هگل و عقب‌نشینی نظامی

۱۲ اسفند ۱۳۹۱ | ۱۴:۰۳ کد : ۱۹۱۳۴۵۳ سرخط اخبار

داوود هرمیداس باوند

اعتماد: در امریکا قاعده یی اساسی پابرجاست که اختیارات تام و کلی به رییس جمهور می دهد و از لحاظ قوه تصمیم گیری، کلیه امکانات نزد اوست. این موضوع شاید سنخیتی با نظام های دیگر نداشته باشد، اما باید توجه کرد که در ایالات متحده، رییس جمهور کلیه قوای اجرایی و نظامی کشور را به طور کامل در اختیار دارد و سازمان های امنیتی تحت نظر او فعالیت می کنند.

البته رییس جمهور در امریکا با وجود اینکه تصمیم گیرنده نهایی است، در دوران مختلف همواره از نظرات، پیشنهادها و انتقادات نهادهای مختلف بهره مند بوده و به طور ویژه اهمیت خاصی برای کنگره امریکا قائل است.

شورای امنیت ملی، وزارت خارجه و به طور کل سازمان ها و نهادهای مرتبط با سیاست خارجی که نقش دیپلماتیک دارند، دارای ارزش مشورتی بالایی برای رییس جمهور هستند و در کنار این، مساله لابی ها بی تاثیر نیست. به عنوان نمونه لابی اسراییل در دولت امریکا به حدی نفوذ دارد که می تواند تغییرات ساختاری در مجموعه تصمیمات رییس جمهور ایجاد کند و این مهم را هم باید مدنظر داشت که شخص رییس جمهور در امریکا نمی تواند بدون توجه به ساختار جامعه مدنی و سیاسی و به صورت کاملا خودمختارانه تصمیم گیری کند و از این رو سازمان ها و نهادها می توانند تاثیرگذاری ویژه یی روی او داشته باشند. درباره باراک اوباما ماجرا کمی تفاوت دارد، چرا که رییس جمهوری است که دور دوم را با اقتدار پشت سر گذاشته و با فراغ بال بیشتری محدوده اختیاراتش را تحت کنترل دارد. درباره انتخاب هگل توسط اوباما برای تصدی پست وزارت دفاع ابتدا باید این مهم را در نظر داشت که هگل یک لیبرال جمهوریخواه است و از ابتدای مطرح شدن نامش برای دریافت این پست، با مخالفت هم حزبی هایش مواجه شد. آنچه واضح و مبرهن است این است که دلیل اصلی این مخالفت ها از سیاست ها و عقاید هگل درباره ایران و خاورمیانه نشات می گیرد و مجموع این نظرات، به هیچ عنوان به نفع اسراییل نیست. اوباما همیشه تلاش داشته تا افرادی را در کابینه خود وارد کند که دارای سیاست برخورد نرم افزاری و دیپلماتیک باشند و انتخاب هگل هم در راستای همین اصل بود. اوباما می خواهد دولت متبوعش برای حل مناقشات، منازعات و ارتباطات با جامعه جهانی، از راه دیپلماسی وارد شود و برای تحقق این هدف باید افرادی را در کابینه اش وارد کند که توان جنگ نرم افزاری داشته باشند که البته این موضوع تاکنون به نفع سازمان های بین المللی از جمله سازمان ملل و... نبوده است. زمانی که کلینتون تحریم های مضاعف را مطرح کرد، می دانست که این اقدام خلاف قوانین و عرف بین المللی است اما در راستای سیاست های دولت امریکا اصرار به پیاده سازی آن داشت. وقتی شرکت امریکایی پروژه پارس جنوبی را ترک کرد، توتال فرانسه جایگزین آن شد و این بی شک اقدامی به ضرر امریکا بود و البته در عمل ثابت می کند که پروژه تحریم های یکطرفه خواست اوباما است. درباره حمله به عراق، وقتی بوش پسر تصمیمش در این مورد را اعلام کرد با مخالفت ها و مقاومت های فراوانی از سوی نهادها و تشکیلات داخلی امریکا و بین المللی مواجه شد. در مقابل این سیاست برخورد سخت افزاری، اوباما تلاش دارد همه این نهادها را با خود همراه و به گونه یی رفتار کند که مخالفت جدی با رفتارش رخ ندهد. در نهایت اینکه هگل، نگاهش به وقایع سیاسی و نظامی تا حد ممکن دیپلماتیک است و بیشتر دوست دارد به کشورهای مختلف سفر کند و در عین حال هم نگاه منصفانه یی به افغانستان دارد. آنچه می توان پیش بینی کرد این است که حضور هگل در راس وزارت دفاع امریکا، به خودی خود می تواند نشانه یی باشد برای اینکه اوباما می خواهد حضور کشورش در خاورمیانه به ویژه در عراق و افغانستان را کمرنگ کند. دو مورد مهم در اثبات این موضوع دخیل هستند. اول اینکه اوباما بودجه نظامی کشورش را به شدت کاهش داده و دوم اینکه طبق مصوبات جدید کنگره، امریکا باید نیاز به منابع انرژی خود در خارج از خاک امریکا را به طور چشمگیری کاهش دهد و طی سال های آینده در زمینه تامین انرژی به خودکفایی برسد و بر اساس همین مصوبه می توان نتیجه گرفت که خاورمیانه از لحاظ استراتژی انرژی دیگر ارزش چندانی برای ایالات متحده نخواهد داشت.

کلید واژه ها: امریکا اوباما هگل یی مخالفت


نظر شما :