برزیل سرگردان در تحولات بهار عربی
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی میدل ایست آنلاین، برزیل نیز به سمتی میرود که در سیاست خارجی خود توجه بیشتری به حقوق بشر داشته باشد، اما پافشاریاش برای عدم دخالت نظامی غربیها در تحولات مختلف جهانی همچنان آن را در وضعیتی متمایز با وضعیت جامعه جهانی قرار داده است. چرا که در اکثر جاهایی که جامعه جهانی تحت تاثیر جامعه غربی تجویز دخالت نظامی را صادر کرده است، آن دسته از کشورهایی که با تصمیمش مخالف بودهاند به زمره کشورهای مهجور پیوستهاند.
برزیل در وضعیت فعلی به این نتیجه رسیده است که اگر در تحولات مختلف جهانی به ویژه در بحبوحه انقلابهای عربی و بهار عرب خودی نشان ندهد و بخواهد همچنان تافته جدا بافتهای از دنیای غرب باشد، متحمل خسارتهای سنگین اقتصادی خواهد شد و این مساله میتواند در کوتاه مدت و میان مدت به ضرر منافع اقتصادی برزیل تمام شود.
خانم دیلما روسیف، رئیس جمهوری برزیل کسی است که میخواهد با استفاده از ابزار حقوق بشر تغییری تازه در سیاست خارجی کشورش ایجاد کند. این جنگوی چپگرای فعال، در دهه هفتاد میلادی خود مورد شکنجه حاکمان و خونتکای نظامی برزیل بوده است و از این رو میتواند تجربه آزادیخوانه و دفاع از حقوق بشر خود را در سیاست خارجی کشورش محک بزند.
وی قبل از این که جانشین لوئیس ایناسیو لولا داسلیوا، رئیس جمهوری پیشین برزیل شود، گفته بود: «سیاست خارجی برزیل تغییرات آن چنانی نخواهد دید که قابل تمیز با استادم لولا باشد.»
روسیف به رغم احترامش به لولا داسیلوا در سال 2010 از این که برزیل در نشست عمومی حقوق بشر سازمان ملل از دادن رای مخالف علیه ایران بر سر سنگسار زنی در این کشور امتناع کرده بود، از دولت وقت انتقاد کرد.
اما انقلابهای عربی همه چیز را عوض کرد. با آغاز این انقلابها بسیاری به یاد دوران استبدادی به خصوص دوران دیکتاتوری نظامیان برزیل که تا همین سه دهه پیش بر این کشور حکومت میکردند، انداخت. به ویژه شیوه شکنجه معترضان آزادیخواه عرب که بسیاری از ناظران حقوق بشری آن را الگو گرفته از شکنجههای زندانهای برزیل میدانند. چنین وضعیتی برزیل را ناگزیر کرد که به فکر اتخاذ سیاستی باشد تا دیگر چهره آزاردهنده برزیل استبدادی در اذهان نقش نبندد. اما با تمام این احوال برازیلیا نتوانست انتظارات را برآورده کند. کشورهای غربی حتی دیپلماسی برزیل را در همراهی با جامعه جهانی در پروندههای امنیتی بزرگ شکست خورده توصیف کردهاند.
با این حال واقعیت به ما میگوید که برزیل واقعا اقداماتی را علیه کشورهای استبدادی اتخاذ کرده و از اعمال تحریمهای علیه این دولتها حمایت کرده است. ولی جامعه غربی این سیاستها را کافی نمیداند و چون برزیل در اتخاذ سیاستهای کلان علیه کشورهای استبدادی با آنها همراه نشده آن کشور را شکست خورده میداند. انتقاد آنها به مخالفت برزیل با اقدامات نظامی علیه کشورهای استبدادی است. برازیلیا در پاسخ به این انتقادها میگوید که هزینههای دخالت نظامی بسیار بیشتر از دستاوردهایی است که از بابت این دخالت حاصل میشود.
از سویی برزیل تلاش میکند که رهبری کشورهای در حال توسعه را بر عهده بگیرد و به مصاف کشورهای توسعه یافته برود. کشورهای در حال توسعه عموما با اتخاذ سیاستهای مداخلهجویانه نظامی در کشورهای انقلابی یا استبدادزده مخالفند. عمده انتقادهای غرب علیه برزیل در تحولات لیبی بوده است. برازیلیا در وهله نخست از اعمال تحریمهای پیشگیرانه علیه قذافی و حکومت لیبی حمایت کرد ولی با افزایش تحریمها علیه این کشور و اعمال منطقه پرواز ممنوع بر فراز آن با چین، هند، روسیه و آلمان همصدا شد و مخالفت صریح خود را در این زمینه بیان داشت.
پائولو کوردیرو، معاون امور آفریقا و خاورمیانه وزارت امور خارجه برزیل در این باره میگوید: «منطقه پرواز ممنوع ظرف شش ماه گذشته و در پی حملات مکرر نیروهای هوایی ناتو کاملا مفهوم دیگری به خود گرفته و این کاملا مغایر با روح قطعنامه شورای امنیت است.»
در مورد سوریه برزیل سیاست بازدارنده را پیگیری میکند. شورای امنیت سازمان ملل تحریمهای بازدارندهای را علیه سوریه اعمال کرده ولی برزیل تلاش دارد تا سیاستی خلاف سیاست شورای امنیت اتخاذ کند و همانند غرب به این کشور فشار نیاورد. کوردیرو در این باره میگوید: «برزیل ضرورتا مخالف اعمال تحریم علیه سوریه نیست اما بیشتر به سیاستش خودش اعتماد میکند. آنچه ما را بیش از همه نگران میکند، شکل تحریمها و کیفیت تاثیر آن بر مردم است. نگرانی دوم ما این است که پس از اعمال تحریمها و پیچیدهتر شدن اوضاع و نابودی زیربناها چه اتفاقی خواهد افتاد؟»
کارشناسان بر این اعتقادند که برزیل در یک سر درگمی شدید به سر میبرد، از یک سو نسبت به مسائل حقوق بشر به شدت نگران است و از سوی دیگر از این که مداخلاتی از نوع مداخلههای قدیمی که زمانی خود از آنها رنج میبرد، صورت بگیرد، به شدت نگران است.
ماتیاس سبکتور، استاد روابط بینالملل در موسسه ژیتولیو وارگاس که یک اندیشکده فعال در ریو دو ژانیرو است در این باره میگوید: «مواضع برزیل به شدت هزینهزا است. از یک سو خود از یک جامعه پویا و یک نظام دموکراتیک بهره میبرد در حالی که مواضعش در راستای دفاع از نظامهای استبدادی و قلع و قمعی است.»
یکی از مسئولان شرکت نفت وابسته به اپوزسیون لیبی در این باره میگوید: «دولتی که مخالفان در لیبی اداره میکنند، با قضایای سیاسی سختی با کشورهایی نظیر روسیه، چین و برزیل که با شیوه مبارزه آنها با دولت مخالفند، دست و پنجه نرم میکند.»
خوزه بوتافوجو کونگلافیز، نایب رئیس مجلس برزیل در روابط بینالمللی در این باره میگوید: «وزارت امور خارجه باید تلاش کند که راهی میان مواضع سنتیاش و نیازهای جهانی برزیل پیدا کند چرا که به دلیل نقش برزیل در جهان، از آن انتظارات بیشتر و روشنتر و اتخاذ مواضع صریحتری انتظار میرود. جایگاه جهانی برزیل در حال حاضر با 10 سال پیشش بسیار متفاوت است.»
نظر شما :