شورشهای بریتانیا: بادلیل یا کور؟
یکی از این افراد معترض انگلیسی در صفحه فیس بوک خود نوشت: دو ماه قبل دو هزار نفر سیاه پوست در اعتراض به روشهای غلط نیروی انتظامی در برابر مقر پلیس لندن (اسکاتلندیارد) تظاهرات کردند، ولی هیچ یک از رسانهها کلمهای به این موضوع اشاره نکردند. آن صدای صلح آمیز نادیده گرفته شده شنیده نشد، ولی واکنش خشونت بار بعد از آن را همه دیدند و شنیدند. هیچ کس هم نمیگوید که این اقدام نتیجه غفلت و کتمان مشکلات از سوی مقامات است.
لورا پنی روزنامه نگار بریتانیایی ضمن ابراز مخالفت با اغتشاشهای اخیر، بر این باور است که این اقدامات نتیجه سالها تلقین این دیدگاه به یک نسل محروم است که آنان به درد هیچ کاری نمیخورند. مجید تفرشی، تاریخنگار و پژوهشگر مقیم انگلیس، برای دیپلماسی ایرانی درباره شورشهای اخیر انگلیس توضیح داده است که در زیر میخوانید:
دلیل اصلی و ریشه تظاهرات اخیر و شورشهای لندن چه بوده است؟
بنا بر روایت دولتی، این ماجرا از این اتفاق شروع شد که یک فرد 29 ساله سیاهپوست از حوزه کاراییب که در منطقه تاتنهام در شمال لندن در یک تیراندازی متقابل با پلیس کشته شده است. پلیس لندن نیز مدعی شد که مقتول مسلح و تبهکار بوده ،اما این درحالیست که همسایگان مارک داگن این ادعای پلیس را رد کرده و وی را بیگناه دانستند. اکنون نیز ثابت شده که برخلاف ادعای اولیه پلیس، فرد مقتول هرگز به سوی ماموران شلیک نکرده است.
این جرقه سبب شد که به مرور مساله جدیتر شود و گفته میشود پلیس به خواسته طرفداران این فرد برای رسیدگی به بیگناهی وی بیتوجی کرده است. این رخداد از روز شنبه به خشونت کشیده شد که افرادی با اغراض سیاسی و آنارشیتی و فرصتطلبانه به آشوبها دامن زدند. باید اشاره کرد که پلیس لندن نیز به شدت این تظاهراتها را سرکوب کرد.
به نظر میرسد که با سرکوب پلیس این اتفاق پایان یافته بود، اما باز از روز دوشنبه گذشته با بهره گرفتن از شبکههای اجتماعی در چندین نقطه لندن و مناطق دیگر بریتانیا ناآرامیها ادامه و افزایش پیدا کرده است.
در ابتدا گمان نی شد که این مشکل متوجه محلات فقیر نشین دارای اکثریت غیرسفیدپوست است. این در حالی است که در شبهای گذشته من خود شاهد بودم که محلاتی که سکنه سفید پوست از طبقه متوسط یا مرفه دارند از قبیل ایلینگ در غرب و ریچموند و کینگزتون در جنوب غرب لندن نیز به طور جدی دچار ناآرامیها شدند. من خودم در منطقه ایلینگ شاهد به آتش کشیده شدن یک مرکز خرید بزرگ و دیگر درگیریها و حضور بسیار گسترده پلیس بودم که شاید در طول 20 سال اخیر چنین درگیری بیسابقه بوده است.
علت اساسی ادامه این درگیریها میان پلیس و تظاهرکنندگان را چگونه ارزیابی میکنید؟
درباره این درگیریها به چند مساله میتوان اشاره کرد،
- یکی از مهمترین مسایل این است که چنین ناآرامیهایی یادآور درگیریها و خشونتهای دهه 80 و دوران صدارت مارگارت تاچر است. در حقیقت میتوان گفت شبیه نسل گذشته سیاستمداران محافظهکار دیوید کامرون است.در دوران مارگارت تاچر ما شاهد برخی اصلاحات و سیاستهای رادیکال اقتصادی و اجتماعی بودیم که منجر به اعتراضهای مردمی در مناطق مختلف علیه تعدیلهای اقتصادی، اخراجیها و مالیاتها شد.
- ابزارهای جدید وارد جوامع شده است و همانطور که میدانید امروزه در فیسبوک دهها گروه برای سازماندهی تظاهرات و خشونتها در منطقه ایجاد شده است.
- نکته جالب توجه این است که متوسط سن افرادی که در تظاهرات مناطق مختلف شهر لندن حضور داشتند، بین 15 تا 25 سال است. به عبارت دیگر این افراد در گروه سنی نوجوانان بودند و بسیار کم جوانان بالای 30 سال در میان آنها دیده شدهاند. این امر نشان دهنده عدم توجه کافی به وضعیت فرهنگی، معیشتی و تحصیلی و آینده جوانان است، به ویژه با توجه به افزایش اخیر شهریههای دانشگاه که عملا شرایط تحصیل برای قشر ضعیفتر و دانشجویان غیرانگلیسی را در این کشور سختتر کرده است.
همانطور که شاهد بودید بسیاری از تظاهر کنندگان نیز سیاهپوستان کارائیبتبار و بعضا آسیایی و بیشتر از طبقات محروم فرودست و از نظر فرهنگی پایین بودند، البته افرادی از گروههای اجتماعی فرودست دیگر و حتی سفیدپوستان هم در میان آنها دیده شدهاند. در اینجا باید به این نکته نیز اشاره کرد که اکثر این تظاهرکنندگان تابعیت بریتانیایی دارند و مهاجران یا دست کم مهاجرانی که تازه وارد این کشور شده اند کمتر در میان آنان هستند.
در یک نتیجهگیری میتوان گفت که با استفاده از تکنولوژیهای جدید به ویژه فیس بوک و دیگر شبکههای اجتماعی و با توجه به ضعف دولت فعلی که دولت ائتلافی و شکنندهای است، به نظر میرسد دورهای از خشونتها و اعتراضها در بریتانیا آغاز شده است. این اعتراضها همانند تظاهرات مردم در کشورهای دیگر است که انگلیس همیشه از آنها حمایت کرده و به عنوان یک ابزار دموکراتیک ابزار عقیده آن را مطرح کرده است و امروز باید دید که انگلیس درباره آنچه که در کشور خودش اتفاق افتاده، چه واکنشی خواهد داشت. تا به امروز دولت این افراد را عدهای مردم یاغی، فرصتطلب، غارتگر و دزد معرفی کرده و هیچگونه اعتبار سیاسی و اجتماعی به اینگونه حرکتها نداده است.
به نظر من هم این شورشها چندان انگیزه سیاسی ندارد، ولی بی گمان نشانه معضلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و عصیان دهها هزار جوان فراموش شده از سوی حکومت است.
به نظر شما آینده این اعتراضها در انگلیس چه خواهد بود، آیا این اعتراضها گذاراست؟
دولت اعلام کرده بود که این اعتراضها شورشهای کوری است که تمام شده است، اما به نظر میرسد که این پیشبینی دولت درست نبوده و روز به روز شاهد ادامه این تظاهرات هستیم. به باور من این شورشها کم و بیش ادامه پیدا خواهد کرد و دولت نمیتواند با سرکوب و پلیس ضد شورش و یا ضرب و شتم با آنها مقابله کند. دولت باید به این واکنشها پاسخ منطقی و البته بعضا دراز مدت بدهد.
پس از گذشت چند روز این تظاهرات به شهرهای دیگر همچون منچستر، ناتینگهام، سالفورد و بیرمنگام ودر لندن به طور همزمان در چندین منطقه ادامه داشته است. همچنین همزمان بودن این تظاهرات نشان دهنده آن است که سازماندهی پشت این مساله وجود دارد که به سختی میتوان اسم آن را یک شورش کور گذاشت.
قطع شدن تعطیلی تابستانی پارلمان برای دومین بار و فراخوان کامرون به نشست اضطراری پارلمان نشانگر جدی گرفته شدن موضوع توسط دولت ائتلافی بریتانیا است.
آیا با توجه به کشته شدن یک سیاهپوست میتوان به این اعترضها برچسب مقابله با تبعیض نژادی زد؟
در اروپا دو نظریه درباره نژادپرستی در بریتانیا وجود دارد، موضوعی که در ظاهر و در آمار مطرح و ثابت شده این است که بریتانیا نسبت به دیگر کشورهای اروپایی دارای پایینترین آمار نژاد پرستی آشکار است.
اما روی دیگر سکه این است که بالاترین میزان نژادپرستی پنهان نیز در این کشور است. بدین معنا که در بریتانیا برخلاف کشورهای دیگری همچون آلمان و اتریش نوع تبعیضی که علیه ملیت و قومیت و مهاجرین اعمال میشود، بسیار پیچیده است. به عبارت دیگر تمام مسوولین دولتی در ظاهر حامی کسانی هستند که حقوق آنها تضییع شده، اما در عمل و درلایههای زیرین، نژادپرستی به شدت در جامعه بریتانیا رایج است و این موضوعی است که دولت نیز به آن اعتراف کرده و عنوان کرده که در تلاش است تا این معضل را رفع کند.Hidden Racism یا همان نژادپرستی پنهان اکنون به طرز ناخوشایندی سرباز کرده و در حقیقت مقابله افراد محروم اقتصادی و فرهنگی با چهرههای خندان و مسوولینی است که در ظاهر همهگونه حقوقی را برای حمایت از اقلیتها قائل هستند اما در عمل همان نژادپرستان غربیند که در قالب بسیار ظریفتر و پیچیدهتر عمل میکنند. به نظر میرسد که امروزه دیگر آن نژادپرستی پنهان مورد اعتراض قرار گرفته که بخشی از آن جنبه آموزشی و مهاجرتی دارد و بخش دیگر آن عدم مشارکت سیاسی و اجتماعی بخش دیگر آن مسایل معیشتی و درامدی و اقتصادی است.
تمهیدات دولت انگلیس برای آرام ساختن این آشوبها و واکنش معترضین چه بوده است؟
کامرون روز گذشته تصریح کرد که به هیچ وجه اجازه نخواهد داد که فرهنگ وحشت در خیابانهای کشورش حکمفرما شود.
شب گذشته، اعمال تمهیدات امنیتی از قبیل بستن زود هنگام مراکز خرید و مغازهها، حضور بسیار سنگین پلیس مسلح و مجهز در سراسر مناطق دارای قابلیت آشوب در بربتانیا، به همراه بارش شدید باران مانع بروز ناآرامیهای جدی شد. با این همه آشوبگران در شبکههای فیس بوک و توییتر وعده ادامه آشوب را دادهاند.
پاسخی که آشوبگران به معترضان به حوادث اخیر می دهند این است که دولت و نخبگان جامعه در شرایط عادی به حرف این افراد گوش نمیکنند و تنها با زبان شورش و خشونت است که صدای آنان شنیده میشود.
نظر شما :