تهدیدهای پیونگ یانگ به نفع حضور واشنگتن است
کمک ناخواسته کره شمالی به آمریکا
دیپلماسی ایرانی: کره شمالی توجه همگان را به خود جلب کرده است. رهبر جوان و کم تجربه این کشور در معطوف نگاه داشتن نگاه ها به کشورش به بهانه تسلیحات هسته ای بسیار موفق عمل کرده است. قریب به دو هفته از آغاز تهدیدهای جدی کره شمالی در خصوص به راه انداختن جنگ هسته ای در منطقه می گذرد. تطویل این تهدیدها و لفاظی ها بسیاری از تحلیل گران بین المللی را به این فکر انداخته که پیونگ یانگ قصد حمله نداشته و تنها به دنبال امتیازگیری بیشتر از راه ایجاد تنش مداوم در منطقه است. با اینهمه بحث حمله هسته ای آنقدر جدی است که جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در میانه بازی های رسانه های امریکایی که تاکید دارند پیونگ یانگ قابلیت حمله به خاک آمریکا را ندارد، به چین و ژاپن سفر کند. چین متحد اصلی کره شمالی در این سالها بوده است. چین همان رقیب نظامی و البته اقتصادی که قرار بود باراک اوباما دور دوم ریاست جمهوری خود را با نگاه بیشتر به این کشور سپری کند حالا تبدیل به تنها مهره در اختیار شرق و غرب برای مهار شیطنت های هسته ای کیم جونگ اون شده است. پیش از این آمریکا در تبیین برنامه های استرتژیک خود در سطح بین المللی تاکید کرده بود که مرکز ثقل سیاست های خود را از خاورمیانه به شرق آسیا خواهند کشاند. مساله ای که با بدبینی بیش از پیش سیاستمداران چینی روبه رو شد. اکنون با آنچه که کره شمالی تهدیدهای بالقوه هسته ای خود می خواند، حضور نظامی امریکا در منطقه بیش از گذشته قابل توجیه است. دلایل همکاری چین با کره شمالی در این سالها ، استراتژی پکن در قبال حضور آمریکا در منطقه، احتمال توسل راستین کره شمالی به گزینه نظامی برای رسیدن به مطالباتش و تاثیر تهدیدهای پیونگ یانگ بر حضور بیشتر نظامی و سیاسی واشنگتن در منطقه را با محسن شریعتی نیا، تحلیل گر مسائل چین در میان گذاشتیم :
اولویت های چین در منطقه چیست؟ نقش این کشور در بحرانی که این روزها در شبه جزیره کره رخ داده را چگونه ارزیابی می کنید؟
سیاست چین در مورد کره شمالی را باید با توجه به نقشی که این کشور در مورد خود در منطقه و محیط همسایگی خود ارائه می کند تحلیل کرد. در این محیط چین دو اولویت را پیگیری می کند: اول این که ثبات در منطقه حفظ شود چرا که ثبات در منطقه به رشد اقتصادی چین کمک می کند و بی ثباتی می تواند به کاهش رشد اقتصادی منجر شود. دوم این که چینی ها در ژئوپلیتیک منطقه از متحدین اندکی برخوردارند. پاکستان و کره شمالی تنها متحدین چین در آسیا به شمار می روند. به همین دلیل چینی ها سعی دارند که کره شمالی را به عنوان حوزه نفوذ خود و کشوری که از مناسبات نزدیکی با آن ها برخوردار است، حفظ کنند.
اما در مورد این که نقش چین در بحران کره شمالی چیست باید گفت که چین در وضعیت فعلی مهم ترین حامی کره شمالی محسوب می شود به این دلیل که اولا بیشترین کمک های غذایی و کمک های در حوزه انرژی را به این کشور می کند. عمده تجارت کره شمالی با چین صورت می گیرد و اگر این کمک ها و همکاری ها قطع شود کره شمالی به سختی ضربه خواهد خورد. از طرفی چین عضو شورای امنیت سازمان ملل است و در شورای امنیت نیز معمولا اگر چه با قطعنامه ها همراهی می کند اما تلاش می کند که تندی قطعنامه هایی که علیه کره شمالی حاضر می شود گرفته شود. مجموع این نقش ها را می توان در این جمله خلاصه کرد که اگر امریکا را مهم ترین تهدید علیه کره شمالی بدانیم، چین مهم ترین یاور و کمک کننده کره شمالی است.
به نظر شما بحران شبه جزیره کره چه تاثیری بر رابطه چین و آمریکا خواهد داشت؟ با توجه به این که از قبل هم اختلافاتی میان دو کشور وجود داشت، آیا این مسئله هم بر اختلافات قبلی بار می شود؟
این بحث چند بعد دارد. یک جنبه این بحث این است که حضور امریکا در منطقه افزایش پیدا می کند و چین با حضور امریکا در محیط امنیتی خود چندان موافقتی ندارد. به همین دلیل از این جهت بحران به نوعی منافع چین را با چالش مواجه کند. بعد دیگر موضوع این است که بروز این بحران یک بار دیگر نقش تعیین کننده چین در آسیا را به همگان گوشزد می کند. این مسئله نشان می دهد چین می تواند در حل و فصل بحران ها در منطقه نقش مثبتی ایفا کند. بعد سوم موضوع که به نوعی به نفع چین است این است که قبل از بروز این بحران همه توجهات معطوف به مهار چین بود و همه سیاست آسیایی امریکا را در جهت مهار چین تفسیر می کردند، اما با بروز این بحران توجهات از چین به کره شمالی معطوف شده و چین نه به عنوان یک تهدید بلکه به عنوان کشوری نگریسته می شود که می تواند در جهت امنیت بین المللی با سایر قدرت ها در منطقه و در حوزه فرامنطقه ای همکاری کند.
به نظر شما چین تا کجا می تواند از کره شمالی پشتیبانی کند؟ برخی معتقدند تهدیدات کره شمالی به این منظور است که ترسی ایجاد کنند و بعد برای امتیاز گیری چانه زنی کنند. به نظر شما چین در حد امتیاز دادن به کره شمالی از این کشور پشتیبانی می کند یا در صورت اقدام نظامی نیز در کنار این کشور قرار خواهد گرفت؟
استنباط من این است که احتمال حمله نظامی کره شمالی بسیار کم است. به دلیل این که ریسک بسیار بالایی برای سیستم سیاسی کره شمالی و رهبران این کشور در بر خواهد داشت. اگر چنین اقدامی صورت بگیرد، طبیعتا پیش بینی جنگی که اتفاق خواهد افتاد بسیار دشوار است. به همین دلیل شاید برای چینی ها نیز دشوار باشد که در حال حاضر استراتژی مشخصی داشته باشند که در صورتی که جنگ بروز کند تا کجا از کره شمالی حمایت کنند. اما به نظر می رسد همه بازیگرانی که در صحنه هستند به خصوص قدرت های بزرگ اعم از روسیه، چین، امریکا و ژاپن استراتژی های خود را بیشتر بر مبنای لفاظی کره شمالی و تهدیدات لفظی کره شمالی بنا کرده اند تا بر مبنای خطر یک جنگ فراگیر در منطقه. آن ها احساس می کنند که تهدیدات کره شمالی چندان جدی نخواهد بود. به همین دلیل هم علی رغم هشدارهایی که کره شمالی به سفارتخانه های خارجی داده، چندان توجهی به این هشدارها نشده است. بنابراین به نظر می رسد استراتژی چینی ها بیشتر بر مدیریت بحران متمرکز است و استنباط آن ها این است که این بحران از حد جنگ لفظی فراتر نخواهد رفت.
آقای کری، وزیر امور خارجه امریکا در سفری به به پکن با مقامات چینی در مورد کره شمالی مذاکره کرد. آیا امریکا ابزاری برای قانع کردن چین برای فشار به کره شمالی در دست دارد؟
بله؛ امریکا ابزارهای زیادی را برای تحت تاثیر قرار دادن چین در اختیار دارد. بستگی دارد که در این سفر امریکا تا چه حد حاضر باشد که در مباحث گسترده ای که با چین دارد اعم از مباحث اقتصادی و استراتژیک حاضر باشد به چین امتیاز بدهد و چین را به همکاری تشویق کند یا از تبعات عدم همکاری بترساند. علاوه بر این باید به این موضوع توجه داشت که ثبات در منطقه مفعت مشترک امریکا و چین است و شاید چینی ها چندان نیازی به تشویق امریکایی ها نداشته باشند و خود آن ها پیگیر آن باشند که بحران فروکش کند. به این دلیل که هر چه بحران گسترده تر باشد، ریسک بحران افزایش پیدا خواهد کرد و احتمال تبدیل بحران به منازعه و جنگ بیشتر خواهد شد. در این شرایط چینی ها ضرر خواهند کرد. برای این که این ضرر متوجه چین نشود، آن ها تلاش های خود را برای حل بحران انجام می دهند. بنابراین می توان گفت نوعی منفعت مشترک نیز میان امریکا و چین در این حوزه وجود دارد. در این سفر احتمالا امریکایی ها گزینه های زیادی دارند که چینی ها را به همکاری تشویق کنند. بستگی دارد آن ها بخواهند چگونه از این گزینه ها استفاده کنند.
امریکا از سال گذشته بحث تغییر ثقل استراتژی سیاست خارجی به آسیا را مطرح کرده است. به نظر شما بحران ایجاد شده در منطقه چقدر می تواند در این مسئله تاثیرگذار باشد و امریکایی ها باید چه ملاحظات جدیدی را در نظر بگیرند؟
من فکر می کنم این بحث باعث خواهد شد که حداقل در شمال شرق آسیا به خصوص در ژاپن و کره جنوبی احساس نیاز به حضور امریکا بیشتر می شود و در واقع نیاز به نقش امریکا در این منطقه پررنگ تر می شود. چرا که تهدیدات کره شمالی بسیار شدید و پر سر و صدا بوده و این به نفع استراتژی تغییر ثقل عمل می کند و نیاز به حضور امریکا را به عنوان بازیگر ثبات ساز در منطقه بیشتر می کند./12
نظر شما :