اکونومیست چشم انداز منطقه ای توافق هسته ای را بررسی کرد
قفل گشایی از خاورمیانه
دیپلماسی ایرانی: برای نزدیک به سه دهه ایران و آمریکا دشمنان خونی یکدیگر بودند. عداوت میان آنها مانند کینه بین فلسطینی ها و اسرائیلی ها ، اتحادهای خاورمیانه ای را رقم زد و به تشدید ترور و جنگ منجر شد. توافق مقدماتی بر سر برنامه های هسته ای ایران ، این تصویر را محو نکرده و فاصله زیادی با آن دارد اما از روزنه ایجاد شده می توان چشم انداز خاورمیانه ای متفاوت و بهتر را مشاهده کرد. این تصویری است که ارزش تلاش برای آرسیدن به آن را دارد.
ایران و شش قدرت جهانی به رهبری آمریکا، یک توافق شش ماهه را در 23 نوامبر امضاء کردند.ایران برنامه های هسته ای خود را محدود می کند در حالی که جامعه بین المللی محدودیتی در نظام اعمال تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایجاد می کند. اما این توافقنامه بیش از آنچه که به نظر می رسد، اهمیت دارد. در صورتی که ایران به تعهدات خود عمل کند و جامعه بین المللی نیز پاسخ مناسب به آن بدهد، مذاکرات می تواند به ایجاد حسن نیتی منجر شود که نتیجه آن یک توافق جامع خواهد بود. این توافق در را به روی همکاری بیشتر ایران و آمریکا یا دست کم تعدیل تنش ها در بحران زده ترین منطقه جهان، می گشاید.
توپخانه نه آجیل
این در حالی است که کشورهای عرب حوزه خلیج فارس، اسرائیل و متحدان اش در کنگره، این تصویر را یک رویا می دانند. آنها با اشاره به قرارداد مونیخ مصوب 1938، هشدار می دهند که جهان با این توافقنامه راه را برای هسته ای شدن ایران همواره می کند. به باور آنها ایران در طول سال ها مذاکره به روش های امتیازگیری از طرف مقابل مسلط شده است. ایران در سوریه از بشار اسد حمایت می کند و همواره اسرائیل را تهدید کرده است.از سوی دیگر کینه ایران از آمریکا یک امر اتفاقی نیست و به اعتقاد آنها تصدیقی بر قدرت جمهوری اسلامی به شمار می رود.
بنابراین بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر تندروی رژیم اسرائیل می گوید که این توافق یک باخت است و ایران هیچگاه به آن عمل نخواهد کرد و سرانجام نیز توافق نهایی حاصل نمی شود. او بر این باور است که آمریکا در مورد متحدان اش رویکرد منصفانه ای نداشت. این در حالی است که تحریم ها و تهدید به اقدام نظامی ایران را پای میز مذاکره کشاند و تنها تشدید تحریم هاست که می تواند مانع هسته ای شدن ایران شود.
شاید معامله با ایران یک قمار باشد، اما در کوتاه مدت غرب چیز زیادی ندارد که از دست بدهد. یکی از مهمترین جنبه های این توافقنامه برای ایران این است که می تواند به غنی سازی اورانیوم ادامه دهد. اما غنی سازی تنها در سطح 5 درصد خواهد بود و در مقابل ایران نیز با بازرسی های روزمره از تاسیسات هسته ای موافقت کرده است. به این ترتیب در صورتی که برنامه های هسته ای ایران منحرف شود، بازرسان به سرعت آن را ردیابی می کنند و جهان نیز فرصت واکنش خواهد داشت. در صورت شکست مذاکرات نیز ایران در مقایسه با امروز، در فاصله ای نزدیک تر به باشگاه هسته ای قرار نخواهد داشت. اما در صورتی که این توافقنامه امضاء نمی شد، فاصله ایران با این باشگاه روز به روز کمتر می شد.
از سوی دیگر فشار همچنان روی ایران است. در صورتی که ایران به تعهدات خود پایبند نماند، روسیه و چین را دلسرد می کند که اعتبار خود را روی این توافقنامه گذاشته اند. آنها در این صورت از تحریم های مضاعف حمایت خواهند کرد. باراک اوباما نیز به درستی تهدید به اقدام نظامی در صورت شکست مذاکرات را مطرح کرده است. باید گفت که دستاوردهای این توافق هسته ای بسیار بیشتر از منعقد نشدن این توافقنامه است و در این بین تنها ایران سود نمی کند. هرچند ایران هم اکنون توانسته 7 میلیارد دلار از لغو تحریم ها به دست آورد، نظام باقی مانده تحریم های نفتی در شش ماه آینده 30 میلیارد دلار هزینه برای ایران دارد که خود انگیزه ای برای حرکت به سوی توافقی جامع تر به شمار می رود.
اکنون زمان آزمون بزرگ فرا رسیده است. اگر جامعه بین المللی به دنبال آن بود که جدیت ایران را در مذاکرات محک بزند اکنون زمان آن است. حسن روحانی، با رای مردم ناراضی از تندروی های سیاسی به ریاست جمهوری رسید. عالی ترین مقامات جمهوری اسلامی که به وضوح دشمنی خود با آمریکا را بیان می کنند، از رویکرد روحانی در قبال غرب حمایت می کنند. اینکه روحانی درک می کند عضویت ایران در جامعه بین المللی مزیت هایی قابل توجه تر از موضع گیری تهران علیه جهان دارد، خود یک امتیاز است. اما امتیازهای بزرگتر زمانی از راه می رسد که ایران خارج شده از انزوا، رویکرد معقول تری داشته باشد.
شانس کوچک، جایزه بزرگ
ایرن کشوری 77 میلیون نفری با تاریخی غنی و کهن است. ایران یک کشور شیعه مسلمان به شمار می رود. در صورتی که ایران چهره خود را تغییر دهد، کل خاورمیانه با آن تغییر خواهد کرد. ایرانی را تصور کنید که که همسایگان خود را یک فرصت تلقی می کند و نه یک تهدید . چنین ایرانی بیش از هر توافقنامه تسلیحاتی دیگر، امنیت را برای اسرائیل و عربستان سعودی به ارمغان می آورد.
این فرصت و آزمون برای سوریه در پیش خواهد بود. شاید بشار اسد بدون پشتیبانی ایران مدت ها پیش از قدرت کنار رفته بود. ایران حمایت همه جانبه ای را از اسد به عمل می آورد و هزینه بسیاری را نیز صرف می کند. ایران و آمریکا در نگرانی نسبت به گسترش فرقه گرایی در منطقه و شکاف شیعه – سنی شریک هستند. غرب باید بپذیرد که ایران باید در میز مذاکرات ژنو ( در مورد سوریه) حضور داشته باشد. اگر کسی باشد که بتواند اسد را تحت تاثیر قرار دهد، آن حسن روحانی است. در صورتی که سوریه آرام شود، امید به برقرار شدن آرامش در همسایگان نیز افزایش می یابد.
ایران می تواند در لبنان نقش سازنده ای ایفا کند و از نفوذ خود در شیعیان عراق برای برقراری صلح در این کشور بهره ببرد. همچنین نقش مثبت ایران در بحرین، فلسطین و یمن می تواند به ایجاد خاورمیانه ای امن تر کمک کند. تحقق این هدف زمان بر است. پس از 34 سال خصومت ورزی ایران و ایالات متحده، باید به امور زیادی سر و سامان داده شود.اما باید به یاد آورد که این دو کشور زمانی متحد یکدیگر بودند.
اکنون رویا این است که باور کنیم تحریم های بیشتر یا مذاکرات قاطع تر می توانست به توافقی بهتر منجر شود. جایگزین این توافقنامه برای ایران نبود – تا از برنامه های هسته ای خود دست بکشد- بلکه برای آمریکا بود تا دیپلماسی را رها کرده و برای جنگی دیگر آماده شود.
احتمالا بمباران ایران، برنامه های هسته ای این کشور را برای چند سال به عقب باز می گرداند، اما به طور حتم خاورمیانه دیگری را شکل خواهد داد. هیچ کس نمی داند که آیا قمار با ایران ارزش اش را دارد یا خیر. اما اکنون همه می دانند با توافق منعقد شده ریسک ها کاهش یافته ، جایزه ها بزرگ است و البته جایگزین ها خطرناک خواهد بود.
منبع: اکونومیست / تحریریه دیپلماسی ایرانی / 10
انتشار اولیه : جمعه 8 آذر 1392/ باز انتشار: سه شنبه 12 اذر 1392
نظر شما :