فرید زکریا:
برای مواجه با ایران به 2008 برگردید
با نگاهی عادلانه میتوان گفت که اوباما در سال 2009 برای نزدیک شدن به ایران تلاش کرد اما این اقدامات با واکنش سرد مقامات ایرانی مواجه شد. سپس تحولاتی در ایران اتفاق افتاد اما سیاست ایران اوباما به سوی فشار هر چه بیشتر پیش رفت.
البته که اقدامات تنبیهی در مورد ایران پیامدهایی به همراه داشته و مشکلات اقتصادی برای ایران ایجاد کرده است اما این تاکتیک تاثیر معکوسی نیز در داخل ایران به جا گذاشته است. باید گفت که تحریمها جامعه مدنی ایران را ضعیفتر و دولت را قویتر کرده است و این چیزی نیست که آمریکا به دنبال آن است.
گزارش فارن افیر حاکی از آن است که یکی از بازرگانان مشهور ایرانی در ملاقات با زکریا به وی گفته است که در صورتی که واردات هر چیزی نیاز باشد و تحریمها از این روند جلوگیری کنند، قاچاق اتفاق میافتد که پیامدهای مخربتری به همراه دارد.
این در حالی است که برآوردها نشان میدهد، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دست کم 40 درصد از اقتصاد ایران را تحت کنترل خود دارد. نباید زمانی را فراموش کرد که چندین دهه تحریم در عراق، مافیای سرمایه داری در عراق پدید آورده بود و به دولت اجازه داده بود تا محدودیتهای بیشتری را بر جامعه اعمال کند.
اما هدف واقعی آمریکا در ایران چیست؟ آیا به دنبال سرنگونی رژیم است یا میخواهد برنامههای هستهای ایران را متوقف کند؟
باید درک کرد که حمایت داخلی در ایران وجود دارد و حکومت نیز در ترکیب عوامل مختلف برای کنترل شرایط تا حدودی موفق عمل کرده است. اما تحریمها موجب شده که مردم عادی دید منفی نسبت به غرب پیدا کنند چرا که تحریمها وضعیت معیشت برای آنها را دشوار تر کرده است.
از سوی دیگر این موضوع به فراموشی سپرده شده است که حتی در صورت تغییر رژیم در ایران، برنامههای هستهای ایران که با حسی ملیگرایانه همراه است ادامه خواهد داشت. تقریبا رهبران همه احزاب در ایران از ادامه فعالیتهای هسته ای در ایران حمایت کرده و حتی گاهی محمود احمدینژاد را به دلیل اینکه پیشنهادهای سخاوتمندانهای را در این خصوص به غرب ارائه داده، مورد انتقاد قرار داده اند.
در واقع باید گفت که در محتوای سیاستهای ایران، احمدینژاد یک پراگماتیست به نظر میرسد. در این بین گاهی موضوع رابطه با اسرائیل مطرح میشود و گاهی نیز زمینه مذاکره با غرب بر سر فعالیتهای هستهای ایران فراهم میشود. رئیس جمهور ایران پیشنهاد دهنده ایجاد کنسرسیوم بین المللی غنی سازی اورانیوم بود و پیشنهاد ترکیه – بزریل را برای تبادل سوخت پذیرفت. پیشنهادی که سطح غنی سازی اورانیوم در ایران را به 5 درصد تنزل میداد.
اوباما باید به رویکرد اولیه خود در مورد ایران بازگردد و ایرانیان را در بوته آزمون قرار دهد تا مشخص شود شانسی برای مذاکره و توافق وجود دارد یا خیر. مذاکره با ایران، قرار دادن برنامه های هستهای ایران تحت نظارت ویژه و یافتن زمینههای منافع مشترک همه و همه اهداف پراهمیتی قلمداد میشوند.
شاید این روند غیر ممکن به نظر برشد و شماری از مقامات در ایران تمایلی به ایجاد روابط با آمریکا نداشته باشند اما این همان دلیلی است که دولت اوباما باید تمامی راه ها را بیازماید تا دری گشوده شود.
تعامل استراتژیک همان چیزی است که میتواند برخی تغییرات را در ایران رقم بزند. این همان رویکردی است که آمریکا در مورد جماهیر شوروی سابق و چین در سالهای 1970 و 1980 به کار گرفت. ایران کشوری با 80 میلیون جمعیت، تحصیلکرده و پویاست. موقعیت جغرافیایی ایران در منطقه حساسی از جهان واقع شده است. نمی توان برای همیشه ایران را تحریم کرد و آن را تحت فشار قرار داد. ما به استراتژی نیاز داریم که با فشار ادغام شده باشد اما در عین حال ایران را از سرمای ایجاد شده در روابط بیرون آورد.
نظر شما :