دستاوردهای سفر پاپ بندکیت شانزدهم به لبنان چیست؟
زیارت مذهبی،سیاحت سیاسی
دیپلماسی ایرانی: در روزهای پر آشوب اعتراض مسلمانان به فیلم موهن که توهین به مقدسات اسلامی و پیامبر اکرم را در خود جای داده است، پاپ بندیکت شانزدهم، رهبر کاتولیک های جهان بار سفر بسته و به لبنان رفت. عروس هزاردامادی که سالهاست حجله ای از مذاهب و طوایف مختلف را در خود دارد و البته از تبعات این چندقومیتی هم هیچ گاه در امان نبوده است. پاپ درست در فضای ملتهبی به بیروت سفر کرد که دامنه بحران سوریه به بخش هایی از لبنان کشیده شده و درگیری میان موافقان و مخالفان بشار اسد رئیس جمهوری سوریه در طرابلس لبنان هم تلفات انسانی به دنبال داشته است. پاپ بندیکت در مدت زمان حضور خود در لبنان از طرف های درگیر در بحران سوریه خواست خویشتن داری به خرج دهند و البته فتوایی مذهبی هم در تقبیح ارسال تجهیزات به سوریه صادر کرد. دیپلماسی ایرانی با دکتر مجید مرادی، کارشناس و تحلیل گر مسائل لبنان، در خصوص سفر پاپ بندیکت به لبنان گفتگویی داشته است که در زیر می خوانید:
لبنان تاکنون چندین بار میزبان عالی ترین مقام مسیحیان جهان بوده و اهمیت سفر اخیر پاپ را در چه می دانید؟
سفر مقام عالی پاپ به عنوان رهبر مسحیان دنیا و بزرگ ترین طایفه دینی در دنیا به لبنان در 50 سال اخیر سابقه داشته است که این سفر، سومین بار می باشد. اولین بار در سال 1968 بود و بار دوم آن در سال 1997 و این بار سومین سفر یک پاپ به لبنان بوده است.از نظر موقعیتی که لبنان داراست به لحاظ ویژگی های مذهبی و تاریخی که وجود دارد، این سفر در این مقطع زمانی با وجود انقلاب های عربی و یا بهار عربی و یا به تعبیر دیگر بیداری اسلام گرایان از اهمیت خاصی برخوردار است. به عبارت دیگر با توجه به وضعیتی که در جهان عرب وجود دارد و سقوط برخی رژیم ها و بحران در دیگر کشورها و موقعیتی که به لحاظ جمعیتی مسیحیان در کشورهای مهم خاورمیانه همانند مصر و سوریه و لبنان دارند، می توان گفت این سفر بسیار مهم است و دارای دلالت های فراوانی است.
امروزه موقعیت جمعیت مسیحان در کشور لبنان چگونه است و رابطه آنها با دیگر ادیان و مذاهب به چه شکل است؟
در ابتدا باید به نکته ای اشاره کنم که شما از لبنان به عنوان یک کشور یاد می کنید، در حالیکه به باور من لبنان ویژگی های یک کشور را ندارد، به بیان دیگر لبنان مجموعه ای از طوایف است که در یک منطقه آزاد فرهنگی، مذهبی، سیاسی و فکری و اجتماعی زندگی می کنند. البته این آزادی به اندازه ای نیست که به مرزهای یگدیگر تجاوز کرده و فهم متبادل و متقابل در آنجا وجود دارد. بنابراین لبنان منطقه ویژه ای در کل دنیاست، به همین دلیل است که از این منطقه با عنوان پنجره غرب به روی شرق و یا برعکس و همچنین چهار راه فرهنگی دنیا یاد می شود. به دلیل آنکه فعال ترین مراکز فرهنگی دنیا در این منطقه قرار دارد.
درباره موقعیت مسیحیان باید گفت که مسیحیان در لبنان قدمت هزار ساله دارند و تا دوران استقلال تقریبا وضعیت برابری داشتند، به عبارت دیگر از نظر جمعیتی حدود 51 درصد مسیحیان و 49 درصد مسلمانان بودند و ترکیب جمعیتی حالت تعادل و توازنی داشت. اما به تدریج به علت جنگ های داخلی و به دلیل آنکه اروپا آغوش مهربان خود را به روی مسیحیان بیش از مسلمانان گشوده بود، انگیزه های مهاجرت به اروپا برای مسیحیان فراهم شد. البته این مهاجرت مختص مسیحیان نبود، بلکه شیعیان در امریکای لاتین، امریکا و افریقا به شدت فعال شدند و به این مناطق مهاجرت کردند. در نتیجه ترکیب جمعیتی در لبنان بهم خورد و به گونه ای شد که امروزه بزرگ ترین اقلیت در لبنان همچنان مسیحیان هستند و اهل سنت نیز حدود 40 درصد و بعد شیعیان طبق آمارهای رسمی و دقیق حدود 38 درصد جمعیت لبنان را تشکیل می دهند. بنابراین هنوز مسیحیان اکثریت جمعیت لبنان را دارا هستند، اما برخی هنوز بر این باورند که شیعیان جمعیت زیادی را تشکیل می دهند،البته مشکل اینجاست که تعداد زیادی از این افراد شناسنامه نداشته و بر همین اساس در آمارهای جمعیتی محاسبه نمی شوند.
مسیحیان از نظر سیاسی می توانند روزنه ی اطمینانی برای امنیت لبنان باشند، به دلیل آنکه امروزه بزرگ ترین گروه سیاسی مسیحی لبنان که جریان وطنی آزاد به رهبری میشل اون است همپیمان قوی و راهبردی حزب الله بوده و این مساله به میزان زیادی می تواند توازن را در لبنان حفظ کند و از شیوع شکاف ها و تنش های طایفه ای میان مسلمانان و به ویژه شیعیان و مسیحیان جلوگیری کند. اگرچه بخشی از مسیحیان نیز با جریان المستقبل به رهبری سعد حریری همراه هستند که معارض حزب الله محسوب می شوند. اما درمجموع حالت توازن و تعادلی در لبنان به فضل پیمان های میان طایفه ای یعنی میان مسیحیان مارونی و شیعیان و یا طایفه شیعیان با اهل سنت حاکم است.
گسترده تر شدم ناآرامی های سوریه به لبنان مراتب نگرانی سیاستمداران این کشور را به دنبال داشته است. آیا سفر پاپ می تواند کمکی به تساهل دینی و کاهش خطر سیاسی-امنیتی در لبنان کند؟
تقریبا از آغاز درگیری های سوریه، مسیحیان بیش از سایر طوایف احساس خطر می کردند، یعنی موقعیت خود را همراه با خطر و یا ابهامی مواجه می دیدند. هر زمان که یکی از کشورهای منطقه خاورمیانه درگیر جنگ های داخلی شده، با موج هایی از مهاجرت مواجه بودیم. بدین معنا که اقلیت های مذهبی در شرایط تنش مجبور به مهاجرت می شوند، همانند یهودیان عراق، یهودیان ایران و یا یهودیان لبنان که مهاجرت کردند، این وضعیت در معرض تکرار است. در سوریه نیز بسیاری از مسیحیان احساس خطر کردند، چراکه بخشی از گروه اسلام گرایانی که مشغول مبارزه هستند، ایده های اطمینان بخشی نسبت به اقلیت های مذهبی ندارند. حتی نسبت به بخشی از جامعه مسلمانان هم اطمینان بخش نیستند، تا چه رسد به اهل کتاب.
در لبنان نیز میشل اون بارها اعلام کرد که وضعیت سوریه بسیار خطرناک است و حتی موجودیت مسیحیان را در منطقه خاورمیانه از منطقه شام مورد تهدید قرار می دهد. همچنین بشاره الراعی که رئیس کلیسای کاتولیک لبنان است، بارها از خطر تبدیل انقلاب های عربی به خزان کیان مسیحی یاد کرده است. بشاره الراعی که نماینده پاپ در لبنان و منطقه خاورمیانه است، پیش از سفر پاپ به لبنان در مصاحبه ای مساله وضعیت سوریه را و خطری که موجودیت مسیحیان را تهدید می کرد مطرح کرد و در عین حال مسائل دیگری را از جمله فیلم اخیر اهانت آمیزی که درباره پیامبر اسلام ساخته شده را نیز محکوم کرد. حتی مساله فلسطین که مساله حل نشده خاورمیانه است هم مطرح شد که مسیحیان فلسطین در معرض بنیادگرایی یهودی و مسیحیان سوریه در معرض بنیادگرایی اسلامی هستند که امروزه گروه های اصلی شرکت کننده در جنگ داخلی سوریه می باشند.
موضع گیری های سیاسی پاپ در این سفرتاکنون چگونه بوده است؟
پاپ از ارسال سلاح و پول به سوریه انتقاد کرده و توقف جنگ رامنوط به توقف ارسال سلاح به داخل خاک سوریه دانسته است. این سخنان کاملا نشان دهنده دغدغه های پاپ است که خواهان حل مسالمت آمیز بحران سوریه بوده و راه سرازیر شدن پول و سلاح به این کشور را راه حل صحیحی برای حل این مساله نمی داند.
پاپ بندیک مساله فلسطین را هم مطرح کرده است، طرح این موضوع را چگونه ارزیابی می کنید؟
بله، پاپ تشکیل دولت مستقل فلسطینی را بهترین هدیه به ملت فلسطین دانست. همچنین شاید تاکید بر وجود مسیحیان در سرزمین های اشغالی اهرم و فشاری باشد بر رژیم صهیونیستی که با رفع اشغال از مناطق فلسطینی زمینه پیدایش دولت ملی بر اساس اصل شهروندی در سرزمین فلسطینی را فراهم کند که در آن تمامی شهروندان اعم مسلمان، مسیحی و یهودی از حقوق برابر بهره مند باشند.
تحریریه دیپلماسی ایرانی/14
نظر شما :