رئيسجمهورى جديد برزيل و پرونده هستهاى ايران
دیپلماسی ایرانی: پیروزی خانم دیلما روسیف، در انتخابات ریاست جمهوری برزیل که برای نخستین بار در تاریخ برزیل چنین انتخابی محقق میشود، نقطه عطفی در تاریخ سیاسی برزیل به حساب میآید. واقعهای که مجامع بینالمللی بسیار آن را ستودهاند و آن را الگوی مناسبی برای دیگر کشورهای در حال توسعه جهان دانستهاند.
روی کار آمدن روسیف که با حمایت قاطع لولا دا سیلوا، رئیس جمهوری سابق برزیل همراه بود، چه تاثیری بر سیاست خارجی برزیل به خصوص در مورد ایران و برنامه هستهای آن که برزیل در اواخر دوران ریاست جمهوری دا سیلوا خود را درگیر آن کرد، میگذارد؟
روزنامه الحیات در یادداشتی به قلم کرم سعید، روزنامهنگار مصری به همین موضوع پرداخته است. سعید در یادداشتی که عنوان "دیلما روسیف از سیاستهای خارجی دا سیلوا محافظت میکند"، مینویسد: پیروزی تاریخی دیلما روسیف که به عنوان نخستین رئیس جمهوری زن برزیل سکاندار هشتمین اقتصاد برتر دنیا شده است، وی را در برابر مجموعهای از محدودیتها به خصوص در بعد بینالمللی قرار داده است. برزیل کشوری است که همچنان در کنار سه کشور دیگر خواهان عضویت دائم در شورای امنیت است و داسیلوا باید برای رسیدن به این هدف نیز قابلیتهای تازهای از خود نشان دهد. وی باید با ارائه افکار جدید بتواند از دستاوردهای سیاست خارجی برزیل محافظت کند و جایگاه کشورش را در عرصه بینالمللی تقویت کند.
وی در ادامه مینویسد: بزرگترین مسئلهای که در برابر خانم روسیف وجود دارد حفظ توازن در رابطه برزیل با امریکا و حفظ همزمان روابط با دیگر کشورهای جهان به خصوص ایران و ونزوئلا است که در زمان ریاست جمهوری لولا داسیلوا به بهترین شکل ممکن برقرار شد. برزیل حتی در دوران دا سیلوا جرات کرد و وارد پروندههای بزرگی شد که تنها کشورهای بزرگ دنیا با آن درگیر بودند از جمله پرونده هستهای ایران که در کنار ترکیه نقش واسطه را برای حل بحران آن ایفا کرد. در کنار آن در سیاستی مغایر با سیاستهای جهانی وارد پرونده فلسطین و اسرائیل شد و فلسطین را با مرزهای 1968 به رسمیت شناخت. انتظار میرود روسیف به رغم اعتراضهای ایالات متحده سیاستهای دوران داسیلوا را در پرونده هستهای ایران همچنان حفظ کرده و همان را دنبال کند. سیاست برزیل در دوران دا سیلوا اکنون تبدیل به یک پایه خلل ناپذیر در سیاست خارجی این کشور شده است. برزیل اولا از پیشرفت ایران در دستیابی به تکنولوژی هستهای حمایت میکند و ثانیا از اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران به دلیل آن که معتقد است دلایل کافی برای تنبیه ایران بر سر پرونده هستهایاش وجود ندارد، مخالف است اگر چه دستیابی ایران به سلاح هستهای را کاملا رد میکند.
ستوننویس روزنامه الحیات همچنین مینویسد: استمرار حمایت برزیل از ایران نشان میدهد که این کشور عزم خود را جزم کرده که روابط خود را با تمام کشورهای در حال توسعه به خصوص کشورهای نفتخیز دنیا توسعه دهد و ظاهرا روسیف نیز این موضوع را به خوبی میداند. به خصوص این که پیش از این نیز وزیر انرژی دولت دا سیلوا بود و در همین راستا موفق شد که برزیل را به یکی از بزرگترین کشورهای دنیا در بحث انرژی تبدیل کند.
درباره پرونده فلسطین نیز باید گفت که به نظر نمیرسد وی در سیاستی که دا سیلوا اتخاذ کرد و فلسطین را با مرزهای 1968 به رسمیت شناخت، تغییری ایجاد کند اگر چه ایالات متحده به کشورهای امریکای لاتین فشارهای بسیاری وارد میکند که از به رسمیت شناختن فلسطین با این مختصات خودداری کنند. اکنون کشورهای امریکای لاتین در به رسمیت شناختن فلسطین با مرزهای 1968 رقابت تازهای را آغاز کردهاند و تبدیل به آیینه دیپلماسی فلسطین شدهاند به گونهای که دفاتر حافظ منافع فلسطین به سرعت در حال تبدیل شدن به سفارتخانه هستند.
در ادامه این یادداشت میخوانیم: پیشبینی میشود که روسیف به تبیعت از اندیشههای رئیسجمهوری سابق اولویت روابط خود را بر اساس روابط جنوب با جنوب اختصاص دهد و تلاش کند در همین راستا از آثار سلبی سیاستهایی که بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول علیه کشورهای این منطقه از قاره امریکا اعمال کردهاند را رفع کند. اگر چه در گسترش روابط با کشورهای شمال از جمله ایالات متحده، اتحادیه اروپا، ژاپن و غیره نیز کوتاهی نخواهد کرد. در بعد منطقهای نیز انتظار میرود که روابط برزیل با کشورهایی که روابط نزدیک تجاری با آنها دارد از جمله بولیوی را بیش از پیش گسترش دهد. همزمان پیشبینی میشود که روابط برزیل با کشورهایی که از لحاظ بینالمللی کشورهای باثباتی محسوب نمیشوند از جمله کوبا و ونزوئلا نیز گسترش یابد اگر چه با این کشورها از جمله کوبا اختلافهای ایدئولوژیک سیاسی و اجتماعی دارد.
وی در نهایت مینویسد: به رغم تمام اینها روسیف به راحتی هم نمیتواند به فکر جامه عمل پوشاندن به این سیاستها باشد وی از یک سو باید برای جلب رضایت افکار عمومی داخلی برزیل که به او رای دادهاند و او را به عنوان رئیس جمهوری خود برگزیدهاند، در عرصه بینالمللی صلابت به خرج دهد و این بدان معنا است که باید سیاستها و تصمیمهای شجاعانهای در بسیاری از پروندههای جهانی اتخاذ کند تا تبدیل به یک چهره پراگماتیک داخلی شود و از سوی دیگر باید رضایت جامعه جهانی را در بسیاری از پروندههای بینالمللی که کشورش درگیر آنهاست به دست بیاورد.
نظر شما :