از همراهی های لفظی نتانیاهو تا سدتراشی های عملی

اوباما گرفتار بازی جدیدی خواهد شد

۰۲ اسفند ۱۳۹۱ | ۱۳:۱۹ کد : ۱۹۱۲۸۲۳ گفتگو خاورمیانه
سید مرتضی نعمت زاده، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در گفتگو با دیپلماسی ایرانی تاکید می کند که موضع گیری نتانیاهو در خصوص استقبال از طرح دو دولت مستقل تنها ابزاری برای فریب دادن مقطعی اوباما است
اوباما گرفتار بازی جدیدی خواهد شد

دیپلماسی ایرانی:بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی بازی جدیدی را آغاز کرده است.دور اول حضور این سیاستمدار تندرو بر مسند قدرت با بلوکه شدن هرگونه تلاشی برای برقراری صلح در خاورمیانه همراه بود. مردی که جز به نابودی فلسطین نمی اندیشد اکنون در ترفندی جدید برای جلب رضایت باراک اوباما رئیس جمهور دموکرات ایالات متحده از پذیرش تشکیل دو کشور مستقل فلسطین سخن می گوید. وی پیش شرط این مساله را به رسمیت شناخته شدن اسرائیل از سوی فلسطینی ها اعلام کرده است. به گزارش روزنامه اماراتی الخلیج، بنیامین نتانیاهو،  تاکید کرد که در صورتی که طرف فلسطینی "کشور یهودی اسرائیل" را به رسمیت بشناسد با راهکار تشکیل دو کشور در مرزهای 1967 موافق است.این موضع گیری در حالی از سوی بی بی مطرح می شود که باراک اوباما برای نخستین بار در چهار سال گذشته در بهار بار سفر به منطقه خواهد بست و احتمالا از سرزمین های اشغالی نیز دیداری خواهد داشت. دلایل این موضع گیری نتانیاهو، میزان موافقت فلسطینی ها با این مساله، رویکرد حماس به بحث به رسمیت شنتخته شدن اسرائیل به عنوان کشوری یهودی ، روند مذاکرات آشتی ملی در فلسطین و بحث رویکرد اوباما در قبال فلسطین و اسرائیل در دور دوم حضور در کاخ سفید را با  سید مرتضی نعمت زاده، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در خصوص رویکرد فلسطینی ها نسبت به تشکیل دو دولت و مواضع امریکا گفتگویی داشته است که در زیر می خوانید:
 

بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در تازه ترین موضع گیری خود در قبال صلح با فلسطینی ها اعلام کرده که در صورت به رسمیت شناخته شدن اسرائیل از سوی فلسطین با راهکار تشکیل دو کشور موافق است. رویکرد فلسطین نسبت به رسمیت شناختن اسرائیل چیست؟آیا فلسطینی ها با ذات این حرکت موافق هستند؟

این موضعی که نتانیاهو مطرح کرده است، چند مشکل دارد. یک مساله این است که ایشان در این اظهارات پیش شرطی مطرح کرده و آن آغاز گفتگوهای صلح بدون پیش شرط است. در حالیکه فلسطینی ها و حکومت خودگردان خواهان توقف شهرک سازی هستند، اما برای اسرائیل چنین امری یک پیش شرط محسوب می شود که مانع از سرگیری مذاکرات است. بنابراین نتانیاهو طرح دو دولت را به شرط آنکه مذاکرات بدون پیش شرط آغاز شود، پذیرفته و این در حالی است که خود او برای این مذاکرات پیش شرط گذاشته است. علاوه بر آنکه او در حالی قصد مذاکره دارد که سیاست ساخت شهرک های صهیونیستی را که جامعه بین المللی نیز با آن به شدت مخالفند، ادامه می دهد. در مقابل طرف مذاکره کننده فلسطینی که محمود عباس است، بر این باور است که شرط شروع مذاکرات توقف شهرک سازی است.

نکته دیگری نیز وجود دارد و آن این است که موضع گیری نتانیاهو تحت تاثیر سفری است که اوباما به رژیم صهیونیستی دارد و باراک اوباما نیز اصرار دارد تا طرح دو دولت را اجرا کند و اسرائیل هم با این طرح مخالف است. نتنیاهو از طرح دو دولت تعریف خاصی دارد که اگر بنا بر این باشد که دو دولت تشکیل شود باید طرف فلسطینی به ماهیت یهودی دولت اسرائیل اعتراف کند و آن را به رسمیت بشناسد. این امر بدین معناست هر گروهی که غیر یهودی باشد از جمله فلسطینی های ساکن سرزمین های اشغالی سال 1948 یا به اصطلاح اسرائیل سلب تابعیت خواهند شد چون یهودی نیستند و به عنوان افرادی خواهند بود که به طور موقت در آن سرزمین زندگی می کنند و هر زمان که رژیم صهیونیستی اراده کند چون یهودی نیستند، می تواند آنها را اخراج کند. در مقابل اسرائیل یک دولت فلسطینی را به رسمیت می شناسد که فاقد ارتش و سلاح است. بنابراین تعریف این دو دولت به نوعی مانع تراشی در جهت تحقق و اجرای طرح اوباماست. در نتیجه اظهارات نتانیاهو ظاهر فریبنده برای افرادی دارد که اطلاعات دقیقی از ادبیات سیاسی و خواسته های اصلی رژیم صهیونیستی را در پوشش این مواضع ندارند.
 

در صورتی که تشکیلات خودگردان فلسطین با این مساله موافقت کند مخالفت حماس که کنترل غزه را در اختیار دارد چه تاثیری بر رویکرد واحد فلسطین در قبال این مساله دارد؟

تا زمانی که فلسطینی ها دچار گسیختگی و دو دستگی هستند، حتی اگر محمود عباس در خصوص تشکیل دولت فلسطینی توافق کند بدون آنکه حماس بپذیرد، هیچ ارزش اجرایی نخواهد داشت. بر همین اساس به طور اصولی به دلیل آنکه اسرائیل مخالف تشکیل دو دولت است بنابراین در این مسیر اقداماتی را انجام می دهد تا مانع وحدت گروه های فلسطینی شود و به هر شکل سعی می کند تا همچنان این اختلاف نظر باقی بماند. چرا که به طور طبیعی بدون وحدت نیروهای فلسطینی نه امکان سازش وجود دارد، به دلیل آنکه هیچ توافقی ارزش اجرایی ندارد و نه قطعا مساله مقاومت به شکل کامل تحقق پیدا خواهد کرد چراکه در حال حاضر بخشی از گروه های فلسطینی رویکرد خود را در تعامل و مذاکره با اسرائیل قرار داده و بخش دیگر در صدد مقاومت است.

نتانیاهو  به تشکیل دو کشور در مرزهای 1967 پایبند است . وضعیت مرزی فلسطین و اسرائیل بر اساس مرزبندی های 1967 چگونه خواهد بود؟ آیا فلسطینی ها نیز این مساله را قبول دارند؟

اگر حقیقتا نتانیاهو به مرزهای ۱۹۶۷ پایبند است، پس چرا تلاش دارد تا در فلسطین شهرک سازی کرده و دامنه آن را گسترش دهد و پایگاه های خود را در سرزمین های ۱۹۶۷ توسعه بخشد و در نهایت نوعی گسیختگی در کیان سرزمینی در فلسطین ایجاد کند. بنابراین در صورتی که نتانیاهو مدعی است که به تشکیل دولت فلسطین در سرزمین های ۱۹۶۷ متعهد است به طور طبیعی نباید شهرک سازی را ادامه دهد. نکته دوم اینکه شرط مهمی که اسرائیل دارد مبادله سرزمینی است. این مبادله بدین معناست که اسرائیل بتواند مناطقی که در آنها شهرک سازی کرده که از نظر امنیتی از موقعیت ژئوپلتیکی بسیار بالایی برخوردار است و از نظر اقتصادی و حاصلخیزی از بهترین سرزمین های فلسطینی به شمار می آید و از نظر جایگاه دینی بخش مهمی از سرزمین های مقدس را در بر می گیرد در حوزه شهرک سازی خود قرار داده و مایل است تا این سرزمین ها را به سرزمین های اشغالی سال ۱۹۴۸ ملحق کند و در مقابل بخشی از بیابان های صحرای نقب را که نه ارزش مسکونی بودن و اقتصادی و نه ارزش ژئوپلتیکی دارد به فلسطینیان واگذار کند. این مساله که رژیم صهیونسیتی معتقد است که اساس تشکیل دولت فلسطینی در سال ۱۹۶۷ پذیرفته است، تنها ظاهری قابل قبول و باطنی دورغین و غیر قابل قبول دارد. اما فلسطینی ها به شکل طبیعی در آن بخش که دارای گرایش به سازش و گفتگو است، این موضوع را می پذیرد و با تشکیل دولت فلسطین در این بخش موافق است که البته متضمن به رسمیت شناختن اسرائیل است. ولی جنبش مقاومت با این مساله مخالف است با این ملاحظه که تشکیل دولت فلسطین را در سرزمین های ۱۹۶۷ می پذیرد بدون آنکه با به رسمیت شناختن اسرائیل، اشغال سرزمین های فلسطینی تأیید کرده و آن به رسمیت بشناسد. به عبارت دیگر مقاومت آمادگی ندارد موجودیت اسرائیل را به عنوان یک اشغالگر رسمیت بخشد.

نتانیاهو خواهان کشور فلسطین عاری از سلاح است. این مساله تا چه اندازه در عرف و حقوق بین الملل قابل طرح و بررسی است؟ آیا فسطین با این امر موافقت خواهد کرد؟ در طرح اسرائیل مسئولیت تامین امنیت داخلی و خارجی کشور فلسطین بدون سلاح بر عهده چه کسی خواهد بود؟

این مساله از نظر عرف بین الملل می تواند تحقق پیدا کند، اما نکته ای که وجود دارد این است که تصمیم گیری در مورد این مساله یعنی گذشتن از حق حاکمیت ملی در مورد یک موضوع قطعا در اختیار یک دولت نیست بلکه این یک ملت است که می تواند در این زمینه تصمیم گیری کند و مسلم است که چنین امری مورد پذیرش فلسطینی ها نیست و در این زمینه اتفاق ملی وجود ندارد. همچنین در این نوع تعاریف معمولا داشتن سلاح در حد پلیس پذیرفته شده است اما سلاح های سنگینی که ماموریتی را در ارتباط با ارتش تعریف می کند، مشمول این مساله است. اما به طور کلی چنین پدیده ای مورد اتفاق نظر فلسطینی ها نیست. نباید فراموش کنیم که در عمل فلسطینی ها چهار گروه هستند: فلسطینی های ساکن کرانه باختری که در کنترل حکومت خودگردان هستند، فلسطینی های غزه که در کنترل دولت حماسند،فلسطینی های سرزمین های اشغالی سال ۱۹۴۸ که آنها نیز تعداد زیادی هستند و فلسطینی های آواره در سراسر کشورهای جهان که آنها نیز جمعیت زیادی دارند. در نتیجه طبیعی است که تصمیم گیری در موارد استراتژیک مستلزم موافقت این چهار بخش از فلسطینی هاست که به طور قطع چنین امری با موافقت آنها روبرو نخواهد شد.

باراک  اوباما در بهار به سرزمین های اشغالی سفر خواهد کرد. پیش بینی شما از رویکرد دولت دوم وی در قبال اسرائیل چیست؟ آیا این سفر را می توان جبران اختلاف هایی دانست که بی بی و باراک در چهار سال نخست ریاست جمهوری اوباما داشتند؟

به نظر می رسد که اوباما تلاش خواهد کرد که در دوره دوم ریاست جمهوری خود طرح دو دولت را اجرا کند هرچند که این مساله با توجه به اینکه به طور کلی با خواسته های جریان تندرو و افراطی حاکم بر رژیم صهونیستی مطابقت ندارد، در دالان های پیچ در پیچ سیاسی دچار رکود و جمود خواهد شد و در نهایت اجرا نمی شود. آنچه که وجود دارد این است که اسرائیل صراحتا با آن مخالفت نخواهد کرد، اما با اعمال سیاست های گوناگون مانع از اجرای آن می شود و عملا تحقق پیدا نخواهد کرد. همانطور که دولت های پیشین امریکایی نیز نتوانستند چنین روندی را به مرحله اجرا برسانند. بنابراین سیاست اوباما در این دوره تلاش برای حل مساله فلسطین از طریق اجرای طرح دو دولت است، اما عملا راه به جایی نخواهد برد.

جان کری وزیر امور خارجه جدید اوباما به دنبال از سرگیری کمک های امریکا به تشکیلات خودگردان فلسطین است. رویکرد دولت جدید اوباما در قبال فلسطین را چگونه پیش بینی می کنید؟ بحث آشتی ملی در فلسطین به کجا رسیده است؟

به باور من دولت اوباما در دوره دوم تلاش می کند تا بحران های خاورمیانه را به حداقل برساند و سعی دارد تا این بحران ها را حل کند. بحث جابجایی یا انتقال استراتژیک از منطقه خاورمیانه به شرق آسیا که در راهروهای وزارت خارجه امریکا و کنگره به عنوان یک موضوع جدی مطرح است، قطعا یکی از مستلزمات آن حل بحران مهم منطقه که مهم ترین آن مساله فلسطین و پس از آن ایران است. بنابراین رویکرد جدید سیاست خارجی در این دوره حل بحران هاست و قطعا رویکرد وزارت خارجه امریکا نیز در این سطح است اما در تحقق آن با مشکلات زیادی مواجه است.

اما در مورد بحث آشتی ملی فلسطینی ها، تلاش ها و مذاکرات همچنان ادامه دارد اما روند آن کند و فرآیند اجرای توافقات کندتر است. در هرحال گفتگوها همچنان میان گروه های فلسطینی در قاهره ادامه دارد و همزمان حملات تبلیغاتی میان فتح و حماس و متهم کردن یکدیگر به عدم اجرای تعهدات نیز جریان دارد.

تحریریه دیپلماسی ایرانی/14

انتشار اولیه: شنبه 28 بهمن 1391 / باز انتشار : چهارشنبه 3 اسفند 1391

کلید واژه ها: فلسطین نتانیاهو اوباما خاورمیانه رژیم صهیونیستی سید مرتضی نعمت زاده


نظر شما :