باتوجه به تجربه عراق
اگر در مورد ایران اشتباه کرده باشیم چه می شود؟
دیپلماسی ایرانی: به موازات اینکه ایالات متحده در صدد بررسی احتمال اقدام نظامی به تاسیسات هسته ای ایران است، جامعه جاسوسی آمریکا باید این سئوال را از خود بپرسد که چه می شود اگر اشتباه کرده باشد؟
این پرسش مطرح نشده یا دست کم به آن پاسخ داده نشده است. همانگونه که در آستانه حمله به عراق (2003) و بر جای ماندن خسارت های سنگین، این پرسش مطرح نشد. پیش از کنار گذاشتن سیاست های بازدارنده با مهار کننده و انجام جنگ پیشگیرانه علیه کشوری که به ایالات متحده حمله نکرده است، باید به اندازه کافی از شواهد اطمینان داشته باشیم.
ایران امروز حتی تصویر اطلاعات جاسوسی تیره تری نسبت به آنچه عراق در سال 2003 نشان می داد را ارائه می دهد. ما از سال 1979 در ایران حضور دیپلماتیک نداشته ایم و از آن پس به اطلاعات جاسوسی به دست آمده از طریق تکنولوژی، بازرسان بین المللی و روابط جاسوسی خارجی متکی بوده ایم. در جایی که اطلاعات جاسوسی خالص وجود ندارد، جامعه اطلاعاتی به تصورات یا درک خود از برنامه های هسته ای ایران بسنده می کند و نحوه عملکرد دولت تهران در پیشبرد برنامه های هسته ای را حدس می زند. تصور ما از توانمندی های نظامی ایران نیز تا حدودی به درک ما از تلاش تولید کنندگان سلاح برای توسعه تسلیحات ارتباط دارد. اما چنین تصور تحلیل گرایانه ای می تواند بار دیگر به نتیجه گیری های نادرست منجر شود.
پس برای اجتناب از وقوع درگیری نظامی دیگر بر مبنای برآورد های جاسوسی غلط چه می توان کرد؟ چگونه می توان از اشتباه های اسفناک ناشی از کمیسیون های جاسوسی پرهیز کرد؟
نخست باید استاندارد هایی در سطح عالی برای شواهد به دست آمده تعیین کرد. افراد ماهر در امر جاسوسی باید با دیده تردید به اطلاعات به دست آمده بنگرند و مطمئن شوند که تصور آنها در مورد رفتار ایران و تبحر تکنیکی اش پایه و اساس دارد. سیاستگذاران باید این تفکر منتقدانه را اشاعه دهند.
دوم اینکه آمریکا هیچگاه نباید به اطلاعات جمع آوری شده یا تامین شده از سوی دولت های خارجی تکیه کند. این اطلاعات می تواند کارآمد باشد اما در عین حال نباید مبنای نتیجه گیری سیاستگذاران آمریکایی قرار گیرد. چرا که در ماه های منتهی به حمله به عراق نیز از همین اطلاعات استفاده شده بود.
سوم اینکه پرسنل بخش جاسوسی آمریکا از مباحثه های سیاسی ، به خصوص آنهایی که در مورد گزینه های نظامی است فاصله بگیرند. نزدیکی بیش از اندازه به محافل سیاسی بود که موجب شد جاسوسان نیز اینگونه نتیجه گیری کنند که دولت جورج بوش به وجود تسلیحات کشتار جمعی در عراق اعتقاد دارد. به بیان دیگر محافل سیاسی می تواند بر دیدگاه جاسوسان در مورد اطلاعات به دست آمده تاثیرگذار باشد.
چهارم اینکه جامعه جاسوسی هیچگاه نباید برای جمع آوری بهانه های لازم به منظور اقدام نظامی علیه یک کشور، فراخوانده شود. روشی که در مورد حمله سال 2003 به عراق مورد استفاده قرار گرفت.
در نهایت جامعه جاسوسی باید فورا گزارشی از پیامد های اقدام نظامی علیه تاسیسات هسته ای ایران تهیه کند. در مورد حمله به عراق نیز این گزارش تهیه شد اما تاریخ تهیه آن پس از تصمیم گیری در مورد اقدام نظامی علیه این کشور بود. به این ترتیب این گزارش تاثیری بر سیاستگذاران و تصمیم گیری آنها نداشت.
نویسنده: راجر جورج، مقام سابق سرویس جاسوسی آمریکا/ترجمه : تحریریه دیپلماسی ایرانی
منبع: لس آنجلس تایمز
نظر شما :