پیامدهای متناقض یک سفر
«اوباما» با چه رویکردی به خاورمیانه میآید؟
شرق: با نزدیک شدن به زمان سفر «باراک اوباما» به خاورمیانه که برای عید امسال برنامه ریزی شده است پیام های متناقضی از واشنگتن ارسال می شود که هریک معنا و مفهوم متناقضی دارد. تناقض این پیام ها بیشتر به دلیل ناروشنی هدف او از این دیدار و مسایل مورد بحث در اسراییل و کرانه باختری و اردن و نیز انتظاراتی خواهد بود که کشورهایی چون مصر، عربستان و ترکیه از این سفر دارند. برخی کارشناسان آمریکایی این تناقض را این گونه تحلیل می کنند و می گویند به دلیل حالت عدم یقینی است که دولت اوباما درقبال حوادث کشورهای عربی به آن دچار شده است، برعکس سال های گذشته که ایالات متحده کاملا می دانست تحولات چه سمت و سویی دارد.
«جی کارنی»، سخنگوی کاخ سفید در این رابطه گفته است این تناقضات نشان می دهد که باراک اوباما برای پیشرفت روند صلح اسراییل و فلسطینی ها قصد ارایه پیشنهادات جدیدی ندارد. کاخ سفید دیگر مثل گذشته تمایلی ندارد که یک سری آرزوهای توخالی را در این باره ارایه دهد. با این حال کارشناسان دیگری که نسبت به تحولات خاورمیانه شناخت و آگاهی لازم را دارند می گویند دیدار آینده اوباما آزمایشی برای او خواهد بود و معلوم خواهد کرد که آیا او قدرت آن را دارد تا تحرک تازه ای به روند صلح بخشیده و برخلاف شکستی که در دوره نخست ریاست جمهوری اش خورد این بار قادر خواهد بود به راه حل تشکیل دو دولت نزدیک شود یا خیر. همین کارشناسان به اوباما توصیه می کنند که برای انجام چنین کاری از قبل باید رویکرد سیاسی خود را به ویژه در رابطه با نزاع اسراییل و فلسطینی ها تغییر دهد وگرنه آمریکا مابقی اعتمادی را که در بین ملت های منطقه دارد با یک شکست دیگر به کلی از دست خواهد داد.
چنانکه گفته شد یکی از مهم ترین وجوه این تناقضات به هدف این دیدار برمی گردد. به راستی هدف سفر اوباما به منطقه چیست؟ در این باره اظهاراتی شده که قابل تامل است:
1- رابرت ویکسلر، یکی از اعضای کنگره گفته است دیدار اوباما از منطقه، موجب تقویت رابطه آمریکا و اسراییل از طریق امضای یک توافقنامه امنیتی خواهد شد. اوباما و مقامات اسراییلی همچنین در این دیدارها بر مسایلی نظیر پرونده هسته ای ایران و حوادث داخلی سوریه و نیز نزاع درازمدت اسراییل و فلسطین تمرکز خواهند داشت.
2- منابع اسراییلی می گویند اوباما علاقه مند به ازسرگیری گفت وگوها بین اسراییل و فلسطینی هاست زیرا دست کم این امر منجر به این نتیجه خواهد شد که از موج انتقادها علیه اسراییل در محافل بین المللی کاسته شود. از این رو به نظر می رسد واشنگتن قصد دارد نقش خود را بدون دستیابی به یک صلح پایدار در مذاکرات یادشده ایفا کند.
3- محافل اسراییلی نیز می گویند بین آمریکا و اسراییل نوعی توافق شکل گرفته است تا به صورتی محدود شهرک سازی ها را متوقف کنند. البته با این شرط که فلسطینی ها رفتن به دادگاه بین المللی لاهه را به تعویق بیندازند. پس از کسب عضویت در سازمان ملل، دولت فلسطین این حق را پیدا کرده است تا برضد اقدامات توسعه طلبانه اسراییل به دادگاه بین المللی لاهه شکایت کند.
4- کارشناسان نیز درباره فضای این دیدارها می گویند بسیار بعید به نظر می رسد که این بار آمریکا نقشی جدی داشته باشد. یکی از این کارشناسان که نماینده سابق اسراییل در سازمان ملل متحد است و در آینده به احتمال زیاد یکی از بزرگ ترین مشاوران نتانیاهو در کابینه جدید او خواهد بود می گوید در شرایط کنونی، کشورهای عرب به ویژه پس از وقوع انقلاب های عربی مشغول رتق و فتق درگیری های داخلی خودشان هستند. بنابراین شرایط فعلی مانند گذشته نیست که از 15 سال پیش اسراییل مجبور بود پیشنهاداتی را برای بهبود روابط ارایه دهد.
این رویکرد با آنچه که رابرت ساتلوف، مدیر اجرایی موسسه شرق نزدیک در واشنگتن مطرح کرد هماهنگی دارد. وی نیز گفته بود از دیدگاه اسراییل این دیدار بسیار متفاوت تر از دیدار نخست اوباما از منطقه در سال 2009 خواهد بود. دیداری که در جریان آن اوباما در دانشگاه قاهره حاضر شد و سخنان مهمی را ایراد کرد.
جالب اینکه همکاران اوباما در واشنگتن نیز می گویند بارها در نشست های امنیت ملی ملاحظه کرده اند که درباره قدرت ایالات متحده آمریکا در هدایت روند حوادث در اماکنی مانند سوریه یا مالی و کره شمالی پرسش می شود و اینکه قدرت تاثیرگذاری آمریکا در این حوادث نسبت به چهار سال گذشته کمتر یا بیشتر شده است اما هرگز درباره نزاع اسراییلی – فلسطینی ها و میزان تاثیرگذاری آمریکا بر این روند پرسشی نمی شود.
با این وصف برخی کارشناسان نزدیک به کاخ سفید به اوباما سفارش می کنند به مسایل خاورمیانه بیشتر توجه کند زیرا این منطقه همچنان منطقه ای حیاتی برای آمریکا خواهد بود. این توصیه پس از آن صورت می گیرد که در خبرها آمده بود آمریکا قصد دارد به جای خاورمیانه توجه و تمرکز خود را بر منطقه آسیا - پاسیفیک افزایش دهد. هیلاری کلینتون گفته بود این منطقه طی سال های آینده لکوموتیو سیاست جهانی آمریکا خواهد بود. این کارشناسان معتقدند توجه به آسیا نباید به معنای بی توجهی به خاورمیانه و مسایل آن باشد.
اینها همه مسایلی است که پیش از سفر اوباما به خاورمیانه در میان همکاران و مشاورانش مطرح است تا استراتژی سیاست خارجی او را در دور دوم ریاست جمهوری اش تعیین کنند اما پرسشی که در اینجا خودنمایی می کند اینکه: اصلی ترین محوری که موجب تغییر در سیاست خارجی آمریکا به ویژه در رابطه با مسایل خاورمیانه طی سال های آینده خواهد بود چیست و این موضوع تا چه حد به ویژه در این دیدار قابل رویت خواهد بود؟
در اینجا دو نکته به نظر می رسد که یکی از آنها قدیمی و مرسوم در سیاست های همه روسای جمهور آمریکاست و آن عنصر سکون عربی است. به این معنا که سیاست خارجی آمریکا همواره تحت تاثیر نیروهای موثر و لابی های فشار در داخل بوده است و از این دیدگاه لابی ساکت اعراب در برابر لابی فعال یهودیان موجب شده تا سیاست های خارجی آمریکا نیز به نفع اسراییل باشد. از این رو تا زمانی که این توازن برهم نخورده باشد هر رییس جمهوری که بیاید دقیقا همان سبک و شیوه رییس جمهوری قبلی را دنبال خواهد کرد.
مساله دوم اما این است که پس از انقلاب مصر و تاثیر منطقه ای آن، یک جریان قوی در آمریکا پیدا شده که خواستار تغییر سیاست های آمریکا در منطقه به خصوص در رابطه با مشکل فلسطین است. ارزیابی اینها چنین است که احتمال دارد دولت جدید مصر با همین خط مشی موفق شود. در این صورت باید استراتژی آمریکا به گونه ای تنظیم شود که مکمل یک استراتژی امنیت ملی عربی باشد زیرا به اعتقاد این گروه یک سیاست خارجی موفق در یک رابطه متقابل و مبتنی بر توازن قوا شکل می گیرد. به هرحال این هم یک استدلال دیگر است و اگر تغییری در منطقه به وجود نیاید شیوه رفتار آمریکا نیز شاهد هیچ تغییری نخواهد بود. زیرا دلیلی برای تغییر آن وجود ندارد.
از این رو به نظر می رسد دیدار اوباما از منطقه در بدترین حالت همین باشد که چون گذشته دیدگاه اسراییلی ها بر آن غالب بوده و در هماهنگی کامل با آن باشد اما یک احتمال ضعیف را هم باید در نظر گرفت و آن اینکه این بار اندکی متفاوت تر از گذشته آمریکا نگاهی متوازن تر نسبت به تحولات منطقه از جمله قضیه فلسطین داشته باشد.
عاطف الغمری / ترجمه: محمدعلی عسگری/ منبع: الخلیج
نظر شما :