سیاست آشفته آمریکا در خاورمیانه!
روزنامه اطلاعات نوشت:
بسیاری از صاحب نظران سیاسی معتقدند که بحران در خاورمیانه ناشی از سیاست آشفته دولت آمریکا است. این سیاست میراث دوران جرج بوش (پسر) است که بعد از حادثه 11 سپتامبر در نیویورک استراتژی سیاسی «آمریکای ناامن مساوی با جهان ناامن» و «ائتلاف برای جنگ» را بیان کرد. حملات نظامی به افغانستان و عراق برآمده از چنین دیدگاهی بود و البته آمریکا همواره شعار مبارزه علیه تروریسم را می دهد. به خصوص که بعد از 11 سپتامبر در نیویورک، این شعار را با ادبیات «شکار تروریست ها» معرفی می کند. با آمدن اوباما به کاخ سفید، بسیاری در انتظار تغییر سیاست آمریکا در خاورمیانه بودند. به خصوص که رئیس جمهور ـ دمکرات ـ آمریکا (اوباما)، شعار «ائتلاف برای جنگ» جرج بوش از حزب جمهوریخواه را تکرار نکرد. اولین دیدار اوباما از خاورمیانه در زمان ریاست جمهوری حسنی مبارک در مصر انجام گرفت. او در سخنرانی مشهور خود در دانشگاه قاهره، به جای جنگ، بر صلح تأکید کرد و به جای تخاصم، همزیستی مسالمت آمیز را پیام داد. از حقوق فلسطینیان یاد کرد و البته به رسمیت شناختن اسرائیل از جانب اعراب و فلسطینیان را خواستار شد و تعهد آمریکا به حراست از کیان اسرائیل را استراتژی پایدار آمریکا خواند. اوباما دوای دردها و مشکلات در خاورمیانه را در پذیرش دمکراسی، استقرار امنیت، انجام برنامه های توسعه محور نامید. بر قدرت جوانان خاورمیانه ای تأکید کرد و خیزش های مردمی در کشورهای خاورمیانه را برای ایجاد دمکراسی و استقرار دولت های دمکراتیک ستود.
چرخش از سیاست های دوران جرج بوش و حاکمیت جمهوری خواهان در واشنگتن درباره خاورمیانه با شعار «ائتلاف برای جنگ»، برای «اوباما» رئیس جمهور برآمده از حزب دمکرات، هزینه ساز شد. دولت نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی سیاست اوباما را درباره خاورمیانه برنتابید و آن را غلط خواند که در نهایت به منافع اسرائیل ضربه خواهد زد. دولت انگلیس نیز بیشتر تمایل به هزینه سازی سیاسی و البته مالی برای آمریکا در خاورمیانه دارد. در داخل آمریکا در کنار بحران مالی و پولی و رشد بیکاری، بسیاری از جنگ طلبان و سرمایه داران بزرگ وابسته به جناح تسلیحاتی و نظامی آمریکا، با سیاست های جدید اوباما در خاورمیانه مخالفت کردند. در خلال این تقابل داخلی و خارجی با سیاست های اوباما بر سر تغییر رفتار گذشته ی آمریکا نسبت به خاورمیانه، نهضت و قیام علیه دیکتاتوری و فقرزدگی در تونس، لیبی و مصر فراگیر شد. خاورمیانه در آشفتگی انتخاب مسیر برای استقرار دولت های دمکراتیک، استقرار امنیت و اجرای طرح های توسعه محور از یک سو و از سوی دیگر امواج جدیدی از رادیکالیسم افراطی با شعارهای بازگشت (سلفی) و (تکفیری) قرار گرفت. در این مقطع است که بحران سوریه با انجام «جنگ داخلی» در این کشور کلید زده شد. اگر در مصر مردم و احزاب مخالف رژیم مبارک از طریق اعلام حضور در خیابان ها، قدرت را به دست گرفتند، در سوریه با همکاری رژیم صهیونیستی، قطر، عربستان و ترکیه کلید جنگ داخلی زده شد.
دولت اوباما در حالی وارد این ماجرا شد که گمان می کرد در مدت کمتر از چند ماه، پیروزی بزرگ نظامی در سوریه را با ساقط کردن بشار اسد به دست خواهد آورد. در حالی که بعد از سه سال جنگ، نه تنها بشار اسد ساقط نشد، بلکه انتخابات ریاست جمهوری را در سوریه برگزار کرد که در آن 76درصد از مردم صاحب رأی شرکت کردند. بشار اسد به ریاست جمهوری سوریه انتخاب شد. در این فاصله (جنگ داخلی در سوریه)، نبض بحران آفرینی ها در اختیار رژیم صهیونیستی و همکاری امنیتی با امارات، قطر، عربستان و ترکیه قرار گرفت. «اوباما» دنبال رو سیاست آشفته در خاورمیانه شد. مرحله به مرحله گروهک های تروریستی با اسامی گوناگون در سراسر خاورمیانه سربرآوردند. دو گروه «داعش» و «النصره» در جنگ های داخلی در سوریه و لبنان شاخص شدند. اسرائیل در کناره بلندی های جولان که در اختیار دارد، برای مداوای زخمی های این گروه تروریستی، بیمارستان صحرایی دایر کرد. بسیاری از افراد گروه «داعش» و «النصره» در داخل خاک اسرائیل و در ترکیه آموزش نظامی دیده اند!
اگر سیاست اوباما رئیس جمهور آمریکا در 4 سال اول، دورنمای صلح و امنیت در خاورمیانه را ترسیم می کرد، در 4 سال دوم و پایان دوره ریاست جمهوری او، سیاست آشفته و بحران در آمریکا و در خاورمیانه، تروریسم و جنگ با تروریسم در این منطقه را فراگیر کرده است. رژیم صهیونیستی بیشترین منافع را از این شرایط بحرانی می برد. عراق مورد تهاجم گروه تروریستی «داعش» قرار گرفته است. هنوز این جنگ و گریز ادامه دارد که رژیم صهیونیستی آشکارا حمایت خود از تجزیه کردستان عراق را اعلام رسمی کرده است! ترکیه می خواهد از پایان این آشفتگی و جنگ در داخل عراق از طریق جدایی بارزانی از بغداد بر چاه های نفت این منطقه مسلط گردد. «اردوغان» و دستگاه امنیتی او تصور دارند که پایان این بحران در عراق، محصول خوبی برای دولت ترکیه خواهد داشت، از یک طرف دولت بارزانی در کردستان عراق دست در دست دولت ترکیه می گذارد و از سوی دیگر، ترکیه برای همیشه بر چاه های نفتی در شمال عراق، مسلط خواهد شد!
اما دولت سعودی که تضاد اصلی خود را با جمهوری اسلامی ایران می داند! از ماجرای داعش در عراق سه هدف را دنبال می کند. اول، دولت مستقر اکثریتی شیعه، وارد بحران مخرب گردد و نتواند امنیت کشور را تأمین کند. دوم، جنگی در داخل عراق با ماهیت طایفه ای و مذهبی (شیعه و سنی) راه بیاندازد. سوم، این بحران را به سوی مرزهای ایران هدایت کند.
واقعیت این است که نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی، ائتلافی پنهانی را برای جنگ در خاورمیانه با امارات، قطر، عربستان و ترکیه سامان داده است که محصول آن را در سوریه، لبنان و عراق می توان دید. سیاست آمریکا به لحاظ همین «ائتلاف برای جنگ» که هدایت آن را رژیم صهیونیستی به عهده دارد، آشفته شده است. نمونه ای از این سیاست آشفته آمریکا در خاورمیانه را در سفر وزیر خارجه اوباما ـ جان کری ـ به عراق، اسرائیل و عربستان می توان دید. در حالی که وزیر خارجه آمریکا برای دیدار با مسئولین رژیم صهیونیستی می رفت تا مگر برای خاموش سازی جنگ در عراق با آن ها مذاکره و گفتگو کند، نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی به صورت علنی گفت، آمریکا نباید هیچ کمکی برای پایان بخشیدن به درگیری های نظامی در داخل عراق انجام دهد. نتانیاهو گفت: «هنگامی که دو طرف دشمن شما با هم می جنگند و یکدیگر را می کشند، نباید به هیچ کدام کمک کرد تا این کشتار پایان پذیرد!». وزیر خارجه آمریکا به عربستان رفت، به جای حل بحران عراق، با «احمد الجربا» رئیس ائتلاف معارضان سوریه ملاقات کرد و در این ملاقات، کمک 500 میلیون دلاری از سوی آمریکا به ائتلاف معارضان سوریه را خبر داد. البته نگرانی خود را نیز از این بابت که این کمک مالی به دست تروریست های داعش و النصره برسد به «الجربا» نشان داد! در حالی که شورای فرماندهی نظامی (ارتش آزاد سوریه) مدتی است منحل شده است و این ارتش دیگر وجود خارجی ندارد!!
سیاست آشفته دولت اوباما، منطقه خاورمیانه را به سوی بحران فراگیر تروریسم برده است. آشفتگی در این سیاست، از افغانستان تا عراق، سوریه، اردن، مصر و لیبی مشهود است. هزینه پرداز این سیاست آشفته، مردم این کشورها در منطقه هستند. واقعیت انکارناپذیر این است که رژیم صهیونیستی با تولید بحران در کشورهای اسلامی بقاء پیدا می کند و حمایت آمریکا از این رژیم دایره آشفتگی در خاورمیانه را تشدید می کند. یکی از کشورهای مسلمانی که نقش دوگانه در این ماجرا را بازی می کند، دولت ترکیه است. از یک طرف با ایران روابط اقتصادی دوجانبه مطلوب را تنظیم می کند. با دولت نوری المالکی برای سرمایه گذاری های شرکت های تجاری و صنعتی ترکیه قرارداد می بندد. اما سیاست امنیتی خود را با «ریاض و تل آویو» تنظیم می کند، و به قول معروف تهران را در سیاست های امنیتی دور می زند! این مثلث شوم امنیتی ریاض، آنکارا و تل آویو برای بسیاری از کشورها در حوزه خاورمیانه فاجعه ساز شده است. در بستر این فعالیت های مرموز منطقه ای و سیاست آشفته دولت اوباما، خاورمیانه از یک بحران به بحران دیگر عبور می کند. خاورمیانه از قِبَلِ سیاست آشفته آمریکا دچار جنگ های داخلی و بحران های سیاسی ـ امنیتی شده است.
نظر شما :