سفر معاون نخست وزیر روسیه به ایران همزمان با مذاکرات هسته ای
هر نوع تغییر رابطهای با غرب برای مسکو مهم است
دیپلماسی ایرانی- حامد شفیعی: همزمان با مذاکرات فشرده اتمی در ژنو، دیمیتری راگوزین، معاون نخست وزیر روسیه در امور دفاعی و فضایی وارد تهران شده و با حسن روحانی رئیس جمهور ایران دیدار کرده است. در حال حاضر سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه برای دیدار با همتایان خود در گروه پنج بعلاوه یک و مذاکره با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در ژنو به سر می برد. درهمین حال برخی کارشناسان روس بر این باورند مسکو باید با کشورهای مخالف واشنگتن در منطقه از جمله ایران و سوریه وارد اتحاد استراتژیک شود و ضمن انعقاد یک پیمان نظامی و امنیتی از امکان در اختیار گرفتن پایگاه هایی نظامی در این کشورها برای به کنترل گرفتن تحرکات غرب و ناتو در منطقه بهره مند شود. پیشنهاد آنان این است که روسیه دو امتیاز به ایران بدهد و در عوض چند امتیاز از ایران دریافت کند. از نظر آنها امتیازات روسیه به ایران می تواند تضمین حمایت نظامی از ایران در صورت حمله نظامی ایالات متحده یا اسراییل به ایران و نیز کمک در جهت تجهیز ایران به تکنولوژی هسته ای است. در مقابل روسیه امکان احداث دو پایگاه نظامی در ایران را می یابد که یکی در آذربایجان (برای کنترل تحرکات نظامی احتمالی غرب و ناتو در گرجستان ،آذربایجان و ترکیه)و دیگری در جزیره قشم(برای کنترل ناوگان دریایی ایالات متحده در خلیج فارس )خواهد بود ؛ یعنی تحقق یافتن همان آرزوی تاریخی حضور نظامی در آب های گرم خلیج فارس. با این همه حضور معاون نخست وزیر در امور دفاعی در ایران همزمان با سفر وزیر خارجه روسیه به ژنو اعلام حمایت تلویحی او از ایران تداعی کننده که مواضع و دیگاهی از رسیه است. درواقع می توان اینگونه پرسش را مطرح کرد که روسیه به دنبال چه چیزی است؟ برای پاسخ با این پرسش و چرایی حضور مقام دفاعی روسیه در ایران دیپلماسی ایرانی با دکتر الهه کولایی استاد دانشگاه به گفت و گو نشسته است که در ادامه می خوانید:
همزمان با مذاکرات اتمی،دیمیتری راگوزین، معاون نخست وزیر روسیه در امور دفاعی و فضایی وارد تهران شده و با حسن روحانی رئیس جمهور ایران دیدار کرد، این همزمانی با مذاکرات هستی و حضور این مقام نظامی روسیه در ایران موید چه دیدگاهی از طرف روسیه بوده و روسیه چه هدفی را دنبال می کند؟
در سال های اخیر روسیه توجه ویژه ای به مسایل خاورمیانه نشان داده ، که برای بسیاری از کارشناسان این کشور یادآور توجه ویژه اتحاد شوروی به این منطقه بوده است. حجم روابط گسترده با کشورهای بزرگ منطقه، از ترکیه تا عربستان تا شیخ نشینان حوزه خلیج فارس و نوع این روابط به ویژه تلاش روسیه پیدا کردن بازارهای فروش سلاح در این منطقه از ابعاد قابل توجهی است که در کنار حساسیت ویژه روسیه به مقوله انرژی و انتقال آن، از حوزه دریای خزر یا از خود این کشور به بازارهای جهانی باید مورد توجه قرار بگیرد. بنابراین روسیه به طور فزاینده ای در منطقه خاورمیانه علایق سنتی خود را مورد توجه قرار داده و در این چارچوب در متن توجه ویژه روسیه به خاورمیانه به دلیل امنیتی و اقتصادی، جمهوری اسلامی ایران از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. با وجود فراز و نشیب هایی که در سال های گذشته در روابط روسیه با ایران وجود داشته همواره سایه ملاحظات روسیه- آمریکا بر این روابط افتاده است. درواقع بررسی روابط روسیه و ایران فارغ از روابط روسیه با آمریکا چندان کارساز و واقع گرایانه به نظر نمی رسد.
چرا روس ها در چنین برهه ای به فکر ایجاد یک پیمان و نزدیکی بیشتر با ایران هستند؟ آیا این نشات گرفته از احتمال توافق ایران با غرب به خصوص آمریکاست؟
روس ها به طور کاملا مشهودی در تنظیم روابط خود با ایران عامل آمریکا را در نظر داشته اند و تلاش برای بهره گیری از چگونگی روابط ایران با آمریکا و میزان خصومت موجود در روابط دو کشور، همواره سیاست این کشور نسبت به ایران را تحت تاثیر قرار داده است. در مواقع مختلف ما شاهد تغییرهای آشکاری در سیاست خارجی روسیه در تعیین رفتار در برابر مانند نحوه فروش یا عدم تحویل موشک اس – 300 بوده ایم و حتی اینکه به تازگی اعلام شد که سامانه اس - 300 از فهرست سفارش های جمهوری اسلامی ایران به روسیه خارج شده است. از سوی دیگر ایران در مسایل خاورمیانه از تاثیر و نفوذ گسترده و عمیقی برخوردار است، برای روسیه این توانایی و ظرفیت بسیار حایز اهمیت است. در شرایطی که منطقه با موجود افراط گرایی مواجهه شده، سیاست جمهوری اسلامی در مهار این موج یا به گونه ای تاثیرگذاری بر آن برای روسیه مهم بوده که. با این دشواری در درون مزرهای خود همچنان رو به روست. بنابراین چگونگی رابطه ایران با آمریکا و کشورهای غربی از هر جهت برای روسیه حایز اهمیت است. هم می توانیم نگرانی روسیه را به چشم اندازهای مثبت این روابط مربوط بدانیم و هم نگرانی روسیه را به جنبه های منفی و احتمالا هر نوع شکاف بین ایران و کشورهای قدرتمند غربی که در مذاکرات اخیر دنبال شده و مورد توجه قرار گرفته است. این سفری که به آن اشاره شد درواقع نشان دهنده حساسیتی است که روسیه به همکاری خود با ایران نشان می دهد. در نظر داشته باشید سفر مقامات بلندپایه اسراییل به روسیه و روابط ویژه روسیه با اسرائیل. یک – پنجم جمعیت اسرائیل را روس تبارها و اتباع پیشین شوروی تشکیل می دهند. در نظر داشته باشید که بازرگانان و صنعتگران با نفوذی در اسرائیل نقش پیشبرد منافع روسیه در این کشور و منافع اسرائیل در روسیه را برعهده گرفته اند. در کنار موضوع روابط روسیه با آمریکا باید به روابط روسیه با اسرائیل هم توجه داشته باشیم. به نظر می رسد با در نظر گرفتن دغدغه های مقامهای روسیه نسبت به آینده روابط ایران با غرب به ویژه کشورهای اروپایی و آمریکا، تلاش موجود نشان دهنده عزم روسیه برای بهره گیری از توانایی ها و ظرفیت های ایران در پیشبرد اهداف آن در منطقه خاورمیانه حکایت دارد.
با توجه به اینکه یک – پنجم جمعیت اسرائیل روس تبارها هستند، از طرفی شاهد سفر نتانیاهو به روسیه درباره مذاکرات هسته ای و متقاعد کردن مقامات روسی برای رسیدن به توافق هستیم، اما می بینیم که نتانیاهو دست خالی از روسیه باز می گردد و لابی اسرائیلی چندان در روسیه کارساز نمی شود. در همین حال هم وزیر خارجه روسیه در مذاکرات هسته ای از ایران حمایت می کند. چه دلیل برای این وجود دارد اگر روابط ویژه ای میان روسیه و اسرائیل است، اما نزدیکی و هماهنگی میان روسیه و اسرائیل در مذاکرات هسته ای صورت نمی گیرد؟
تصور می کنم صحبت از " هماهنگی " چندان مناسب نباشد. بحث نفوذ و تاثیری که اسرائیل در سیاست های روسیه می توانند داشته باشد. ضمن اینکه این نفوذ و تاثیرگذاری باید با سلسله مراتبط و اولویت های سیاست خارجی روسیه قرار بگیرد. یادتان باشد که در روابط روسیه با آمریکا و حتی اروپا امروز مسایل و مشکلاتی مطرح است که فضای این روابط با ایران می تواند در حل و فصل این مسایل به طور آشکاری تاثیرگذار باشد. مشکلاتی که در روابط روسیه با آمریکا چه در سطح منطقه یا جهان وجود دارد، چه در مسایل مربوط به دموکراتیک سازی یا مذاکرات خلع سلاح یا مسایل مربوط به جمهوری های بازمانده از فروپاشی شوروی که روس ها به آن "خارج نزدیک" می گویند و آمریکایی ها حاضر منافع ویژه و حیاتی روسیه را در این حوزه ها به رسمیت بشناسند، چالش هایی که این دو کشور در قفقاز یا آسیای مرکزی همچنان رو به رو هستند، به نظر می آید که جایگاه جمهوری اسلامی را در مجموعه مسایل سیاست خارجی این کشور، همان جنبه ای که همواره شاهد بودهایم، همان جنبه ابزاری روابط بسیار برجسته می کند. روسیه از این رابطه می تواند برای حل و فصل دیگر مسایل خود به خوبی بهره برداری کند. همان طور که ما این موضوع را به اشکال مختلف شاهد بودیم. حتی در آستانه حل و فصل مسایل هسته ای و مذاکرات هسته ای، شاهد هستید که نیروگاه بوشهر تحویل کارفرمای ایرانی می شود. نوع رابطه ایران با آمریکا و اروپا تاثیر ویژه بر روابط ایران با روسیه دارد. به ویژه که طی 35 سال گذشته روسها بهرههای بسیار گسترده و بی سابقه ای از این وضعیت به دست آورده اند. آنها به اشکال گوناگون و در سطوح سیاسی، امنیتی و اقتصادی از این شرایط بهره های بسیار گسترده بردند. هر نوع این تغییر در این وضعیت برای روسیه بسیار حایز اهمیت است. روس ها سعی میکنند با استفاده از ابزار ها و روشهای گوناگون سهم و منافع خودشان در این زمینه را حفظ کنند. توجه دارید که بهویژه در حوزه انرژی ایران قدرت رقابتی را در برابر روسیه به دلیل وضعیت موجود از دست داده بود و بازیافت قدرت ایران در حوزه رقابتی در برابر روسیه، روند مطلوبی برای این کشور به حساب نمیآید. این تنها یکی از عرصه رقابت میان دو کشور است که به دلیل وضعیت موجود همواره مورد فراموشی قرار گرفته است. طبیعی است که روس ها بسیار شتابان در برابر هر نوع تغییر احتمالی در روابط ایران با غرب واکنش نشان دهند و در سطوح مختلف سعی کنند که به گونهای پیش از شکلگیری نهایی تغییرها، زمینه های تامین منافع خود را، بدان گونه که در سال های گذشته شکل گرفته است، پایداری ببخشند.
شما صحبت از حجم روابط روسیه از ترکیه تا عربستان کردید، آیا نشات گرفته از نوعی رویارویی با غرب نیست. با توجه به حضور کشورهای اروپایی از جمله فرانسه و عقد قراردادهای آنها با کشورهای منطقه از جمله قرارداد نظامی عربستان و فرانسه. آیا نشان از یک شکاف و رویارویی روسیه با غرب نیست که روسیه با نزدیکی بیشتر و عقد قراردادها و پیمان نامه ها سعی در ثبت سهم خود در منطقه در مقابل دیگر کشورهای غربی دارد؟
این رویکرد روسیه برآمده است اقتضاهای ژئوپلیتیکی این کشور در تنظیم روابطش با ایران و اروپا و آمریکا است. رهبران روسیه شاید در یک مقطع کوتاه پس از فروپاشی تحت تاثیر یک نوع رومانتیک گرایی سیاسی، به این الزامات بی توجه بودند، ولی زود با "آیین پریماکف" کنار گذاشتن این رویکرد توهمآلود را دنبال کردند و سعی کردند از روابط با ایران و کشورهای خاورمیانه بیشتر به نفع خود در تنظیم روابط با آمریکا و اروپا استفاده کنند. بر همین اساس می بینید حتی در دوره قبل از انقلاب و دو دهه پایانی رژیم پهلوی، ایران به عنوان کشور جهان سومی وابسته به اردوگاه غرب روابط بسیار ویژه ای را با دولت شوروی کمونیستی شکل می دهد و حتی از این کشور سلاح می خرد و کمک های بی سابقه ای را دریافت میکند. بنابراین جایگاه ژئوپلیتیکی ایران هم باید مورد توجه قرار بگیرد. شکاف برآمده از الزامهای ژئوپلیتیکی در دو دهه اخیر، همواره رو به افزایش بوده است. نباید تصور شود روس ها جنگ سردی جدیدی را دنبال میکنند، زیرا به خوبی از تجربه دوران اتحاد شوروی سعی می کنند استفاده کنند، اما آنها حوزه های همکاری، تقابل و رقابت را از هم جدا می کنند و سعی می کنند منافع خود را با در نظر گرفتن این شکافها و رویا روییها، ضمن درنظر گرفتن منافع مشترک با آمریکا و اروپا، دنبال کنند. در این زمینه ایران از موقعیت بسیار ویژه ای برخوردار است. بنابراین طبیعی است هر نوع تغییری در روابط 35 سال گذشته وجود داشته، برای بسیار کشورها از جمله روسیه می تواند تغییرهای عمیقی را به همراه آورد.
برخی تحلیلگران روس بر این باورند که روسیه می تواند در یک پیمان استراتژیک با ایران علاوه بر گرفتن امتیازهای متعدد از ایران، دو امتیاز هم به ایران بدهد. از نظر آنها امتیازات روسیه به ایران می تواند تضمین حمایت نظامی از ایران در صورت حمله نظامی ایالات متحده یا اسراییل به ایران و نیز کمک برای تجهیز ایران به تکنولوژی هسته ای است. در مقابل روسیه امکان احداث دو پایگاه نظامی در ایران را می یابد که یکی در آذربایجان (برای کنترل تحرکات نظامی احتمالی غرب و ناتو در گرجستان ،آذربایجان و ترکیه)و دیگری در جزیره قشم(برای کنترل ناوگان دریایی ایالات متحده در خلیج فارس )خواهد بود ؛ یعنی تحقق یافتن همان آرزوی تاریخی حضور نظامی در آب های گرم خلیج فارس. با در نظر گرفتن این موارد، سخن گفتن از اتحاد استراتژیک ایران و روسیه تا چه حد با واقعیت های تاریخی و ژئوپولتیکی منطقه و جهان همخوانی دارد؟
تجربه نشان داده اتحاد استراتژیک میان ایران و روسیه به هیچوجه یک اتحاد معنا دار نمیتواند باشد. بین دو کشور و دو نظام سیاسی که در ایران و روسیه وجود دارد و شباهت هایی که می توان در این منطقه از جهان در نظر گرفت، تفاوت های بسیار جدی و اساسی وجود دارد. بنابراین میان این دو نظام با این همه تفاوت و شکافهای غیرقابل انکار، چنین اتحادی در اصل منتفی است. به هر حال جمهوری اسلامی ایران بهدلیل موقعیت ویژه و انحصاری جغرافیایی خود در سال های گذشته ، ابزار بسیار کارآمد و بسیار قابل استفاده برای تحقق سیاستهای روسیه، بهویژه از نیمه دهه 90 بوده است. روس ها به خوبی استفاده از این ظرفیت را مورد توجه قرار دادهاند و همه ظرفیتهای رقابتی ایران در برابر روسیه، به دلیل این رویکرد مورد چشم پوشی قرار گرفت. بنابراین به نظر نمیرسد که با چنین رابطه ای و چنین پیشینهای و نحوه رفتار روسیه در برابر جمهوری اسلامی ایران، مانند مساله نیروگاه بوشهر و دریای خزر و حقوق حاکمیتی در این دریاچه داشته و با توجه به تجربه مربوطه سامانه دفاعی اس- 300 بتوانیم از اتحاد استراتژیک صحبت کنیم.
انتشار اولیه: شنبه 2 اذر 1392/ بازانتشار: چهارشنبه 6 اذر 1392
نظر شما :