نشست ایران و اتحادیه اروپا

ایران و اروپا؛ فقدان نگاه استراتژیک

۱۷ اسفند ۱۳۹۰ | ۱۷:۴۶ کد : ۱۸۹۸۷۵۶ اروپا
محمد صادق خرازی سفیر سابق ایران در فرانسه با نگاهی به فراز و فرودهای روابط ایران و اروپا معتقد است ایران و اروپا به دلیل فقدان بینش استراتژیک دچار غصه پرقصه هفت گنبد افلاک گشته اند و زمان آن رسیده است که راه رفته را بازگردانیم و با دریافت استراتژیک از این رابطه تهدیدات امنیت ملی را کاهش دهیم.
ایران و اروپا؛ فقدان نگاه استراتژیک

دیپلماسی ایرانی: مجموعه شرایط طبیعی، تاریخی و جغرافیایی ایران،‌ موقعیت ‍ژئوپلیتیک، ‍ژئو استراتژیک و ژئو اکونومیکی برای کشورمان فراهم کرده است. ایران دارای ۱۰٪ از منابع کشف شده نفت جهان است. همچنین ایران با دارا بودن ۱۵٪ از کل منابع گاز جهان دومین کشور دارنده منابع گاز طبیعی است. در کنار این، ایران مهم ترین بستر را برای صادرات انرژی مورد نیاز جهان داراست. یعنی از کنار مرزهای ایران به روایتی 67 درصد و به روایتی دیگر 75 درصد انرژی جهان تامین می شود. از سوی دیگر ایران دارای تمدن کهن و تاریخ بلند است. این شرایط موجب شده است که زمینه های لازم برای این که ایران قطب منطقه خاورمیانه باشد، فراهم شود. براساس این موقعیت، ایران می تواند در بسیاری از زمینه ها همکار و متحد استراتژیک اروپا باشد. با این وجود شاهد هستیم که نه تنها چنین همکاری و اتحادی شکل نگرفته است بلکه شاهد حاکمیت خصوصمت و تنش در روابط دو جانبه هستیم.

سوالی که مطرح است این است که چرا چنین همکاری و اتحادی رخ نداده است؟‌ چرا غرب و به خصوص اروپا به ایران نگاه استراتژیک نمی کند؟ و چرا ایران و اروپا نتوانسته اند بر اساس یک نگاه استراتژیک منافع دو جانبه خود را دنبال کنند؟

بخشی از جواب این سوال باید در نگاه ما به اروپا جستجو شود. به نظر می رسد تکلیف سیاست خارجی ما نسبت به اروپا مشخص نیست. به عبارت دیگر ما در سیاست خارجی خود در تمام ادوار به این جمع بندی نرسیده بودیم که به اتحادیه اروپا به عنوان یک مجموعه واحد فعال و مورد توجه در جامعه جهانی نگاه کنیم. همواره توصیه ای که وجود داشته این بوده است که با کشورهای اروپا به صورت منفرد و مجرد تعامل شود. یعنی همواره نگاه در سیاست خارجی ما این بوده است که اتحادیه اروپا را جدی نگیریم و با دور زدن آن به صورت مجزا به سراغ هر کشوری برویم. در مقابل اتحادیه اروپا نیز با نگاه استراتژیک به ایران نگاه نمی کند. این اتحادیه ایران را در قالب کشورهای خاورمیانه قرار می دهد و در این چارچوب، ایران کمرنگ دیده می شود. در چارچوب خاورمیانه، آنها به عربستان سعودی، مصر و اسرائیل بیش از ایران توجه می کنند و به ایران توجه چندانی نمی کنند.

علاوه بر این باید به این نکته توجه کرد که روابط ایران و اروپا بر بستری از سوء تفاهمات (misunderstanding) و سوء برداشت ها  (misperception) جریان داشته است. بخش عمده ای از این سوء تفاهم یا درک نادرست نیز در بخش ایرانی آن نهفته است. چرا که یک شبه تصمیم گرفته می شود که همکاری های استرات‍ژیک با اروپا صورت گیرد،‌ و فردای آن فراموش می شود. یا زمانی صحبت از اعتماد سازی و تنش زدایی می شود و زمانی دیگر از برج عاج و تبختر اروپایی سخن گفته می شود.

این رفتار نشان می دهد که نه در ایران نگاه استراتژیک به اروپا وجود داشته است و نه متقابلا در بخش اروپایی چنین نگاهی به ایران دیده شده است. البته نباید از نقش رقبای ایران در این زمینه غافل شد. ما رقبای عینی و ملموسی در منطقه داشته ایم که همواره مخالف و حسود روابط ایران و اروپا بوده اند. ترکها، عربها و اسرائیلی ها مهم ترین این رقبا بوده اند که هر جا که ما حضور پیدا کرده ایم و هر زمان که روابط ایران و اروپا به سمت عادی شدن و گسترش پیش رفته است نقش منفی ایفا کرده اند.

از این ها مهم تر برداشت تاریخی که اروپایی ها از روابط ما با آمریکا داشته اند مسئله ای دیگر است که مانع از روابط استراتژیک ما و اروپا می شود. باید توجه کرد که ایران و اروپا حتی در زمان شاه هم فاقد روابط استراتژیک بوده اند. شاید آنها از نظر پروتکل با ایران به خوبی برخورد می کردند ولی هیچ گاه ما از مناسبات استراتژیک برخوردار نبودیم.

همچنین روابط اروپا و آمریکا نیز بر این مسئله سایه انداخته است. حجم و گستردگی تعاملاتی که در دو سوی آتلانتیک وجود دارد نشان دهنده عمق و استحکام این روابط است. اگر تولید ناخالص ملی ما به دو هزار میلیارد دلار هم برسد ما توان رقابت با یکی از بازیگران دو سوی اتلانتیک و بازی و تاثیر گذاری استراتژیک نداریم و در روابط اروپا و آمریکا  از بعد اقتصادی توان وظرفیت تولید ناخالص ملی ایران قدرت بازیگری ندارد. این مسئله نه فقط به عدد و رقم اقتصادی مربوط است، بلکه بحث های سیاسی- امنیتی و همچنین مباحث فرهنگی به خصوص عنصرنظری لیبرال دموکراسی  مسایل و واقعیت ها را بگونه دیگری مطرح کرده است. نگاهی به توان اقتصادی نظامی آمریکا نشان می دهد که اروپا تا چه اندازه در روابط خود از ایالات متحده تاثیر پذیر است. وقتی به مسائل نظامی توجه کنیم می بینیم که بودجه نظامی ایالات متحده، چند برابر بودجه ناتو است. بر اساس این توان است که هر زمان که آمریکا اراده می کند اروپای جوان شامل لهستان و چک و... را در مقابل اروپای کهنه مطرح می کند و مورد توجه قرار می دهد. این نگاه را در سخنان دونالد رامسفیلد، وزیر دفاع سابق ایالات متحده،‌ که اروپا را به دوقسمت پیر و جوان تقسیم کرد می توان دید.

نکته تلخ و تاسف برانگیز در روابط فراآتلانتیکی این است که واگرایی و افتراقی که در زمان جنگ عراق بین دو سوی آتلانتیک اتفاق افتاد، در حال حاضر به واسطه مسئله ایران تبدیل به ائتلاف و اتحاد مجدد شده است. آمریکا در زمان جنگ عراق بدون توجه به متحدان اروپایی اش و با زیرپا گذاشتن و بی اعتنایی به سازمان ملل و شورای امنیت، روابط خود با اروپا را به بحرانی دچار کرد. اما این روابط مجددا با ابزار ایران و اقداماتی که علیه ایران در حال انجام است در حال احیا است.

به نظر می رسد بخشی از این مسئله به فقدان نگاه استراتژیک ما در سیاست خارجی به ویژه به اروپا باز می گردد. تصمیمات یک شبه ما برای این که اولویت سیاست خارجی را به سمت چین و روسیه یا جنوب شرق آسیا هدایت کنیم و وزن و قدرت کشورها را به درستی ارزیابی نمی کنیم منجر به چنین نتیجه ای می شود. البته من به دلیل سختی های تحریم های هوشمند، هر مانور و تاکتیک در سیاست خارجی را امر مستحسنی میدانم ولی در بلند مدت این مناطق نمی توانند تامین کننده منافع ملی ایران در سطح نظام بین الملل باشند. به عبارت دیگر همانطور که داوری نسبت به موقعیت ایران در اروپا انتزاعی است، دیدگاه در ایران نسبت به قدرت اروپا هم انتزاعی است. زمانی که آقای احمدی نژاد بر سر کار آمد این جمله را بیان کرد که اروپایی ها باید از برج عاج خود پایین بیایند. این جمله شلیکی به روابط ما با اروپا بود که در مسیر اعتمادسازی قرار داشت. ماجرای تلخ هلوکاست نیز اتحاد نسبی مخالفان توسعه روابط ایران و اروپا را موجب شد. از همه مهم تر اشتباهاتی بود که در مذاکرات با غرب دچار شدیم که با وارد کردن کشورهای دیگر به مذاکرات با سه کشور اروپایی که در مقابل آمریکا قرار داشتند، این مذاکرات را به مذاکرات با 1+5 تبدیل کردیم که بازی متفاوتی را رقم زده است.

بنابراین فقدان نگاه استراتژیک موجب شد که نه تنها روابط استراتژیک میان ایران و اروپا برقرار نشود بلکه تهدیدهای جدی از ناحیه اروپا متوجه ما شود. این که اروپا در تحریم ها از آمریکا پیشی می گیرد نمونه ای از این تهدیدهاست. از این مهم تر امروز اروپا در حال تبدیل به تهدید اول امنیت ملی ایران است. درست است که آمریکا بیش از هفتاد و اندی پایگاه در کل منطقه در کنار ما دارد و به تعبیری باید گفت آمریکاییها تهدید امنیت منطقه ما هستند و ما در یک نوع همزیستی به صورت نه جنگ و صلح با آنها به سر می بریم ولی نباید از عملیات اروپا در منطقه غافل شویم. همواره می شنویم که نزدیک به 250 هزار نیروی آمریکا درپایگاه ها نظامی این کشور از دشت قبچاق آسیای مرکزی گرفته تا یمن مستقرند، ولی کسی نمی گوید که بیش از هزار افسر امنیتی فرانسه درامارات، کویت، قطر، بحرین و عربستان سعودی مهم ترین رصد خانه اطلاعاتی را در این کشور ایجاد کرده اند و به عملیات جاسوسی مشغولند. مهم ترین بخش ایستگاههای اطلاعاتی اروپا در کشورهای خلیج فارس است و متاسفانه این کشورها، قلمرو خود را بستر مناسبی برای هر گونه تهاجم تکنولوژیک و اطلاعاتی و امنتیتی علیه ایران تبدیل کرده اند. به نظر می رسد این نوع بی توجهی در سیستم سیاسی امنیتی ایران باید مورد بازنگری قرار گیرد و بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.

مناسبات نظامی اروپا با کشورهای منطقه نیز هیچ گاه همانند اکنون نبوده است. در حال حاضر عربستان سعودی دو قرارداد نظامی به ارزش نزدیک به 60 میلیارد دلار با ایالات متحده آمریکا امضا کرده است. همزمان این کشور با فرانسه برای انعقاد قراردادی به ارزش 12 میلیارد یورو در حال مذاکره است. ذکر چنین رقمی در مورد تجهیزات نظامی به این مفهوم است که صنعت نظامی فرانسه در حال احیا شدن است.

این همه درحالی رخ می دهد و تهدیدات امنیت ملی ما را افزایش می دهد که ما با تغییر نگاه خود و دریافت استراتژیک از روابط با اروپا می توانیم فرصت های زیادی برای کشورمان فراهم کنیم. ما می توانیم در موضوعات زیادی از جمله مبارزه با تروریسم، ترتیبات امنیتی منطقه، رقابت با آمریکا و مبارزه با ترانزیت مواد مخدر با با اروپا وآمریکا همکاریهای مفید داشته باشیم.

به هر حال ایران و اروپا که زمانی همسایگان تمدنی بوده اند امروز به دلیل فقدان بینش استراتژیک دچار غصه پرقصه هفت گنبد افلاک گشته اند. به نظر می رسد که امروز زمان آن رسیده است که راه رفته را بازگردانیم و با توجه جدی تر به بحث رابطه با اروپا خصوصا در بخش های اقتصادی و نظامی تقابل را به تعامل تبدیل کنیم و با دریافت استراتژیک از این رابطه تهدیدات امنیت ملی را کاهش دهیم.

 

*متن سخنرانی محمدصاق خرازی در نشست سیزدهم دیپلماسی ایرانی با موضوع "ایران و اروپا"

 

منبع:‌ تحریریه دیپلماسی ایرانی/ 16 

نظر شما :