جدال تن به تن اخوان المسلمین با ارتش جدی شد
ترجیح حکومت اسلامی بر سلطنت نظامی
دیپلماسی ایرانی: حکومت اسلامی یا سلطنت نظامی؟ محمد مرسی از جریان اسلامگرای اخوان المسلمین یا احمد شفیق نخست وزیر سابق حسنی مبارک؟ پرسش هایی از این جنس پس از برگزاری دور نخست انتخابات در مصر به نقل محافل سیاسی و حتی جمع های خانوادگی تبدیل شده است. صدور حکم حبس ابد برای حسنی مبارک و تبیین اتهام ها به گونه ای که رضایت انقلابیون را جلب نکرد نیز بر تب و تاب انتخاباتی در مصر افزوده است. در حالی که محمد مرسی ساعاتی پس از صدور رای نهایی برای مبارک و تبرئه فرزندانش جمال و عطا، در میدان التحریر حاضر و با معترضان گفتگو کرد، احمد شفیق خواست انقلابیون برای برگزری مجدد دادگاه حسنی مبارک را کودکانه خواند. شفیق را بسیاری کاندیدا مورد حمایت نظامیون می دانند و مرسی را مردی که شاید مصری ها برای فرار از تکرار دیکتاتوری نظامی در تاریخ به او متوسل خواهند شد. دیپلماسی ایرانی تاثیر حکم مبارک بر شفاف شدن خط کشی های سیاسی میان شفیق - مرسی و پیش بینی نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در دوم را با قاسم محبعلی، مدیر کل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در میان گذاشت که متن این گفتگو به شرح زیر است:
صدور حکم حبس ابد برای حسنی مبارک و ازسرگیری ناآرامی ها در مصر، ارتش و انقلابیون این کشور را به نوعی مقابل هم قرار داده است.جایگاه نظامیون پیش و پس از سقوط دیکتاتوری در مصر را چگونه ارزیابی می کنید؟
در حال حاضر در مصر میان نقشی که ارتش در گذشته داشته و جایگزینی این نقش با یک قدرت غیرنظامی و سیاسی چالش وجود دارد. ارتش تلاش می کند این نقش را حفظ کند. اکنون روشن شده است که در سال های اخیر میان سران ارتش و مبارک بر سر جایگزینی ریاست جمهوری بعد از مبارک اختلاف وجود داشته است. اختلاف بر سر این بوده که معمولا در مصر از زمان جمال عبدالناصر رسم بر این بوده که ریاست جمهوری معاونی از روسای ستاد ارتش انتخاب می کرده که معمولا فرمانده نیروی هوایی این سمت را به عهده داشته است. هم خود مبارک و هم سادات، فرمانده نیروی هوایی بودند. اما مبارک به این دلیل که قصد داشت پسر خود را جانشین خود کند، از این کار ابا کرد و این مسئله چالشی را بین ارتش و مبارک به صورت پنهان ایجاد کرد. به همین دلیل هم مشاهده می شود که در روز های آخر ارتش با مبارک چندان همکاری نکرد و بر مبارک فشار آورد تا معاون انتخاب کند. اما مبارک باز هم عمرو سلیمان که اطلاعاتی بود و نه از فرماندهان ستاد، معرفی کرد و احمد شفیق را نخست وزیر اعلام کرد تا ارتش تا حدی راضی شود. این نشان می دهد که از قبل هم چالشی در این زمینه وجود داشته است.
تلاش ارتش بعد از آن هم این بود که با مدیریت و مهندسی کردن روند تحولات، بتواند نقش دست اول خود را در اداره مصر حفظ کند. ارتش در مصر جدا از این که شصت سال است قدرت سیاسی را در اختیار داشته، در اقتصاد مصر نیز نقش مهمی دارد و زندگی و معیشت بخش بزرگی از مردم مصر در ارتباط با ارتش می گذرد. البته ارتش در میان مردم به دلیل جنگ هایی که با اسرائیل داشته است، محبوبیتی هم دارد. بنابراین ارتش می خواهد نقش سیاسی خود را حفظ کند و در مقابل جریانی که از پایان سال 2010 انقلاب کرد، می خواهد به این دوره پایان دهد و یک حکومت انتخابی غیر نظامی را در مصر روی کار آورد. ارتش تلاش می کند که این کار انجام نشود.
رابطه نظامیون با جریان اخوان المسلمین که در حال حاضر حزب نخست سیاسی در مصر است، چگونه شکل گرفته و در این بازه زمانی پیش رفت؟
بعد از سقوط مبارک، ارتش با اخوان المسلمین وارد معامله ای شد تا قدرت را تقسیم کند. بر اساس این معامله اخوان مجلس را در اختیار می گرفت و قدرت سیاسی و نظامی هم چنان در دست ارتش می ماند. اما این توافق در میانه راه شکست و اخوان با معرفی کردن کاندیدای ریاست جمهوری، بازی را به هم زد. در نتیجه همان طور که می بینید مناقشه ای که در گذشته میان ارتش و نیروهای هوادار دموکراسی وجود داشت، در حال حاضر تبدیل به مناقشه اخوان و ارتش شده است. بنابراین چالش عمده این است که آیا در انتخابات مردم یک حکومت غیر نظامی اخوانی انتخاب می کنند یا به کاندید مورد حمایت نظامیان که همان احمد شفیق است رای خواهند داد. احمد شفیق قبلا فرمانده نیروی هوایی بود و به طور طبیعی اگر روند گذشته ادامه می یافت باید جایگزین مبارک می شد. حال سوال این جاست که ارتش با وجود بازی ای که بر سر حکم مبارک انجام داده و هم اکنون نیز فشار می آورد که سرنوشت قانون اساسی قبل از برگزاری انتخابات روشن شود، چه برنامه ای برای انتخابات ریاست جمهوری دارد؟
آیا ارتش فکر نمی کند ممکن است سخنان احمد شفیق مبنی بر این که درخواست تجدید نظر در حکم مبارک کودکانه است، بر احتمال پیروزی تاثیر گذار باشد؟ یا ارتش آن قدر محبوب و قدرتمند است که با سخنان این چنینی که به مذاق انقلابیون خوش نمی آید، باز هم امیدوار است که رای بیاورد؟
ارتش روی کسانی که معیشت و زندگیشان با حاکمیت ارتش پیوند خورده است مانند نیروهای کادر و کسانی که در نهادهای اقتصادی و سازمان های اقتصادی و نظامی کار می کنند شرط بندی کرده است. با توجه به این که در مصر خانواده ها پر جمعیت هستند، بخش بزرگی از جمعیت یعنی بیش از پانزده میلیون نفر به نحوی از طریق ارتش معیشت می کنند.
مسئله دیگری که در مصر وجود دارد این است که کسانی که انقلاب مصر را در میدان التحریر آغاز کردند، طبقه متوسط تحصیل کرده شهری در مصر بودند که جمعیت کوچکی را در مصر تشکیل می دهند. اگر به آمار مصر نگاه کنید کمتر از نیمی از جمعیت مصر بی سواد هستند و همین نسبت در روستا ها زندگی می کنند. با این وضعیت طبیعتا نقش رسانه های شفاهی می تواند بسیار بیشتر از رسانه های مکتوب و نیروهای شهری و احزاب و روشنفکران باشد. لذا ارتش با عنایت به این شرایط محاسبه کرده است. در انتخابات مرحله اول ریاست جمهوری هم مشاهده می شود که حدود 46 درصد در انتخابات شرکت کرده اند و از این 25 میلیون نفر حدود پنج میلیون نفر به ارتش و پنج میلیون نفر به اخوان رای داده اند. می بینیم که رایی که این ها آورده اند، رای بخش هایی از جامعه است که باز هم اکثریت جامعه به حساب نمی آیند. بنابراین اگر ارتش روی این موقعیت سرمایه گذاری کند و بخش های دیگر جامعه را جذب کند، با توجه به این که رای اخوان احتمالا افزایش پیدا نخواهد کرد، می تواند موفق باشد. علاوه بر این ارتش روی امنیت شرط بندی کرده است. جامعه مصر در حال حاضر نگران معیشت و امنیت خود است. آقای شفیق و ارتش با توجه به این مسئله فعالیت می کنند و طبیعتا این می تواند بخشی از افکار عمومی طبقات پایین شهری و روستایی را به خود جذب کند. بنابراین به نظر من آقای شفیق چندان نگران نارضایتی این بخش طبقه متوسط شهری نیست. او بیشتر در پی آن است که طبقه پایین را جذب کند.
به نظر شما تا چه اندازه ممکن است روندی که در مصر در حال پیگیری است، در صورتی که طرف های درگیر نتوانند مسئله خود را از روند های سیاسی حل کنند، به خشونت بینجامد؟
همین انتخابات نشان داد که جامعه مصر شامل چندین گروه سیاسی تقسیم شده است. اخوانی ها، سلفی ها، نظامی ها، لائیک ها، ناصریست ها و غیره طرفداران خود را دارند و تقریبا آرای نزدیکی هم دارند. بنابراین این احتمال وجود دارد که در آینده میان این گروه ها تنش هایی ایجاد شود. اما خشونت چیست؟ اگر ارتش تصور کند که ممکن است قدرت را از دست بدهد ممکن است دست به خشونت بزند. اگر در سال های گذشته چنین وضعیتی پیش می آمد، احتمال داشت که ارتش کودتا کند. اما الان دیگر ارتش شرایط انجام کودتا را ندارد. چون می داند که نه از نظر داخلی پذیرفته می شود و نه از نظر خارجی. بنابراین احتمال انجام کودتا بسیار ضعیف است. اما احتمال این که بین نیروهای تندرو تر مذهبی مانند سلفی ها و بخشی از نیروهای وابسته به ارتش درگیری ایجاد شود، زیاد است. جوانان شش آوریل اهل خشونت نیستند و احتمالا به دنبال راه خشونت آمیز نخواهند رفت.
با توجه به این که کاندیداهای دیگر در رقابت نیستند و ممکن است پشت محمد مرسی بایستند، تا چه حد این احتمال وجود دارد که گروه های مخالف ارتش با یکدیگر در حمایت از مرسی متحد شوند و بتوانند انتخابات را ببرند؟
پیش بینی این مسئله بسیار مشکل است. نیروهای سیاسی در مصر میان دو انتخاب مانده اند. این که حکومت تحت نظارت ارتش ادامه یابد یا به حکومت تمام عیار اخوان تن دهند؟ خود آن ها می گویند که باید میان بد و بدتر باید یکی را انتخاب کنند. الان به نظر می رسد تمایل بیشتری برای ایجاد یک حکومت غیر نظامی هرچند نا مطلوب وجود دارد. به این دلیل که با این کار حداقل قدرت دو قطبی می شود و فضای بازتری در آینده ایجاد خواهد شد. این احتمال در حال افزایش است اما هنوز فضا روشن نیست. اما به طور کلی به نظر می رسد مرسی موقعیت بهتری داشته باشد. ولی باز هم نمی توان به این موقعیت اعتماد داشت. چون ارتش توانایی ها و ابزارهای قدرت زیادی در جامعه مصر در اختیار دارد.
تهیه کننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی/12
نظر شما :