تلفن قرمز دستاورد سفر آقای وزیر به چین
در دیدار دو روزه رابرت گیتس، وزیر دفاع ایالات متحده از پکن دو طرف درباره جزئیات برقراری خط مستقیم ارتباطی وزارت دفاع آمریکا و چین به توافق رسیدند. طرح ایجاد خط مستقیم ارتباطی پکن واشینگتن چند ماه پیش در پی رشد سالانه بودجه نظامی چین و افزایش نگرانیهای واشینگتن از این بابت، از طرف آمریکا مطرح شده بود.
این خط که با تمهیدات فنی امنیت آن به لحاظ حفظ اطلاعات تضمین میشود به بالاترین مقامات وزارت دفاع دو کشور اجازه میدهد در مواقع بحران در کوتاهترین زمان ممکن به طور مستقیم با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
اما از این درخواست آمریکا که ظاهراً دستاورد اصلی سفر دو روزه گیتس به پکن نیز محسوب میشود، معانی مختلفی میتوان استنباط کرد. در حقیقت با نظر به تاریخچه این دست خطوط مستقیم ارتباطی واشینگتن که به دهه 1960 میلادی باز میگردد، میتوان نتیجه گرفت که آمریکا – به رغم آنچه به عنوان هدف سفر گیتس از منابع رسمی اعلام شده است – به پکن اطمینان ندارد، از افزایش توان نظامی چین احساس خطر میکند، و برای آینده روزهای سختتری را در رویارویی نظامی با پکن پیشبینی میکند.
وزارت دفاع ایالات متحده پیش از این اعلام کرده بود که هدف گیتس از سفر به پکن علاوه بر دیدار و مذاکره با رهبران سیاسی و نظامی چین، اعتماد سازی در روابط دوجانبه و ترغیب این کشور به اجتناب از پنهانکاری در امور نظامی است.
خطوط ارتباط مستقیم برای سران کاخ سفید و مسئولان دیگر کشورها که در اصطلاح به آن «خط داغ» (Hot line) یا «تلفن قرمز» نیز گفته میشود برای اولین بار پس از بحران موشکی کوبا در سال 1963 مطرح شده و در همان سال در پی امضای تفاهمنامهای بین روسیه و آمریکا قرار شد کاخ سفید به وسیله خط مستقیمی از طریق مرکز فرماندهی ارتش آمریکا در واشینگتن به کرملین متصل شود.
مقامات اطلاعاتی آمریکایی ضرورت وجود چنین خطی را درست در بحبوحه بحران موشکی کوبا حس کرده بودند، یعنی زمانی که دنیا در آستانه جنگی هستهای قرار داشت و هر ثانیه در ارتباطات سران دو طرف اهمیتی حیاتی در سرنوشت جهان داشت. در اوج این بحران، نیکیتا خروشچف، رهبر وقت اتحاد جماهیر شوروی سابق، اولین پیام مصالحه را برای آمریکا فرستاد که پیامی بلند بالغ بر 3000 کلمه بود.
ارسال، رمزگشایی، و مطالعه این پیام توسط جان اف کندی، رییس جمهور وقت ایالات متحده 12 ساعت طول کشید و در همین مدت خروشچف که گمان میکرد کندی پیام او را نادیده گرفته پیام دیگری با مضمونی تهدید آمیز برای او ارسال کرده و در آن با تعیین ضربالاجلی خواستار خروج تمام موشکهای آمریکایی از خاک ترکیه شده بود.
اکنون پیشنهاد جدید آمریکا به طور تلویحی میتواند به این معنا باشد که چین امروز در مقامی معادل اتحاد جماهیر شوروی دیروز قرار گرفته است هر چند که در تاریخ ایجاد خطوط مستقیم میتوان به نمونههایی اشاره کرد که بنا به بیانیههای رسمی و دولتی برای تقویت روابط دو جانبه و دوستی دو کشور ایجاد شدهاند (برای مثال خط مستقیم وزارت خارجه چین و هند).
البته با توجه به این که آمریکا چین را طی ماههای اخیر بارها به پنهانکاری درباره بودجه نظامی متهم کرده و مدعی شده است که این کشور اهداف نا معلوم و «خطرناکی» را در زمینه فعالیتهای نظامیاش دنبال میکند، نمیتوان نتیجه گرفت که هدف از ایجاد این خط ارتباطی تحکیم روابط دوستانه پکن و واشینگتن بوده است.
چین بر اساس آمار رسمی پکن بودجهای 9/44 میلیارد دلاری برای این کشور در سال جاری در نظر گرفته است که نسبت به سال گذشته 8/17 درصد رشد داشته است و شواهد موجود حاکی از آن است که این مبلغ در سال آینده نیز به روند رو به رشد خود ادامه خواهد داد.
این در حالی است که پنتاگون در گزارشی که ماه مارس سال جاری منتشر کرده مدعی شده بود که این رقم غیر واقعی است و دولت چین هزینهای را که صرف تحقیقات و آزمایشهای مرتبط با فعالیتهای نظامی می کند، هزینه توسعه تجهیزات ارتش، و بهای سلاحهایی که از خارج خریداری میشوند در این آمار لحاظ نکرده است.
در این گزارش که توسط کمیسیون بررسی اقتصادی و امنیتی چین در داخل پنتاگون تهیه شده بود، بنا به تخمین کارشناسان آمریکایی، چین برای ارتش 3/2 میلیون نفری «آزادسازی خلق» سالانه 90 تا 135 میلیارد دلار هزینه میکند که این رقم از لحاظ حجم مخارج نظامی و تسلیحاتی چین را پس از آمریکا در جهان در رده دوم قرار میدهد.
این مساله با توجه به منافعی که آمریکا از دوران جنگ سرد در جنوب شرق آسیا و دریای چین برای خود حفظ کرده و اخیراً بر سر استقلال تایوان به شکل مشخصی نمود پیدا کرده، بر اهمیت افزایش توان نظامی چین برای آمریکا و احتمال رو در رویی مستقیم دو کشور در آینده افزوده است.
تایوان هنوز از لحاظ نظامی تحت حمایت آمریکا قرار دارد (هر چند این کشور نیز استقلال تایوان را به رسمیت نمیشناسد) و به طور دائم از کمکهای تسلیحاتی واشینگتن برخوردار میشود اما چین در مقابل با استناد به سیاست «چین واحد» که از سال 1971 توسط سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شده است (با صدور قطعنامهای که به موجب آن جمهوری خلق چین جایگزین جمهوری چین یا همان تایوان در سازمان ملل شد) جزیره تایوان را بخشی از خاک چین میداند.
آمریکا پس از انتشار گزارش ماه مارس پنتاگون چندین بار به طور تلویحی و غیر مستقیم نگرانی خود را درباره امنیت تایوان و احتمال بروز جنگ در این ناحیه برای پکن تشریح کرده است. در مقابل پکن که این مساله را مسالهای داخلی تلقی میکند هر بار به این اشارات بیاعتنایی کرده است.
در چنین شرایطی، پیش از سفر گیتس به پکن، تحلیلگران آمریکایی واکنش چین به پیشنهاد گیتس درباره خط ارتباطی مستقیم را (که خبرگزاری شینهوآ اولین در نوع خود بین پکن و یک مرکز مهم خارجی در سطح وزارت دفاع دانست) نشانه انگیزه و اهداف سیاسی پکن خوانده و گفته بودند در صورتی که پکن این پیشنهاد را بپذیرد بخشی از نگرانیهای واشینگتن درباره اهداف نظامی چین از افزایش بودجه تسلیحاتی رفع خواهد شد. البته چین از قبل نیز اشاره کرده بود که از چنین طرحی استقبال میکند.
در کنفرانس مطبوعاتی که در پایان دیدار و مذاکرات گیتس و همتای چینیاش، کائو گانگچوآن، برگزار شد، وزیر دفاع چین ضمن اعلام پذیرش این طرح گفت کارشناسان فنی چین و آمریکا به زودی بررسیهای لازم برای ایجاد این خط ارتباطی را انجام خواهند داد اما برای انجام این پروژه به برنامه زمانبندی مشخصی اشاره نکرد.
از دیگر مسائلی که باعث اهمیت سفر گیتس به پکن شده، توسعه روابط نظامی چین و آمریکا است که از سال 2001 در پی برخورد یک فروند هواپیمای جاسوسی آمریکایی و یک جنگنده اف 8 چینی در آسمان دریای چین به سردی گراییده و حتی در مقطعی قطع شده است. در این برخورد خلبان جنگنده چینی کشته شد و مقامات چین 24 خدمه هواپیمای جاسوسی آمریکایی را به رغم تلاشهای واشینگتن 11 روز در بازداشت نگه داشتند. طی این مدت مقامات چینی حتی از پاسخ گفتن به تماسهای تلفنی مقامات وزارت دفاع ایالات متحده و دیگر مسئولان آمریکایی خودداری میکردند.
بررسی اسناد تاریخی نظامی به منظور کشف سرنوشت سربازان مفقود شده آمریکایی در جنگ کره در فاصله سالهای 1950 تا 1953 که منجر به تقسیم شبه جزیره دو کره شد از دیگر موضوعات مذاکره گیتس و مقامات چینی بود.
همچنین برخی تحلیلگران نفس سفر گیتس را به این معنا تلقی کردهاند که آمریکا در نهایت بر سر مساله استقرار سامانههایی از سپر دفاع موشکی در شرق اروپا در برابر موافقت روسیه با استقلال کوزوو و مساله فعالیتهای هستهای ایران به نوعی مصالحه با مسکو دست یافته است و اکنون که از مخالفتهای کرملین فارغ شده، به سراغ پکن آمده است تا دومین مانع پیش روی خود را برای تشدید تحریمها علیه ایران و یا حتی اقدام نظامی علیه این کشور از پیش رو بردارد.
گیتس قرار است سهشنبه، در دومین روز حضورش در پکن، با هو جینتائو، رهبر جمهوری خلق چین، ملاقات کند و احتمالاً اهداف سیاسی سفرش که گمانهزنیهای مربوط به ایران نیز در آن می گنجد، در این دیدار روشن خواهد شد. او در ادامه این سفر تا پایان هفته به کره جنوبی و ژاپن نیز خواهد رفت تا مقامات این کشورها دیدار و گفت و گو کند.
نظر شما :