قطع روابط کانادا با ایران و چند نکته

اوتاوا بیش از تهران متضرر شد

۲۷ شهریور ۱۳۹۱ | ۲۱:۵۷ کد : ۱۹۰۶۸۹۵ اخبار اصلی خاورمیانه
دکتر محمودرضا گلشن پژوه، معاون پژوهشی موسسه ابرار معاصر تهران در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی تصمیم کانادا برای قطع روابط با ایران و نظرات مختلف در این باره می پردازد و معتقد است ضربه وارده به وجهه استقلال و خودبسندگی کانادا، بیش از ضربه‌ای بود که ایران از این قطع رابطه خورد.
اوتاوا بیش از تهران متضرر شد

1. در اجلاس بیستم شورای حقوق بشر در ماه های ژوئن و ژوئیه 2012، زمانی که کمیسرعالی حقوق بشر سازمان ملل، خانم ناوی پیلای، از رفتار دولت کانادا در برابر معترضان دانشجویی در ایالت کبک انتقاد کرد و آنرا محدود ساختن آزادی اجتماعات نامید، نماینده کانادا به شدت واکنش نشان داد و بیان کمیسرعالی را «misguidedly commenting» درباره کانادا نامید. این واکنش شتابزده از سوی کشوری صورت می گیرد که به شهادت سازمان های غیردولتی مستقل ، با ارائه 908 پیشنهاد رتبه نخست را در میان 192 کشور دیگر در ارائه پیشنهاد و انتقاد از وضعیت حقوق بشر دیگر اعضای سازمان ملل، طی دوره نخست بررسی ادواری همگانی (UPR) به خود اختصاص داده است. کشوری که آگاهانه تلاش دارد خود را به عنوان الگوی رعایت حقوق بشر در سطح بین المللی بشناساند. شاید برنتافتن حتی انتقادی ساده، محک مناسبی برای حقانیت و واقعی بودن این تلاش برای الگو بودن باشد.

2. این که کانادا از چند ماه قبل تصمیم می گیرد تا بخش ویزای سفارت خود در تهران را تعطیل کند و به یکباره نیز در اوایل سپتامبر 2012 کل سفارت را بسته، از اعضای سفارت ایران نیز بخواهد تا کانادا را ترک کنند، موضوع عجیبی است. موضوعی که با شیوه استدلال و توجیه دولت کانادا و وزیرخارجه این کشور عجیب تر نیز می شود. در هرحال حجم بالای تحلیل های کارشناسان و طرح احتمالاتی از تاثیرپذیری این تصمیم کانادا از خواسته های اسرائیل و آمریکا گرفته تا غیرعادی نبودن اینگونه اقدامات از سوی دولت محافظه کار این کشور، نشان از آن داشت که باور دلایل وزارت خارجه کانادا برای این اقدام، برای بخش عمده ای از طبقه نخبه مطلع از فرایندها و کشاکشهای بین المللی، سخت بوده است. کدها و نقل قول هایی که اریک والبرگ در این مقاله  از تحت تاثیر بودن دولت محافظه کار کانادا از سیاست  و خواسته های اسرائیل می آورد، یا رویکردی که شهیر شهید ثالث در این مقاله  مورد توجه قرار می دهد نیز فرضیه فوق را تقویت می کند.

3. زمانی نه چندان دور کانادا یکی از کشورهای خوش نام در عرصه روابط بین الملل بود. حجم اقدامات این کشور در عرصه کمک های بشردوستانه، میانجیگری میان دولت هایی که با یکدیگر اختلاف داشتند، ایجاد و تثبیت صلح در مناطق پرمنازعه، و کمک های توسعه ای به کشورهای کمتر توسعه یافته به اندازه ای زیاد بود که هیچ کس نمی توانست نقش این کشور در ایجاد جهانی کم تنش تر و تلاش آن برای تزریق صلح و دوستی میان کشورها را نادیده انگارد. اما این نقش اکنون بسیار کم رنگ شده. رای نیاوردن کانادا برای عضویت در شورای امنیت در اکتبر سال 2010 و واگذارکردن کرسی مربوطه به پرتغال، اتفاقی که در پنجاه سال گذشته بی سابقه بود، نشان از واکنش های بین المللی به تغییراتی داشت که کانادا در سیاست های خود داده است. موضوعی که در رسانه های خود کانادا نیز بازتاب بسیاری یافت.

4. در فضای کنونی بین الملل، ارزش و اهمیت کشورها با مولفه هایی همچون قدرت نرم، میزان جذب قلوب، سیاست های مستقل و معقول، حجم مشارکت در فعالیت های خیرخواهانه بین المللی و در مجموع، نگاهی معتدل و همه جانبه نگر به صحنه تعاملات بین المللی سنجیده می شود. این که استقلال یک کشور به دلیل رسوب رویکردهای جنگ سردی مبنی بر کسب امتیاز بواسطه همراهی با یک بلوک سیاسی مثل آمریکا یا اسرائیل در معرض خطر قرار گیرد، امری پسندیده نیست. آن هم برای کشوری همانند کانادا. گاه یک اقدام عجیب، در راستای سیاست های ملی گرایانه یا موقعیت های ویژه توجیه پذیر است اما هنوز نیز نمی توان این احساس را از خود دور کرد که ضربه وارده به وجهه استقلال و خودبسندگی کانادا، بیش از ضربه ای بود که ایران از این قطع رابطه خورد. 

کلید واژه ها: کانادا بین المللی حقوق بشر محمودرضا گلشن پژوه


نظر شما :