اسلام آباد و دهلی نو از هم دورتر می شوند

نفوذ هند در افغانستان در سایه قهر آمریکا با پاکستان

۲۳ فروردین ۱۳۹۱ | ۱۵:۲۸ کد : ۱۸۹۹۸۱۱ آسیا و آفریقا
گفتگوی دیپلماسی ایرانی با پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسایل شبه‌قاره با محوریت رابطه هندوستان با افغانستان و پاکستان.
نفوذ هند در افغانستان در سایه قهر آمریکا با پاکستان
دیپلماسی ایرانی: پس از تاسیس دو کشور هند و پاکستان در سال 1947 روابط میان این دو تحت تاثیر مسایل مختلف منطقه ای و دغدغه های بین المللی فراز و نشیب های بسیاری را تجربه کرده است. تاریخ کوتاه پاکستان پس از استقلال شاهد سه جنگ با هند بود که در هرکدام تنها بر حجم اختلاف ها افزوده شد. ایالت کشمیر درشمال غربی هند و شمال شرقی پاکستان واقع شده که اختلاف‌ها بر سر مالکیت  این ایالت همچنان از موضوعاتی است که مولود تنش میان دو کشور است.  آصف‌علی زرداری رییس جمهوری پاکستان در سفر یک روزه‌ای به هند با نخست‌وزیر این کشور مانموهان سینگ دیداری داشت که طرفین آن را پربار خوانده اند:دیپلماسی ایرانی با پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسایل شبه‌قاره، به بررسی مشکلات در رابطه میان هند و پاکستان پرداخته است که در زیر می‌خوانید:

اهمیت سفر آقای زرداری به هند را چگونه ارزیابی می کنید؟

 با توجه و به نسبت مشکلات زیادی که در شرایط کنونی روابط میان دو کشور وجود دارد، انتظار خاصی از این سفر وجود ندارد. به ویژه آنکه این سفر یک روزه سفری غیررسمی است و آقای زرداری برای زیارت یکی از صوفی‌های منطقه راجستان که مقبره او در آنجاست، رفته است. اما جدا از این موضوع دیدار آقای زرداری با سینگ با توجه به مجموعه مشکلات به نظر می‌رسد که حائز اهمیت است.

چه مسایلی روابط میان هند و پاکستان را همچنان پرتنش نگه داشته است؟

چند نکته است که مناسبات پاکستان و هند را همچنان پرتنش نگه داشته است:

1.     سیاست‌های امریکا در ارتباط با جنوب آسیاست. امریکایی‌ها امروزه به هند بسیار نزدیک شدند، یعنی موقعیتی که پاکستان در دوران جنگ سرد داشت و متحد امریکا و غرب به حساب می‌آمد، دیگر آن موقعیت را از نظر امریکایی‌ها ندارد. به نظر می‌رسد که انتخاب امریکا برای تثبیت اوضاع در جنوب آسیا هند است. بنابراین چنین مساله‌ای جایگاه پاکستان را متزلزل کرده و همین امر برای دولت و ارتش پاکستان پدیده منفی است. آقای زرداری تلاش می‌کند که امریکایی‌ها سیاست متوازنی را میان پاکستان و هندوستان در پیش بگیرند، بدین معنا آنچنان که با هند نزدیکند، مناسبات دوستانه خود را با پاکستان هم ادامه دهند.

2.     ادامه تلاش‌هایی که میان پاکستان و افغانستان وجود دارد. پس از آنکه در سال 2008 عملیات بمبئی پیش آمد و لشکر طیبه مسئول شناخته شد. در آن عملیات تروریستی هند معتقداست که پاکستان در آن دست داشته و طراحی و اجرای عملیات با لشکر طیبه بوده است. البته پاکستان این ادعای هند را رد کرده است، اما این حادثه تاثیر بسیار زیاد منفی در مناسبات میان دو کشور گذاشته است و هنوز پس از گذشت چند سال به نظر می‌رسد که مناسبات میان دو کشور نتوانسته که به حالت عادی بازگردد.

3.     مساله افغانستان است. پاکستانی‌ها به شدت نگران افزایش نفوذ هندوستان در افغانستان هستند و احساس می‌کنند که هندوستان آنها را از شرق و غرب و شمال و جنوب محاصره می‌کند و این احساس محاصره‌شدگی برای پاکستانی‌ها گران تمام می‌شود. در نتیجه پاکستان انتظار دارد که در افغانستان نفوذ انحصاری و مسلطی داشته باشد و هند نتواند در این کشور نفوذ کند.

 به نظر شما آیا منطقه ساچین و حضور نظامیان دو کشور در این محل نیز به موضوعی برای حل اختلاف‌ها میان هند و پاکستان تبدیل شده است؟

در کنار تمامی این مسایل آنچه که تا اندازه‌ای در روابط میان پاکستان و هندوستان  امیدواری ایجاد کرده بحث منطقه ساچین و استقرار نیروهای هند و پاکستان در این منطقه کوهستانی است. در این منطقه بهمن آمد و پادگان پاکستانی‌ها زیربهمن رفت و حدود صد نفر از نظامیان آنها در این منطقه در زیر برف مفقود شدند و هنوز نجات پیدا نکردند. انتظار می‌رود با توجه به اینکه هندی‌ها نیز در این منطقه تلفات دادند، دو کشور توافق کنند تا این منطقه را غیرنظامی تلقی کرده و نظامیان خود را از آن خارج کنند. منطقه ساچین محلی است که هیچ نوع برخوردی میان نظامیان دو کشور ایجاد نشده، اما تلفات هردو طرف با توجه به شرایطی که در این منطقه وجود دارد، بالا بوده است. شاید این مساله نکته‌ای باشد که پاکستانی‌ها و هندی‌ها بر آن توافق کنند و خطرات را هم برای دو طرف کمتر کند.

در مجموع نیاز به این امر که دو کشور تنش‌های موجود را کاهش دهند، وجود دارد، اما اینکه در این سفر بتوانند تمامی مسایل پیچیده را به نحوی حل کنند، بعید به نظر می‌رسد.  

آیا انگیزه‌ای برای هندی‌ها نیز در جهت حل مشکلات با پاکستان وجود دارد؟

اصل مساله برای هند موضوع کشمیر است و گروه‌های اسلام‌گرایی که تحت عنوان جهاد علیه هند در کشمیر وارد جنگ شدند. گروه‌های جهادی مورد حمایت ارتش پاکستان هستند. به نظر می‌رسد تا زمانی‌که مساله کشمیر میان هند و پاکستان حل نشود، این دو کشور نمی‌توانند مناسبات کاملا دوستانه‌ی برقرار کنند. شاید تا اندازه‌ای سعی بر آن داشته باشند که تنش‌ها را کاهش دهند، به ویژه آنکه هم حزب مردم سابقه بهتری از دیگر احزاب در پاکستان دارد که علاقه دارد مناسباتش را با هند عادی سازد و هم حزب کنگره که در هند حاکم است دید مثبت‌تری نسبت به مردم پاکستان دارد. اما به رغم این مسایل برداشت من این است تا زمانی که مساله کشمیر به راه‌حل قابل قبولی نرسد، بسیار دشوار خواهد بود که هندی‌ها و پاکستانی‌ها بتوانند مناسبات عادی همانند دیگر کشورها با هم داشته باشند.

نقش امریکا در این اختلاف‌ها چیست و آیا امریکا از روند عادی‌سازی روابط میان هند و پاکستان استقبال می‌کند؟

به احتمال زیاد امریکایی‌ها از این زاویه که اگر پاکستانی‌ها بپذیرند که با گروه‌های افراطی به این شکل برخورد کنند که یکی از خواست‌های هند نیز می‌باشد، نسبت به عادی‌سازی روابط هند و پاکستان نظر مثبت داشته و یا حداقل مخالفتی با آن نخواهد داشت. اما حقیقت این است که تردید‌های جدی هم در هندوستان و هم در امریکا وجود دارد که حتی امریکا برای سر رهبر لشکر طیبه حافظ محمد سعید  ده میلیون دلار تعیین کرده، این در حالی است که این فرد در پاکستان آزادانه زندگی و فعالیت می‌کند.

برداشت من این است که امریکایی‌ها علاقه ندارند که مشکل هند و پاکستان به مرحله‌ای برسد که امنیت منطقه را بهم بزند. اما در عین حال مواضع آنها در مساله مبارزه با تروریسم با هند یکسان است و با پاکستان اختلاف‌های جدی دارند. اگر از این زاویه به موضوع روابط هند و پاکستان نگاه کنیم، نزدیکی هند و امریکا برای پاکستانی‌ها بسیارگران تمام شده و گران تمام خواهد شد و فشاری که امریکایی‌ها به پاکستان می‌آورند در رابطه با منطقه وزیرستان شمالی است. در منطقه وزیرستان شمالی  سازمان القاعده و لشکر طیبه و طالبان افغانستان و شبکه حقانی پایگاه‌هایی دارند و از آن محل هم نیرو جذب کرده و هم تربیت می‌کنند تا درنهایت به داخل افغانستان فرستاده شوند و علیه ناتو  و امریکا بجنگند. این مساله هم امریکایی‌ها را نسبت به پاکستان دچار تردید کرده و هم هندی‌ها را که سیاست یکدست و صادقانه‌ای درقبال این موضوع ندارند. /14

 


نظر شما :