بازی مشترک ایران و روسیه در مقابل آمریکا
سفرهای اخیر مقامات روسیه به ایران با چه اهدافی بوده است؟
سفرهای اخیر مقامهای روسیه به ایران اهداف چندهدف دربرداشته است:
1. در شرایط کنونی که بحران در کشورهای عربی تشدید شده است و اتفاقهایی که در سوریه، لیبی و کشورهای دیگر افتاده، بیشترین ضرر را به روسها وارد آورده است. چرا که به نحوی روسیه از صحنه خاورمیانه کنار زده میشود و به ویژه در سوریه که ضررهای اقتصادی و سیاسی داشتهاند. از سوی دیگر روسها نگران هستند، این مسایلی که در کشورهای عربی رخ داده،مجددا فضایی را برای امریکاییها فراهم کند تا به اشکال مختلفی وارد این کشورها شوند. در چنین شرایطی تنها کشوری که سیاستهای مستقل خودش را دارد و آن را پیگیری میکند، ایران است، همچنین ایران در منطقه خاورمیانه کشور صاحب نفوذی است. بنابراین نزدیکی با ایران میتواند نقش مثبتی بر روسیه درآینده در منطقه داشته باشد.
2. مباحث مربوط به سپردفاع موشکی هم مطرح است و روسها همچنان نگران سیاستهای امریکا و ناتو هستند. با توجه به اینکه ایران هم نگرانیهایی در این زمینه دارد، ایران و روسیه زمینههای مشترکی برای همکاری در این مورد پیدا کردهاند.
3. در نهایت روسها به دنبال این هستند که با طرحهای گامبهگام به نوعی میانجی کردن درمسایل هستهای ایران که در حوادث اخیر ضربه خورده است، رابطه خود را بازیابی کرده و نقش بینالمللی خودشان را از این طریق افزایش دهند.
تهدیدهایی که برای روسیه و ایران در استقرار سپر دفاع موشکی در ترکیه قرار دارد، چیست که نمایندهای از روسیه برای مذاکره درباره این موضوع به ایران خواهد آمد؟
دیمتری راگوزین نماینده روسیه در ناتو قرار است که به ایران سفر کند، ناتو نیز که امروزه سردمدار سپردفاع موشکی است. از سوی دیگر ایران و روسیه خود را موضوع تهدید این مساله میدانند، از این رو این نگرانی میتواند هماهنگی و همفکریهایی را میان دو کشور ایجاد کند. همچنین سفر آقای راگوزین به ایران به این ادعای غرب هم مربوط است که استقرار سپر دفاع موشکی در مقابل تهدید ایران است. بنابراین ایران میتواند از این فرصت استفاده کند تا به روسیه هم ثابت کند که این ادعا بیاساس است و احتمالا این امر بیشتر متوجه خود روسیه است تا ایران.
همانطور که شما اشاره کردید روسیه در بحرانهای اخیر خاورمیانه نقش بسیار کمی ایفا کرده است، به نظر شما تا چه اندازه روسیه و ایران در مسایل اخیر خاورمیانه میتوانند با یکدیگر همکاری داشته باشند و آیا منافع مشترکی دارند؟
منافع مشترک ایران و روسیه در منطقه، بیشتر به نگرانیهای آنها در خاورمیانه برمیگردد. هم ایران و روسیه نگران هستند که اقدامات امریکا و غرب در سوریه و لیبی، تبدیل به رویه بینالمللی شود و آنها را به قدرتهایی تبدیل کند که در هر نقطهای از جهان هر عملیاتی که دوست دارند، انجام دهند. آماده سازی این فضا برای غرب موجب نگرانی روسیه شده که سبب نزدیکی این کشور به ایران شده است. از سوی دیگر نگاه روسیه و ایران به مسایل خاورمیانه متفاوت است. ایران به این تحولات به شکل خیزشهای اسلامی نگاه میکند، درحالیکه روسها علاقهای ندارند که چنین دیدی نسبت به این اعتراضها داشته باشند.
روسیه از جهاتی منافعی در سوریه دارد، همانند بندر طرطوس که پایگاه نظامی این کشور در سوریه است و همچنین منافع اقتصادی که در این کشور دارد .بنابراین طبیعی است که نگران تحولات سوریه باشد.تا چه اندازه ایران و روسیه در مورد تحولات کشور سوریه با یکدیگر هماهنگ هستند؟
منافع روسیه در سوریه همانطور که ذکر شد، هم سیاسی است و هم اقتصادی و نظامی. به عبارت دیگر تعدادی از شرکتهای نفتی روسیه در سوریه هستند که باتوجه به تحریمهایی که غرب کرد آنها متضرر شدند و همچنین معاملات نظامی که میان این دو کشور وجود داشته است. از زمان حافظ اسد ارتباطات نظامی گسترده وجود داشته و همیشه روسیه نقش موثری در تجهیز نظامی سوریه داشته است. همچنین پیش از تحولات اخیر یکی از پایگاههای روسیه در خاورمیانه در سوریه بوده است.
موضوعی که باعث نگرانی مشترک روسیه و ایران شده، این است که چه کسی جانشین آقای اسد خواهد شد. بنابراین دو کشور نگرانندکه این اتفاقها، مسایل سازماندهی شدهای باشد از جانب کشورهایی که مخالفان رژیم فعلی سوریه هستند. این کشورها تمایل دارند رژیم آینده ای که دراین کشور حاکم میشود، گرایشهای غربی بیشتری داشته باشد. در نتیجه این نگرانی مشترک تنها موضوع نگران کنندهای است که در مورد سوریه قرار دارد.
به نظر میرسد در کنار این نگرانی مشترک روسیه و ایران، از سوی دیگر تقابلی هم در دیدگاههای دو کشور در مورد برسرکار آمدن اسلامگرایان در سوریه وجود دارد. به عبارت دیگر ایران با حضور اسلامگرایان در این کشور موافق بوده، در حالیکه روسیه از حضور اسلامگرایان همیشه ترس داشته است. آیا این نگرانی مشترک با این تفاوت دیدگاه در تقابل است؟
نگرانی روسها بیشتر از افراط گرایان اسلامی است که بر اساس شعارهای سلفی و وهابی تعریف میشود. جریانهایی که در چچن اتفاق افتاده، بیشتر به جریانهای سلفی و وهابی نزدیک بوده است. روسها خیلی نگران اسلامگرایی به این معنا نیستند و در طول این سالها نیز سعی کردند که همیشه روابط خودشان را با کشورهای اسلامی به شکل متعادلی نگه دارند. چراکه در حال حاضر در روسیه 20 میلیون مسلمان زندگی میکنند، بنابراین روسیه دوست ندارد که در جبهه مقابل کشورهای اسلامی قرار بگیرد. در این مورد نیز ایران را عنصر بسیار مطلوبی دانسته تا بتوانند ارتباط معقول و معتدلی در برابر کشورهای اسلامی داشته باشند. به عبارت دیگر هرچه روسها بتوانند ارتباط خود را با ایران نزدیکتر کنند، تقابل آنها نیز با کشورهای اسلامی کمتر خواهد شد. بنابراین تنها شاخه افراطی باقی خواهد ماند که روسها نگران هستند که این شاخه بیشتر از جانب کشورهایی هچون عربستان حمایت شوند. در سوریه نیز نگرانی که وجود دارد این است تعدادی از موتلفین کسانی هستند که سلفی بوده و این امر هم میتواند موجب نگرانی برای روسیه باشد.
نظر شما :