عمر البشير با رفراندوم خوش مىگذراند
ديپلماسى ايرانى: بحث سودان و همهپرسى آن که امروز يکشنبه آغاز مىشود، موضوع بحث بسيارى از روزنامهها و رسانههاى جهان است. موضوعى که نگرانىهاى بسيارى را ايجاد کرده چرا که بيم آن مىرود که تجزيه سودان به ايجاد تنشهاى جديد در اين کشور منجر شده و شعله جنگ داخلى را مجددا روشن کند. از سويى همه نگران از اين هستند که دامنه اين جنگ به کشورهاى پيرامونى سودان از جمله مصر و ليبى و چاد نيز سرايت کند. به همين دليل است که کشورهاى عربى و در راس آنها مصر و ليبى تلاشهاى بسيارى براى خاموش کردن بحران ناشى از برگزارى اين رفراندوم صرف مىکنند.
روزنامه الحيات چاپ لندن در يادداشتى به قلم حازم الصاغيه، ستون نويس ثابت اين روزنامه نوشت: عمر البشير رئيس جمهورى سودان اين روزها براى انفصال جنوب بسيار جنب و جوش دارد. او براى انجام رفراندوم عجله دارد چرا که مىترسد اگر بيش از اين صبر کند او را به خيانت متهم کنند. او خود را براى جشن جنوبىها که به زودى جدايىشان را اعلام خواهند کرد آماده کرده و قطعا هم از اين که از اين جدايى استقبال کند، ابايى ندارد به خصوص اينکه نتايج آن از قبل مشخص است.
وى در ادامه مىنويسد: ورق زمانى عليه بشير برگشت که بارها تلاش کرد احکام اسلامى را به زور بر مردم جنوب که عموما مسيحى هستند، اجرا کند. البته حق هر ملتى است که سرنوشت خود را خودش تعيين کند، رفراندوم ملى نيز يکى از همين راههاى دموکراتيک محسوب مىشود. اما مسئله اين است که چه شد عمر البشير اسلامى اين قدر دموکراتيک شد و نسبت به زندگى اين افراد حساسيت از خود نشان داد؟ اين او بود که در جنوب و در دارفور الواح اسلامى را نصب کرد و استانداران آن مناطق را انتخاب کرد تا با رفتارهايشان آن حساسيتها را به وجود آوردند.
به هر حال بشير ترجيح داد که به اين پرسشها پاسخ ندهد و تن به اين رفراندوم بدهد کما اينکه مىتواند احکام اسلامىاى را که به دنبال آن است بدون هيچ دردسر و مشکلى براى اهالى شمال اجرا کند، حداقل خودش اين گونه فکر مىکند. رئيس جمهورى سودان تلاش دارد يک انديشه سياسى جديدى را در جامعه عربى رقم بزند و بر خلاف هر آنچه تا کنون شنيدهايم و پيش از اين متعهد بوديم که وحدت خير مطلق است و جدايىخواهى شر مطلق، بشير اکنون دقيقا عکس آن را مىگويد. برخلاف هر آنچه تاکنون شنيدهايم و از متعهدين غربى درباره دموکراسى شنيدهايم و ديدهايم که راى اکثريت فصل الخطاب همه است، بشير ترجيح داده که سوار مرکب دموکراسى شود.
الصاغيه در ادامه تاکيد مىکند، چيزى نيست که از کسى مخفى باشد که آقاى بشير مطابق با ايدهاش در حال اجراى سياست تازهاى است: در راه تطبيق شريعت، مشکلى ندارد که حق تعيين سرنوشت و دموکراسى را به رسميت بشناسد. دليل هم مىآورد که جنوبىها مسلمان نيستند و تمام تلاش خود را هم کرد که آنها را به شريعت وادار کند اما موفق نشد، حال جدا شوند، مانعى ندارد. اما اگر جنوبىها را به حال خود رها کرد دليل نمىشود که شمالىها و دارفورىها که مسلمان هستند از حالا به بعد شانس بيشترى نصيبشان مىشود و او هم مىتواند نظريات سياسى و اجتماعىاش را سر آنها پياده کند. بشير انديشه "ميهن" را تا سطح گروه و جريان تنزل داده است. از وطن امت حاصل مىشود در حالى که از گروه و جريان فقط جريان به دست مىآيد. براى ايشان ترکيت جريانها و به رسميت شناختن حضور آنها در ميهن غير مفهوم است. در نتيجه همان اتفاقى مىافتد که سازمانهاى وابسته به او انجام دادند و ديديم؛ اقليتها را اعدام کنيد و بکشيد، آنها از ما نيستند.
نويسنده اين يادداشت در انتها مىنويسد: اگر بشير بتواند نگرش خود را درباره دموکراسى تغيير دهد و آن را سنگباران نکند آن گاه مىتواند نگرشش را به ميهن نيز تغيير دهد. در حالى که او نه تنها اين تغيير را نپذيرفته بلکه با همين ديدگاه ميهن را سنگباران کرده و کشور را از وجود اقليتها خالى کرده است. براى او مهين با جريان مساوى است. از اين رو به زور هم شده ايدههاى خود را در قالب شريعت پياده مىکند. او در راس امور نظامى، شمالىها به خصوص دارفورىها را تهديد مىکند و با ابزار ميهن و شريعت به جان آنها مىافتد. عمر البشير خلاصهاى از ناتوانى امت اسلامىاى است که در آن بزرگ شده و حالا مىخواهد ساختار شکنى کند. او در راه صفا و خوشى جنگ را آزمود و حالا هم مىخواهد سرنوشت کشور را با همين ديدگاه بيازمايد. براى او مهم فقط صفا کردن است.
نظر شما :