملیات نظامی را هدایت می کنند، آنها شبکه جهادی گسترده ای دارند که بین قاره ای است که می تواند مصالح فرانسه را مورد تهدید قرار دهد.»

وی در ادامه به نقش لوران فابیوس، وزیر امور خارجه فرانسه در تحولات سوریه اشاره می کند و قطع همکاری های سازمان امنیت فرانسه با سازمان امنیت سوریه علیه تروریسم را خطایی بزرگ قلمداد می کند و می نویسد: «از زمانی که لوران فابیوس، وزیر امور خارجه فرانسه شد همه پل ها با دمشق را ویران کرد. برای این که پاریس بر روی سقوط سریع حکومت اسد حساب کرده بود. این حساب و کتاب ها کاملا اشتباه از آب در آمدند و مخاطرات بسیاری را به وجود آوردند. بشار اسد نه تنها سقوط نکرد بلکه قوی تر از گذشته هم شده است. به ویژه بعد از بحران سلاح های شیمیایی که روسیه هم پیمان آن کمک شایانی به او کرد. اداره دیپلماسی فرانسه در بحران سوریه کاملا با منطق متناقض است، ما نمی توانیم هزینه هایی که دیپلماسی ما در قبال این سوء رفتار پرداخت می کند را درک کنیم، واقعا از این رفتار چه سودی دیدیم؟ دستگاه دیپلماسی ما بیش از هر زمانی آسیب پذیر شده است چرا که تحت تاثیر اندیشه های ایدئولوژیک قرار گرفته و استراتژی خود را گم کرده است»

وی درباره تصمیم فرانسه و شخص اولاند برای مسلح کردن مخالفان اسد می نویسد: «هیچ سازمان امنیتی فرانسوی یا خارجی وجود ندارد که در این منطقه موزائیکی و متزلزل بتواند بگوید چه کسی در میان مخالفان سکولار یا دموکراتیک است تا بتواند آن را مسلح کند یا به آن پول دهد.»

وی در ادامه می افزاید: «ما باید آن قدر شجاع باشیم که به صراحت بگوییم ما در پرونده سوریه اشتباهات بسیاری کردیم. جنگ داخلی منطقه ای ای که اکنون شاهدیم به القاعده و جریان های تروریستی و شاخه های وابسته به آنها اجازه گسترش و انتشار در خاورمیانه می دهد. برای رویارویی با بحران سوریه سازمان امنیت فرانسه باید از همه دستاوردهایش استفاده کند. ما می دانیم کسانی که در صف مخالفان بشار اسد سلاح برداشته اند، اسلام گرایانی از مغرب، لیبی، عراق، مصر، افغانستان، پاکستان، چچن و داغستان و شاید صدها نفر فرانسوی باشند. این جنایتکاران می خواهند جنگ دینی راه بیندازند و از این که حکومت بشار اسد تسلیم نمی شود، ناخرسندند. آیا به صلاح ما است که از این افراد که هیچ اعتقادی به دموکراسی و سکولاریسم ندارند، حمایت کنیم؟»

اسکاوارسینی همچنین توصیه می کند که همکاری های امنیتی فرانسه با حکومت فعلی سوریه همچنان ادامه داشته باشد و می گوید: «سوریه به طور سنتی رکن مرکزی در نظام امنیتی ما در منطقه نیست بلکه در دایره تهدیدهای داخلی ما گنجانده می شود. فراموش نکنیم که به مدد همکاری های امنیتی سوریه بود که ما توانستیم بسیاری از حملات تروریستی به فرانسه و پایگاه های فرانسوی در لبنان را خنثی کنیم. نباید همکاری های مسئولان حزب الله را که بسیاری از اطلاعات امنیتی را در اختیار سازمان اطلاعات سوریه گذاشتند و اجازه ندادند که ما مورد حمله گروه های تروریستی قرار بگیریم، فراموش کنیم.»

وی درباره مخاطرات تروریستی ای که اکنون فرانسه با آن دست به گریبان است، می گوید: «در حال حاضر بزرگترین تهدید از جانب سنی های رادیکال می آید، ما نباید اهمیت شیعه و حزب الله را در این جا نادیده بگیریم. بزرگ ترین هشدارهایی که متوجه ما می شود از جانب ایدئولوژی حرکت اخوان المسلمین است. آیا می توانیم این تهدیدها را نادیده بگیریم؟ شاید نسبت به آنها شک داشته باشیم اما به کمک سازمان های دیگر از جمله سازمان امنیت سوریه دریافتیم که واقعا چنین تهدیدی وجود دارد، پس نباید وجود آنها را دست کم بگیریم.»

تحریریه دیپلماسی ایرانی/11

کلید واژه ها: فرانسه قطر گروه های جهادی


نظر شما :