موانع نقشآفرینی ایران در افغانستان و کنفرانس بن
از میان حوزه های تغییر یافته در ده سال گذشته در خاورمیانه، ایران بیش از هرجا در عراق و سوریه و لبنان موفق بوده است. البته حضور و بروز در لبنان و سوریه امر تازه ای نبوده ولی از آنجا که غرب و همچنین عربستان و متحدانش تحرکات مضاعفی در این منطقه داشته اند، نمی توان از لفظ موفقیت برای ایران در این زمینه استفاده نکرد.
اما هرقدر تهران در این میادین دست و کیسه ای پر داشته است، در افغانستان و پاکستان و بویژه قرار گرفتن در جریان تحولات افغانستان ضعیف و کم اثر عمل کرده است. نه مناسبات سطح بالای دیپلماتیک با این کشور در حد مطلوب و عالی قرار داشته و نه ارتباط با گروه ها و افراد ذی نفوذ سیاسی در افغانستان قوی و چشمگیر بوده است. حتی دو طرف در مقاطعی تنش هایی هرچند کوتاه مدت را هم تجربه کرده اند و در پاره ای مواقع نیز ایران به دست داشتن در امور داخلی یا تحریک مخالفان افغانستان متهم شده است.
روی هم رفته می توان گفت مناسبات ایران و افغانستان از زمان استقرار حکومت جدید در این کشور و همینطور حضور محمود احمدی نژاد در راس هیات دولت ایران، نه گرم بوده و نه سرد. نه دوستانه بوده و نه دشمنانه. مسئولان افغانستان بارها اعلام کرده اند که بی طرفی یا بی تفاوتی ایران نسبت به همسایه و همزبانش، دور از آداب همسایگی است و چنین ناز و اطواری را انتظار نداشته اند.
اما ایران برای این رفتارش دلایل کافی دارد. تهران می گوید افغانستان نه تنها با حضور نیروهای خارجی در کشورش مخالف نبوده و نیست بلکه از حضور درازمدت خارجی ها در خاکش استقبال می کند و به دنبال انعقاد قراردادهای استراتژیک با امریکا و انگلیس است و از آنجا که این دو کشور دشمنان تاریخی جمهوری اسلامی به شمار می آیند، کابل نباید انتظار رفاقت و همکاری عمیقی از تهران داشته باشد.
البته دلایل افغان ها نیز توجیه و منطق خود را دارد. این کشور هنوز امنیت کامل را پس از ده سال جنگ با تروریسم به دست نیاورده و هر بازویی را که قطع می کند، با بازویی دیگر روبرو می شود. آنها می گویند نه ایران و نه پاکستان، کمکی در حل معضل تروریسم نکرده اند و حتی اسلام آباد خاکش را مامن و لانه تروریست ها کرده و آنها را به افغانستان صادر می کند. گاه اتهام هایی نیز از سوی خارجی های مقیم افغانستان به جمهوری اسلامی ایران روانه می شود و آن را به تجهیز شورشیان متهم می کنند. بنابراین اگر بگوییم رابطه تهران – کابل طی سال های گذشته، سرد و کم افت و خیز دنبال شده است، حرف بیراهی نزده ایم.
اکنون مصداقی از این سردی را می توانیم در شروطی مشاهده کنیم که سخنگوی وزارت خارجه کشورمان برای اجلاس بن آلمان اعلام کرده است. این کنفرانس از مهم ترین نشست های بین المللی با موضوع افغانستان است که غرب و افغانستان ماه هاست انتظارش را می کشند. افغان ها تا پیش از مرگ برهان الدین ربانی امیدوار بودند بتوانند زمینه مذاکره با سران طالبان و یا حضور برخی چهره های آنها را در این اجلاس فراهم کنند و قدمی تازه در راستای تحقق صلح بردارند. اما ربانی ترور شد و به شهادت رسید و سنگی بزرگ در راه پروسه صلح قرار گرفت.
در این شرایط برخی کارشناسان معتقدند که با کشته شدن رئیس شورای صلح و بر زمین ماندن این پروسه، تهران فرصت دارد تا خود را به کابل نزدیک تر کند و نقش بیشتری در آینده افغانستان ایفا کند. همچنین تیره شدن روابط واشنگتن – اسلام آباد، این فرصت را در اختیار تهران می گذارد تا حضور و نفوذ خود را میان این دو همسایه بیش از پیش کند. ظاهر قضایا نشان می دهد که همچنان اوضاع بر وفق مراد ایران می گردد و اگر این کشور هوشمندانه و فرصت طلبانه عمل کند، می تواند در کار امریکا و ناتو خلل ایجاد کرده و خود را به مثابه یک آلترناتیو خارجی و عامل تشکیل ائتلاف های قدرتمند منطقه ای وارد کارزار کند.
علیاکبر صالحی وزیر خارجه ایران به تازگی خبری درباره سفر قریب الوقوع محمود احمدی نژاد به پاکستان داده و عنوان کرده است که نشستی میان ایران و افغانستان و پاکستان در پیش است که قرار است به زودی در اسلام آباد برگزار شود. این نشست در دنباله نشستی است که سال گذشته برگزار شد و باید دید ایران از سردی روابط افغانستان - پاکستان و پاکستان - امریکا چه بهره ای می برد.
اما از سوی دیگر رامین مهمان پرست سخنگوی دستگاه سیاست خارجی اعلام کرده که حضور ایران در کنفرانس بن منوط به شرایط خاصی است و بنابراین هنوز معلوم نیست که ایران به این نشست بین المللی می رود یا خیر. این شروط گویای منویات همیشگی ایران در افغانستان است که با توجه به اوضاع وخیم امنیتی و بی نتیجه بودن پروسه صلح در افغانستان بعید به نظر می رسد منجر به قطع حضور نیروهای خارجی در این کشور شود. مهمان پرست شروط ایران را چنین برشمرده است: اینکه در نشست های بین المللی حل مشکلات افغانستان با چه تدبیری پیگیری شود، چه میزان مقامات افغانی در آن نقش داشته باشند و جایگاه کشورهای منطقه برای ایفای نقش در موضوع افغانستان چقدر باشد. اینها مواردی است که حضور، عدم حضور و سطح حضور ایران را در اجلاس بن مشخص می کند.
نظر شما :