رئیس جمهور آمریکا و دغدغه ای به نام میراث سیاست خارجی
روحانی تاج جواهر نشان را بر سر اوباما می گذارد؟
دیپلماسی ایرانی: ریچارد نیکسون، در دور دوم ریاست جمهوری خود ماجرای واترگیت را به نام خود ثبت کرد. رونالد ریگان نیز در چهار سال دوم ریاست جمهوری اش، ایران کنترا را در کارنامه خود دارد و بیل کلینتون نیز تا در دور دوم، تا آستان پیمان صلح بین ایهود باراک و یاسر عرفات پیش رفت. اما در 8 ماهی که از آغاز دور دوم ریاست جمهوری اوباما می گذرد، او هنوز موضوع تاریخ سازی را در سیاست خارجی به نام خود ثبت نکرده است. این در حالی است که اوباما نیز باید مانند نیکسون، ریگان و کلینتون، میراثی در مقوله سیاست خارجی از خود به یادگار بگذارد.
اکنون دو فرصت برای اوباما وجود دارد. نخست صلح در خاورمیانه که با توافق اسرائیل و فلسطین معنی پیدا می کند. اما به نظر نمی رسد بنیامین نتانیاهو به سادگی با طرح دو کشوری مورد نظر اوباما کنار بیاید و تحقق این هدف بسیار دشوار خواهد بود.
به این ترتیب تنها یک فرصت دیگر باقی می ماند و آن ایران است و آنچه که با روی کار آمدن دولت حسن روحانی در این کشور اتفاق می افتد. روحانی با 51 درصد آرا در انتخابات 24 خرداد پیروز شد و توانست حمایت علی اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی را به دست آورد. وی از دوستان مقام معظم رهبری به شمار می رود که با وعده بهبود شرایط اقتصادی، لغو تحریم ها و تعامل با غرب روی کار آمده است. او می گوید دوران بهتری را برای ایرانیان به ارمغان می آورد و به ایزوله بین المللی کشورش پایان می دهد.
به نظر می رسد تنها راهی که از طریق آن روحانی می تواند به اهداف اش جامعه عمل بپوشاند، دست یافتن به توافقی با اوباما بر سر برنامه های هسته ای تهران است. روحانی که زمانی ریاست مذاکرات هسته ای را بر عهده داشته، می داند دقیقا چه می خواهد و باوجود دهه ها روابط خصمانه تهران – واشینگتن، اکنون مفاد توافق دوجانبه با روی کار آمدن روحانی شفاف تر شده است.
ایران به دنبال حقوق هسته ای خود طبق معاهده منع اشاعه هسته ای است . تهران خواستار لغو تحریم هاست. در مقابل ایالات متحده نیز از ایران می خواهد تضمین دهد که در جهت تولید تسلیحات هسته ای گام بر نمی دارد. همچنین نظارت های گسترده بین المللی بر تاسیسات هسته ای ایران نیز دیگر خواسته واشینگتن است.
اما این انتظارها تا حدودی غیر واقع بینانه به نظر می رسد. باوجود تمامی گمانه زنی هایی که در خصوص ماهیت نظامی برنامه های هسته ای ایران مطرح می شود، تا کنون این گمانه زنی ها به اثبات نرسیده و تهران همواره بر صلح آمیز بودن اهداف هسته ای خود تاکید داشته است. از سوی دیگر تل آویو نیز یک دهه است که می گوید ایران 6 ماه تا یک سال با ساخت بمب هسته ای فاصله دارد اما هر سال این پیش بینی های خود را به تعویق می اندازد.
اکنون آینده سیاستی روحانی و عملی شدن ابتکارهای او برای تعامل با جامعه بین المللی به توافق هسته ای و لغو تحریم ها بستگی دارد. روحانی به خوبی به این مساله اشراف دارد.
آنچه روحانی نمی تواند انجام دهد دست کشیدن از انرژی هسته ای است . در این مساله کشور ایران متحد است. اما آنچه که روحانی می تواند انجام دهد موافقت با بازرسی های گسترده تر و اثبات ماهیت صلح آمیز برنامه های هسته ای ایران است.
در صورتی که توافقی حاصل شود و آمریکا تحریم ها را لغو کند، این اهداف محقق خواهد شد. این معامله به منزله تاجی جواهر نشان برای اوباما در دور دوم ریاست جمهوری اش است.
چه کسی مخالف این توافق است؟ بی بی و حزب جنگ طلب اش که خواستار نابودی ایرانند، همانگونه که آمریکا عراق را نابود کرد و هزاران میلیارد هزینه غیر ضروری به کشور تحمیل کرد.
اما اوباما می تواند در مقابل جنگ طلبان مقاومت کند. او باید در پیامی رسمی در مراسم تحلیف روحانی، ریاست جمهوری او را تبریک گفته و از آمادگی برای گفت و گوی مستقیم با تهران سخن بگوید. اوباما نباید تیم مذاکره کنندگان امنیت ملی را چهره هایی تشکیل دهد که نه به دنبال جنگ با ایران هستند و نه ایران هسته ای را می خواهند. تاریخ خود را تکرار می کند و اوباما باید از فرصت ایجاد شده استفاده کند.
/ realclearpolitics تحریریه دیپلماسی ایرانی / 10
انتشار اولیه: پنجشنبه 10 مرداد 1392/ باز انتشار: سه شنبه 15 مرداد 1392
نظر شما :