پاریس نشین ها در قاره سیاه گرفتار می شوند
الجزایر،قربانی دخالت فرانسه در مالی
دیپلماسی ایرانی: بحران الجزایر با مداخله دولت این کشور و کشته شدن همه گروگان ها به پایان رسید. پایان تلخی که آغاز سلسله حرکات جدیدی در منطقه افریقا خواهد بود. از آن جا که حضور نیروهای غربی برای گروه های تندرو این امکان را فراهم می آورد که در مقابل کفار به بسیج نیروها بپردازد، به نظر می رسد در آینده شاهد سلسله حرکات جدیدی از سوی گروه های اسلام گرا خواهد بود. سید جعفر قنادباشی در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی به ابعاد این مسئله پرداخته است:
یکی از دلایلی که فرانسه در مالی مداخله نظامی کرد، جلوگیری از گروگان گیری ها بود. حدود هفت سال است که به طور پی در پی در کشورهای غرب افریقا از اتباع کشورها اروپایی خصوصا اتباع فرانسوی گروگان گیری انجام می گیرد. فرانسوی ها از این جهت فشارهای زیادی را تحمل کرده اند. حتی در یک مورد حدود دو سال پیش برای آزادی یکی از اتباع فرانسه طی یک عملیات ناموفق، گروگان کشته شد.
گروگان گیری در دیگر کشورهای غرب افریقا مانند نیجر، مالی، چاد، بورکینافاسو و موریتانی خصوصا مناطقی که گروه طوارق در آن حضور داشتند، ادامه داشت. آن هم ناشی از نارضایتی از سیاست های فرانسوی در این منطقه و حضور فرانسوی ها در آن جا بود. بعد از حمله فرانسه به مالی دو اتفاق رخ داده است. اول این که گروگانگیری در سطح بسیار بی سابقه ای به وقوع پیوسته و دیگری این که گروگان گیری در جایی اتفاق افتاده که تصور نمی شده اتفاق افتد. در الجزایر بعد از سرکوب های دهه نود، فضای امنیتی و بسته ای حاکم شد. لذا هیچ کس تصور نمی کرد که واکنش حمله مالی در الجزایر خود را نشان دهد و فضای الجزایر را تحت تاثیر قرار دهد. لذا این حرکت به نوعی غافلگیرانه و دارای ابعاد گسترده بود. اما برنامه گروگان گیر ها طبیعتا گروگان گیری از کارگران نبوده است. اما در شرایطی قرار گرفتند که جهت جلوگیری از رفت و آمد، برخی از کارگران محلی را نیز گروگان گرفتند. آن ها بیشتر درصدد گروگان گیری از اتباع خارجی بودند.
اما در چارچوب برنامه های فرانسه در افریقا می توان گفت که مسئله گروگان گیری الجزایر چندان قابل بهره برداری نیست. آن ها با تبلیغات تلاش دارند از این مسئله استفاده کنند تا چهره اسلام سیاسی را در شمال و غرب افریقا چهره ای نامطلوب نشان دهند. اظهارات مقامات فرانسوی و انگلیسی نشان می دهد آن ها به این نتیجه رسیده اند که با بزرگنمایی حرکت های القاعده، یا حتی کمک های ضمنی به این گروه و از طرف دیگر درگیری با این گروه، اسلام سیاسی را بدنام کنند.
اما یک مسئله بسیار مهم در این میان وجود دارد و آن هم این که آیا قصد فرانسوی ها از مداخله این بوده که القاعده را سرکوب کنند یا هدف دیگری داشته اند؟ متخصصین نظامی و کارشناسان نظامی می گویند که با توجه به تسلیحاتی که در اختیار القاعده قرار دارد و آموزش هایی که این گروه دیده است و در مقابل آموزش هایی که ارتش فرانسه دیده است و تجهیزاتی که این ارتش در اختیار دارد، هرگز ضرورت ندارد که دو هزار و دویست نیروی زمینی در این منطقه مستقر شوند. می شد که این گروه ها را با یک عملیات ساده کماندویی تار و مار کرد. این که فرانسوی ها به این صورت وارد عرصه نظامی شده اند، نشان دهنده اهداف بسیار بزرگتر از قضیه نیروهای افراطی است. نشانه های روشن این مسئله را می توان در افزایش بهای سهام کارخانه تسلیحاتی فرانسه در این مقطع قابل مشاهده است. فرانسه از نظر اقتصادی متضرر است و یکی از راه های خروج از بحران اقتصادی، منضم کردن منابع غرب افریقا به اقتصاد فرانسه است. در گذشته واحد پولی فرانک این کار را انجام می داد. فرانک افریقایی که در حال حاضر پول رایج در چهارده کشور افریقایی نیز هست، بعد از رواج سیستم یورو در اروپا، با پول فرانسه قطع ارتباط کرد و لذا ذخایر اقتصادی غرب افریقا دیگر پشتوانه بحران های اقتصادی اروپا و جامعه پر مصرف فرانسه نبود.
در حال حاضر شرایط غرب افریقا با گذشته متفاوت است. نزدیک ده سال است که استخراج از منابع طلای مالی آغاز شده و در حال حاضر به سودآوری رسیده است. منابع نفت جدیدی در خلیج گینه کشف شده است. اورانیوم در نیجر و برخی دیگر از کشورها استخراج می شود. لذا فرانسه به ناگزیر برای این که به عنوان قدرت بزرگ خود را مطرح کند و بحران اقتصادی خود را حل کند، ناگزیر به این است که برتری نظامی خود را در این حوزه به نمایش گذاشته و رقبا را از این منطقه به در کند. البته فضای پاریس هم با استفاده از این مسئله امنیتی شده است تا از شورش های احتمالی بیکاران جلوگیری شود.
علاوه بر این باید توجه داشت که در حال حاضر شرایط با گذشته متفاوت است. مقاومت ها چه در جوامع غربی و چه در برخی از دولت ها در برابر فرانسه جدی به نظر می رسد . رقبای فرانسه هم که در این منطقه سرمایه گذاری کرده اند، راضی نخواهند شد که به این سادگی فرانسه نقش برتر را در منطقه به دست آورد. از سوی دیگر کسانی که القاعده را به وجود آورده اند، علاقمندند که فرانسه در افریقا زمین گیر شود. فرانسوی ها در زمینه عراق دور از آتش نشستند و تنها استفاده کردند. در صحنه افغانستان اصلا حاضر نشدند و آن طور که باید مشارکت نکردند. فرانسه در حال حاضر به نوعی در حال پرداخت سهم خود در سرکوب نهضت های اسلامی و جلوگیری از احیای تمدن اسلامی است. بنابراین با توجه به این که فرانسه نیروی زمینی را وارد ماجرا کرده است، به نظر نمی رسد بتواند به راحتی از این منطقه خارج شود.
بنابراین باید منتظر شرایط جدیدی در افریقا و واکنش های جدید نیروهای اسلامی نسبت به حضور فرانسه در منطقه باشیم. اما گروه های اسلامی در این منطقه به دو گروه تقسیم می شوند، القاعده با این کار به نوعی تقویت خواهد شد و به مبارزات خود رنگ و بوی تازه ای خواهد بخشید. به طور طبیعی زمانی که القاعده با کفار رو به رو می شود، بهتر می تواند نیرو جذب کند. اما گروه های اسلامی دیگری که در این جوامع وجود دارند دیگر مانند قبل نیستند که استعمار را بپذیرند. بنابراین آن ها نیز تحرکاتی از خود نشان خواهند داد. بنابراین فرانسوی ها در منطقه با دشواری های زیادی رو به رو خواهند بود. لذا نتیجه این کار، این است که یک قربانگاه مالی در شمال مالی ایجاد می شود که در آن جا شاهد برخورد دائمی کفار و اسلام خواهیم بود. بنابراین گرچه فرانسوی ها از این روند بسیار متضرر خواهند شد اما ضربه های جدی نیز به گروه های اسلامی وارد خواهد کرد. /12
نظر شما :