فریز هسته ای
مهدی سنایی . عضو کمیسیون سیاست خارجی مجلس
شرق: مذاکرات آلماتی 2 نه کامیاب بود و توفیق مشخصی داشت و نه با شکست مواجه شده است. کامیاب نبوده از این جهت که به پیشرفتی دست نیافته بلکه تا اندازه ای، عقبگرد را هم در پی داشت اما با شکست نیز مواجه نشده از این جهت که هر دو طرف از اراده کافی برای تداوم آن در آینده برخوردارند. این فضا به میزان زیادی تحت تاثیر مسایلی خارج از مذاکرات است. اگر به متن مذاکرات نگاهی گذرا داشته و اصل مذاکرات بررسی شود شاید بتوان گفت مذاکرات نسبت به سال های پیش از پیشرفت برخوردار است. این دیدگاه از این جهت بیان می شود که سمت و سوی مسایل منطقه ای و رویدادهای آن به شکلی است که کشورهای غربی و 1+5، سخن گفتن از جنگ و تهدید نظامی را کنار گذاشته اند و به نقش منطقه ای ایران باور بیشتری یافته اند. بر این اساس آنها نقطه شروع مذاکرات را اصل تعلیق قرار نمی دهند بلکه کاهش حجم غنی سازی مورد نظر آنهاست، بنابراین اگر مذاکرات را به عنوان دایره در نظر بگیریم، در مرکز آن اظهارات خانم «اشتون» قرار می گیرد که اعلام می کند دیدگاه های دو طرف از هم فاصله دارد اما مذاکرات را ادامه می دهیم و با آقای «جلیلی» تماس خواهم گرفت اما حول و حوش این دایره، مولفه هایی خودنمایی می کند که نسبت به توفیق مذاکرات در مقطع کنونی، مباحثی را مطرح می کند. درباره مقطع فعلی، باید به دو نکته توجه داشت. یکی بحث روشن نبودن سیاست های خاورمیانه ای آمریکا در نتیجه روی کارآمدن تیم جدید دستگاه دیپلماسی است که روی پرونده هسته ای ایران نیز حتما اثرگذار است.
آنها هنوز سیاست روشنی را عرضه نکرده اند و با توجه به اینکه آمریکا کشور تعیین کننده ای در فرآیند مذاکرات است، این ابهام تاثیر خود را گذاشته است. نگارنده بر این باور است کشورهای غربی تصمیمی برای توقف مذاکرات ندارند و اولویت آنها، حفظ خط مذاکرات است و امیدوار به دستیابی به نوعی تفاهم هستند. نکته دوم، آغاز فعالیت های انتخاباتی در ایران است و غربی ها در این دوره بیشتر به تداوم مذاکره می اندیشیدند تا نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در ایران مشخص شود. آنها در عین حال رویکرد «فشار و مذاکره همزمان» را نیز ادامه خواهند داد که یکی از جلوه های آن، بده بستان «نابرابری» است که عرضه می کنند. به هر حال دوره فعلی، اصطلاحا «دوره فریز» است. در عین حال موسسات آمریکایی نظرسنجی هایی داشتند که نشان می دهد فعالیت صلح آمیز هسته ای یک خواست ملی است و به دولت خاصی خلاصه نمی شود. ممکن است نوع دیپلماسی متفاوت باشد اما در اصل ماجرا، اختلاف چندانی در میان نیروهای سیاسی ایران دیده نمی شود. مساله سوریه هم در این دوره از مذاکرات به سود ایران اثر داشت اما موضوع کره شمالی از جمله عواملی بود که تاثیر منفی خود را نشان داد و برخلاف رویه حقوقی و معمول، دبیرکل سازمان ملل و مدیر کل آژانس، با استناد به آن، اظهاراتی پیرامون ایران بیان کردند که روی فضای روانی مذاکرات، تاثیر منفی بر جای گذاشت. در خاتمه ذکر یک نکته ضروری است؛ اینکه دیپلماسی ما باید به کمک حل پرونده هسته ای بیاید چون در حوزه مسایل بین الملل، یک موضوع خاص به صورت جداگانه قابل حل و فصل نیست. متاسفانه در سال های اخیر کاستی هایی در دیپلماسی ایران وجود داشته که امکان مانور دیپلماتیک را تا حدی کاهش داده است. ایجاد تنوع در عرصه خار جی، بهره گیری از همه ظرفیت ها، تلاش برای اینکه در مواجهه با کشورهای مختلف، سیاست های متنوعی در پیش گرفته شود و بهره گیری از بعضی مسایل بین المللی و مولفه های اقتصادی در عرصه انرژی می تواند تاثیر مثبتی در این روند بر جای گذارد.
نظر شما :