فرار واشنگتن از صحنه جنگ در افغانستان

آمریکا به دنبال مدیریت بحران است

۲۵ تیر ۱۳۹۲ | ۱۶:۴۱ کد : ۱۹۱۸۴۵۸ آسیا و آفریقا گفتگو
محمد ابراهیم طاهریان، سفیر پیشین ایران در افغانستان و پاکستان در گفتگو با دیپلماسی ایرانی به بررسی بحث مصالحه با طالبان و خروج نیروهای امریکایی و اروپایی از افغانستان در سال 2014 پرداخته است.
آمریکا به دنبال مدیریت بحران است

دیپلماسی ایرانی: پس از دو هفته دفتر طالبان در قطر بسته شد و یک مقام طالبان گفته است ما از آمریکائی ها و دولت کابل و تمام طرفینی که با ما صادق نبودند راضی نیستیم. دفتر طالبان در قطر روز ١٨ژوئن به عنوان اولین اقدام در جهت توافقنامه صلح احتمالی بین طالبان و آمریکا و افغانستان پس از ١٢ سال جنگ افتتاح شد ولی با خشم حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان، رو به رو شد چراکه این دفتر در دوحه عملاً به عنوان یک سفارتخانه غیررسمی برای طالبان فعالیت می کرد. حامد کرزای به اینکه طالبان بر سر این دفتر پرچم سفید خود و تابلوی امارت اسلامی افغانستان را نصب کرده اعتراض کرد . کرزی معتقد است که طالبان با این اقدامات چنین محلی را به عنوان دفتر نمایندگی رسمی یک دولت مستقل معرفی می کند. از سوی دیگر مارتین دمپسی رئیس ستاد مشترک امریکا در تازه ترین سخنان خود تاکید کرده است که باید میان طالبان میانه رو و تندرو تفکیک قائل شد. برای بررسی دلایل شکست مجدد در مصالحه با طالبان و راهکارهای مدنظر حاکمیت مرکزی در افغانستان برای پیشبرد این مصالحه با محمدابراهیم طاهریان، سفیر پیشین ایران در افغانستان و پاکستان و تحلیلگر مسائل منطقه گفتگویی داشتیم :

دفتر طالبان در قطر بسته شد. هیاهوهای بسیاری در خصوص افتتاح این دفتر و سپس بسته شدن آن به راه افتاده است. چرا بحث مذاکره دولت مرکزی با طالبان تا این اندازه جنجالی شده است؟

نکته ای که باید در ابتدای امر به آن اشاره کرد این است که مساله مهم صلح و مذاکره با چه افرادی در کجا و حول چه محورهایی است، در حالیکه اکنون مساله مذاکره با گروه های افراطی فرع موضوع شده است. بنابراین باید بیشتر به این موضوع پرداخت و ایراد محتوایی که به این روند وارد می باشد این است که این مذاکرات از یک سو به معنی مصالحه در خصوص دستاوردهای افغانستان که مهم ترین آن قانون اساسی است، حرکت می کند. بر همین اساس چرا برای این مذاکرات به سازوکارهای پیش بینی شده در قانون اساسی مراجعه نمی شود؟ به معنای دیگر کشوری که نهادهای قانونی همچون مجلسین دارد، طبیعتا موضوع مهمی همچون این مساله باید از طریق نمایندگان مردم دنبال شود. به هر دلیل که سراغ مجلس نمی روند اما بحث شورای عالی صلح نیز مطرح است و درست است به لحاظ قانونی و حقوقی به نوعی بر آن حساس هستند و کشورهای دیگر هم به دلیل آنکه در قانون دیده نشده از طریق آن دنبال نمی کنند، اما بازهم چرا از طریق شورای امنیت صلح این مساله دنبال نمی شود؟ بنابراین زمانی که از اصل موضوع عبور می کنند به این مرحله خواهند رسید که دفتری با این شکل محتوایی به موضوع مهمی تبدیل می شود. همچنین در خصوص هر گروه اپوزسیونی که طالبان هم از این نوع محسوب می شود (به دلیل مواضی که دارد و اقدماتی که تا به امروز انجام داده است)و یا این بحث که مشارکت آنها در انتخابات و یا در زمینه های دیگر پذیرفته شده است یا خیر، نیز صحبتی به میان نمی آید اما  دائما سخن از این دفتر است.

ایراد اصلی وارد بر بحث مصالحه با طالبان در قطر چیست؟

ایراد کلی که به این روند وارد است در خصوص محلی است که این اتفاق می افتد، قطر از نظر وزن سیاسی سابقه ای در افغانستان و منطقه ندارد. چرا قطر انتخاب شده است؟ سازوکارهایی در جامعه بین الملل پذیرفته شده، سازوکارهایی که سازمان ملل آن را تایید کرده است همانند موقعیت مقام های اروپایی در همین سازمان، بنابراین غیر از این اعضای سازمان ملل کشور افغانستان همسایگانی دارد که وزنی در منطقه دارند اما آن کشورها هم انتخاب نشدند. در حال حاضربرای بسته شدن این دفتر در قطر به دو موضوع پرچم و امارت نامیدن پرداخته شده است که به نظر می رسد بزرگ شدن این موضوعات برای انحراف افکارعمومی از مسائل اساسی است.

اگر دولت کرزای قصد مذاکره با طالبان را نداشته باشد چه راه حل دیگری را برای جایگزینی آن در فکر دارد؟

حاکمیت مسئولیت هایی دارد که یکی از آنها تقویت نهادهای ملی است و این تقویت از طریق نه تنها گفتگو با جریان افراط بلکه با هر جریان دیگری و با مراجعه به پارلمان و نمایندگان مردم صورت خواهد گرفت، آنچه که در حال حاضر اتفاق نیفتاده است. یا حتی از طریق همان شورای عالی صلح - که به آن اشاره شد و با وجود ایرادات قانونی بازهم پذیرفته تر از مسیری است که امروزه برای مذاکرات طی شده است- باید این روند پیگیری می شد که این اتفاق رخ نداد.  اگر دولت کرزای هر گفتگویی با طالبان داشته باشد باید از کانال های ذی ربط آن صورت گیرد به دلیل آنکه درطول سال های گذشته جامعه بین الملل به وعده هایی که داده عمل نکرده و نتایجی که انتظار آن وجود داشته به دست نیامده است که البته در کنار آن ناکارآمدی دولت را نیز باید خاطرنشان ساخت.در نتیجه معقول ترین راه گفتگوست که این مذاکرات باید از کانال های معقول و در مکانی قابل قبول صورت گیرد که در حال حاضر هیچ کدام از این دو مطرح نیست.

بحث دیگر موضوع تجزیه افغانستان است که برخی از تحلیلگران بر این باورند طالبان با حمایت امریکا به فکر تجزیه افغانستان و تحت کنترل درآوردن کشور هستند. شما تا چه میزان با این سناریو موافق هستید؟

آنچه که به سابقه کار من در افغانستان بر می گردد این است که به نظر نمی رسد هیچ افغانی با هر حقی رضایت به تجزیه افغانستان دهد. همچنین از سوی دیگر برای کشورهای منطقه به ویژه جمهوری اسلامی ایران تمامیت ارضی همسایگان از جمله افغانستان بسیار مهم است. بنابراین به نظر می رسد چنین بحثی هیچ طرفداری نخواهد داشت و هیچ گروه و یا دولتی هم به دنبال آن نیست. این احتمال وجود دارد که کارکرد برخی سیاست ها سبب چنین نتیجه گیری شده است ،  اما هیج فردی به خود اجازه چنین فکری را نداده و مردم افغانستان هم به شدت به تمامیت ارضی خود حساس هستند و هر فردی که قصد اداره چنین پروژه ای را داشته باشد محکوم است. اما آنچه که مطرح شده بحث فدرالی شدن افغانستان است که این موضوع هم جدید نیست و بارها تکرار و مطرح شده که تا به امروز هم به نتیجه مشخصی نرسیده است.

مارتین دمپسی رئیس ستاد مشترک امریکا صحبت از طالبان جنگ طلب و صلح طلب کرده بود و اشاره داشت که این نوع جنگ طلب های طالبانی برای مذاکرات سنگ اندازی می کنند. آیا معیاری برای امریکایی ها وجود دارد که چنین تقسیم بندی برای طالبان خوب و بد شده است؟

چنین دسته بندی وجود نداشته و شاخصی که کدام یک تندرو و کدام یک کندرو هستند نیز وجود ندارد. اکثر کارشناسان بر این باورند که جریان افراط هرگز قابل تفکیک نیست.

مساله گزینه صفر به معنای خروج کامل نیروها از افغانستان نیز موضوعی است که این بار از سوی انگلیسی ها طرح شده است. به نظر شما تا چه میزان این احتمال وجود دارد که انگلستان به تبعیت از امریکا تمامی نیروهای خود را از افغانستان خارج کند و تبعات چنین گزینه ای چیست؟

 برخی تحلیلگران براین باورند که گزینه ای با عنوان خروج کامل مطرح نیست بلکه بحث میزان و تعداد نیروها در افغانستان مطرح است. در نتیجه این بحث جدی بوده و بسیاری در حاکمیت در حال چانه زنی هستند که چه میزان نیرو بناست تا در این کشور ماندگار باشند. بنابراین گزینه صفر موضوع عملیاتی نیست. حتی حاکمیت در افغانستان این سوال را مطرح کرده که امریکایی ها چه تعداد نیرو در این کشور پس از 2014 باقی خواهند ماند؟  همان ۱۰ هزار نفر و یا بیشتر؟ به نظر می رسد با توجه به آنچه که از طرفین در رسانه ها نشان داده شده مساله این است که به طور واقعی بحث خروج قطعی معنی ندارد و اگر این بحث ها نیز مطرح می شود که اگر نیروهای ناتو خارج شوند چه مسائلی پیش خواهد آمد به نوعی چانه زنی برای گرفتن و دادن امتیاز از طرفین و یا به طرفین است.

با توجه به ناامنی هایی که در این کشور وجود دارد و به مرور زمان بهتر هم نشده است. شما به عنوان کارشناس تا چه اندازه فکر می کنید که مساله خروج از افغانستان تا سال ۲۰۱۴ مساله تبلیغاتی و شعاری است و یا امریکایی ها به طور قطع چنین تصمیمی دارند؟

آنچه که از اخبار بر می آید سیاست تمامی کشورها و از جمله امریکا این است که نیروهای خود را کم کنند و از عنصر درگیر در صحنه خارج شده و تبدیل به مدیر بحران شوند.البته اینکه تا چه اندازه موفق باشند بحث دیگری است. اما موضوع کم کردن نیروها با توجه به مشکلات اقتصادی که با آن روبرو هستند امری واقعی است. اما موضوع دیگر این است که میزان ناامنی ها در افغانستان و حتی مناطق هم مرز با این کشور بالا رفته و پیش بینی می شود علیرغم آنکه امسال سال انتخابات است این میزان ناامنی ها در بهترین حالت در همین سطح باقی بماند و یا افزایش پیدا کند. بنابراین شرایط امروزین افغانستان مربوط به این نیست که نیروهای ناتو چه تصمیمی بگیرند و این ناامنی ها نیز نتیجه حضور همین نیروهای ناکارآمد بوده است. این مساله که تا چه میزان رفت و آمد این نیروها بر ناامنی ها تاثیر گذار خواهد بود مساله اصلی نیست.

اروپایی ها در این مقطع چگونه تصمیم گیری می کنند؟

به نظر می رسد که کم کردن نیروها به دلیل مشکلاتی که وجود دارد تصمیم جمعی اعضای ناتوست وخروج نیروها از کشورهای کوچک تر از افغانستان قطعی تر است.

نقش دولت جدید ایران را در مسائل افغانستان چگونه می بینید؟

باید در پایان به این نکته نیز اشاره کرد که دولت منتخب ایران با توجه به تاکید بر سیاست توجه به همسایگان قطعا باید موضوع همسایگان را که مساله ای بسیار مهم و جدی است، مدنظر قرار داده و سیاست تنش زدایی راهگشایی در جهت تخفیف مسائلی است که امروزه افغانستان و سایر کشورها با آن روبرو هستند.

تحریریه دیپلماسی ایرانی/14

انتشار اولیه: جمعه 21 تیر 1392/ باز انتشار : سه شنبه 25 تیر 1392

کلید واژه ها: افغانستان قطر امریکا طالبان طالبان افغانستان محمدابراهیم طاهریان


نظر شما :